واحد اراک
دانشکده فنی و مهندسی ، گروه مهندسی شیمی
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.Sc.)
رشته: مهندسی فرآوری و انتقال گاز
عنوان:
مدلسازی و بررسی شرایط فیزیکی تشکیل هیدرات در لولههای انتقال گاز
با حضور استاد راهنما، استاد مشاور و هیأت داوران در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک
در مورخ ۲۵/۰۶/۱۳۹۳ برگزار گردید.
تصویب و ارزیابی شده توسط هیأت داوران با نمره ۲۰ (بیست) و درجه عالی
دکتر مجید تاجداری (استاد راهنما) ………………………………………………………………………………………
دکتر بهنام کوهستانی (استاد مشاور) …………………………………………………………………………………….
دکتر حسین مظاهری (استاد داور) ………………………………………………………………………………………..
دکتر علی حسنی (مدیر گروه) ………………………………………………………………………………………..
سپاسگزاری
نخستین سپاس و ستایش از آن خداوندی است که بنده کوچکش را در دریای بیکران اندیشه، قطره ای ساخت تا وسعت آن را از دریچه اندیشههای ناب آموزگارانی بزرگ به تماشا نشیند. لذا اکنون که در سایهسار بنده نوازیهایش پایان نامه حاضر به انجام رسیده است، بر خود لازم میدانم تا مراتب سپاس را از بزرگوارانی به جا آورم که اگر دست یاریگرشان نبود، هرگز این پایان نامه به انجام نمیرسید.
ابتدا از استاد گرانقدرم جناب آقای دکتر مجید تاجداری که زحمت راهنمایی این پایان نامه را بر عهده داشتند، کمال سپاس را دارم.
از استاد عالی قدرم جناب آقای دکتر بهنام کوهستانی که زحمت مشاوره این پایان نامه را متحمل شدند، صمیمانه تشکر می کنم.
از اعضای هیئت علمی گروه مهندسی شیمی دانشگاه آزاد اسلامی اراک بلاخص مدیریت جناب آقایان دکترمحمود سلیمی در مقطع کارشناسی و دکترعلیحسنیجوشقانی در مقطع کارشناسی ارشد، کمال تشکر و قدردانی را دارم.
سپاس آخر را به مهربانترین همراهان زندگیم، به پدر و مادرم تقدیم میکنم که حضورشان در فضای زندگیم مصداق بی ریای سخاوت بوده است.
تقدیم به پدر گرامی و مادر عزیزم
آنان که همیشه دوستشان دارم و سلامتشان را از خداوند متعال خواستارم.
فهرست مطالب
ردیف عنوان صفحه
: هیدرات گازی و عوامل مؤثر در آن
۱-۱ هیدرات ۳
۱-۲ تشکیل هیدرات ها ۳
۱-۳ شرایط تشکیل هیدرات ۴
۱-۴ فاکتورهای مؤثر در تشکیل هیدرات ۵
۱-۵ آب و گاز طبیعی ۶
۱-۵-۱ آب آزاد ۷
۱-۶ بیان مساله پژوهش ۸
۱-۷ ضرورت و اهمیت انجام پژوهش ۹
۱-۷-۱ اهمیت هیدراتهای گازی ۱۰
۱-۷-۲ زمینههای تحقیقاتی هیدرات ۱۱
۱-۸ وجه تمایز پژوهش با سایر پژوهشها ۱۱
۱-۹ اهداف پژوهش ۱۲
۱-۱۰ سؤالات پژوهش ۱۲
۱-۱۱ فرضیههای پژوهش ۱۳
۱-۱۲ انواع و ساختار هیدرات ۱۳
۱-۱۲-۱ ساختار هیدرات نوع I 15
۱-۱۲-۲ ساختار هیدرات نوع II 15
۱-۱۲-۳ ساختار هیدرات نوع H 16
۱-۱۳ اندازۀ مولکول مهمان ۱۷
۱-۱۴ سایر تشکیل دهندههای هیدرات ۱۹
۱-۱۴-۱ فرئونها ۱۹
۱-۱۴-۲ هالوژنها ۱۹
۱-۱۴-۳ گازهای نجیب ۱۹
۱-۱۴-۴ هوا ۱۹
رضایت بر مبنای پیامد
رضایت بر مبنای هدف
شکل 2-26- مدل وسیله - نتیجه
منبع: خلیفه(2004)
در مدل سلسله مراتب ارزش مشتری، حرکت در دو جهت بالا به پایین و بر عکس صورت می گیرد. زمانی مشتری به دنبال کالایی با یکسری ویژگی ها و خصوصیات معین( که پیامدها و نتایج شناخته شده ای از مصرف کالا حاصل می شود) می رود تا به هدفی خاص برسد یا به رفع یک نیاز مشخص موفق شود. اما گاهی هم مشتری کالایی را خریداری و مصرف می کند که نتایج مطلوبی را در راستای رفع یکسری از نیازها، عایدش می کند و یاد می گیرد که از این پس برای رفع آن نیاز از این کالا استفاده کند. ارزشی که مشتری در هریک از این حالت ها به کالا یا خدمت نسبت می دهد و
رضایت مندی او در هر موقعیت با توجه به شکل متفاوت است. به طور کلی، در مدل وسیله - نتیجه ارزشی که مشتری به یک کالای خاص یا خدمت معین نسبت می دهد بر اساس چگونگی ترجیحات وی به دنبال مصرف یک کالا با خصوصیات معین( به عنوان وسیله) شکل می گیرد که این خصوصیات منجر به دریافت پیامدها و تحقق اهداف معین( به عنوان نتیجه) می شود.( خلیفه، 2004)
2-3-2-6- دیدگاه هولبروک[216] (2006-1980)
در این زمینه هولبروک علاقه و تلاش بسیار زیادی در خصوص مطالعه ارزش انجام داد. وی در اوایل سال 1980 ارزش در فرایند مصرف را در دو زمینه لذت گرایی[217] و فایده گرایی[218] تعریف کرد. سپس دیدگاه گسترده تری از رفتار مصرف کننده را ارائه کرد که بیشتر، از رویکردهای مبتنی بر اقتصاد خرد ناشی می شد. در نهایت طرح وی پس از بررسی های فراوان ، ارزش مشتری را به صورت ” تعامل نسبی میان تجربه و ترجیح[219] ” تعریف کرد. در حقیقت به تبادلی میان مصرف کننده و محصول اشاره می کند که ارزش نتیجه آن است. جنبه ترجیحات شامل این فرض است که مشتریان کالا و یا خدمات را بدین جهت خریداری می کنند که می خواهند به اهداف و مزایای مرتبط با ارزش دست یابند.
هولبروک[220]در سال 2006، ارزش مصرف کننده را بر مبنای گونه شناسی رفتاری بیان نمود که در جدول زیر آمده است. این ارزش ها مبتنی بر سه بعد بیرونی/درونی ( فایده گرایی/ لذت جویی)[221]، کنشی/ واکنشی[222]، خود محوری/ دگر محوری[223]، می باشد. این گونه شناسی شامل هشت طبقه جداگانه از ارزش مصرف کننده از جمله کارایی، بازی( سرگرمی)، برتری(کیفیت)، زیبایی شناسی، احترام، منزلت اجتماعی، اخلاقیات و معنویات[224] می شود.
جدول 2-4: ارزش مصرف کننده از دیدگاه هولبروک، منبع: هولبروک(2006)
بیرونی | درونی | ||
خود محوری | کنشی | کارایی( راحتی) | بازی( سرگرمی) |
واکنشی | برتری( کیفیت) | زیبایی شناسی(زیبایی) | |
دگر محوری | کنشی | منزلت اجتماعی( موفقیت، تنش) | اخلاقیات( پاکی، عدالت) |
واکنشی | احترام(شهرت، مادی گرایی) | معنویت(ایمان) |
-
- بیرونی یا درونی: این عامل مبتنی بر این است که آیا ارزش از جایی بیرون از مصرف کننده نشات می گیرد یا خیر.
-
- فایده گرایی در برابر لذت گرایی: این دیدگاه ارزش رضایت طلبانه( لذت گرایانه)
مصرف کنندگان را به عنوان یک انگیزه درونی و در مقابل ارزش فایده گرایانه خدمات مصرفی را به عنوان یک ارزش بیرونی مد نظر قرار می دهند. بنابر نظر هولبروک، ارزش درونی ارزیابی یک تجربه را از نظر شخصی بیان می کند ولی ارزش بیرونی هر چیزی را به عنوان وسیله ای مفید برای دست یابی به هدف نهایی در نظر می گیرد.
