نظریه دهلیز فعالیت های غریزی: «کار» بیان کرده، بازی چون دهلیزی که غرایز از آن سر بیرون می آورند. نظریه جبران[۴۰]: «آدلر» بیان می‌کند، کودکان از طریق بازی می کوشند محرومیت و ضعف و حقارت های خود را جبران کنند.

نظریه اصل لذت: «ژان شاتو» بازی یک فعالیت آزاد است و کودک آزادانه به بازی می پردازد برای اینکه از بازی خوشش می‌آید و از آن لذت می‌برد (احمدوند، ۱۳۸۴).

مفاهیم و نظریه بازی در قرن بیستم

اریک اریکسون[۴۱] (۱۹۹۴-۱۹۰۲) بر این باوراست که بازی باعث رشد مهارت های جسمی و اجتماعی کودک می شود و عزت نفس کودک را افزایش می‌دهد پس در ساختن من «ایگو »نقش دارد (هیوز، ۱۹۹۹). هربرت اسپینسر[۴۲] (۱۸۷۳) در نظریه انرژی مازاد بازی[۴۳] را امری ضروری توصیف ضروری توصیف می‌کند که امکان تخلیه انرژی انباشته شده در کودکان را فراهم می‌سازد. از دیدگاه فروید[۴۴]، بازی از نوعی ‌از بیان خواسته های درونی کودک است کودک سعی می کندتامشکلات عاطفی وروانی خود را در بازی منعکس کرده و سپس برای غلبه بر آن ها راه حلی پیدا کند. کودک به واسطه بازی محبت، خشم، ترس ناکامی و ناامنی و اضطراب و ناگفته های خود را نشان دهد و با این حالات عاطفی خود کنار آید یا آن ها را از خود دور کند یا تغییر دهد، تا آن ها را تحت کنترل خود درآورد (مهجوری، ۱۳۸۰).

نظریه بوی تاندیک[۴۵]:معتقد است که به علت وجود دوران کودکی است، که بازی وجود دارد وبه عبارت دیگر بازی جزءفعالیت های خاص این دوره زندگی است، درحقیقت بازی نوعی پویایی ‌و تحرک دوره کودکی است (موثقی، ۱۳۸۰).

طبقه بندی بازی

روبین و همکارانش (۱۹۸۳) بازی را بر حسب انواع فعالیت طبقه بندی کردند:

۱-بازی اکتشافی[۴۶]: شامل فعالیت های است که تنها برای کسب لذت از تحریک حس های جسمانی است.

۲-بازی ارتباطی[۴۷]: شامل به کار گیری اشیاءاسباب بازی به شیوه ای که مورد استفاده قرار می گیرند.

۳-بازی سازنده [۴۸]: شامل ساختن ویا ایجاد یک چیز خاص است.

۴-بازی نمایشی[۴۹]: کودک وانمود می‌کند فرد یا چیز خاصی است.

۵-بازی همراه باقاعده و قانون[۵۰]: نمایانگر این است که کودک روش هاومحدویت هارا پذیرفته است.

۶-بازی های جنگی[۵۱]: بازی های است که کودک فعالیت بدنی شدیددارندوایجادسر وصدای زیادی می‌کنند.

طبقه بندی شارلوت بوهلر[۵۲]: بوهلر بازی ها را به چهار دسته تقسیم نمود:

۱-بازی های کنشی: این بازی ها همان بازی های مرحله حسی –حرکتی پیاژه است که در دو سال اول زندگی صورت می‌گیرد.

۲-بازی های وانمود سازی یا خیالی[۵۳]: در این نوع بازی کودک با بهره گرفتن از تجربیات خود رویداد جدیدی می‌سازد.

۳-بازی های آفرینشی: بازی های که کودک در آن چیزی یا وسیله ای را می‌سازد.

۴-بازی های اجتماعی: در این نوع بازی ها کودک همراه با جمعی از همسالان خود به بازی مشغول می شود (خیاوی، ۱۳۸۰).

طبقه بندی پرز:

پرز بازی ها رابه سه دسته تقسیم می‌کند:

۱- بازی های نامنظم: بازی های که هیچ قاعده و قانونی در آن رعایت نمی شود و فقط جنبه تمرین دارد.

۲-بازی های منظم: بازی های که تابع اصول و قواعد هستند.

۳- بازی های مهارتی: در این نوع از بازی ها زندگی دیده می شود و به خلاقیت و مهارت نیاز دارد (موثقی، ۱۳۸۰).

