تعهد واقعیت و صداقت در ارزیابی نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدات سازمان و رقبا(روژان۱ و گاواسمه۲، ۲۰۰۹).
برای این منظور نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدات در چهار حالت کلی استراتژی قوت- فرصت۳(SO)، استراتژی ضعف- فرصت۴(WO)، استراتژی قوت- تهدید۵(ST) و استراتژی ضعف- تهدید۶(WT) پیوند داده می شوند و گزینه های استراتژی از بین آنها انتخاب می شود(داوری و شانه ساز زاده، ۱۳۸۰، ص۱۰۳).
این ماتریس یکی از ابزارهای مهمی است که مدیران بدان وسیله اطلاعات را مقایسه می کنند و می توانند با بهره گرفتن از آن چهار نوع استراتژی تدوین نمایند که در جدول۲-۴ ارائه شده اند.
برای ساختن یک ماتریس سوات باید ۸ مرحله را طی کرد :
۱ ـ فهرست فرصت های اولویت دار ماتریس ارزیابی عوامل خارجی را در نمودار ۲-۴ وارد کنید .
۲ ـ فهرست تهدیدهای اولویت دار ماتریس ارزیابی عوامل خارجی را در نمودار ۲-۴ وارد کنید .
۳ ـ فهرست قوت های اولویت دار ماتریس ارزیابی عوامل داخلی را در نمودار ۲ -۴ وارد کنید.
۴ ـ فهرست ضعف های اولویت دار ماتریس ارزیابی عوامل داخلی را در نمودار ۲ -۴ وارد کنید .
۵ ـ نقاط قوت داخلی و فرصتهای خارجی را با هم مقایسه کنید و استراتژیهای ممکن متناسب با آنها را در خانه مربوطه در گروه «استراتژی های SO » بنویسید .
۱٫Rousan 2. Qawasmeh 3. Strenghts-Opportunities
-
- Weakness-Opportunities 5. Strenghts-Threats 6. Weakness-Threats
۶ ـ نقاط ضعف داخلی را با فرصت های موجود در خارج از سازمان مقایسه کنید و استراتژی های ممکن متناسب با آنها را در گروه « استراتژیهای WO » بنویسید
۷ ـ نقاط قوت داخلی را باتهدیدات خارجی مقایسه کنید و استراتژی های ممکن متناسب با آنها را در گروه « استراتژی های ST » بنویسید .
۸ ـ نقاط ضعف داخلی را با تهدیدات خارجی مقایسه کنید و استراتژی های ممکن متناسب با آنها را در گروه« استراتژی های WT » بنویسید(رضایی، ۱۳۸۵؛ حمیدی و دلبهاری، ۲۰۱۱).
در روش سوات، از یک ماتریس ۴ در ۴ برای تجزیه و تحلیل عوامل موجود استفاده می شود. در هر یک از خانه های ماتریس، یکی از عوامل مؤثر در سیستم قرار داده می شود که در ارتباط با یکدیگر مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. در هر یک از این موارد، نقاط قوت و ضعف، فرصت های موجود برای استفاده سازمان و عوامل تهدیدکننده محدودیت ها، در بعد داخلی و خارجی به صورت درون و برون سازمانی مورد بررسی قرار می گیرند. با توجه به عوامل به دست آمده، چهار دسته استراتژی از ماتریس استخراج می شود که در ادامه هریک تشریح گردیده است(امینی و سماواتیان، ۱۳۸۹؛ رفیعی و همکاران، ۲۰۰۸).
- استراتژی ضعف، تهدید (WT)
این ترکیب، ضعفهای سازمان را در مقایسه با تهدیدات نشان میدهد. این استراتژیها بیشتر از نوع تدافعی است تا ضعفهای سازمان را به حداقل رسانیده و از تهدیدات خارجی اجتناب نماید. شرکتی که بیشترین عواملش در این خانه متمرکز باشد وضعیت جالبی نداشته و در ورطه ورشکستگی خواهد افتاد. در این صورت شرکت می تواند از استراتژی های مختلفی از قبیل: انحلال، تلاش برای بقاء، کاهش عملیات، ادغام و یا مشابه آن استفاده نماید. در هر صورت شرکت ها سعی می کنند از چنین وضعیتی پرهیز نمایند(سیروس و صبور طینت، ۱۳۸۷).
سازمانهایی که این استراتژی ها را به اجرا در می آورند، حالت تدافعی به خود می گیرند و هدف، کم کردن نقاط ضعف داخلی و پرهیز از تهدیدات ناشی از محیط خارجی است. سازمانی که دارای نقاط ضعف داخلی می باشد و با تهدیدات بسیار زیادی در محیط خارج روبه رو می شود در موضعی مخاطره آمیز قرار خواهدگرفت.در واقع چنین سازمانی می کوشد برای حفظ بقا از فعالیت های خود بکاهد( استراتژی های کاهش یا واگذاری )، درشرکتهای دیگر ادغام شود، اعلان ورشکستگی کند یا سرانجام منحل شود(رضایی، ۱۳۸۵).
هدف این استراتژی، کاستن و به حداقل رسانیدن جنبه های آسیب پذیر و نقاط ضعف سازمان و تهدیدها و تنگناهای بیرونی است. در این حالت سازمان باید با تجدید ساختار و ارزیابی مجدد، خود را تقویت کند یا منحل گردد یا در سازمان دیگر ادغام گردد(حمیدی زاده، ۱۳۸۸).
