مکاتب رهبری نظریه های رهبری
۱. مکتب صفات شخصی
ویژگی های شخصیت دیویس، استاگدیل، مان، کرک پاتریک و لاک [۹۷]
۲. مکتب رفتاری
مطالعات آیوا کرت لوین، مطالعات اوهایو مورفی، مطالعات هاروارد پژوهشگران
هاروارد، مطالعات میشیگان ویکتور وروم، مطالعات پویایی شناسی گروهی دروین
کارترایت و آلوین زاندر، شبکه ی مدیریت رابرت بلیک و جین موتون، چهارسبک
رهبری رنسیس لیکرت[۹۸]
۳ .مکتب اقتضایی
پیوستاری رهبری تاننبام و وارن اشمیت، رهبری مبتنی بر موقعیت پال هرسی و
کنث بلانچارد، انطباق موقعیت با سبک رهبری فیدلر، مسیر-هدف رابرت هوس
و مارتین ایوانز؛ سبک، ساختار و ظرفیت استینسون و جانسون ، تعامل رهبر با
اعضا جرج گرین ، هنجاری رهبری ویکتور وروم و فیلپ یتان، اثر بخشی رهبری
ویلیام ردین، رهبر وظیفه ای یا متمرکز بر فعالیت جان آدایر[۹۹]
۴.مکتب نوین رهبری
جانشین های رهبری جرمیر وکر، اسنادی رهبری فریتس هایدر، رهبران هدف گرا
تحول گرا برنارد باس، مهارت های رهبری ریچارد بوید، کاریزماتیک رابرت هوس[۱۰۰]
مکتب صفات شخصی[۱۰۱]
مطالعه علمی رهبری با ورود به قرن بیستم با دیدگاه «مردان بزرگ» آغاز شد، که تاریخ را شکل گرفته از سوی افراد استثنایی می نگریست. مکتب تفکری مردان بزرگ بیان می کرد که ویژگی های معین خلقی (ویژگی ها و مشخصه های ثابت )است، که رهبران را از غیر رهبران متمایز می کند. بنابراین محققان رهبری در رابطه با رهبری بر شناخت تفاوت های فردی (صفات ) تمرکز داشتند (Antonakis et al,2004,14).
در این گروه از نظریات، برای رهبر، خصوصیات ذاتی ذکر می شود. این خصیصه ها بیان کننده ی ویژگی هایی هستند که در افراد نهادینه هستند، درونی و ذاتی اند و قابل تغییر نیستند (Stenz et al ,2012). بر اساس این نظریات رهبران، ابر مردانی[۱۰۲] هستند که به علت ویژگی هایی فطری، شایسته ی رهبری شده اند. در این دیدگاه اعتقاد بر آن است که رهبران، زاده می شوند، نه این که ساخته می شوند. بنابراین کسانی می توانند نقش رهبری را در سازمان ایفا کنند که دارای خصوصیاتی چون هوشمندی، برونگرایی، تسلط برخود، اعتماد نفس، سخنوری، جاذبه ی کلام، جذابیت و مانند این ها، می باشند. پژوهشگرانی که درباره ی صفات شخصی رهبران بررسی کرده اند به دو روش اقدام نموده اند: ۱. مقایسه ی ویژگی آن هایی که به صورت رهبر در صحنه ی زندگی و سازمان ظاهر شده اند با ویژگی کسانی که بدین گونه نبوده اند. ۲. مقایسه ی ویژگی های رهبران موفق با رهبران ناموفق(قاسمی، ۱۳۹۰).
دیویس چهار خصوصیت عمده را برای رهبران ذکر کرده است:
هوش: تحقیقات انجام شده بر روی رهبران موفق سازمانی نشان می دهد که هوش آنان از میانگین هوش پیروان و مرئوسانشان بیشتر است.
بلوغ اجتماعی و وسعت دید: رهبران از جهت عاطفی با ثبات بوده، دارای اعتماد به نفس می باشند و نسبت به مسائل و رویدادهای اطرافشان دید و بینش وسیعی دارند.
انگیزه های توفیق طلبی و دست یابی به هدف: رهبران دارای انگیزه های قوی برای موفقیت بوده و توفیق طلبند.
انسان گرایی: انسان گرایی و تأکید بر ارزش انسان ها، خصوصیت بارز دیگر، رهبران موفق است (Davis,1972).
جدول۶-۲ خلاصه ای از صفات و ویژگی های شخصیتی را که به وسیله ی محققان این دیدگاه از روش های مختلف تهیه شده است نشان می دهد (افجه ،۱۳۸۰).
جدول ۶-۲: ویژگی های شخصی و خصوصیات شخصیتی رهبری(افجه ،۱۳۸۰ )
استاگدیل[۱۰۳] (۱۹۴۸)
مان[۱۰۴] (۱۹۵۶)
استاگدیل (۱۹۷۴)
لرد،دی وادر و الیگر[۱۰۵](۱۹۸۶)
کرک پاتریک[۱۰۶] (۱۹۹۱)
هوش
هوشیاری
بصیرت
مسئولیت پذیری