1-1 مقدمه 2
1-2 بیان موضوع و مسئله تحقیق 4
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق 6
1-4 اهداف تحقیق 8
1-5 سؤالات تحقیق 9
1-6 فرضیههای تحقیق 9
1-7 روش پژوهش 10
1-8 قلمرو پژوهش 10
1-8-1 قلمرو موضوعی 10
1-8-2 قلمرو مکانی 11
1-8-3 قلمرو زمانی 11
1-9 تعریف واژهها و اصطلاحات تحقیق 11
1-10ساختار تحقیق 12
فصل دوم:ادبیات و پیشینه تحقیق
2-1 مقدمه 15
2-2 سرمایه در گردش. 16
2-2-1 تعریف و ماهیت سرمایه در گردش. 16
2-2-2 مدیریت سرمایه در گردش. 17
2-2-3 اهمیت مدیریت سرمایه در گردش. 18
2-3 ساختار سرمایه. 20
2-3-1 عوامل مؤثر بر ساختار سرمایه. 21
ساختار سرمایه چگونه باشد مطلوبتر است؟ 23
2-4 پیشینه تحقیق 24
2-4-1 تحقیقات داخل کشور 24
2-4-2 تحقیقات خارجی 38
2-5 جمعبندی پیشینه تحقیق 48
فصل سوم:روش اجرای تحقیق
3-1 مقدمه 68
3-2 روش کلی تحقیق 68
3-3 فرضیات تحقیق 69
3-4 جامعه آماری 69
3-5 حجم نمونه و کفایت آن 70
3-5-1 روش نمونهگیری و دلیل انتخاب 70
3-6 روش گردآوری دادهها 70
3-7 ابزار گردآوری دادهها 71
3-8 اعتبار ابزار تحقیق 71
3-9 مدل مفهومی تحقیق 71
3-10روشها و ابزار تجزیهوتحلیل دادهها 73
3-10-1 مدل تحقیق 75
3-10-1-1 مدل ریاضی تحقیق 76
3-10-1-2 تعریف متغیرها 76
3-10-1-3 نحوه اندازهگیری متغیرها 76
3-10-1-4 دستهبندی متغیرها 77
3-10-1-5 رابطه بین متغیرها 77
3-10-1-6 اندازهگیری رابطه. 77
3-10-2 نرمافزارها 77
فصل چهارم:بیان یافتهها
4-1 مقدمه 80
4-2 توصیف جامعه آماری 80
4-3 توصیف نمونه آماری 81
4-4 توصیف یافتهها 83
4-5 تحلیل پیشفرضها 84
4-6 تحلیل رابطه بین نسبت بدهی جاری به دارایی، نسبت بدهی بلندمدت به کل دارایی و نسبت حقوق صاحبان سهام به کل دارایی با سرمایه در گردش 95
4-7 جمعبندی 102
فصل پنجم:تلخیص،نتیجهگیری و پیشنهادها
5-1 مقدمه 108
5-2 خلاصه یافتهها 109
5-3 نتیجهگیری 113
5-4 پیشنهادها 115
5-4-1 پیشنهادهای کاربردی 115
5-4-2 پیشنهادها برای تحقیقات آتی 116
5-5 محدودیتهای تحقیق 117
منابع و مأخذ:
منابع فارسی 120
منابع لاتین 123
پیوستها:
پیوست الف: خروجیهای نرمافزار Eviews. 128
جدول (2-1): خلاصه تحقیقات انجامشده در داخل کشور 49
جدول (2-2): خلاصه تحقیقات انجامشده در خارج از کشور 58
جدول (4-1): توزیع جامعه آماری 81
جدول (4-2): توزیع نمونه آماری 82
جدول (4-3): توصیف یافتههای تحقیق 83
جدول (4-4): ضرایب چولگی و کشیدگی استاندارد. 85
جدول (4-5): نتایج آزمون جارک-برا برای متغیر وابسته. 86
جدول (4-6): آزمون جارک-برا برای متغیر وابسته پس از نرمالسازی 86
جدول (4-7): آزمون جارک-برا برای متغیرهای مستقل 87
جدول (4-8): آزمون جارک-برا برای متغیر مستقل پس از نرمالسازی 87
جدول (4-9): ارزیابی نرمال بودن توزیع خطاهای مدل برآوردی 88
جدول (4-10): نتایج ارزیابی استقلال خطی متغیرهای مستقل (پیرسون) 91
جدول (4-11): آزمون همسانی واریانسها (آرچ) 92
جدول (4-12): خلاصه نتایج آزمون چاو 93
جدول (4-13): آزمونهاسمن برای مدل رگرسیونی تحقیق 94
جدول (4-14): برآورد پارامترهای رابطه نسبت بدهی جاری به دارایی، نسبت بدهی بلندمدت به کل دارایی و نسبت حقوق صاحبان سهام به کل دارایی با سرمایه در گردش. 97
جدول (4-15): اعتبار سنجی رابطه خطی بین متغیرها 100
جدول (4-16): تحلیل واریانس 102
جدول (4-17): جمعبندی ارتباط بین متغیرها 106
جدول (5-1): خلاصه نتایج پژوهش 114
