مقدمه. 3
بیان مسأله. 6
اهمیت و ضرورت پژوهش 10
اهداف پژوهش 12
هدف اصلی 12
اهداف فرعی 12
فرضیه های پژوهش 12
تعریف متغیر ها 12
تعاریف مفهومی 12
فصل دوم: پیشینه تحقیق
بهزیستی روانشناختی و سلامت روان. 15
مکتب روانشناسی مثبتنگر. 19
حوزه های اصلی روانشناسی مثبتنگر. 20
حوزه های تحقیقاتی روانشناسی مثبت نگر. 22
کاربردهای روانشناسی مثبت. 23
روان درمانی مثبت. 24
رواندرمانی مثبت ودرمان وجودی (اگزیستانسیال). 25
درمان مثبت یا متمرکز بر راه حل یا متمرکز بر فرآیند 26
هدف روانشناسی مثبتنگر. 27
بهزیستی روانشناختی و مؤلفههای آن. 28
مدل ریف در خصوص بهزیستی روانشناختی 29
تعریف مقابله. 31
تدابیر و منابع مقابله ای 32
سبک مقابله مسأله مدار. 33
سبک های مقابله ای هیجان مدار. 34
مقابله های ناکار آمد و غیر مفید. 35
انواع مقابله و کارکردهای آن. 35
منابع یا عوامل بیرونی 36
مقابله رویکردی- شناختی 37
مقابله رویکردی- رفتاری 37
مقابله اجتنابی – شناختی 37
مقابله اجتنابی- رفتاری 38
کیفیت زندگی 38
تعریف کیفیت زندگی 39
کیفیت زندگی 40
اصول اساسی کیفیت زندگی 41
عوامل موثر بر کیفیت زندگی 43
ابعاد کیفیت زندگی 44
پیشینهی پژوهشی 45
پیشینه داخلی 45
پیشینه خارجی 49
فصل سوم:روش پژوهش
روش تحقیق 53
متغیرها 53
جامعه آماری 53
حجم نمونه و روش نمونه گیری 53
ابزارهای پژوهش 54
پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف 54
پرسشنامه سبک مقابله ای موس و بلینگز. 55
روش نمره گذاری پرسشنامه پاسخ های مقابله ای 55
پرسشنامه کیفیت زندگی 56
روش اجرای پژوهش 56
روش آماری تحلیل داده ها 56
فصل چهارم:یافته های پژوهش
یافته های توصیفی پژوهش 58
یافته های استنباطی پژوهش 60
فصل پنجم:بحث و نتیجه گیری
بحث و نتیجه گیری 72
بین بهزیستی روانشناختی با سبک مقابلهای رابطه وجود دارد. 73
بین بهزیستی روانشناختی با کیفیت زندگی رابطه وجود دارد. 74
محدودیتهای پژوهش 75
پیشنهادات. 75
پیشنهادات کاربردی 75
پیشنهادات پژوهشی 76
منابع 77
الف) فارسی 77
ب)منابع لاتین 79
پیوست. 81
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین پیش بینی بهزیستی روانشناختی افراد بر اساس کیفیت زندگی و مهارتهای مقابلهای در دانشجویان انجام شد. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود.جامعه ی پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه در سال تحصیلی 94-93 می باشد. نمونه ای به حجم 250 نفر(125پسر و 125 دختر) نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. آزمودنی ها به سه پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (ریف)،سبک های مقابله ای(بلینگز) و کیفیت زندگی پاسخ دادند.دادهای پژوهش با شاخص های آمار توصیفی و نیز آمار استنباطی شامل تحلیل رگرسیون با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS-2l مورد تحلیل قرار گرفت.یافته های پژوهش نشان داد که سبک های مقابله ای کیفیت زندگی با هم توانایی پیش بینی بهزیستی روانشناختی را دارند. همچنین یافته ها نشان داد که بین بهزیستی با سبک های مقابله ای رابطه وجود دارد اما بین بهزیستی و کیفیت زندگی در دانشجویان رابطه معناداری دیده نشد. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت سبک های مقابله ای و کیفیت زندگی از متغییرهای پیش بین و مرتبط با بهزیستی روانشناختی می باشند که این نکته میتوان مورد توجه برنامه ریزی های سلامت روان قرار گیرند.