- فایده گرایی در برابر لذت گرایی: این دیدگاه ارزش رضایت طلبانه( لذت گرایانه)
-
- کنشی یا واکنشی: این مورد به حالتی گفته می شود که کنترل مصرف کنندگان بر اشیاء، فعالانه یا منفعلانه است. برای مثال منزلت اجتماعی و احترام هر دو شکلی از ارزش بیرونی هستند که منزلت اجتماعی دارای یک کنترل فعال است.
-
- خود محوری یا دگر محوری: این حالت زمانی شکل می گیرد که یک بعد اجتماعی از عمل مصرف، انتخاب شود. برای مثال مفهوم زیبایی شناسی به عنوان یک ارزش خود محوری در نظر گرفته می شود. یک دانش آموز دختر با آرایش کردن قصد دارد تا خود را برای عکس برداری در جشن فارغ التحصیلی خود زیبا جلوه دهد. اخلاقیات بیانگر بعد مهمی از ارزش اجتماعی هستند. ارزش خود محوری شامل ترجیحاتی می باشد که از علائق شخصی ناشی می شوند. در حالی که ارزش دگر محوری، ترجیحاتی را شامل می شود که ورای خود
می باشند.
- خود محوری یا دگر محوری: این حالت زمانی شکل می گیرد که یک بعد اجتماعی از عمل مصرف، انتخاب شود. برای مثال مفهوم زیبایی شناسی به عنوان یک ارزش خود محوری در نظر گرفته می شود. یک دانش آموز دختر با آرایش کردن قصد دارد تا خود را برای عکس برداری در جشن فارغ التحصیلی خود زیبا جلوه دهد. اخلاقیات بیانگر بعد مهمی از ارزش اجتماعی هستند. ارزش خود محوری شامل ترجیحاتی می باشد که از علائق شخصی ناشی می شوند. در حالی که ارزش دگر محوری، ترجیحاتی را شامل می شود که ورای خود
2-3-2-7- ارزش به عنوان مقیاس تک بعدی در برابر مقیاس چندبعدی
۵- تعیین استراتژی حل
۶- گسسته سازی معادلات حاکم
۷- تهیه و اجرای برنامه رایانهای
۸- پس پردازش نتایج[۱۳۵]
در استفاده از دینامیک سیالات عددی نه تنها رفتار جریان پیشگوئی میشود، بلکه انتقال حرارت یا جرم، تغییر فاز، واکنشهای شیمیایی، خصوصیات جریانهای چند فازی، حرکتهای مکانیکی (همانند جریان در اطراف پرههای پمپ) و خیلی مسائل دیگر مربوط به حرارت و سیالات را نیز میتوان شبیه سازی کرد. در این قسمت پژوهش از نرم افزار کامسول استفاده شده است.
مراحل آنالیز جریان به کمک نرم افزار کامسول
به طور کلی، شبیه سازی هر گونه رژیم جریان به کمک دینامیک سیالات عددی بخصوص در کامسول باید در سه مرحله انجام شود. مرحله اول یا مرحله پیش پردازش[۱۳۶] حدود ۴۰ درصد، مرحله حل عددی میدان جریان (پردازش) حدود ۴۰ درصد و پس پردازش حدود ۲۰ درصد کل فرایند را به خود اختصاص میدهد که در این قسمت به آنها اشاره میشود.
پیش پردازش
پس از درک کامل از ماهیت مسأله تعریف شده، لازمست که در اولین مرحله مقدمات کار برای ساخت یک دامنه محاسباتی مناسب بر اساس رژیم جریان فراهم آید. برای تولید فضای محاسباتی با رژیم جریان به ترتیب زیر عمل نموده:
- تعیین و شناسایی هندسه : با توجه به قلمرو فیزیکی[۱۳۷] و بر پایه نوع جریان و مرزها، مدل هندسی تعریف و ساخته میشود. در این پژوهش ما یک استوانه افقی تو خالی با طول و شعاع مشخص (لوله) به عنوان دیواره و مرز سیستم داریم.
- تولید شبکه : شبکه عددی بر اساس مرزها و نوع رژیم جریان تولید میشود پس انتخاب صحیح مرزهای لوله به صورت دیواره عایق یا دارای انتقال حرارت حول دیواره باید بگونهای باشد که بتواند لایه مرزی را به درستی محاسبه نماید.
- انتخاب مدل فیزیکی : با توجه به ماهیت مسئله واقعی و با توجه به یک سری فرضیات مسئله به زبان علمی بیان میشود. مثال در نظر گرفتن یا نگرفتن اثرات لزجت، تراکم پذیری و غیره. عمدتاً در این مدلسازی رژیم جریان و شرائط مختلف حاکم برآن بطور کامل تعیین میشود.
انتخاب مدل ریاضی : با توجه به مدل فیزیکی، مدل ریاضی آن انتخاب میشود. به عنوان مثال، معادلات ناویر استوکس[۱۳۸] برای جریانهای تراکم ناپذیر و اویلر[۱۳۹] برای جریانهای تراکم پذیر و مدلهای آشفتگی از جمله مدلهای ریاضی در شبیه سازی جریان است. همچنین انتخاب شرائط اولیه و مرزی نیز جزء مدل ریاضی بشمار میرود.
- انتخاب رایانه : یکی از مهمترین موضوعات در شبیه سازی جریان به روش دینامیک سیالات عددی، انتخاب سخت افزار مناسب میباشد. برای مثال، استفاده از ابر رایانه[۱۴۰] و سیستمهای پردازش موازی[۱۴۱] برای شبیه سازی جریان پیچیده و یا برای مدلهای پیچیده ممکن است ضروری باشد.
- انتخاب روش عددی : روش عددی در چگونگی همگرائی و دقت مورد نیاز تأثیر به سزایی دارد. الگوریتمهای تفاضل پیشرو[۱۴۲] مرتبه اول یا دوم و روشهای ضمنی[۱۴۳] و صریح[۱۴۴] از جمله روشهای محاسباتی میباشد که در قسمتهای بعدی به جزئیات آنها پرداخته شده است.
حل عددی میدان جریان
پس از انجام مرحله اول، اطلاعات لازم برای تهیه یک برنامه رایانهای فراهم میشود. با توجه به دامنه عددی[۱۴۵]، مدل فیزیکی، مدل ریاضی، نوع رایانه و روشهای عددی انتخاب شده برای شبیه سازی جریان، معادلات حاکم بر جریان حل میشود. بطور کلی حل عددی میدان جریان باید طبق مراحل زیر پیش رفت.
- نوشتن برنامه رایانهای : از آنجا که حل عددی میدان جریان بطور دستی امکان پذیر نمیباشد، لازمست از برنامههای رایانهای استفاده شود. دقت، پشتکار و داشتن اطلاعات کافی در زمینه رایانه و محاسبات عددی از ضروریات نوشتن یک برنامه رایانهای دینامیک سیالات عددی است.
- اجرای برنامه : پس از تایپ کامل برنامه، باید آنرا اجرا[۱۴۶] کرد تا اشکالات موجود را رفع نمود و در نهایت جریان را با آن آنالیز نمود.
- اشکال زدایی[۱۴۷] : به احتمال قریب به یقین، در اولین اجرا، برنامه نوشته شده دارای اشکالات نوشتاری[۱۴۸] و منطقی میباشد. رفع اشکالات نوشتاری بسیار ساده بوده و توسط کامپایلر زبان برنامه نویسی به کاربر اعلام میگردد (مانند تعداد نامتناسب پرانتزهای باز و بسته و همچنین قرار گرفتن یک عدد قبل از یک متغییر، مثل ۲Velocity بجای ۲*Velocity). امّا اشکالات منطقی که یافتن آنها بسیار مشکلتر میباشد، در طی فرایند سعی و خطا و حتی پس از همگرا شدن، نمود پیدا میکند(مانند حالتی که یک عبارت زیر رادیکال منفی شود). عمده اشکالات منطقی در فرایند گسستهسازی معادلات، استفاده نامناسب توابع ریاضی (مثل، جمع بجای ضرب)، استفاده نابجا از متغییرها (مثل استفاده از مؤلفه افقی بجای مؤلفه عمودی سرعت در یک عبارت)، تعریف نادرست شرائط مرزی، استفاده از گام زمانی نامناسب و غیره میباشد.
