-
- موسیقی داخلی یا درونی که عبارتست از هماهنگی و نسبت ترکیبی کلمات و طنین خاص هر حرفی در مجاورت با حرف دیگر.
-
- موسیقی معنوی که ارتباطهایی پنهانی یک مصراع یا لخت از رهگذر انواع تضادها و تقابلها پدید میآید.
عروض: اوزان برخی از اشعار«فروغ» نباید با قواعد ثابت و تغییر ناپذیر عروض شعر سنتّی فارسی کاملاً منطبق باشد. همۀ اشعار فروغ وزن دارد اما گاهی نه وزنی که دقیقاً مبتنی بر قواعد عروض شعر کلاسیک باشد
۱ – ۹- روش تحقیق :
نوع روش تحقیق در این پایان نامه توصیفی – تحلیلی میباشد و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای است.
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات در این رساله بدین صورت است که ابتدا اطلاعاتی که جمع آوری شده، مورد بررسی دقیق قرار میگرد و تمامیاشعار و سرودههای دیوان فروغ، تقطیع عروضی شده و مطالبی که شایسته مطرح کردن در رساله را دارد انتخاب و در فصلهای رساله قرار میگرد و رساله به صورت منطقی و علمیتنظیم میگردد و توالی موضوعات و فصلها کاملاً رعایت میشود و در پایان فهرست، منابع و مآخذ به خوانندگان محترم ارائه میگردد.
۱-۱۰- حدود و قلمرو تحقیق :
مشکل عمده در انجام این تحقیق، آن بود که منابعی که کاملاً مختص به موسیقی اشعار فروغ فرخزاد باشد موجود نبود و بیشتر در مورد اشعار مهم وی مانند ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، عاشقانه، مرداب، غزل و چند شعر دیگر بود.
فصل دوم
فروغ و اندیشهاش
۲- ۱- زندگینامه فروغ :
آسمان همچو صفحه دل من
روشن از جلوههای مهتاب است
امشب از خواب خوش گریزانم
که خیال تو خوشتر از خواب است…
بیگمان زان جهان رؤیائی
زهره بر من فکنده دیده عشق
مینویسم بروی دفتر خویش
«جاودان باشی ای سپیده عشق»
اگر بخواهیم شاعران طراز اول شعر فارسی را از بدو پیدایش تاکنون، به اعتبار سبکهای مختلف شعر فارسی برشماریم، بدون شک ناگزیر به اقرار این حقیقت خواهیم شد که چند تن از بزرگان شعر فارسی در قرن حاضر میزیستهاند و یکی از ایشان فروغ فرخزاد است.
فروغ فرخزاد در سیزدهم دی ماه سال ۱۳۱۳ از حاصل پیوند سرهنگ محمد فرخزاد و توران وزیری تبار که زندگی مالی متوسطی داشتند، در تهران چشم به جهان گشود. او دو برادر به نامهای امیر و فریدون و یک خواهر به نام پوران داشت.
دوران کودکی و نوجوانیاش در محیط خانه و خانوادهای متوسط سپری شد. پس از اتمام دوره ابتدایی به دبیرستان خسرو خاور رفت و سه سال اول دبیرستان را در آنجا درس خواند و پس از گذراندن کلاس سوم دبیرستان به هنرستان کمال الملک – که مخصوص بانوان بود – رفت و در آنجا نقاشی و خیاطی را فرا گرفت.
فروغ فرخزاد در هفده سالگی با کاریکاتوریستی به نام پرویز شاپور ازدواج کرد که حاصل این ازدواج پسری به نام کامیار بود ؛ اما این پیوند بیش از دو سال دوام نداشت و از شاپور جدا شد. فروغ همیشه از این ازدواجش با تمسخر یاد میکرد.
فروغ از سیزده یا چهارده سالگی شعر را با غزل آغاز کرد ولی هیچ یک از این غزلهای دوره نوجوانیاش را که در واقع تجربههای شاعریاش بود منتشر نکرد. در سال ۱۳۳۵ یعنی در بیست و دو سالگی اولین مجموعه شعر او با نام «اسیر» منتشر شد که حاوی ۴۴ شعر بود. سال بعد دومین مجموعه شعر او به نام «دیوار» منتشر شد که شامل ۳۲ شعر بود.
در سال ۱۳۳۶، سومین مجموعه شعرش با نام «عصیان» که شامل ۱۷ شعر بود منتشر شد. فروغ که کار هنریاش را با نقاشی و شعر شروع کرده بود، به سینما روی آورد و در سال ۱۳۳۷ به مطالعه تکنیکهای سینمایی پرداخت. در سال ۱۳۳۸ به انگلستان رفت تا درباره تهیه فیلم، بررسی و مطالعه کند. یک سال بعد، پس از بازگشت از انگلستان، در فیلم کوتاهی درباره مراسم خواستگاری در ایران به ایفای نقش پرداخت و آن را برای مؤسسه فیلم ملّی کانادا ساخت.
در سال ۱۳۴۰ در گلستان فیلم، قسمت دوم فیلم مستند «آب و گرما» را تهیه و در ساختن فیلم «موج و مرجان و خارا» با «ابراهیم گلستان» همکاری کرد و مجدّداً برای مطالعه در امور سینمایی به انگلستان سفر کرد. پس از بازگشت از این سفر، فیلمییک دقیقهای برای صفحه نیازمندیهای روزنامه کیهان ساخت که در نوع خود جالب بود.
