در این الگو بجای یادگیری مجموعه محتوای از پیش تعیین شده، حل مسأله و سایر جریانهای فعال یادگیری از اولویت مطلق برخوردار میباشند.
مفهوم هدفها و محتوای از پیش تعیین شده جای خود را به هدفها و محتوایی داده است که توسط دانشآموزان مشخص گردد منابع و رسانه های آموزشی به صورتی عام و گسترده در قالب هر آنچه که دانشآموزان برای یادگیری نیاز دارند، تعریف شده و کتاب درسی به عنوان یکی از منابع فراوان آموزشی در نظر گرفته میشود که فرصت تفحص و تنظیم برنامه را به دانشآموزان میدهد بنابراین در طرح برنامه درسی دانشآموز محور، دانشاموزان تصمیم گیرندگان اصلی هستند و کنترل عناصر برنامه درسی را در اختیار دارند.
۲-۳-۳٫ الگوی مبتنی بر جامعه به عنوان منبع اطلاعاتی
این الگو، جامعه را به عنوان مهمترین و یا تنها منبع تصمیمات برنامه میداند. یکی از مهمترین ویژگیهای این الگو آن است که ریشه در جامعه و مشکلات آن دارد و به عنوان شیوهای برای فهم و اصلاح جامعه مد نظر میباشد.
هدفها در این الگو، در حد نوعی جهتگیری از پیش تعیین شده برای یادگیری است و نتایج مشخص و یکسان برای کلیه دانشآموزان تجویز نمیکنند محتوای برنامه درسی برگرفته از مسایل دانشآموزان و جامعه بوده و بر توسعه و بسط و آرمانهای جوامع بشری تأکید دارد.
برنامه درسی از این دیدگاه، علاقهمند به مطالعه وسیع جامعه در مدرسه و خارج آن است و موضوعات درسی بر اساس نیازها، ویژگیها، مسائل و دیگر ابعاد آن جامعه شکل میگیرد (دول[۲۴] ۱۹۹۶).
منابع و ابزارهای آموزشی در بردارنده منابع و رسانه های موجود در جامعه است و کتابهای درسی به عنوان یکی از این منابع مورد استفاده قرار میگیرد.
راهبردهای تدریس، راهبردهایی است که معلم در آنها نقش فراهم آورنده شرایط و موقعیت یادگیری را دارد، و در این الگو نقش معلم نقش با اهمیتتری نسبت به الگوی مبتنی بر دانشآموز دارد.
۲-۳-۴٫ سایر طرحهای برنامه درسی
کلاین در چهارمین بخش از طبقهبندی خود از سایر طرحهای برنامه درسی نامبرده است، از جمله: طرحهای مطرح شده توسط او طرح قابلیتهای خاص[۲۵] است ن آآ
این نوع طرحهای برنامه درسی برگرفته از تعریف برنامه درسی بعنوان محصول میباشد. تصمیمگیری در خصوص عناصر برنامه درسی در این طرح، مشابه با طرح مبتنی بر موضوعهای مدون درسی است.
در طرحهای برنامه درسی ضمن تعیین عناصر برنامه به توضیح پیرامون چگونگی ارتباط عناصر و برنامه درسی با هم پرداخته میشود. هر کدام از طرحهای چهارگانه برنامه درسی، عناصر برنامه و نقش و جایگاه آنها را بطور متفاوت مورد توجه قرار میدهند برای مثال نقش کتاب درسی در طرحهای مبتنی بر موضوعهای درسی مدون بسیار کلیدی و تعیین کننده است در حالیکه در الگوی مبتنی بر دانشآموزان در حد یکی از چندین منبعی است که دانشآموز میتواند در تنظیم برنامه خود از آن استفاده کند.
اهداف در همه طرحهای برنامه درسی دارای اهمیت میباشد کلاین (۱۹۸۵) در این باره معتقد است «بطور اصولی، الگوی برنامه ریزی که در نهایت انتخاب میشود باید با هدفها و نتایج مختلفی را دنبال میکند، این هدفها و نتایج باید به منزله سرچشمه کلیه تصمیمگیریهای مربوط به الگوی برنامه درسی تلقی شود».