- کسب نتایج : پس از همگرا شدن حل، جوابها بصورت اعداد ذخیره شده و با یک نرم افزار جانبی(مانند نرم افزارهای Tecplot و یا Excel) پردازش میشود. لازم به توضیح است که پردازش نتایج میتواند در خود برنامه کامسول نیز گنجانده شود.
پس پردازش نتایج
آخرین مرحله از شبیه سازی جریان به کمک دینامیک سیالات عددی پس پردازش میباشد. پس از آنالیز جریان، باید صحن نتایج بدست آمده بررسی شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. بطور خلاصه در مرحله پس پردازش نتایج لازمست کارهای زیر انجام شود:
- نمایش نتایج بصورتهای مختلف : نتایج بدست آمده بصورتهای مختلف چارت، گراف، منحنی، کانتور، فیلم[۱۴۹]، واقعیت مجازی[۱۵۰]، جدول و غیره نمایش داده میشود.
- تجزیه و تحلیل نتایج : صحت نتایج بدست آمده باید بررسی شده و نقاط ضعف برنامه مورد ارزیابی قرار گیرد. همواره لازم است که صحت برنامه نوشته شده با حل یک مسئله مشابه که نتایج تجربی آن موجود باشد تأیید شود. از طرفی نتایج بدست آمده از اجرای برنامه مذکور مستقل از شبکه تولید شده باشد. به عبارت دیگر شبکه تولید شده به اندازه کافی ریز بود و دارای تراکم مناسب در نواحی که گرادیانهای هندسی یا جریان زیاد است، باشد.
- ارائه نتایج بصورتهای مختلف : آخرین گام ارائه نتایج بصورت یک گزارش، تز، رساله، مقاله و سمینار میباشد. باید توجه داشت که ارائه درست نتایج نقش مهمی در بازتاب فعالیت انجامشده ایفا میکند.
نکات مهم در شبیه سازی عددی جریان
برای نوشتن یک برنامه رایانهای و حل عددی میدان جریان، علاوه بر توانایی فردی در برنامه نویسی و دانش کامسول او در زمینه محاسبات عددی، موارد بسیاری وجود دارد که باید در نوشتن برنامه به آن توجه ویژه داشت. بدیهی است که نادیده گرفتن موارد مهم زیر در شبیه سازی دینامیک سیالات عددی، موجب کاهش کارایی و حتی عدم اعتماد به برنامه میشود.
- تولید شبکه : تولید یک شبکه مناسب تأثیر بسیار زیادی در دقت نتایج بدست آمده خواهد داشت. لازم است در نواحی که گرادیانهای جریان زیاد است و یا سطح جسم از لحاظ هندسی با تغییرات زیادی همراه است، شبکه از تراکم مناسبی برخوردار باشد. همچنین، جواب نهایی مستقل از شبکه[۱۵۱] باشد. بعبارت دیگر، شبکه باید تا اندازهای ریز شود که تمام مقیاسهای طولی و زمانی جریان را صید کرده و با ریزتر کردن آن تغییری در نتایج محاسبه شده حاصل نگردد. توجه شود که شبکهای که بیش از حد ریز شود علاوه بر بحث افزایش زمان رایانه، عواقبی از قبیل اضافه شده خطاهای همگرایی نیز دارد.
- شرائط مرزی : تعریف دقیق مرزی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در صورتی تعریف نامناسب شرایط مرزی احتمال واگرا شدن حل بسیار بوده و حتی در صورت همگرا شدن نتایج بدست آمده به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست (استفاده از شرائط مرزی نامناسب به معنی حل یک مسئله متفاوت میباشد).
- مدلسازی آشفتگی : خیلی از رژیمهای جریان آشفته میباشد. بسته به نوع رژیم جریان آشفته و هندسه مرزها باید از مناسب ترین مدلسازی آشفتگی استفاده نمود.
- حساسیت برنامه : برنامه نوشته شده تا حد ممکن نباید حساس باشد. در شبیه سازی توسط برنامههای دینامیک سیالات عددی مثل کامسول این حساسیت ممکن است مربوط به شرائط مرزی، الگوریتم و یا شبکه تولید شده باشد.
- پایداری : در برنامههایی که از روشهای صریح برای حل عددی میدان جریان استفاده میشود، امکان ناپایداری در فرایند حل بسیار زیاد است. بنابراین، لازم است در تعریف گام زمانی و کیفیت شبکه تولید شده، دقت شود.
- راندمان (نرخ همگرایی) : یکی از معیارهای کارائی یک برنامه راندمان آن میباشد. در صورتیکه گسسته سازی معادلاتحاکم و الگوریتمهای استفاده شده و همچنین کیفیت شبکه مطلوب باشد، راندمان برنامه افزایش مییابد.
- غیر حساس بودن به تغییرات جزئی شبکه[۱۵۲] : برنامه تولید شده باید از این ویژگی برخوردار باشد که با تغییر جزئی شبکه، نتایج بدست آمده بطور چشمگیر تغییر نیابد.
- دقت حل : یکی از مهمترین ویژگیهای یک برنامه دینامیک سیالات عددی دقت آن است. استفاده از روشهای گسسته سازی مرتبه بالاتر و همچنین بهره گیری از دقت مضاعف[۱۵۳] و شبکههای ریز از جمله راهکارهای افزایش دقت در کسب نتایج بهتر میباشد.
- گرافیک : در پردازش نتایج بدست آمده، نمودارها، منحنیها، کانتورها(خطوط همتراز) و غیره، نقش غیر قابل انکاری در ارائه مناسب نتایج دارد. استفاده بهینه از این ویژگیها، موجب افزایش بینش محقق در مورد نتایج و همچنین افزایش کیفیت ارائه آنها میشود.
- توانائی رایانه : یک برنامه کارآمد دینامیک سیالات عددی بدون سخت افزار مناسب، عملاً غیر قابل استفاده است. اگر چه در سالیان اخیر سخت افزارهای رایانهای پیشرفته چشمگیری داشته، امّا هنوز مسائل بیشماری وجود دارد که نمیتوان آنها را با بهره گرفتن از پیشرفتهترین رایانههای شخصی شبیه سازی نمود. برای رفع این مشکل از ابر رایانهها و یا سیستمهای پردازش موازی استفاده میشود.
چگونگی شبیه سازی عددی جریان
اولین گام در شبیه سازی جریان به کمک دینامیک سیالات عددی، تکه تکه کردن قلمرو فیزیکی به نواحی کوچک (شبکه بندی) و حل معادلاتحاکم در هریک از نواحی (در متدهای حجم محدود[۱۵۴] و المان محدود[۱۵۵]) و یا تبدیل آن به دامنه محاسباتی با بهره گرفتن از متریکها و ژاکوبینها (در متدهای تفاضل محدود[۱۵۶]) میباشد. بنابراین تولیدشبکهعددیمناسب برای تمامی کاربردهای دینامیکسیالاتعددی امری ضروریاست.
تبدیل معادلات حاکم بر جریان از فرم دیفرانسیلی به فرم گسسته (معادلاتجبری) نیز باید در تمام کاربردهای دینامیک سیالات عددی انجام شود. البته در متدهای حجم محدود و المان محدود، فرم انتگرالی معادلات حاکم و در کاربردهای تفاضل محدود، فرم دیفرانسیلی معادلاتحاکم مد نظر میباشد. لازم به توضیح است که تبدیل معادلاتدیفرانسیل به معادلاتجبری با بهره گرفتن از روشها و الگوریتمهای متعدد گسسته سازی امکان پذیر است.
پس از تبدیل معادلاتحاکم به فرم معادلاتجبری، باید دستگاه معادلاتجبری حل شود. در روشهای ضمنی دستگاه معادلات برای تمام المانها همزمان حل میشود که این امر حافظه بسیاری بخصوص برای جریانهای سه بعدی طلب میکند. در روشهای صریح، دستگاه معادلات برای المانها مستقل از یکدیگر حل میشود که حافظه مورد نیاز را شدیداً کاهش میدهد.