واژگان کلیدی:سبک های مقابله ای ،کیفیت زندگی، بهزیستی روانشناختی.
مقدمه
در عصر حاضر علیرغم تمامی پیشرفتهای علمی بواسطهی این که جامعهی امروزی بشر دستخوش تحولات سریع و همه جانبه بویژه از لحاظ فرهنگی و سبک زندگیست، بسیاری از افراد در مواجه با مشکلات و حتی در کنار آمدن با مسائل روتین زندگی خود، فاقد تواناییهای لازم بوده و در برابر فشارهای روانی آسیبپذیر نموده، لذا نه تنها در معرض ابتلا به انواع اختلالات جسمی و روانی قرار دارند به علاوه مؤلفههایی همچون بهزیستی[1]، رضایت از زندگی، امید،شادمانی،خوشبینی و سایر ویژگی های مثبت از این دست را که به عنوان سازههای مهم و شاخص های سلامت روان[2] در روانشناسی مثبتگرا[3] مطرحاند را کمتر تجربه میکنند. اغلب تحقیقات نیز به جای آنکه سلامت روان را بوسیلهی اثرات مثبت آن بررسی کنند، از طریق آسیب شناسی روانی، آن را ارزیابی میکنند (اینگرسول و همکاران[4]، 2001).این در حالیست که در روانشناسی علاوه بر اهمیتی که برای پیشگیری قائل میشویم به دنبال دستیابی به ویژگیها و کیفیاتی هستیم که سالم، سازگار و در یک کلام مطلوب به شمار میآیند- مواردی که نمیتوان صرفاً از طریق توجه محض به پیشگیری به آنها دست یافت- کما این که این طرز تلقی با تعریف کامل بهداشت روانی نیز مطابقت بیشتری دارد (اندرو اِ ساپینگتون[5]، 1986، ترجمه حمیدرضا برواتی، 1392). مفهوم بهزیستی روانشناختی[6] به عنوان رویکردی که روانشناسی مثبتنگر به سلامت روان در سالهای اخیر مطرح کرده بر ویژگی های مثبت و رشد توانایی های فردی تأکید داشته و در واقع بر سلامت ذهنی مثبت دلالت دارد(ریف و سینگر[7]،1998). ریف[8](1989) اظهار داشت که سلامت روانشناختی شامل آن چیزی است که فرد به لحاظ روانشناختی نیازمند فاکتورهای مختلف آن است تا با احراز آن بتواند سالم باشد.این خصایص با شخصیت سالم اریکسون موازی میباشد(ولیورا و بوسما[9]،2004(.بهزیستی روانشناختی در نتیجه ی ترکیب تنظیم هیجانی،ویژگی های شخصیتی،هویت و تجارب زندگی به وجود می آید و شناسایی مؤلفههای مؤثر در پیشبینی بهزیستی روانشناختی میتواند به فهم جنبههای مثبت و رفتارهای سازگارانه ی افراد مختلف جامعه کمک کند.(دستجردی و همکاران،1390). در این بین دانشجویان به عنوان قشر جوان جامعه جزء مهمترین سرمایههای انسانی هر کشور هستند که بخشی از بهترین سالهای عمر خود یعنی سنین جوانی را صرف دوران تحصیل میکنند.بسیاری بسیاری از افراد وقتی که به مسیر زندگی خود فکر میکنندسالهای تحصیل در دانشگاه را به صورت سالهایی سازنده و با نفوذتر از هر دورهی دیگر بزرگسالی میدانند، این تعجبآور نیست چرا که سالهای تحصیل در دانشگاه دوره توجه کردن کامل به کاوش ارزشها، نقشها و رفتارهای دیگر است (لورابرک، 2007، ترجمه یحیی سید محمدی، 1387).