با توجه به مطالعات تطبیقی بعمل آمده در خصوص عناصر برنامه درسی چهار عنصر اهداف[۲۶]، محتوا[۲۷]، روشها[۲۸] و ارزشیابی[۲۹] در اکثر دیدگاه ها نمایان است (قورچیان و تن ساز۱۳۷۴).
البته در برخی دیگر از دیدگاه ها از عناصری همچون سازماندهی محتوا، وسایل و مواد آموزشی، روش های یاددهی – یادگیری نیز نامبرده شده است.
محتوا به عنوان یکی از عناصر برنامه درسی مورد تأکید اکثر نظریهپردازان میباشد. برخی نیز سازماندهی محتوا را به عنوان یکی دیگر از عناصر برنامه درسی مطرح میکنند، اما نکته مهم، دانستن چگونگی ارائه محتوا است، هر محتوایی برای ارائه نیازمند ابزار و یا وسایل رسانه های آموزشی نام دارند نقش، ویژگیها و جایگاه رسانه های آموزشی در طرحهای مختلف برنامه درسی، متفاوت است. در طراحی مبتنی بر موضوعهای درسی مدون، رسانه آموزشی نقش مهم و اساسی ایفاء میکند، معمولاً محتوا در یک رسانه آموزشی سازمان یافته و اساس کار معلم و دانشآموز را تشکیل میدهد. محتوا توسط متخصصان موضوعهای درسی، قبل از اجرای برنامه انتخاب و سازماندهی میشود همچنین بکارگیری اصول سازماندهی محتوا از قبیل توالی[۳۰]، وسعت[۳۱]، انسجام[۳۲] و تعادل[۳۳]، بستگی به قابلیت، دقت و کارآیی تدوین کنندگان محتوا دارد به عبارت دیگر میتوان گفت: رسانه آموزشی مبنای آموزش، تمرین دانشآموزان و ارزشیابی از آنها میباشد؛ و این فرآیندی است که بلین کین (۱۹۹۴) از آن با عنوان رویکرد کتابهای سنتی نام برده است. رایجترین رسانه آموزشی در این رویکرد کتاب درسی است. بنابراین کتاب درسی نقش محوری در فرایند یاددهی – یادگیری ایفاء میکند.
طرحهای صلاحیت مدار که برای تعیین اهداف تدریس، تجزیه و تحلیل فعالیتهای بزرگسالان را مورد بازنگری قرار دادهاند، بنا به گفته نلسون[۳۴] (۱۹۸۹) مبتنی بر تجزیه و تحلیل یک مهارت یا مفهوم و سپس طراحی فعالیتهایی است که در نهایت دانشآموزان را به حصول اهداف مورد نظر رهنمون سازد. بدین منظور بعد از تعیین اهداف، عناصر مهم هر هدف تعیین و به تحلیل تکلیف[۳۵] پرداخته شده و تکالیف بدست آمده بصورت زنجیرهای از تکالیف سازمان داده میشوند. در این نوع برنامه ریزی نیز رسانه های آموزشی خصوصاً کتابهای درسی نقش تعیین کننده را دارا هستند.