نمودار (3-1): مدل مفهومی تحقیق 75
نمودار 4-1: بررسی نرمال بودن توزیع خطاها 89
چکیده
هدف از این تحقیق، تعیین رابطه بین نسبت بدهی جاری به دارایی، نسبت بدهی بلندمدت به کل دارایی و نسبت حقوق صاحبان سهام به کل دارایی با سرمایه در گردش بوده است. تحقیق موردنظر از جهت هدف، یک تحقیق کاربردی است. ازلحاظ نوع طرح تحقیق به جهت تکیهبر اطلاعات تاریخی، پس رویدادی است و روش استنتاج آن استقرایی و از نوع همبستگی میباشدتحقیق حاضر شامل یک فرضیه اصلی و سه فرضیه فرعی میباشد. جامعه مطالعاتی پژوهش حاضر شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در طی یک دوره پنجساله (سالهای1393-1389) میباشد. درنهایت با توجه به محدودیتهای تحقیق اطلاعات مربوط به 150 شرکت جمعآوری گردید و سپس با بهره گرفتن از جدول مورگان تعداد 110 شرکت به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردید. جهت مستندسازی نتایج تجزیهوتحلیل آماری و ارائه راهحلهای نهایی، محقق از شیوه آماری با بهره گرفتن از نرمافزار Eviews اقدام به تجزیهوتحلیل سؤالات و فرضیات نموده است.فرضیههای تحقیق با بهره گرفتن از رگرسیون خطی مرکب و آزمونهای F و t تحلیلشدهاند. نتایج برآورد رگرسیونی حاکی از این است که بین نسبت بدهی جاری به دارایی و نسبت بدهی بلندمدت به کل دارایی با سرمایه در گردش رابطهی معناداری وجود دارد.
واژههای کلیدی:ساختار سرمایه، سرمایه در گردش، حقوق صاحبان سهام
فصل اول:
کلیات تحقیق
1-1 مقدمه
شرکتها برای رشد و پیشرفت نیاز به سرمایه دارند. بخشی از سرمایه میتواند در داخل شرکت از طریق سود انباشتهای که در نتیجۀ سودآوری شرکت به وجود آمده و بین سهامداران تقسیم نشده است تأمین شود. مابقی میتواند از طریق بازارهای سرمایه یا استقراض ایجاد گردد. هدف از تعیین ساختار سرمایه، مشخص کردن ترکیب منابع مالی به منظور به حداکثر رساندن ثروت سهامداران است. مدیر مالی باید بداند که برای رسیدن به بهترین بازده از کدام منابع تأمین مالی استفاده کند زیرا در مدیریت مالی تعیین رابطه بین هزینه سرمایه، ساختار سرمایه و ارزش کل شرکت اهمیت زیادی دارد.
برای انتخاب اهرم (ترکیب بدهیها و حقوق صاحبان سهام) برای شرکتها، اینکه چه مقدار بدهی باید در پرتفوی مالی گنجانده شود، یکی از مدلهای ساختار سرمایه بر اساس فرضیات منتقدانهای است، که مدیران شرکتهای سهامی بزرگ با اشاعه و بسط مالکیت سعی در بهتر نمودن منافع مالکان را دارند. سیاست ساختار سرمایه نشان میدهد، که چگونه جریانهای نقدی آزاد بین سرمایهگذاران (سهامداران، مالکان اوراق قرضه، بانکها، مالیات و غیره) توزیع میشوند. مسئله اصلی مدیران ارشد مالی این است، که کدام منبع مالی انتخاب گردد تا بهوسیله آن ارزش شرکت حداکثر گردد. تخصصهای مختلفی به موضوع انتخاب سرمایه در این زمینه پرداختهاند، یکی از آنها مهندسی مالی است، که با ابزارهای مختلف و بهطور گسترده مورداستفاده قرار گرفته است. (صادقی و همکاران، 1391)