با توجه به اینکه دانشگاه و تجربههای استرسزای مرتبط با آن ممکن است در افزایش مشکلات روانی و رفتاری دانشجویان نقش داشته باشد و نهایتاً مانع از بهزیستی روانشناختی آنها و رشد و پیشرفتشان شود لذا پژوهشهای بیشتری در خصوص شناخت عاملهای مثبت و منفی مرتبط با سلامت روانشناختی دانشجویان مورد نیاز است تا بتوان مداخلههای مؤثری برای افزایش بهزیستی آنها فراهم نمود. شناخت خصوصیاتی که ممکن است باعث تجربههای استرس زا در دانشجویان شود میتواند گام مهم در جهت توسعهی این مداخلهها میباشد (بوریس، برچیتنگ، سالسمن و چارلسون[10]، 2009). از جمله مؤلفههای مهم در پیش بینی بهزیستی روانشناختی میتوان شخصیت را نام برد چرا که ویژگیهای شخصیتی افراد میتواند الگوهایی برای پیشبینی رفتار و حالتهای روانی آنها فراهم آورد و تفاوتهای فردی افراد عامل مهمی است که نشان میدهد چرا برخی از افراد بهتر از دیگران با شرایط و متغیرهای محیطیکنار میآیند و از سطوح مختلف انگیزش، رضایت و سلامت روان برخوردارند (رولینسون و همکاران، 1988، به نقل از تقوا و عبدالهی، 1392). عوامل متعددی بر بهزیستی روانشناختی دانشجویان می تواند تأثیرگذار باشد از جمله کیفیت زندگی و سبک های مقابله ای در سبک های مقابله ای که به طور کلی می توان آن ها را در سه گروه تقسیم بندی کرد : الف – عوامل شخصی ب -عوامل مربوط به دانشگاه ج – عوامل اجتماعی.نکته حائز اهمیت در رابطه با سلامت روانی این است که در چند سال اخیر سازه ها و مفاهیم متعددی با آن مورد مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است که در این میان می توان به سبک های مقابله ای و سبک هویت اشاره کرد.تاکید مطرح در سلامت روانی بر توانایی های مقابله ای ،به ویژه توانایی مقابله با فشار روانی بر توانایی های مقابله ای، به ویژه توانایی مقابله با فشار روانی به این دلیل است که انسانها همواره در معرض فشار روانی هستند. اگر منبع فشار روانی کنترل و مهار نشود ، فرد در معرض بسیاری از بیماری های جسمانی و روان ی قرار می گیرد(ورلی و لیتینگ[11]، 2002) براساس نظر ( لازاروس[12] ،2000 به نقل از فتی و همکاران،1385) دو نوع مقابله اصلی در برابر فشار روانی وجود دارد. در مقابله مسأله مدار فرد بر عامل فشار آور متمرکز می شود و سعی می کند اقدامات سازنده ای در
راستای تغییر شرایط فشارآور یا حذف آن انجام دهد (فتی و همکاران، 1385).در مقابل در مقابله هیجان مدار فرد سعی می کند، پیامدهای هیجانی واقعه فشارآور را مهار کند. کارکرد اولیه مقابله هیجان مدار تنظیم و مهار هیجانی عامل فشارآور است تا تعادل هیجانی فرد حفظ شود.(دافعی،1376).در رابطه با کیفیت زندگی نیز می توان گفت که جوانی یکی از مهم ترین دوره های زندگی افراد به خصوص دانشجویان می باشد که سلامت روان آن ها تأثیر مثبتی بر سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی آنان دارد. در این دوره افراد با تغییرات زیادی ازجمله تغییر در عواطف، احساسات، رفتار، وضعیت جسمی و اقتصادی- اجتماعی مواجه اند. همچنین به دلیل تغییرات در شرایط، سبک و محیط زندگی، دانشجویان در مقایسه با بزرگسالان با مشکلات روانی و اجتماعی بیشتری در زندگی دانشجویی خود روبه رو هستند.بنابراین پرداختن به این امر مهم تلقی می شود و پژوهشگر در این زمینه اقدام به بررسی پیش بینی بهزیستی روانشناختی افراد بر اساس کیفیت زندگی و مهارتهای مقابلهای در دانشجویان »دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه کرده است.