کتاب درسی در طرحهای موضوع درسی منعکس کننده اطلاعات سازمان یافتهای بر اساس ساختار یک رشته علمی است ولی در طرحهای صلاحیت مدار کتابهای درسی هدایت کننده آموزش یک حرفه، مهارت و یا شغل به دانشآموزان است که با بهره گرفتن از تعیین اهداف، مشخص کردن عناصر اصلی آن، تحلیل تکلیف، زنجیره تکلیف و ارزیابی، تلاش در ایجاد تغییرات مورد نظر در رفتار فراگیران دارد به عبارت دیگر کتابهای درسی شامل محتوای طراحی شده بر اساس الگوی مورد بحث است به همین دلیل است که نلسون (۱۹۸۹) در ارائه معیارهای ۹ گانه برای انتخاب برنامه درسی، به بررسی این معیارها در کتاب درسی اشاره دارد معیارهای نلسون عبارتند از:
۱- آیا هدفها به طور مرتب تدوین شدهاند؟
۲- تعداد مهارتهای ارائه شده در یک بخش پنج صفحهای کتاب را بشمارید. آیا تعداد آن بیش از پنج مورد است؟
۳- مهارت یا مفهومی را که برای اولین بار ارائه میشود پیدا کنید. در بیست صفحه بعدی نیز آن مفهوم یا عبارت را بجویید. ببینید چند بار تکرار شده است؟ به نظر شما این تعداد برای تمرین کافی است؟
۴- آیا تمرین افزایشی یا مروری در آن گنجانده شده است؟
۵- به موضوعات درسی نگاه کنید آیا آنها هماهنگ هستند؟
۶- آیا محرکهای مزاحم و زائدی هستند که توجه دانشآموز را از عامل اصلی یا نکات اساسی دور کنند؟
۷- ایا آزمونهایی منظور شده است؟ یکی از آزمونها را انتخاب کرده یک ماده آن را در نظر بگیرید. آیا آن ماده در بخش پیشین درس هم آمده بود؟ آیا شیوه پاسخدهی ثابت مانده است؟
۸- در زنجیره آموزشی آیا بازشناسی قبل از یادآوری قرار گرفته است؟
۹- با توجه به محتوای یک برنامه درسی:
آیا توالی سئوالات مروری هماهنگ با روند مطالب در متن درس است؟
آیا مفاهیم مهم خلاصه شده یا به نحو دیگری مشخص شدهاند؟
رسانه های آموزشی در دو الگوی دیگر یعنی طرحهای مبتنی بر دانشآموز و جامعه از تنوع بیشتری برخوردار است. همچنین کتابهای درسی نیز نقش متفاوت از دو الگوی پیش گفته شده دارند. در طرحهای مبتنی بر دانشآموز کتاب درسی میتواند فقط به عنوان یکی از رسانه ها و به منظور ایجاد موقعیتهای مناسب برای مشارکت دانشآموز در برنامه ریزی درسی مورد استفاده قرار گیرد، مسلماً کتابهای درسی در این نوع برنامهها در بر دارنده اطلاعات سازمان یافته بر اساس اهداف از پیش تعیین شده نیستند، بلکه با ارائه معیارها و روشهایی امکان انتخاب اهداف و محتوا را به دانشآموزان میدهد. البته برخی از طرفداران این دیدگاه استفاده از کتاب درسی را نفی کرده و انتخاب رسانه های آموزشی را نیز به عهده دانشآموزان گذراندهاند، همچنین در طرحهای مبتنی بر جامعه نیز نقش کتابهای درسی کمرنگ است و منابع موجود در جامعه و مدارک اسناد نقش اساسی را ایفا میکنند.
۲-۴٫ تحلیل محتوای کتابهای درسی
همگام با گسترش استفاده از روش تحلی محتوا، برخی محققان به طبقهبندیهایی پیرامون این روش پرداختند. برلسون[۳۶] (۱۹۵۲) تحلیل محتوا را بر اساس مقاصد اصلی آن به پنج نوع تقسیم کرد:
-
- توصیف ویژگیهای ماهیتی محتوای پیام
-
- توصیف ویژگیهای شکلی محتوای پیام
-
- استنتاجهایی پیرامون تولید کننده محتوا
-
- استنتاجهایی پیرامون مخاطبین محتوا
-
- پیشگویی تأثیرات محتوا بر مخاطبین
در همین حال نیویندورف (۲۰۰۲) چهار نوع تحلیل محتوا را مطرح میکند که شامل تحلیل محتوای توصیفی، استنتاجی، پیشگویی و روانسنجی میشود. در تحلیلهای استنتاجی، نتایج بدست آمده، استنتاجهایی از محتوا در رابطه با شرایط اجتماعی تولید پیام است و در تحلیلهای پیشگویی کننده، محقق تلاش دارد تا تأثیرات احتمالی پیام را بر روی مخاطبین پیشگویی کند و تحلیلهای روانسنجی در رابطه با تحلیل متون مصاحبه روانپزشکان با بیماران کاربرد دارد. بررسیهای نویسنده نشان میدهد که تا کنون محققی به بررسی انواع تحلیل محتوای رسانه های آموزشی نپرداخته است.
در این کتاب به منظور شناخت بیشتر تحلیل محتوای رسانه های آموزشی و با توجه به ویژگیهای این نوع رسانه ها، تحلیل محتوای رسانه های آموزشی به سه نوع تقسیم شده است. که عبارتند از تحلیل محتوای توصیفی، ارتباطی و استنباطی.