انواع بازی از نظر مری شریدان[۵۴]:

دکتر شریدان انواع بازی ها را به صورت زیر دسته بندی می‌کند:

۱- بازی فعال[۵۵]: بازی های فعال و پر جنب و جوش است، سبب به دست آوردن قدرت و چالاکی و ایجاد هماهنگی در حرکات می شود. کودکان بعد از اینکه کنترل سر، دست، پاهایشان را به دست آوردن این نوع بازی را آغاز می‌کنند.

۲- بازی مهارتی اکتشافی[۵۶]: این نوع بازی از زمان سه ماهگی یعنی از زمانی که کودکان به بازی با انگشتان مشغول اندآغاز می شود. کودکان به وسیله این بازی به کشف و جستجو در محیط اطراف خود می پردازد.

۳-بازی تقلیدی[۵۷]: در این نوع بازی کودکان اعمالی را که بارها توسط دیگران تکرار می شود رابه ذهن میسپارد وسرلوحه کار خود قرار می‌دهند. این خصوصیت در رشد اجتماعی و درک کودک بسیار مهم است. ۴- بازی سازنده[۵۸]: به معنای ساختن اشیائی همچون برج های ساختگی کودکان است، این بازی ها سبب ایجاد مجموعه ای از حرکات مفیدوظریف حسی و درک پیوسته وسمبولیک می شود.

۵- بازی نقش[۵۹]:کودکان ضمن یادگیری و تقلید به ابداع موقعیت های خیالی برای خود می پردازند.

۶- بازی های با قاعد[۶۰]ه طبقه بندی پارتن: این بازی ها در حدود چهار سالگی شروع می شود و کودک ضمن بازی تقسیم کردن، سهیم شدن، رعایت نوبت، بی طرفی و رفتار منصفانه یاد می‌گیرد (قزوینی نژاد، ۱۳۸۵).

طبقه بندی پارتن:

میلدر-پارتن[۶۱] (۱۹۳۲) بازی بچه ها را در یک مهدکودک مورد مشاهده قرار داد و بر حسب میزان مشارکت اجتماعی کودکان ‌گروه‌های مختلفی را مشخص نمود و شش گروه بازی مطرح کرد:

۱-بازی غیراشتغالی : کودکان در واقع بازی نمی کنند، بلکه به دور و بر خود نگاه کرده و به طور تصادفی در کیر برخی از فعالیت ها می‌شوند.

۲-بازی انفرادی: بچه ها به تنهایی بااسباب بازی هایشان بازی می‌کنند، تلاش برای ارتباط با کودکان دیگر به عمل نمی آورند.

۳-بازی تماشا گرانه:کودکان بازی دیگران را تماشا و با آنان گفتگو می‌کنند، ولی برای بازی به آن ها نمی پیوند.

۴-بازی موازی: کودکان درکنار سایر بچه ها، ولی نه با آن ها، بازی و رفتارآنها تقلید می‌کنند.

۵-بازی ارتباطی: کودکان با دیگران به تعامل می پردازند، به آن ها اسباب بازی قرض می‌دهند یا از آن ها اسباب بازی قرض می گیرند و در فعالیت های مشابه یکدیگر را دنبال یا رهبری می‌کنند.

۶-بازی تعاملی: گروهای سازمان یافته کودکان درگیر بازی، از جمله مسابقات مختلف می‌شوند (رایس، ۱۳۸۷).

طبقه بندی اشترن:

اشترون برای اولین بار مسئله ساخت بازی هارا به دو گروه فردی و اجتماعی یا گروهی تقسیم می‌کند.

الف) بازی های فردی: بازی های هستند که می‌تواند جنبه تخریب یا ساختن، فتح بدن و تسلط بر اشیاء را داشته باشند.

ب) بازی های گروهی که به سه دسته هستند: ۱)تقلیدیک بازیگر از بازیگر دیگر ۲)ایفای نقش های تکمیلی ۳) بازی های که جنبه مبارزه و جنگجویی دارند (منصور، ۱۳۸۷).

طبقه بندی پیاژه:

کارهای پیازه (۱۹۶۲) پایه و اساس علمی نیرومندی را برای مطالعه بازی فراهم کرد. او بازی را به عنوان مؤلفه‌ ای از تحول شناختی به صورت زیر دسته بندی نمود:

۱-بازی های تمرینی: هیچ نوع ساختنی در آن ها وجود ندارد و بیشتر جنبه تمرینی دارد از نخستین روزهای زندگی کودک آغاز و در حدود سن۲ تا ۳ سالگی به اوج خود می‌رسند.

۲-بازی های رمزی: ساخت رمزی نظام آن ها را تشکیل می‌دهد از ۶/۱ سالگی شروع و در حدود ۴ تا ۵ سالگی به اوج خود می‌رسد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...