بیان مسأله
تقریبا 60سال قبل سازمان بهداشت جهانی، سلامت را به عنوان حالتی از بهزیستی کامل جسمی، ذهنی و اجتماعی و نه صرفا بیمار نبودن تعریف کرد.سلامت یک مفهوم چند بعدی است که علاوه بر بیمار و ناتوان نبودن احساس بهزیستی[13] را نیز در برمیگیرد احساس بهزیستی یا رضامندی از زندگی به ویژگی مهم روانی که فرد واجد سلامت می بایستی از آن برخوردار باشد اشاره دارد. احساس بهزیستی اصطلاحاً اینگونه تعریف می گردد: احساس مثبت و رضامندی عمومی از زندگی که شامل خود و دیگران در حوزه های مختلف شغل، خانواده و. است. بهزیستی روان شناختی به معنی قابلیت یافتن تمام استعدادهای فرد است. در دهه گذشته ریف و همکارانش الگوی بهزیستی روانشناختی[14] یا بهداشت روانی مثبت را رائه کردند. بر اساس الگوی ریف بهزیستی رواشناختی از 6عامل تشکیل میشوند: پذیرش خود[15](داشتن نگرش مثبت به خود)، رابطه مثبت با دیگران[16](برقراری روابط گر و صمیمی با دیگران و توانایی همدلی)، خودمختاری[17](احساس استقلال و توانایی ایستادگی در مقابل فشارهای اجتماعی)، زندگی هدفمند[18](داشتن هدف در زندگی و معنا دادن به آن)، رشد شخصی[19](احساس رشد مستمر) و تسلط بر محیط[20](توانایی فرد در مدیریت محیط) (ریف و کینز[21]، 1995). الگوی ریف به طور گسترده مورد توجه قرار گرفته است(چانگ و چن[22]،2005).
ریف این الگو را بر اساس مرور متون بهداشت روانی ارائه کرد و اظهار داشت مولفههای الگو، معیارهای بهداشت روانی مثبت[23] است و این ابعاد کمک می کند تا سطح بهزیستی و کارکرد مثبت شخص را اندازه گیری کرد.بر اساس مطالعات در روانشناسی مثبت نگر، رضایت از زندگی، رفاه و کیفیت بالای زندگی معمولا در افزایش بهداشت روانی و بهزیستی روانشناختی موثر در نظر گرفته شده است(ویلنر[24]،2011).
ارزیابی مثبت فرد به نوبه خود می تواند بر سازش روانشناختی وی تأثیر بگذارد، یعنی باعث افزایش بهزیستی روانشناختی او شود.نتایج پژوهش ها نشان میدهد که بسیاری از حیطه های کیفیت زندگی با سلامت روانشناختی همبستگی معنادار دارد.کیفیت زندگی تحت تأثیر سلامت فیزیکی فرد، وضعیت روانشناختی، ارتباطات اجتماعی و ارتباط آنها با عوامل برجسته محیط آنان قرار میگیرد.پژوهش ها نشان دادند کیفیت زندگی در هماهنگی روابط بین فردی، زندگی راحت، سلامت روانی و فردی، غلبه بر محدودیتها و دستیابی به کنترل و کاهش درد و رنج و به طور کلی بهزیستی روانشناختی تأثیر دارد. همچنین بر اساس مطالعات ویلنر[25](2011) در رونشناسی مثبتنگر، رضایت از زندگی، رفاه و کیفیت بالای زندگی معمولی در افزایش بهداشت روانی و بهزیستی روانشناختی موثر در نظر گرفته شده است(ویلنر، 2011).