همانگونه که مطرح گردید، عوامل مؤثر بر ساختار و ترکیب داراییها، گوناگوناند بهطوریکه بسیاری از آنها جنبههای اقتصادی و مالی موضوع را در برمیگیرند. اینکه اجزای هر یک از داراییها و تصمیمات مدیران شرکتها پیرامون حفظ و نگهداشت وجوه و منابع شرکتها در قالب اقلام مختلفی از داراییها در مقاطع زمانی خاص از جمله پایان سال مالی تا چه حد با شاخصهایی همچون نرخ بهره، تورم، شرایط صنعت در ارتباط است، تنها بخشی از سؤالات قابلطرح در این حوزه از تحقیقات را تشکیل میدهند. علاوه بر این، سؤالات بیشماری را میتوان در این زمینه مطرح نمود که همگی جنبههای مالی و اقتصادی موضوع را در برمیگیرند. لیکن از دیدگاه حسابداری همواره موازنه دو سوی ترازنامه بهعنوان ابتداییترین اصل تئوریک، مطرح بوده است و شرایط توازن طرفین ترازنامه و محدودیتها یا الزامات خاصی در متون حسابداری مورد تشریح و تبیین قرار نگرفته است. (صادقی و همکاران، 1391)
توانایی شرکتها در تعیین منابع مالی مناسب از عوامل اصلی بقا، رشد و پیشرفت یک شرکت به شمار میرود. مدیریت باید در زمان انتخاب روش تأمین مالی به هدف بیشینهسازی ثروت سهامداران توجه کند و با توجه به هزینه منابع مختلف تأمین مالی و آثار این منابع بر بازده و ریسک شرکت، بهگزینش منابعی روی آورد که باعث به حداقل رساندن هزینه تأمین مالی میشوند. درواقع ساختار سرمایه ترکیبی از بدهی و حقوق صاحبان سهام است که شرکتها بهوسیله آن به تأمین مالی بلندمدت داراییهای خود میپردازند. هدف اصلی تصمیمات ساختار سرمایه، حداکثر نمودن ارزش بازار شرکت از طریق ترکیب مناسب منابع وجوه بلندمدت است. ساختار سرمایه میتواند حسب هدف پژوهش به صورتهای مختلف تعریف شود. برای نمونه در مطالعات مرتبط با مسائل نمایندگی، ساختار سرمایه میتواند بهصورت نسبت کل بدهی به ارزش شرکت اندازهگیری شود. (1995,Rajan & Zingales).
در شرایط کنونی یکی از مسائل مهم در مدیریت مالی، بحث مدیریت سرمایه در گردش است که بیشتر روی مدیریت انواع داراییها و بدهیها جاری تأکید دارد. برای مدیریت سرمایه در گردش کارا و مؤثر در یک شرکت، پیشبینی و تأمین وجه نقد موردنیاز شرکت بهعنوان یک هدف است. بهطورکلی، مدیریت سرمایه در گردش بدین معنی است که وجوه نقد، حسابهای دریافتنی و موجودی کالا در سطحی حفظ شوند که بتوانند برای پرداخت صورتحسابهای کوتاهمدت و تعهدات جاری حرکت مناسب و کافی باشند. با بهره گرفتن از سرمایه در گردش خالص میتوان توانایی مالی شرکت را در مقابل بازپرداخت بدهیهای کوتاهمدت پیشبینی نمود.
بیشتر مسائل و تصمیمات مالی بلندمدت شرکتها بر مواردی مانند سرمایهگذاری[1] ساختار سرمایه[2]، تقسیم سود[3] یا ارزشیابی شرکتها[4] متمرکزشدهاند و سرمایهگذاریهای کوتاهمدت شرکتها در داراییهای جاری و یا منابع تأمین مالی شده آنها با سررسیدهای کمتر از یک سال که سهم عمدهای از اقلام صورتوضعیت مالی را به خود نسبت میدهند، کمتر موردتوجه قرارگرفتهاند. درصورتیکه این اقلام از عوامل اصلی صورتوضعیت مالی هستند. (تروئل و سولانو،2006)[5]
سرمایه در گردش عبارت است از دارایی جاری شرکت و سرمایه در گردش خالص، عبارت است از دارایی جاری منهای بدهی جاری. آن بهعنوان معیاری برای اندازهگیری توان نقدینگی شرکت به کار میرود. هرقدر مقدار آن در شرکت بالا باشد، توان نقدینگی بالا است.
با توجه به اینکه مدیریت داراییها و بدهیهای موجود در شرکتهای کوچک و متوسط از اهمیت ویژهای برخوردار است که بیشتر داراییهای این شرکتها به شکل داراییهای جاری است؛ و همچنین نظر به مشکلات آنها درزمینهٔ تأمین مالی، پژوهشگر درصدد برآمد این موضوع را بررسی نماید. هدف پژوهشگر در انجام این پژوهش تعیین رابطه بین ساختار سرمایه و سرمایه در گردش در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بوده است.