بهار سال ۱۳۴۱ به تبریز سفر کرد تا درباره تهیه فیلمیدرباره جذام و جذامیها مطالعه کند و تابستان همین سال در ساختن فیلم «دریا» با گلستان همکاری کرد ولی فیلم ناتمام ماند. در همین سال، فروغ، درخشان ترین کار سینماییاش را با ساختن فیلم جذامیها با نام «خانه سیاه است» به پایان برد. او برای ساختن این فیلم با جذامیان جذامخانه تبریز همنشینی کرد و بر سر سفره آنها نشست و دست به زخمهایشان میکشید و در آخر هم فرزندی از آنها به نام حسین را به پسرخواندگی خود قبول کرد و او را با خود به تهران آورد. این فیلم عنوان بهترین فیلم مستند از فستیوال «اُبرهاوزن» را به خود اختصاص داد. در آن زمان آلمانیها تمام فیلمهای خارجی را دوبله میکردند و بعد آن را به نمایش میگذاشتند، اما فیلم «خانه سیاه است» بدون دوبله و تنها با زیرنویس آلمانی نمایش داده شد ؛ زیرا صدای فروغ که همچون ترنّم جریان آب، به سرتاسر فیلم ده دقیقهای «خانه سیاه است» آرامش وصف ناشدنی داده بود، یکی از ارکان اصلی فیلم دانسته شد.
فروغ در همین سال فیلم مستند دیگری برای مؤسسه کیهان ساخت که موضع آن درباره چگونگی تهیه روزنامه بود. در سال ۱۳۴۲ نوشتن سناریویی را برای تهیه فیلم تمام کرد که متأسفانه در زمان حیاتش روی آن فیلمیتهیه نشد. سپس به تئاتر روی آورد و در این سال در نمایشنامه «شش شخصیت در جستجوی یک نویسنده» اثر «لوئیجی پیراندللو» نویسنده ایتالیایی به کارگردانی «پری صابری» در تهران بازی کرد.
یک سال بعد، یعنی در زمستان ۱۳۴۳ مجموعه شعر «تولّدی دیگر» را چاپ و منتشر ساخت که شهرت و اعتبار فراوانی برای وی به ارمغان آورد و دوره جدیدی در کارنامه شعرش آغاز شد. در همین سال در ساختن فیلم «خشت و آینه» با ابراهیم گلستان همکاری داشت و «برگزیده اشعار»ش چاپ و منتشر شد.
در سال ۱۳۴۴ سازمان یونسکو فیلمینیم ساعته از زندگی فروغ فرخزاد تهیه کرد و یکی از کارگردانان ایتالیایی به نام «برناردو برتولوجی» به تهران آمد و فیلمیپانزده دقیقهای از زندگی فروغ ساخت.
فروغ در سال ۱۳۴۵ یعنی آخرین سال زندگیاش سفری به ایتالیا کردو در دومین جشنوارۀ فیلم مؤلف در شهر «پزارو» شرکت کرد.
آخرین شعری که از وی در مطبوعات چاپ شد شعر «چرا توقف کنم» بود که در مجموعۀ شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» آمده است و نیز شعر معروف «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» شاعر نیز چند ماه پیش از درگذشت شاعر در خرداد ماه ۱۳۴۵ در کتاب «ده اثر از ده شاعر معاصر» چاپ و منتشر شد. آخرین شعر فروغ فرخزاد شعر کوتاه و بسیار زیبا و دلنشین «پرنده مردنی است» که آن را اندکی پیش از حادثۀ مرگش سروده است.
سرانجام فروغ فرخزاد دربعداز ظهر دوشنبه ۲۴ بهمن سال ۱۳۴۵ در خیابان شهرضا – انقلاب کنونی – هنگامیکه از سر کار فیلمبرداری برمیگشت، به خاطر نجات جان کودکان دبستان شهریار که در معرض خطر تصادف با ماشینی که از روبرو میآمد قرار داشتند، جان خود را از دست داد و با مرگش نیز آخرین پیام خود که همان دوستی، محبت و ایثار که در شعرهایش نیز بسیار مشهود است را به بشریت داد و دوستداران شعرش را دراندوهی ابدی نشاند.
هفت سال پس از مرگ او، سال ۱۳۵۲ پنجمین مجموعۀ شعر او به نام «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» منتشر شد. این کتاب نمایانگر دوران یأس و ناامیدیای است که زندگی واندیشۀ تمام هنرمندان، شاعران و نویسندگان آن دوران را فرا گرفته بود.
از کارهای منتشر نشدۀ فروغ میتوان از ترجمۀ چند نمایشنامه و یک سناریو برای فیلم نام برد.
صد حیف که فروغ درست در هنگامیکه اوج میگرفت و شعرش به کمال خود نزدیک بود، در نیمه راه زندگی، دنیای فانی ما را بدرود گفت. آرامگاه او در قبرستان ظهیرالدوله شمیران است.
مرگ من روزی فرا خواهد رسید :
در بهاری روشن از امواج نور
در زمستانی غبارآلود و دور
یا خزانی خالی از فریاد وشور…
بعدها نام مرا باران و باد
نرم میشویند از رخسار سنگ
گور من گمنام میماند به راه
فارغ از افسانههای نام و ننگ
«عصیان – بعدها»
فروغ در زندگی خانوادگی به شدت احساس خفقان میکرده و خوداشاره دارد که این خفقان او را به سرودن بعضی شعرها برانگیخته است.
فروغ، هر چند سه کتاب شعر – به قول خودش – مزخرف و آبکی از خود به جای گذاشت، اما همان چند شعر دفتر تولدی دیگر و قطعات بعد از آن، چون «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» از نمونههای بی نظیر شعر فارسی است که در طول تاریخ ادبیات هزار سالۀ ما همانندشان بساندک به وجود آمده و خواهد آمد.(آزاد،۳۰۴:۱۳۷۶)