کیفیت زندگی از نظر کالمن، گستردگی و انبساط آرزو است که از تجارب زندگی ناشی میشود و از نظر فرانس و پاورس[26]، کیفیت زندگی، ادراک فرد از رفاه است که به نظر میرسد از رضایت یا عدم رضایت در حیطه های اصلی زندگی ناشی میشود. به عقیده تستا[27] کیفیت زندگی، ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی را دربرمیگیرد که محدود به تجارب، اعتقادات و انتظارات و ادراک فرد است. کیفیت زندگی درکی است که افراد از موقعیتشان در زندگی،در زمینه فرهنگی و سیستمهای ارزشی دارند و با اهداف، آرزوها و استانداردهای آنها در ارتباط است (بارباتو، گویلمن و چو،2001). کیفیت زندگی مفهوم وسیعی است که همه ابعاد زندگی از جمله سلامت را دربرمیگیرد و چیزی بیش از سلامت جسمانی است و شامل احساس سالم بودن، سطح رضایتمندی و وجود حس کلی خودارزشمندی است، مفهومی انتزاعی و پیچیده شامل زمینه های گوناگونی که تمام آنها در رضایت شخصی سهم دارند؛ گاهی اوقات کیفیت زندگی معادل رضایت از زندگی تعریف میشود و شامل طیف وسیعی از رضایت افراد از کلیه مسائل زندگی خود می باشد. کیفیت زندگی با بهداشت روانی افراد ارتباط دارد و به بیان حالات و تغییرات و تواناییهای افراد و میزان رضایت افراد از عملکردهای زندگی می پردازد (اندیکوت ، نی و هریسون، 1993). پژوهش ها وجود رابطه بین کیفیت زندگی و ابعاد سلامت، اعم از جسمی، محیطی و روانشناختی را ثابت کردهاند(مکوندی و زمانی،1389).
سازه مطرح در کیفیت زندگی، راهبرد مقابله است که روانشناسی سلامت برای مهارت مقابلهای در سلامت جسمانی و روانی اهمیت زیادی قائل است و آن را به عنوان گسترهترین موضوع مطالعات در روانشناسی معاصر و یکی از مهمترین عوامل روانی و اجتماعی میداند (سامرفیلد و مک کرا، 2000). ویتمن[28](به نقل از والتون[29]) بیان می کند که استرس افراطی می تواند برای عملکرد آموزشگاهی دانشجویان مضر باشد.افراد در دانشگاه آریاه وسیعی از وقایع استرسزا را تجربه می کنند(هاد و همکاران،2000) با توجه به منابع زیادی که برای استرس دانشجویان وجود دارد و تأثیرات تهدیدکنندهای که استرس می تواند بر سلامت و کیفیت زندگی داشته باشد، آنچه می تواند این اثرات را تعدیل کرده و دانشجویان را از تأثیرات منفی استرس رها کند نوع راهبرد اتخاذ شده برای مقابله با آن است. مهارتهای مقابله روشهای خاصی هستند که افراد به شرایط استرسزا پاسخ می دهند(موربرگ[30] و همکاران،2001).
فولکمن و لازاروس مقابله را فرآیندی پیچیده میدانند که با توجه به ارزیابیهایی که فرد از موقعیت استرسزا و فشارهای آن موقعیت دارد، تغییر می کند و تلاشهای رفتاری شناختی فعال فرد را دربرمیگیرد. پژوهشگران معتقدند که بیشتر مردم ترجیح میاهند تا از روشهای مقابلهای خاصی در موقعیتهای استرسزا استفاده کنند که در واقع مجموع این راهبردها، مهارتهای مقابلهای فرد را شکل میدهد(حمید، یو و لانگ، 2003).
اندلر و پارکر[31] (1990) بر اساس تحقیقی به منظور بررسی فرایند مقابله عمومی ، افراد را بر حسب سه نوع اساسی مهارت مقابله متمایز میکنند : مهارت مقابله مسأله مدار[32] ، مهارت مقابله هیجان مدار[33] و مهارت مقابله اجتنابی[34] .
