توسعه اخلاق اجتماعی و شناسایی ارزش ها و ضد ارزش ها در درون جوامع؛ داشتن رفتار خلاقانه جهت تحمل آرای دیگران و احترام به آنها و همچنین توسعه دید جهانی به مسایل
همکاری در توسعه محیط زیست مدرسه علاوه بر تقویت احساس مسؤولیت و علاقه زیستی منجر به زیبایی شناسی عمیق و آشنایی دانش آموز با ساختار شکننده بوم و محیط می شود. توسعه همکارهای های او با بیرون از مدرسه و امور اجتماعی در قالب مشارکت های هنری به او در توسعه فردی کمک خواهد نمود. همچنین یکی از مهمترین ویژگی های توسعه هنر در مدارس کمک به درک و پذیرش تنوع اندیشه و فرهنگ خواهد بود.
در بعد مهارت: مهارتهایی مانند توانایی سخنوری و تکیه بر ادبیات و همچنین اجرای آن در قالب تئاتر در مدارس؛ توانایی برقراری ارتباط با زبان اشاره و غیر کلامی با دیگران؛ توانایی بیان اندیشه خود از طریق هنر و ارائه تصویری یا مجسم ساختن مفاهیم انتزاعی از طریق توسعه مهارت در ترسیم و نقاشی؛ همچنین توسعه سه درس هنر، ورزش و انشا به عنوان بخشهای مختلفی از توسعه مهارت های فردی می تواند در این زمینه مؤثر باشد.
ازنظر آموزشی تمامی مواردی که به ترکیبی از حواس پنجگانه تبدیل گردند علاوه بر افزایش حضور و تمرکز دانش آموزان به افزایش یادگیری منجر می شوند. فیلم و مواد کمک آموزشی در این باره کاربرد زیادی دارند همچنین در حال حاضر توسعه روش های تعاملی در آموزش و همچنین پدید آوردن فضاهای آموزش دانش آموز محور در عرصه فضایی و دیجیتالی اهمیت بسیار زیادی دارند.
روش
این بحث بسیار طولانی در مورد محیط را می طلبد
انطباق محیط با نیازهای بیان هنری دانش آموزان؛ وجود گالری های هنری؛ اجازه به دانش آموزان برای تغییر در محیط، وجود فضاهای سبز برای تجمع و حرف زدن؛ وجود مکان سوم یا به اصطلاح مکانی آزاد برای رفتار فردی؛ اجازه نگهداری از حیوانات و پرورش فضای سبز در مدارس؛ توجه به محیط های متغیر و چندرسانه ای.
در بعد زمان توسعه حضور آزادانه دانش آموزان در ساعات مختلف و متغیر بودن برنامه آموزشی جهت برگزاری کلاس در محیط ها و زمان های متفاوت.
از بعد تکنولوژی آموزشی توسعه شبکه های اجتماعی در مدارس؛ استفاده از وسایل آموزشی دیجیتال که دارای قابلیت تغییر تصاویر و گرافیک توسط دانش آموزان وجود دارد و همچنین توسعه فضاهای آموزشی تعاملی اهمیت زیادی دارند.
در بعد معلم، آشنایی وی با هنر و زیبایی شناسی و مؤلفه های آنها در آموزش اهمیت دارد.
ارزشیابی
یکی از موارد موجود در سیستم ارزشیابی آموزشی، دستیابی به معیارهای ثابت در آموزش است، در حالیکه در این نظام نسبت به روحیه خلاق دانش آموزان و حتی رفتار و روحیات دانش آموزان خلاق نگاه منفی وجود دارد. با جایگزینی روش های ارزیابی هنری که در آن نوآوری ها اهمیت دارند و نوعی ثبات صرف وجود ندارد، ارزشیابی و نحوه هدایت بعدی دانش آموزان در راستای سنجش وی با معیارهای ثابت و توانایی بازگرداندن وی به مسیر ثابت از پیش تعیین شده بصورت جبری نخواهد بود و معلم تلاش خواهد نمود تا ضمن ارزشیابی، نقاط ضعف را اصلاح نماید بدون اینکه وجوه خلاقیت فردی را مورد آسیب قرار دهد
۴
۴
هدف
- اهداف باز باشند تا آزادی را برای شاگردان فراهم نمایند. بیشتر بخش هنر جوشش است وقتی هنر در مرحله ایده است ناآگاهانه است و در ذهن جوشش می کند به عبارت دیگر فرد در موقعیت فرضی به امیال ناخودآگاه پاسخ می دهد و از این عمل لذت می بیند اگر اهداف باز باشند فرصت آزادی عمل، تفکر و تخیل را برای شاگردان فراهم می کند در غیر اینصورت جلو جوشش درونی کودکان گرفته می شود.
- پرورش قوه شهود: هگل می گوید هنرمند از کارکرد ذهن خویش خبر ندارد و تسلطی بر آن نیز ندارد و در وی الهام بوجود می آید یعنی نیرویی در هنرمند پدیدار می شود از این رو الهام و شهود در هنر اهمیت مضاعفی دارد
محتوا
- استفاده از هنرشناس در تیم برنامهریزی درسی: هنرمند با هنر شناس تفاوت دارد هنرمند در حالات خاصی از روان خویش، اثر هنری خلق می کند ولی بعد از خلق اثر هنری نمی تواند نحوه خلق اثر را توضیح دهد اما هنرشناس می تواند نحوه خلق اثر را تبیین نماید چون در محتوا از اَشکال هنری استفاده می شود هنرشناس می تواند قالب های محتوا را به لحاظ زیباشناختی بررسی نماید.
روش
- ایجاد کاتارسیس در کودکان: روش و همچنین محتوای کتاب باید بتوانند کاتارسیس در شاگردان ایجاد کنند یعنی پالایش درونی و درگیر نمودن وجود شاگردان با تدریس. به عبارت دیگر موقعیت یادگیری هر اندازه یادگیرنده را به طور خودجوش به سمت فعالیت یادگیری بکشاند در ایجاد کاتارسیس موفق عمل می کند.
- استفاده از کدها و علائمی که بتوانند قسمت ناخودآگاه ذهن فرد را تحریک نمایند. در اثر هنری امیال و آرزوهای سرکوب شده به صورت مبدَّل ارضاء می شوند و برای فرد لذت می آفرینند در روش های تدریس نیز با شناختی که از کودکان به دست می آید می توان برخی از آرزوها و خواسته های مهم کودکان که از طرف خانواده یا جامعه برآورده نشده تشخیص داده و از آنها برای تحریک ناخودآگاه ذهن و همچنین ایجاد کاتارسیس و در نهایت هدایت آنان به سمت اهداف استفاده نمود.
- استفاده از قواعد زیباشناختی و روانشناسی رنگها در آرایش محیط: رنگهای گرم باعث هیجان و شور و نشاط می شوند و رنگ های سرد موجب کندی و سستی می شوند حال با توجه به اثرات رنگها باید از آنها استفاده نمود از رنگهای گرم برای محیط مدرسه، حیاط و فضاهای آزاد و از رنگ های خنثی برای کلاس درس استفاده نمود و از قواعد زیباشناختی و روانشناسی رنگها بهره برد.