مشکلات عمده
موارد متعددی وجود دارد که در شبیه سازی جریان با کاربردهای مختلف دینامیک سیالات عددی، به عنوان مشکل مطرح میشود که البته قابل حل میباشند. عمدهترین این مشکلات عبارتند از:
هندسههای پیچیده
رژیمهای جریان پیچیده
محدودههای محصور نشده (مرزها)
معادلات مخلوط (معادلات بیضوی، هذلولی و سهموی) که عمدتاً در جریانهای پیچیده ظاهر میشوند
برجسته سازی برای تمام افراد به یک اندازه و یک شیوه رخ نمی دهد. افراد از جهت نیاز به راهنمایی تفاوت دارند واین تفاوت، وقوع یا عدم وقوع برجسته سازی را تعیین می کند. نیاز به راهنمایی، آن چنان که مک کامبز و ویور آن راتشخیص می دهند بر پایه دوعامل قرار دارد: ارتباط اطلاعات (به فرد) و درجه بی خبری از موضوع پیام، هرچه ارتباط اطلاعات و بی خبری از موضوع بیشتر باشد؛ نیاز به راهنمایی بیشتر است. و فرد اثرهای برجسته سازی رسانه ها ی جمعی را بیشتر می پذیرد(سورین و تانکارد[۷۲] : ۳۴۹-۳۵۰). این نظریه چنین توضیح می دهد که اگر موضوع بخصوصی از نظر زمان و یا مکان در موقعیت های برجسته ای نشان داده شود؛ افکار عمومی به این نتیجه خواهد رسیدکه آن ها خبرهای مهم و برجسته ای هستند.
کسانی که محتوای گزارش های خبری را تعیین می کنند با به کارگیری تعدادی از معیارهای تصمیم می گیرند که چه چیزی ارزش خبری دارد. گزارش هایی که ارزش خبری بالایی دارند و یا آنها که مخاطبان انبوه به آنها علاقمند هستند در اولویت قرار خواهند داد.(احمد زاده کرمانی،۱۳۹۰: ۳۴۳-۳۴۲ )
رسانه انتشار اطلاعات درجه بی خبری مخاطبان از پیام نیاز مخاطبان به اطلاعات اولویت رسانه
اولویت عموم برجسته سازی توسط رسانه
۲-۲-۱۵- الیهو کاتز (رویکرد استفاده و رضامندی)
نظریه استفاده ورضامندی که به«روابط مخاطب رسانه ها» نیز شهرت دارد. اولین بار در مقاله ای از الیهو کاتز[۷۳] توصیف شد و به جای پیام بر مخاطب تاکید می کند و مخاطبان را افراد فعالی می داندکه از مفهوم و محتوای رسانه ها استفاده می کنند؛ نه افرادی که منفعل و تحت تاثیر رسانه هستند(لیتل جان[۷۴]،۱۳۸۴). طبق این رویکرد مخاطب از میان مجاری ارتباطی و محتواهایی که به وی عرضه می شود؛ براساس نوعی ملاک، دست به انتخاب آگاهانه و انگیزه دار می زند.کاتز معتقد است که مخاطب محتوای رسانه را با توجه انگیزه روشن و مصرانه،آگاهانه انتخاب می کند(مهرداد، ۱۳۸۸).
گزینشگری هدفمند، عقلانی و منجر به رضایت مصرف کنندگان رسانه ها در باب رسانه و نیز محتوای آن، آگاهی کامل مخاطبان از نیازهای فردی و اجتماعی شان که به انگیزش های متفاوت قابل بیان می انجامد، مفروض های اساسی این رویکرد هستند که درکنار انگیزه ها، خرسندی کسب شده یا مورد انتظار و متغیرهای زمینه ای از بعد نظری قابل تحلیل می باشند (شهابی و قدسی،۱۳۹۱).
این نظریه در ارزیابی پیامدهای انسانی فناوری های نوین ارتباطی کاربرد دارد. و به دلیل ماهیت مخاطب محور آن، یکی از موفق ترین رویکردهای در فضای مجازی محسوب می شود. (ذوالقدر،۱۳۹۲).
رسانه مخاطبان فعال آگهی از نیازهای فردی واجتماعی گزینشگری هدفمند وعقلانی انتخاب آگاهانه وانگیزه دار خرسندی ورضایت مخاطب
۲-۲-۱۶- بال روکیچ و دی فلور( وابستگی)
بال روکیچ و دی فلور[۷۵] رویکردی برای سازش الگوی اثرهای محدود و اثرهای قدرتمند ارائه کردند و آن را «نظریه وابستگی» نامیدند. این نظریه رابطه سه گانه رسانه، مخاطبان و جامعه تاکید دارد. در هریک از این
سه واحد عواملی هستند که در افزایش یا کاهش میزان وابستگی رسانه دخالت می کنند.
از نظر بال روکیچ و دی فلور هرچقدر جوامع پیچیده تر می شوند و همچنین هرچه فناوری رسانه پیچیده تر می شود، کارکرد های منحصر به فرد رسانه ها بیشتر می شود.
ایشان یادآوری می کنند که در جامعه جدید، موضوعات زیادی وجود دارد که مخاطب ممکن است راجع به آنها اطمینان نداشته باشد و موارد جدیدی نیز به طور دائم اضافه می شوند. این ابهام، سبب می شود در تعریف و شکل دهی واقعیت رسانه ها قدرت زیادی بیابند( سورین و تانکارد[۷۶]،۱۳۸۶: ۴۱۲ - ۴۱۵).
دو شرط جامعه شناختی موثر بر میزان وابستگی مخاطبان ازدیدگاه بال روکیج و دی فلورچنین است:
الف) با افزایش پیچیدگی جوامع، رسانه ها تمایل بیشتر به ایفای نقش ها و کارکردهای خاص و ممتاز دارند.
ب) میزان بالای تغییر و تضاد در جامعه، به طور نسبی بر میزان وابستگی مخاطبان تاثیر می گذارد. نظریه وابستگی مخاطبان اخیرا به وابستگی مردم به رسانه ها به صورت فردی تاکیدمی کند تا به صورت مخاطبان انبوه و توده وار به عبارتی، میزان و شدت وابستگی افراد به رسانه ها متاثر از متغییر های در حال تعامل جامعه شناختی و روان شناختی است که عبارتند از:
۱)عوامل ساختاری: الگو روابط به هم وابسته رسانه ها و نظام سیاسی، اقتصادی و غیره.
۲)عوامل زمینه ای: ماهیت محیط اجتماعی که افراد و گروه های اجتماعی در درون آن عمل می کنند.
۳) عوامل رسانه ای: ماهیت و کیفیت فعالیت های نظام رسانه ای در ساخت و تعریف پیام.
۴) عوامل شبکه میان فردی: شیوه ای که در آن شبکه های ارتباط میان فردی انگیزه ها و تجربیات رسانه
ای افراد را شکل می دهد.
۵) عوامل فردی، فردی که به واسطه ی استفاده از رسانه ها میسر می شود( مهدی زاده،۱۳۹۲: ۸۱ -۸۲).
بنابراین تعریفی که این نظریه از مخاطب ارائه می دهد مجددا او را منفعل فرض می کند چون معتقد به یک رابطه سه گانه بین رسانه، جامعه و مخاطب است. این رابطه سه گانه تحرک و پویایی مخاطب را در مقابل رسانه از او می گیرد، چون مخاطب به رسانه ها وابسته می شود و هرچه نیازها بیشتر می شود و متعاقب آن تاثیر رسانه ها بر رفتار و نگرش مخاطب بیشتر می شود. در واقع رسانه ها می توانند وابستگی ایجاد کنند و از آن ها بهره برداری کنند. میزان این وابستگی از شخصی به شخص دیگر و گروهی به گروه دیگر و از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است( احمد زاده کرمانی،۱۳۹۰: ۳۵۰-۳۴۹).
رسانه ها پیچیدگی جوامع نیاز مخاطب به اطلاع از موضوعات جدید اطلاع از موضوعات و رفع ابهامات از طریق رسانه قدرت رسانه در اطلاع رسانی نیاز مخاطب به رسانه وابستگی
۲-۲-۱۷- هابرماس (حوزه عمومی و کنش ارتباطی)
تعریف هابرماس از حوزه عمومی، بر محوریت گفت و گوی عقلانی و انتقادی استوار است. که طی فرایند استدلال فعالانه عموم مردم درباره عقاید و دیدگاه های خویش پدید می آید. از طریق این گفت و گو هست که افکار عمومی شکل می گیرد و به نوبه خود در شکل گیری سیاست های دولتی و رشد جامعه در مفهوم کلی اش موثر می افتد. به عبارت بهتر افراد در حوزه عمومی از طریق مفاهمه و استدلال و در شرایطی عاری از هرگونه فشار، اضطرار یا اجبار درونی (خودخواسته) یا بیرونی (قهری) و بر مبنای آزادی و آگاهی تعاملی و در شرایط برابر، برای تمام طرف های مشارکت کننده در حوزه عمومی مذکور، مجموعه ای از رفتارها، مواضع و جهت گیری های ارزش و هنجاری را تولید می کند که در نهایت به صورت ابزاری موثر برای تاثیر
گذاردن بر رفتار و عملکرد دولت به ویژه در عقلانی ساختن قدرت دولتی عمل می کند(مهدی زاده،۱۳۸۳).