۲-۴-۱٫ تحلیل محتوای توصیفی[۳۷]
در تحلیل محتوای توصیفی به تبیین ویژگیهای محتوای آشکار یک رسانه آموزشی پرداخته میشود. این نوع از تحلیل محتوا، کاربرد گستردهای در بررسی رسانه آموزشی دارد و ابعاد گوناگون ویژگیهای رسانه آموزشی را در بر میگیرد.
۲-۴-۲٫ تحلیل محتوای ارتباطی رسانه های آموزشی
تحلیل محتوای ارتباطی نوعی دیگر از تحلیل محتوای رسانه های آموزشی است در این نوع از تحلیلها روابط بین عناصر برنامه درسی و رسانه آموزشی مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد.
قضاوت در مورد نتایج حاصل از این بررسی به میزان زیادی با الگوی طراحی برنامه درسی انتخابی مرتبط است. الگوهای طراحی برنامه درسی تبیین کننده عناصر یک برنامه درسی و چگونگی ارتباط آنها با هم میباشند. همین امر موجب میشود که در الگوی مبتنی بر موضوعهای درسی مدون، یک رسانه آموزشی همچون کتاب درسی تنها رسانه آموزشی باشد در این صورت لازم است تمام اهداف برنامه درسی توسط محتوای کتاب درسی پوشش داده شود اما در الگوی مبتنی بر دانش آموز کتاب درسی یکی از رسانه های اموزشی است و معلم و دانشآموز در فرایند یاددهی – یادگیری، منابع و رسانه های متنوعی را انتخاب و مورد استفاده قرار میدهند، طبیعتاً در این حالت اگر کتاب درسی نتواند همه اهداف یک برنامه درسی را پوشش دهد، اشکالی ندارد بلکه میتواند جزء ویژگیهای مثبت آن باشد چون زمینه های درگیر کردن دانشآموز و معلم را با فرایند انتخاب و استفاده از رسانه های آموزشی دیگر فراهم میآورد.
تحلیل محتوای ارتباطی رسانه های آموزشی ابعاد متنوعی را در بر میگیرد که به برخی از آنها اشاره میشود.
۱- تحلیل محتوای سطوح اهداف: تحلیل محتوای سطوح اهداف، ارتباط بین اهداف یک سطح را با اهداف سطوح بالایی و یا پائینی خود مورد بررسی قرار میدهد. تحلیل محتوای سطوح اهداف یک سطح را با اهداف سطوح بالایی و یا پایینی خود مورد بررسی قرار میدهد. یک رسانه آموزشی به منظور تحقق اهداف برنامه درسی انتخاب و یا تولید میشود اهداف نیز با توجه به الگوهای طراحی، سطوح گوناگونی دارند. برخی الگوها، خرد کردن اهداف را تا سطح اهداف رفتاری ملاکی پیشنهاد میکنند؛ برخی دیگر معتقد به رفتاری کردن اهداف نیستند در رابطه با این بُعد از تحلیل محتوای ارتباطی در فصل دوم بخش سوم بطور مفصل بحث شده است.
۲- تحلیل محتوای متن رسانه بر اساس اهداف: متن رسانه آموزش در انبان[۳۸] محتوا برنامه درسی است. متن در کتاب درسی شامل متن نوشتاری، تصویر، نمودارها، جداول و دیگر شکلهای ارائه محتوا میباشد. بررسی ارتباط بین محتوای متن رسانه آموزشی و اهداف برنامه درسی یکی از جنبه های تحلیل محتوای ارتباطی است. در این نوع تحلیل محتوا، میزان پوشش اهداف توسط محتوا و میزان ارتباط محتوا با اهداف مورد بررسی قرار میگیرد. واحد محتوا بر اساس طرح تحلیل محتوا میتواند درس، جمله، پاراگراف، صفحه، مضمون، تصویر، آزمایش و یا مثال باشد. بررسی جنبهای از پوچی و یا عقیم بودن برنامه با این نوع تحلیل امکان پذیر است. در فصل دوم بخش سوم یک نمونه از تحلیل ارتباطی بین متن رسانه و اهداف آورده شده است.