مهارت مقابله مسئله مدار شیوههایی را توصیف میکند که بر اساس آن فرد اعمالی را که باید برای کاهش یا از بین بردن یک عامل تنیدگی زا انجام دهد ، برنامه ریزی میکند؛ راهبردهای مقابلهای هیجان مدار عبارتند از تنظیم پاسخ هیجانی فرد در برابر مسأله ؛ در صورتی که موقعیت یا رویداد ، غیرقابل تغییر باشد و یا فرد چنین تصوری داشته باشد در این حالت از راهبرد هیجان مدار استفاده می نماید ( بند و درایدن[35] ، ۲۰۰۴) . مهارت مقابله اجتنابی مستلزم فعالیت ها و تغییرات شناختی است که هدف آنها اجتناب از موقعیت تنیدگیزا میباشد . در این حالت فرد به دنبال برگرداندن آرامش به هم خورده ای است که به خاطر موقعیت فشارزا ، به وجود آمده است و کوشش می کند تا خود را از آشفتگیهای موجود برهاند (کلینکه ، 1387)
درک واکنشها و راهبردهای مقابله و تأثیر آن بر کیفیت زندگی حوزهای است که برای همه اهمیت دارد. مهارتهای مقابله به طور معنادار با کیفیت زندگی مرتبط بوده است. افرادی که از نظر هیجانی دارای اشتغال ذهنی بودند یا آنهایی که رویکرد مقابلهای غیرفعالتر را برای مقابله به کار میبردند سطوح پایینتر کیفیت زندگی را گزارش میدادند(تاچمن، 2007).پیترز و همکاران(2008) نشان دادند که راهبردهای مقابلهای واکنش هیجانی و اجتنابی با کیفیت پایین زندگی مرتبط هستند. پژوهشهای اخیر نشان دادهاند که نوع راهبردهای مقابله مورد استفاده به وسیله فرد بهزیستی روانشناختی را تحت تأثیر قرار میدهد. آریندل[36] و همکاران(2003) دریافتند در بررسی رابطه بین بهزیستی روانشناختی و سلامت عمومی به این نتیجه رسیدند که با افزایش بهزیستی روانشناختی سلامت عمومی نیز تحت تأثیر قرار گرفته و افزایش مییابد.ایرلند و ایرلند(2005) نیز نشان دادند که مهارتهای مقابلهای نقش پیش بینی کننده ای در سلامت روانشناختی دارد.
با توجه به الگوی فولکمن و لازاروس در فرآیند مقابله، فرد با بهره گرفتن از راهبرد مقابلهای مسئلهمدار از مهارتهای شناختی برای حل مشکل استفاده می کند، یعنی راه های مقابله با مشکل بررسی شده و در واقع با یافتن راه حل مناسب برای مشکل رضایت روانشناختی شناختی برای فرد فراهم میشود(لازاروس و فولکمن،1984) که حوزه شخصی رضایت و افزایش کیفیت زندگی و به دنبال آن بهزیستی روانشناختی می تواند محصول این فرآیند مقابلهای باشد و نیز استفاده از راهبرد مقابلهای کارآمد مسئلهمدار موجب کاهش تنش در افراد میشود(پرلاین و اسکولار،1999) که وجود سطح تنش پایین هم موجب استفاده مناسب از مهارتهای شناختی و افزایش آرامش روانی در برخورد با مشکل میشود و در نتیجه رضایت بیشتری را برای فرد فراهم میسازد و در نتیجه باعث افزایش بهزیستی روانشناختی در افراد میگردد.
این پژوهش با هدف قرار دادن جامعه دانشجویان، قشری که استرسهای زیادی را تحمل می کنند،که در پژوهشهای مختلفی مانند شریفی1383و بیاتی و همکاران(1387) تایید شده است و همچنین توجه به متغیر کیفیت زندگی و نقش آنها در پیش بینی بهزیستی روانشناختی قصد دارد بینش جدیدی را در خصوص موضوع مورد مطالعه بدست آورد.بنابراین هدف پژوهش حاضر «پیش بینی بهزیستی روانشناختی افراد بر اساس کیفیت زندگی و مهارتهای مقابلهای در دانشجویان »دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه است.
اهمیت و ضرورت پژوهش
پژوهشهای زیادی درخصوص رابطه مهارتهای مقابله و کیفیت زندگی انجام شده است و پیامدهای ناخوشایند آن انجام شده است. پژوهشهایی نیز در خصوص نوع شیوه اتخاذ شده برای مقابله با استرس و نتایج هر کدام از آنها انجام شده است. اما بشتر این پژوهشها در جمعیتهای دارای بیماری خاص و در عین حال در جامعهای غیر از جامعه ایران انجام شده است.
کیفیت زندگی به واسطه نقشی که در سلامت روانی افراد دارد از اهمیت زیادی برخوردار است به خصوص اینکه یکی از عواقب عمده کاهش کیفیت زندگی را افزایش مشکلات روانشناختی ذکر کردهاند.
امروزه دانشجویان به دلیل نقش مهمی که در اداره آینده کشور دارند یکی از قشرهای مهم جامعه به شمار میآیند. چون این قشر از جامعه است که در آینده