حوزه عمومی مورد نظر هابرماس[۷۷]، فضایی است که در آن: ۱. افراد به شیوه عقلانی به بحث می پردازند ۲. این بحث به توافق منجر می شود. ۳. قدرت در این بحث ها دخالتی ندارد ۴. افراد همگی می توانند در این بحث ها به طور برابر شرکت کنند. ۵. هر موضوعی بتواند در این بحث ها مطرح شود ۶. در این بحث ها علنی بودن وجود دارد یعنی افراد می توانند حتی مسائل خصوصی خود را مطرح نمایند. ۷. این بحث ها همیشه باز است و می توان به آن رجوع کرد و درباره درباره آن بحث کرد. یعنی همیشه احتمال خطا وجود دارد و هیچ نتیجه ای قطعی نیست(آزاد ارمکی و امامی،۱۳۸۳: ۶۵). محیط اینترنت توانسته این فضا را فراهم کند و شرایط حوزه عمومی مورد نظر هابرماس را تا حدودی داراست.
اگر مولفه های اساسی حوزه عمومی را گفتگو، افکار عمومی و واکنش بدانیم؛ شبکه های اجتماعی به مثابه یک رسانه جدید، بستر مناسبی برای ظهور و تجلی هر یک از آنهاست. افراد می توانند از طریق شبکه های اجتماعی به گفت و گو و تعامل پیرامون مسائل و موضوعات مورد علاقه خود بپردازند و از این طریق افکار عمومی به عنوان صدای مردم شکل بگیرد و هر یک می توانند در مخالفت با یک مساله و موضوعی اجتماعی و سیاسی دست به کنش مناسب بزنند.
ورود به فضای گفتگوی عقلانی تعامل برابر بحث های علنی وباز مطرح شدن دیدگاه های گوناگون استدلال فعالانه توافق شکل گیری افکارعمومی شکل گیری سیاست های دولت و رشد جامعه
۲-۲- ۱۸- گربنر (کاشت) [۷۸]
نظریه کاشت یا پرورش گربنر[۷۹]، بر کنش متقابل میان رسانه و مخاطبانی که از رسانه استفاده می کنند و نیز بر چگونگی تأثیرگذاری رسانه ها بر مخاطبان تأکید دارد. فرض اساسی نظریه این است که بین میزان مواجهه و استفاده از رسانه و واقعیت پنداری در محتوا و برنامه های آن رسانه ارتباط مستقیم وجود دارد. به این صورت که ساعت های متمادی مواجهه با رسا نه های خاص باعث ایجاد تغییر نگرش و دیدگا ه های موافق با محتوای رسانه می شود. در واقع نظریه پرورش با تعیین میزان و نوع برنامه های مورد استفاده از رسانه ها، میزان تأثیر را مطالعه می کندتا به نحوه تأثیر دست پیدا کند(عباسی قادی وخلیلی کاشانی، ۱۳۹۰:۸۱)
نظریه کاشت یکی از اشکال اثر رسانه ها در سطح شناختی بوده است و مربوط به این موضوع است که قرار گرفتن در معرض رسانه ها، تا چه حد می تواند به باورها و تلقی عموم از واقعیت خارجی، شکل دهد؟ نظریه کاشت با اشاعه برای ارائه الگویی از تحلیل، تبیین شده است؛ تا نشان دهنده تأثیر بلندمدت رسانه هایی باشد که اساسا در سطح برداشت اجتماعی، عمل می کنند(احمدزاده کرمانی، ۱۳۹۰ :۳۳۶)
در واقع، محور بحث گربنر این است که اهمیت تاریخی رسانه ها بیشتر در ایجاد شیوه های مشترک در انتخاب مسائل و موضوعات و چگونگی نگریستن به رخدادها و وقایع است. این شیو ه های مشترک محصول استفاده از تکنولوژی و نظام ارائه پیام است که نقش واسطه را به عهده دارد و به دیدی مشترک و درک مشترک از جهان اطراف منجر می شود.
گربنر محصول چنین فرآیندی را کاشت الگوهای مسلط ذهنی می نامد. از نظر وی رسانه ها متمایل به
ارائه دیدگاه های مشکل و کم وبیش یکسان از واقعیت اجتماعی هستند و مخاطبان آنها براساس این چنین مکانیسمی فرهنگ پذیر می شوند.گربنر تا آنجا پیش می رود که می گوید: رسانه ها به دلیل نظم و هماهنگی که در ارائه پیام در طول زمان دارند قدرت تأثیرگذاری فراوانی دارند؛ به طوری که باید آنها را شکل دهنده جامعه دانست.گربنر بعدها در پاسخ به انتقادات وارده بر نظریه کاشت مبنی بر لحاظ نکردن سایر متغیرهای متداخل بر کاربران، این نظریه را مورد تجدید نظر قرار داد. وی دو مفهوم «جریان اصلی» و«تشدید»را به این نظریه اضافه کرد. با این مفاهیم این واقعیت ها در نظر گرفته می شود که میزان مواجهه با رسانه های خاص، نتایج متفاوتی را برای گرو ه های اجتماعی مختلف در بردارد.جریان اصلی هنگامی رخ می دهد که میزان مواجهه با رسانه، به تقارن دیدگا ه ها در گرو هها منجر شود و تشدید، زمانی روی می دهد که اثر کاشت در گروه خاصی از جمعیت بیشتر شود(سورین و تانکارد[۸۰]،۳۹۲:۱۳۸۴ ).
اکنون داعیه این نظریه این است که استفاده از رسانه با متغیرهای دیگر در تعامل قرارمی گیرد؛ به شیوه ای که مواجهه با رسانه های خاص، بر برخی از افراد و گرو ه ها اثر قوی خواهد داشت و بر برخی از گروه ها تأثیری نخواهد گذاشت. گربنر معتقد است زمانی که شخص متغیرهای دیگر (میزان، نوع، مدت و ویژگی های فردی و اجتماعی) را همزمان کنترل کند، اثر باقیمانده که قابل انتساب به رسانه های خاص باشد، نسبتا کم است.
با شدت زیاد
میزان ومدت استفاده ، نوع مواجهه وتلقی کردن محتوای رسانه ایجاد تغیر نگرش و دیدگاه
با شدت کم
۲-۲-۱۹- استوارت هال[۸۱] ( بازنمایی)
فرایند ثبت ایده ها، دانش یا پیام به شکل فیزیکی را در نظریه نشانه شناسی« بازنمایی»می گویند. بازنمایی را می توان به شکلی دقیق تر استفاده از «نشانه ها» ( تصاویر، صدا ها و غیره) برای گفتن، تصور، ترسیم یا بازتولید چیزی که به شکل فیزیکی درک، احساس، تصویر یا لمس شده تعریف کرد.(دانسی[۸۲]،۱۳۸۷: ۲۰).
به عقیده استوارت هال بازنمایی استفاده از زبان برای بیان چیز های معنا دار درباره ی جهان پیرامون ماست. و زبان ابزار است که با بهره گرفتن از آن می شود معنا را ساخت. و این معنا را به سایر افراد جامعه انتقال داد و با آنها مبادله کرد. این که گفتگویی میان افراد در می گیرد و از طریق آن به فهم مشترک در باب تفسیر جهان خود می رسند، فقط با زبان ممکن است؛ چرا که زبان در این جا، مانند نظام بازنمایی عمل می کند. از طریق زبان ما از نشانه ها، نماد های تصویری، متنی و صوتی استفاده می کنیم. زبان یکی از رسانه هایی است که از طریق آن افکار، احساسات و ایده های ما در فرهنگ منعکس می شود.( قبادی، مهری ،۱۸۴:۱۳۹۲)به عقیده هال، شیوه استفاده از فضا در تعامل تا حدزیادی موضوعی فرهنگی است. در فرهنگ های مختلف، احساسات متفاوتی اهمیت دارد. مردم یک فرهنگ خاص از فضا به شیوه ای مشخص استفاده می کنند(لیتل جان[۸۳]،۱۳۸۴: ۱۹۲).