- استراتژی ضعف، فرصت (WO)
هدف از این استراتژی ها این است که سازمان با بهره برداری از فرصت های موجود در محیط خارج بکوشد نقاط ضعف داخلی را بهبود بخشد. گاهی در خارج از سازمان فرصت های بسیار مناسبی وجود دارد، ولی سازمان به سبب داشتن ضعف داخلی نمیتواند از این فرصتها بهره برداری کند.این ترکیب استراتژیک، ضعفهای سازمان را در تقابل با فرصتها نشان میدهد. سعی میشود تا ضعفهای سازمان با بیشترین بهرهگیری از فرصتها به حداقل برسد(سیروس و صبور طینت، ۱۳۸۷).
هدف این استراتژی کاستن و به حداقل رسانیدن نقاط ضعف و جنبه های آسیب پذیر سازمان و به حداکثر رسانیدن فرصت ها، موقعیت ها و تقاضاست.بنابراین، سازمان باید بتواند ضعف ها و موارد آسیب پذیر خود را در داخل سازمان رفع کند و مزایای محیط بیرون از قبیل فناوری جدید، امکانات بهبود و ترمیم فناوری موجود یا نیروی تخصصی با مهارت های بالا را برای حل مشکلاتش به خدمت بگیرد(حمیدی زاده، ۱۳۸۸).
این استراتژی هدفش کاهش نقاط ضعف و افزایش فرصت هاست. در این حالت شرکت ها به علت برخورداری از ضعف های اساسی امکان استفاده از فرصت های بدست آمده را ندارند. برای مثال تقاضا برای یک محصول مشخص بالاست ولی شرکت تکنولوژی لازمه را ندارد. در این صورت شرکت استراتژی های مختلفی از قبیل: خرید تکنولوژی، ایجاد واحد تحقیق و توسعه به منظور ایجاد تکنولوژی مورد نظر و بالاخره فراموش کردن فرصت بدست آمده را می تواند انتخاب کند(احمدی، ۱۳۷۷).
- استراتژی قوت، تهدید (ST)
این ترکیب استراتژی، قوتهای سازمان را با توجه به تهدیدات به تصویر میکشد. سازمان باید از نقاط قوت خود برای محو کردن یا به حداقل رساندن تهدیدات استفاده کند(سیروس و صبور طینت، ۱۳۸۷).
شرکت ها در اجرای این استراتژی ها، می کوشند با بهره گرفتن از نقاط قوت خود اثرات ناشی از تهدیدات موجود در محیط خارج را کاهش دهند یا آنها را از بین ببرند. البته یک شرکت قوی به ناگزیر در محیط خارجی با تهدیداتی روبرو خواهد شد. در بسیاری از صنایع تهدیدات خارجی به صورت اقداماتی است که شرکت های رقیب بعمل می آورند و می کوشند از محصولات ثبت شده، نوآوری ها و اختراعات شرکت (بدون اجازه) نسخه دوم تهیه کنند (رضایی، ۱۳۸۵).
هدف این استراتژی حداکثر بهره برداری از نقاط قوت و مزیت های درونی سازمانی برای رویارویی با تهدیدها، تنگناها و موارد آسیب زننده محیطی و به حداقل رساندن آنهاست. بدین منظور سازمان باید از نقاط قوت خود در زمینه فناوری، مالی، مدیریت، عملیات و تولید، مهندسی و بازاریابی برای مواجهه با تهدیدها و تنگناهایی که از ناحیه فراورده های جدید رقیب متوجه سازمان می شود استفاده کند(حمیدی زاده، ۱۳۸۸).
- استراتژی قوت، فرصت(SO)
این ترکیب نشانگر قوتها و فرصتهای سازمان است. سازمان میکوشد تا نقاط قوت خود را با بهرهگیری از فرصتها به قابلیت تبدیل کند(سیروس و صبور طینت، ۱۳۸۷).
مطلوب ترین وضعیت و موقعیت برای سازمان در واقع حالتی است که بتواند از تمامی نقاط مثبت، مزیت ها و شایستگی های خود برای حداکثر ساختن موقعیت ها، تقاضاها و فرصت ها استفاده کند. هدف هر سازمانی حرکت از هر موقعیت در ماتریس سوات SWOT به این وضعیت است. اگر سازمان ها بتوانند موارد ضعف خود را شناسایی کنند و درصدد رفع آنها برآیند حتی می توانند آنها را به نقاط قوت تبدیل کنند(حمیدی زاده، ۱۳۸۸).
در قالب این استراتژی ها، سازمان با بهره گرفتن از نقاط قوت داخلی می کوشد از فرصت های خارجی بهره برداری کند. همه مدیران ترجیح می دهند سازمانشان در موقعیتی قرار گیرد که بتوانند با بهره گرفتن از نقاط قوت داخلی از رویدادها و روندهای خارجـــی بهره برداری کنند. معمولاً سازمان ها برای رسیدن به چنین موقعیتی از استراتژی هایST ، WO یا WT استفاده می کنند تا بدانجا برسند که بتوانند از استراتژی هایSO استفاده کنند(رضایی، ۱۳۸۵).
جدول(۲-۴ ) (دیوید، ۱۹۹۹)
ماتریس ارزیابی عوامل داخلی (IFE) ماتریس ارزیابی عوامل خارجی(EFE) |
نقاط قوت- S نقاط قوت را فهرست کنید |
نقاط ضعف ـ W نقاط ضعف را فهرست کنید |