1-2 بیان موضوع و مسئله تحقیق
هدف اساسی مدیریت شرکتها حداکثر نمودن ارزش بازار سهام؛ یعنی ثروت سهامداران در شرکتهای سهامی است. لذا در این راستا، وظایف مدیریت مالی شرکتها به سه دسته تصمیمات سرمایهگذاری، تأمین مالی و تقسیم سود قابلتفکیک است. تصمیمات تأمین مالی که در نهایت بافت یا ساختار مالی شرکت را تعیین میکند، از اهمیت چشمگیری برخوردار است، زیرا چنین تصمیماتی منجر به دستیابی شرکت به ساختار بهینه سرمایه میگردد. (نیکبخت،1390)
به منظور حداکثر کردن ارزش شرکت، مدیریت نیاز دارد تا در داراییها به منظور ایجاد جریان نقدی سرمایهگذاری کند. به منظور تأمین وجوه نقد موردنیاز راههای ممکن و متفاوتی در مقابل مدیر قرار دارد. اگر مدیریت قادر باشد تا ترکیب مالی بهینهای از بدهی و سرمایه ) ساختار سرمایه بهینه ( را انتخاب کند، میتواند هزینه سرمایه را حداقل و قیمت سهام را حداکثر کند. نتیجه نهایی، حداکثر کردن ثروت سهامداران و متعاقباً ارزش شرکت است. (حجازی،1392)
ساختار سرمایه شرکتها در کشورهای مختلف با یکدیگر تفاوت محسوسی دارند، لذا مدیران ناگزیرند به هنگام تصمیمگیری در مورد ترکیب بهینه ساختار سرمایه، از عوامل مختلفی نظیر عوامل اقتصادی و ویژگیهای شرکتی استفاده کنند و باید تصمیمگیریهای مربوط به تأمین مالی و آثاری که این عوامل بر ساختار سرمایه میگذارند، موردتوجه قرار دهند. علاوه بر این، مدیران مالی برای ایجاد ساختار مالی مناسب باید ویژگیهای درونی شرکت و عوامل اقتصادی را مدنظر قرار دهند و با توجه به این متغیرها در پی مدیریت بهینه سرمایه در گردش باشند. (حجازی،1392)
احتمال ورشکستگی برای شرکتهایی که در معرض مدیریت نادرست منابع تأمین مالی قرار دارند، حتی با وجود سودآوری مثبت وجود دارد. در حال حاضر وضعیت نقدینگی شرکتها در شرایط نامناسبی قرار دارد و اکثر شرکتهای ایرانی به علت موقعیت تورمی که در کشور حاکم است ترجیح میدهند تا وجه نقد را به داراییهای دیگر تبدیل کنند و این موضوع باعث میشود که شرکتها در سررسید بدهیها درمانده شوند و در نهایت موجب گردد به ارزش اقتصادی سازمان لطمه وارد شود. (کیانی،1387)
مدیریت سرمایه در گردش متأثر از کلیه تصمیمات شرکت نظیر تصمیمات سرمایهگذاری، تقسیم سود، نرخ بازده سرمایه، تصمیمات مربوط به تأمین مالی، نرخ هزینه سرمایه است. بهعنوان معیاری داخلی، سنجش عملکرد موفقیت شرکت در افزودن ارزش سرمایهگذاری سهامداران را به بهترین نحو میسر می کند. (کیانی،1387)
عدم توانایی مدیران مالی در برنامهریزی و کنترل داراییها و بدهیها، موجب شکست شرکتهای بسیاری شده است. شکست تعداد زیادی از کسبوکارها میتواند نشاندهنده مدیریت ناکارآمد سرمایه در گردش باشد. بیشتر محققان در جستجوی فهمیدن عواملی که سرمایه در گردش را تحت تأثیر قرار میدهند بودهاند. هوریجان 1965، لو 1984، لیو 1995 و سو 2001 یافته اند که اهرم و اندازه شرکت، رشد شرکت، نوع و اندازه مخارج و نسبتهای اهرمی دارای اثرات مختلف بر سرمایه در گردش میباشند. (آپوحامی،2010)
مدیریت سرمایه در گردش کارا، شامل برنامهریزی و کنترل داراییها و بدهیهای جاری بهگونهای است که ریسک ناتوانی در برآورده کردن تعهدات ازیکطرف و اجتناب از سرمایهگذاری بیشازحد در داراییها را از طرف دیگر برطرف نماید. (یعقوب نژاد و همکاران،1389)
بیشتر مطالعات قبلی در مورد مدیریت سرمایه در گردش، بر سودآوری شرکت و برخی نسبتهای سودآوری و عملکرد تمرکز داشتهاند. بااینحال مطالعات تجربی بیانگر وجود عوامل مؤثر دیگری مانند نسبتهای اهرمی و نوع صنعت، ساختار سرمایه و مدیریت سرمایه در گردش بر مدیریت سرمایه در گردش است. با توجه به اهمیت موضوع و اینکه به این موضوع در کشور ما کمتر پرداختهشده است، لذا این تحقیق بر پایه تحقیقات صورت گرفته در سایر کشورها در پی تعیین رابطه بین ساختار تأمین مالی و مدیریت سرمایه در گردش در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار میباشد.