استفاده از زبان ساخت معنا انتقال و مبادله معنا فهم مشترک ایجاد نظام بازنمایی بازنمایی از طریق فناوری ها بازنمایی افکار وایده ها در فرهنگ
۲-۳-چارچوب نظری
مقدمه:
انتخاب چارچوب نظری برای تحقیق دو کارکرد مهم دارد: اول اینکه اجازه می دهد سوال آغازین تحقیق مجزا فرمول بندی شده یا به صورت دقیق تری بیان گردد. دوم اینکه چارچوب نظری تحقیق به عنوان شالوده برای فرضیه هایی به کار می رود که به اعتبار آن ها، محقق پاسخ منسجمی به سوال آغازین خواهد داد(کیوی وکامپنهود[۸۴]،۸۸:۱۳۷۰).
با توجه به این که تحقیق حاضر به دنبال بررسی تاثیر شبکه اجتماعی کلوب بر هویت اجتماعی کاربران می باشد لذا به علت اعتقاد به وجود روابط پیچیده میان پدیده های اجتماعی و انسانی، بر رویکرد نظری واحدی تکیه ندارد. بلکه تلفیقی از نظریه استفاده و خشنودی، نظریه کاشت یا پرورش و نظریه ساخت یابی گیدنز است.
ناجرو والنسیا و همکاران (۲۰۱۰)، در پژوهشی تحت عنوان فرهنگ سازمانی تعیین کننده نوآوری در تولید، به این نتیجه رسیدند که فرهنگ سازمانی یک عنصر کلیدی در افزایش یا جلوگیری از نوآوری است. به این ترتیب که فرهنگ ادهوکراتیک باعث افزایش محصولات و خدمات جدید میشود و فرهنگ سلسله مراتبی مانع نوآوری در تولید میگردد.
انگلن (۲۰۱۰)، در پژوهشی با عنوان “کارآفرینی سازمانی به عنوان تابعی از تنوعهای فرهنگی ملتها"، به این نتیجه رسید که بعضی از مکانیزم های سازمانی از قبیل ساختار سازمانی یا سبک رهبری که زیربنای سازمان های کارآفرینانه می باشند، یا جهانی هستند یا اینکه مشروط به فرهنگ ملی هستند.
سالیماث و کولن[۱۱۰] (۲۰۱۰)، در بررسی خود نتیجه گرفته اند که هم عوامل رسمی از قبیل نهاد های اجتماعی و هم عوامل غیر رسمی از قبیل فرهنگ ملت ها، از عوامل اثر گذار بر کارآفرینی در سطوح مختلف می باشند.
یائو و همکاران[۱۱۱] (۲۰۰۹)، در پژوهشی تحت عنوان “بررسی کارآفرینیسازمانی و تأثیر آن بر عملکرد سازمان بر اساس گرایش کارآفرینانهسازمانی و منابع سازمان"، دریافتند که منابع سازمانی، تیم مدیریت در سطوح بالا، سیستم حقوق و دستمزد، ساختار سازمانی، استراتژی سازمانی، محیط سازمان صنعتی و اجتماعی و فرهنگ سازمانی بر عملکرد سازمان بر اساس گرایش کارآفرینانه سازمانی تأثیر دارد.
لکمت[۱۱۲](۲۰۰۹)، در پژوهشی تحت عنوان “پیشبینی کارآفرینیسازمانی: بررسی ارتباط میان کارآفرینیسازمانی و عملکرد سازمانی در سازمانهای تولید قطعات خودرو تایلند"، دریافت که عوامل سازمانی و محیطی به پیش بینی کارآفرینی سازمانی میپردازند، که به نوبه خود عملکرد سازمانی را برحسب جنبه های مالی و غیرمالی تحت تأثیر قرار میدهند. همچنین دریافتند که عملکردهای غیر مالی درآمدهای مالی را تحت تأثیر قرار میدهد. علاوه بر این شرکتهای بزرگ دریافتند که مجبورند سطح بالاتری از کارآفرینیسازمانی را بخصوص در خودتجدیدی ساختار و عملکرد مالی نسبت به شرکتهای کوچک و متوسط داشته باشند. سازمانهای تولیدی قطعات خودرو تایلند فعالیتهای کارآفرینی را در سازمانشان از طریق شرکت در کسب و کار جدید، خود تجدیدی، نوآوری و فعالیتهای پیشتازانه بوسیله پاسخ به تغییر و تنوع در محیطهای پویا و ناهمگن در حالیکه در حال توسعه استراتژیهای سازمانی تطبیقی هستند، همانند فرهنگ سازمانی نوآورانه نشان میدهند. سازمانهای تولیدی قطعات خودرو تایلند نه تنها قادر به کسب سود بالاتر هستند و رشد فروششان را افزایش میدهند، بلکه همچنان بدنبال عملیات مؤثر در مورد توسعه محصول جدید، کیفیت محصول و رضایت کارکنان هستند.
گیبسون و همکاران[۱۱۳] (۲۰۰۹)، در پژوهشی تحت عنوان “ مقایسه نگرشهای کارآفرینی دانشجویان چینی و برزیل"، دریافت که فرهنگ و انتظارات کارآفرینانه بر نگرش کارآفرینی تأثیرگذار است و دانشآموزان چینی در نوآوری در کسب و کار و کنترل بر کسب و کار و دانش آموزان برزیلی در اعتماد به نفس از امتیاز بالاتری برخوردار بودند؛ در مورد نیاز به موفقیت هم تفاوت چشمگیری بین آنها مشاهده نشد.
کارلوس و اویارک[۱۱۴] (۲۰۰۹)، در پژوهشی تحت عنوان “شرایط محیطی، یادگیری شخصی و کارآفرینی سازمانی برای پیشبینی میزان یادگیریسازمانی"، بیان میدارد که سازمانها پیوسته در رقابت هستند و با محیطهای قابل تغییر روبرو هستند که نیروهای کاری آمادهتر را برای موفقیت و حل مسائل و مشکلات جاری و آینده میخواهند. سازمانها ممکن است یادگیری شخصی، کارآفرینیسازمانی و یادگیری سازمانی به منظور افزایش سطح بالقوه رقابت در سازمان را در میان کارمندانشان پرورش دهند. به عبارت دیگر یادگیری شخصی، کارآفرینی سازمانی و یادگیری سازمانی ممکن است به افزایش سطح تولیدی آنها کمک کند و برای رویارویی با موقعیت های نامعلوم آماده شوند.
اکتان و بیولت[۱۱۵] (۲۰۰۸)، در پژوهشی تحت عنوان “تأثیر عملکرد مالی کارآفرینی سازمانی در بازارهای خارجی (مطالعه موردی ترکیه)"، دریافتند که دستیابی به قابلیت بیشتر اقتصادی نیازمند صرف وقت و سرمایه گذاری است و باید بطور مداوم تقویت شود. همچنین یافتهها نشان داد که در کارآفرینی مقاصد، اهداف، استراتژیها، فرایندها و ارزشهای شرکت برای عملکرد مؤثر میباشد.
پریتوریوس و همکاران[۱۱۶](۲۰۰۵)، پژوهشی را تحت عنوان “جستجوی همافزایی بین نوآوری و کارآفرینی"، در دانشگاه ملبورن استرالیا انجام دادند. این تحقیق از نوع کیفی بوده که از طریق مصاحبه با مدیران ارشد شش سازمان کارآفرین و نوآور انجام شده است. نتایج این مطالعه به شرح زیر است: کارآفرینی و نوآوری رابطه مثبتی دارند. سبک مدیریتی و فرهنگسازمانی از فاکتورهای اساسی هستند که نگرش کارآفرینی و نوآوری را در سازمانها توسعه میدهند. همچنین یافتهها نشان میدهد که سازمانهای نوآور و کارآفرین مطالعه شده در این تحقیق برای اجرای نوآوری و کارآفرینی با مشکلاتی برخورد کردند، زیرا کارآفرینی و نوآوری رفتارهای سیستماتیک هستند
هورنسبی و همکاران[۱۱۷] (۲۰۰۲)، در پژوهشی تحت عنوان “درک مدیران میانی از محیط داخلی برای کارآفرینی سازمانی: ارزیابی مقیاس اندازه گیری"، دریافتند که ساختار سازمانی از کارآفرینی شرکتی حمایت میکند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که پنج فاکتور درون سازمانی به طور مجزا برای حمایت از کارآفرینی شرکتی لازم است که عبارتند از: پاداش، حمایت مدیریت، منابع، ساختار سازمانی و پذیرش ریسک.
کارونا و همکاران[۱۱۸] (۲۰۰۲)، در پژوهشی تحت عنوان “تأثیر برخی چالشهای محیطی و تمرکزگرایی بر رویکرد کارآفرینانه، و عملکرد سازمانهای بخش دولتی"، دریافتند که آن دسته از مؤسسات بخش عمومی که به دنبال توزیع عملکرد میباشند، بایستی به ساختار سازمانی خود توجه نموده و از سیستمهای متمرکز به سمت سیستمهای غیرمتمرکز که سطوح بالاتر نظرات و آراء را تسهیل مینمایند، روی آورند.
مولر و توماس (۲۰۰۰)، در تحقیق خود تحت عنوان “فرهنگ و توانایی کارآفرینانه"، بیان می کنند که برخی از فرهنگ ها (مثلا فرهنگ فردی) نسبت به فرهنگ های دیگر (فرهنگ جمعی) فضای مساعدتری را برای کارآفرینی فراهم می کنند.
بر اساس یافتههای تحقیقاتی هایتون و همکاران (۲۰۰۲) و لی و پترسون (۲۰۰۰)، به طور کلیرفتار کارآفرینی در فرهنگ هایی با سطوح بالای فرد گرایی و مردسالاری و سطوح پایین فاصله قدرت و ابهام گریزی تسهیل میشود.
۲-۳-۲. پیشینه داخلی
فرهنگ سازمانی مناسب یکی از عوامل مهم و بسیار مؤثر در شناسایی، توسعه، بهبود و پیشرفت سازمانهای کارآفرینی است که در بسیاری از مطالعات و پژوهشهای داخلی انجام گرفته در حوزه کارآفرینی به آن اشاره شده است.
عربیون و همکاران(۱۳۹۱)، در پژوهشی تحت عنوان “تبیین ارتباط میان فرهنگ سازمانی و خلاقیت کارکنان"، نشان دادند که ارتباط معناداری بین فرهنگسازمانی و ابعاد آن (ابتکار فردی، ریسکپذیری، هدایت و رهبری، یکپارچگی، حمایت مدیریت، کنترل، هویت، سیستمپاداش، سازش با پدیده تعارض و الگوی ارتباطی) با خلاقیت کارکنان وجود دارد. همچنین ابعاد فرهنگ سازمانی بوسیله آزمون رتبهای فریدمن، رتبهبندی شد و مشخص شد که بالاترین رتبه مربوط به ریسکپذیری میباشد.
آقاجانی و همکاران (۱۳۹۱)، در پژوهشیتحت عنوان “تبیین ارتباط میان سازمان یادگیرنده و کارآفرینیسازمانی (مورد مطالعه: شرکت بهینه تکنیک)"، دریافتند که ارتباط معناداری بین سازمانیادگیرنده و ابعاد آن (پویایی های یادگیری، تحول سازمانی، توانمندسازی افراد، مدیریت دانش و کاربرد فناوری) با کارآفرینی سازمانی وجود دارد.
شفیع زاده و همکاران (۱۳۹۰)، در پژوهشی تحت عنوان “بررسی ارتباط میان عوامل سازمانی مدیریت دانش و کارآفرینی سازمانی"، دریافتند که ارتباط معناداری بین کارآفرینی سازمانی و ابعاد آن (نوآوری، ریسک پذیری، فعالیت های پیشتازانه و رقابت تهاجمی) با عوامل سازمانی مدیریت دانش وجود دارد. همچنین یافته ها نشان داد که بین ابعاد کارآفرینیسازمانی و مؤلفه های عواملسازمانی مدیریت دانش ارتباط معناداری وجود دارد. در این پژوهش عوامل سازمانی مدیریت دانش شامل فرهنگ دانش آفرین، فرایند دانشمحور، ساختار دانشمحور، منابع دانش، درگاههای دانش و رهبری دانش بود.
احمدی و همکاران (۱۳۹۰)، در پژوهشی تحت عنوان “تجزیه و تحلیل بین فرهنگسازمانی و خلاقیت کارکنان وزارتخانه بهداشت، درمان و آموزش پزشکی"، دریافتند که بین فرهنگ سازمانی و ابعاد آن(خطر پذیری، رهبری، حمایت، یکپارچگی، کنترل، هویت، سیستم پاداش، سازش با پدیده تعارض و الگوهای ارتباطی) با خلاقیت کارکنان رابطه معناداری وجود دارد. بطورکلی سازمانها میتوانند با توافق بر سر ارزشها و باورهای موجود در سازمان(فرهنگ سازمانی)، تطابق با تغییر، هماهنگی در کار و همسو کردن اهداف فردی و سازمانی به افزایش خلاقیت کارکنان کمک نمایند و برنامهریزان نیز نمیتوانند اساس و معیار افزایش خلاقیت افراد را، بدون توجه به فرهنگ سازمانی پایهریزی نمایند.
قهرمانی و همکاران (۱۳۸۹)، در پژوهشی تحت عنوان “فرهنگسازمانی و رابطه آن با کارآفرینیسازمانی"، نشان دادند که بین فرهنگسازمانی و کارآفرینیسازمانی در دانشگاه شهید بهشتی رابطه معنادار وجود دارد.
ناظمی و همکاران (۱۳۸۹)، در پژوهشی تحت عنوان “بررسی رابطه میان فرهنگسازمانی و انگیزه کارکنان جهت بکارگیری نوآوری شغلی"، نشان دادند که هریک از ابعاد هفتگانه فرهنگ ( هدفگذاری و سنجش اهداف، تیممحوری، تأکید برعملکرد، توجه به نوآوری، مشارکت اعضا، پاداشمحوری و همکاری و تسهیم اطلاعات) ملاک مناسبی برای برآورد فرهنگ سازمانی بوده و هریک از ابعاد بر انگیزه کارکنان جهت بکارگیری نوآوری شغلی مؤثر میباشند. همچنین یافتهها نشان داد که فرهنگ سازمانی نیز قویاً بر انگیزه کارکنان جهت بکارگیری نوآوری شغلی مؤثر است.
کامیاب و فروز شهرستانی (۱۳۸۹)، در پژوهشی تحت عنوان “تأثیر ابعاد فرهنگ سازمانی بر کارآفرینی سازمانی در سازمانهای دولتی” که در آن ابعاد فرهنگسازمانی را خطرپذیری، توجه به جزئیات، توجه به ره آوردها، توجه به اعضای سازمان، توجه به تیم، توجه به جاهطلبی و پایداری در نظر گرفتند نشان دادند که هر چه سطح ابعاد فرهنگ سازمانی بالاتر باشد میزان کارآفرینی سازمانی نیز بالاتر است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که همه ابعاد سازمانی به جز پایداری و ثبات با کارآفرینی سازمانی رابطه مثبت و معنی دار دارد. در ضمن رتبه بندی ابعاد فرهنگ سازمانی مؤثر بر کارآفرینی به ترتیب برابر بود با ۱- توجه به اعضای سازمان، توجه به شبکه کاری و تیم، خطر پذیری، جاه طلبی، توجه به ره آوردها و نتایج، توجه به جزئیات و پایداری و ثبات.
وفائی و شافعی(۱۳۸۹)، در پژوهشی تحت عنوان “بررسی نقش عوامل سازمانی در افزایش کارآفرینی شرکتهای صنعتی کوچک"، نشان داد که میزان برخورداری مدیران از مهارتهای مدیریتی سه گانه، نوع سیستم بودجه ریزی، نظام ارزیابی عملکرد و ابعاد فرهنگی شرکتهای کارآفرین با شرکتهای غیر کارآفرین بصورت معناداری متفاوت است، اما این تفاوت در دیگر متغیرهای ساختاری (رسمیت و تمرکز) وابعاد استراتژیکی(تعیین اهداف و سیاستهای اجرایی) مشاهده نشد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که شرکتهای کارآفرین بطور معناداری از لحاظ ساختاری پیچیدهتر از شرکتهای غیر کارآفرین هستند، همچنین دریافتند که شرکتهای کارآفرین نسبت به شرکتهای غیر کارآفرین در تدوین مأموریتهای سازمانی بهتر عمل میکنند.
طبرسا و همکاران (۱۳۸۹)، در پژوهشی تحت عنوان “بررسی تأثیر فرهنگ کارآفرینانه سازمانی بر خلاقیت و نوآوری در نهاد کتابخانههای عمومی کشور"، دریافتند که فرهنگ سازمانی کارآفرینانه بر خلاقیت و نوآوری تأثیر مثبت و معنا داری دارد. همچنین دریافتند که از بین ابعاد مختلف فرهنگسازمانی کارآفرینانه، بعد ارزشمندی کار و تفریح و سرگرمی در وضعیت مطلوبی میباشند و سایر ابعاد فرهنگ سازمانی کارآفرینانه شامل جسارت، تحمل انحراف خلاق، تهاجم بی ثمر، ریسکپذیری، ارتباط باز، همکاری و تشریک مساعی، نوآوری پیش فعال، کلام و همچنین فرهنگ سازمانی کارآفرینانه در وضعیت نامطلوبی بود.
قناتی و همکاران (۱۳۸۹)، در پژوهشی تحت عنوان “بررسی وضعیت فرهنگ سازمانی کارآفرینانه در دانشگاه تهران"، دریافتند که فرهنگ سازمانی کارآفرینانه در دانشگاه تهران در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. تنها دو بعد تفریح و سرگرمی، و ارزشمندی کار در وضعیت مطلوب بوده و سایر ابعاد فرهنگ سازمانی کارآفرینانه شامل جسارت، تحمل انحراف خلاق، آیندهنگری جسورانه، خطرپذیری، ارتباط باز، همکاری و تشریک مساعی، نوآوری پیشگام، تحمل شنیدن اظهارنظرهای مخالف در وضعیتی نامطلوب هستند.
هواسی(۱۳۸۹)، در پژوهشی تحت عنوان “بررسی موانع کارآفرینیسازمانی و رابطه آن با کارآفرینی در کارکنان دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی"، دریافت که عوامل کارآفرینی سازمانی شامل فرهنگ سازمانی، عدم تفویض اختیار و کنترل بالا، توجه به سود کوتاه مدت و عدم آینده نگری و ارتباطات درون سازمانی میباشد و نیز نشان داد که عامل فرهنگ سازمانی تنها پیشبینی کننده کارآفرینی در سازمان بود و ترتیب موانع کارآفرینی به ترتیب اولویت شامل: ۱- فرهنگ سازمانی ۲- عدم تفویض اختیار و وجود سیستم کنترل بالا، ۳- توجه به دسود کوتاه مدت و عدم آینده نگری و ۴- ارتباطات درون سازمانی میباشد.
طبرسا و همکاران(۱۳۸۹)، در پژوهشی تحت عنوان “تبیین نقش یادگیریسازمانی در کارآفرینیسازمانی (مطالعه موردی کارخانجات تولیدی شهرستان خرمآباد)"، دریافتند که یادگیریسازمانی تأثیر مثبت و معناداری بر کارآفرینیسازمانی دارد. همچنین آزمونهای آماری فرضیه ها نشان داد که تمامی ابعاد یادگیری سازمانی (شامل تعهد مدیریت به یادگیری سازمانی، دید سیستمی، فضای باز و آزمایشگری و انتقال و یکپارچهسازی دانش) بر کارآفرینیسازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارند که بیشترین تأثیر متعلق به فضای باز و آزمایشگری و کمترین تأثیر مربوط به تعهد مدیریت بوده است.
ستاک و همکاران(۱۳۸۹)، در پژوهشی تحت عنوان “نقش مؤلفه های تسهیلکننده یادگیری سازمانی در تشخیص فرصتهای کارآفرینیسازمانی در شرکتهای سهامی بیمه"، دریافتند که:
-
- یادگیریسازمانی از طریق ایجاد فرهنگ کارآفرینی شرکتی در ایجاد فرصتهای کارآفرینی سازمانی نقش دارد.
-
- یادگیریسازمانی از راه توانمندی سازمان درجهت هوشیاری کارآفرینانه در ایجاد فرصتهای کارآفرینیسازمانی نقش دارد.
-
- یادگیریسازمانی با فراهم آوردن شرایط مناسب برای سرمایهگذاری مالی به منظور راهاندازی و رشد شرکت و بهرهبرداری از فرصتها نقش اساسی دارد.
-
- یادگیریسازمانی از طریق تأثیر بر توانمندی و قابلیت مدیریت سازمان موجب شناسایی فرصتهای کارآفرینیسازمانی میشود.
-
- یادگیریسازمانی با تقویت توانایی شرکت منجر به تشخیص فرصتهای کارآفرینیسازمانی میشود.
-
- یادگیریسازمانی با کمک به تجهیز شرکت برای سرمایهگذاری و فعالیت اقتصادی جدید موجب شناسایی فرصتهای کارآفرینیسازمانی میشود.
-
- یادگیریسازمانی از طریق بهبود بخشیدن فرایند تشخیص فرصت در شناسایی فرصتهای کارآفرینیسازمانی نقش مؤثری دارد.
-
- یادگیریسازمانی از طریق تأثیر مثبت بر توسعه محصول جدید موجب شناسایی فرصتهای کارآفرینیسازمانی میشود.
-
- یادگیریسازمانی از طریق تشویق به گسترش دانش، خلاقیت و تسهیم دانش، بالا بردن انگیزه و بالا بردن عملکرد موجب شناسایی فرصتهای کارآفرینیسازمانی میشود.
-
- یادگیریسازمانی از طریق طراحی محصول یا خدمت جدید، توسعه راه های جدید انجام کار، جذب و حفظ مشتریان، بکارگیری دانش اختصاصی در روش های نوآورانه و منحصر بفرد، تسریعِ فرایند نوآوری، ایجاد سازمانها و گروه ها با خلاقیت و بهره وری بالا موجب شناسایی فرصتهای کارآفرینیسازمانی میشود.
-
- یادگیری سازمانی در ایجاد فرصتهای کارآفرینیسازمانی نقش حمایتی دارد.
طالب پور (۱۳۸۸) و همچنین حق شناس و همکاران (۱۳۸۶) بیان میکنند که عوامل متعددی، میتواند در درون و بیرون سازمان باعث ارتقاء یا مانع رشد کارآفرینی شود. عوامل درونی سازمانی که مدیریت بر روی آنها کنترل دارد و به رفتار کارآفرینانه کمک میکنند عبارتند از: حمایت مدیریت، آزادی عمل و استقلال کاری، پاداش تقویت، دسترسی زمانی و مرزهای سازمانی، ساختارسازمانی، فرهنگ سازمانی، نظام کنترل ونظارت، وضعیت انگیزش، فرهنگ سازمانی ویژگیهای مدیران، نظام ارتباطات،نظام پرداخت حقوق و دستمزد و غیره.
آزاد و ارشدی (۱۳۸۸)، در پژوهشی که تحت عنوان بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر درک حمایت از نوآوری انجام داده اند، مشخص کردند که بین دو متغیر پشتیبانی از نوآوری با درک حمایت سازمانی رابطه مستقیم وجود دارد.
اصغریان (۱۳۸۵)، بامروری برفرهنگ کارآفرینانه درسازمانها، الگویی رادرارتباط با فرهنگ سازمانی و کارآفرینی سازمانی ارائه کرده است. وی اشاره میکند بین ابعادفرهنگ سازمانی،گرایش گروهی درمقابل فردی و کارآفرینی درسازمانها رابطه خطی وجود دارد.
۲-۳-۳. مدل مفهومی تحقیق
شکل ۲-۷. مدل مفهومی تحقیق(محقق ساخته)
فصل سوم
روش شناسی پژوهش
۳-۱. مقدمه
یکی از اصول اساسی و پایهای هر پژوهش چارچوب و رویه های روششناختی آن میباشد. هر پژوهش قبل از هر چیز باید طرحریزی و بکارگیری ابزار، آشکارسازی واقعیت و در معنای وسیعتر یعنی روشکار را داشته باشد. بطورکلی روشتحقیق مجموعهای از قواعد، ابزار و راه های معتبر و نظامیافته برای بررسی واقعیتها، کشف مجهولات و دستیابی به راه حل مشکلات است (خاکی،۱۳۹۰،ص۲۰۱).