پورتر به منظور کامل کردن تئوری خود، دو متغیر دیگر که باید در ارزشیابی مزیت ملی مورد توجه قرار گیرند، معرفی کرد که شامل:
۵- شانس: پیشرفت هایی که خارج از کنترل شرکت ها و معمولاً دولت ها است. مثل: اختراعات ناب، پیشرفتهای بزرگ در تکنولوژی، جنگ ها و …
این اتفاقات میتواند روی شرکت ها و عملکرد آن ها اثرات عمیق و متفاوتی داشته باشد.
۶-دولت: نفوذ دولت روی عوامل تعیین کننده اقتصادی عاملی است که میتواند مزیت رقابت ملی را در هر کشوری تحت تاثیر قرار دهد. بنابرین این عامل را نیز به عنوان یکی از عوامل مهم در ارزشیابی مزیت رقابت ملی برشمرد و مدل به شکل کامل تری مطابق نمایشگر ۲-۴ عرضه شد.
نمایشگر ۲-۴- مدل کامل الماس ملی
شرایط تقاضا
استراتژی، ساختار و وضع رقابتی شرکت
شرایط عوامل تولید
صنایع مرتبط و پشتیبانی کننده
(Porter,2000) [۱۱۷]
در قسمت بعدی به تفضیل به بررسی هر یک از عوامل تاثیرگذار در الماس می پردازیم.
شرایط عوامل تولید
عوامل تولید در تعریف ساده عبارتند از: زمین، کار، منابع طبیعی، سرمایه و زیرساختارها. این عوامل وروردی هایی هستند که که در هر صنعتی برای بقا لازم و ضروری محسوب میشوند. عواملی که در داخل کشور ایجاد میشوند نسبت به عواملی که به صورت طبیعی وجود دارند از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.
پورتر پنج عامل را به عنوان تولید حیاطی برای هر کشور معرفی میکند. (Porter,2000)
منابع انسانی[۱۱۸] :
کیفیت نیروی انسانی موجود و مهارت هایی که در اختیار دارند، سطح حقوق و دستمزد و اخلاق حرفه ای مجموعاً عوامل مربوط به نیروی انسانی یک ملت را تشکیل میدهند. مهارت های کارگران برای کشوری که در تولید محصولات تخصصی فعالیت میکند میتواند یک مزیت منحصر به فرد محسوب شود. در مقابل در کشوری که به تولید عمده یک محصول می پردازد که به تعداد کارگران زیاد با دستمزد پایین نیاز دارد، وجود کارگران ارزان قیمت، مزیت محسوب می شود. Garelli, Stephane. 2003))[119] (Porter, Michael E. 2001)
منابع فیزیکی[۱۲۰]
وجود، کیفیت، کیمیت، و هزینه استفاده از زمین، آب، منابع معدنی و سایر منابع طبیعی جزء منابع فیزیکی یک کشور محسوب میشوند. در صنایعی که به منابع وابستگی زیادی دارند، وجود این عامل تولید مزیت بزرگی محسوب می شود. این گروه از عوامل شامل محل جغرافیایی یک کشور هم می شود. این گروه از عوامل شامل محل جغرافیایی یک کشور هم می شود چرا که میتواند نزدیکی به مواد اولیه، بازارهای و کانالهای توزیع را به همراه داشته باشد که هزینه های تجارت را تا حد زیادی کاهش میدهد. Porter, Michael E.2000)[121]
منابع فنی و علمی[۱۲۲]:
منابع علمی و فنی شامل دانشگاه ها، مؤسسات تحقیقاتی دولتی و تجهیزات تحقیقاتی خصوصی، آژانس های آماری دولتی، پایگاه های داده و مراکز تجاری است. این عوامل برای موفقیت در صنایع پیچیده با تکنولوژی پیشرفته بسیار مهم و ضروری هستند.
منابع سرمایه ای[۱۲۳]:
میزان منابع در دسترس جهت تو.سعه فعالیت های شرکت ها در یک کشور میتواند در موفقیت آن ها نقش مهمی داشته باشد. هزینه و نوع تأمین این سرمایه ها در هر کشور متفاوت است. نرخ بهره های بانکی و قوانین مالیاتی از جمله عواملی هستند که میتوانند در تأمین سرمایه اثرگذار باشند.
شرکت هایی که هزینه بالایی را می پردازند اغلب قادر نیستند در بازارهایی که رقبای آن ها میتوانند قیمت های خود را در سطح پایینی نگه دارند به فعالیت ادامه دهند.
[۱۲۴] (Garelli, Stephane. 2003) (Porter,Michael E. 2003)
زیرساخت ها[۱۲۵]:
انواع،کیفیت و هزینه استفاده از زیر ساخت های موجود و در دسترس بودن آن ها میتواند بررقابت اثر عمیقی داشته باشد. زیر ساخت ها شامل نظام بانکی، نظام بانکی ، نظام درمانی، سیستم حمل و نقل و سیستم ارتباطات در یک کشور است.
صنایع پیشرفته تر برای کسب موفقیت بیشتر وابسته به زیر ساخت های پیشرفته هستند. [۱۲۶](Porter,2000)
تعریف نوآورى
نوآورى به عنوان قابلیت به کار بستن دانشهاى نوین به منظور بهبود تولید و خلق محصولات و خدمات نو، کارایى بلامنازع به شمار آمده و به عنوان مرکز و محور توانایى رقابت چه در سطح نهادها و چه در سطح کشورى مورد اتفاق نظر مىباشد.
نوآورى و کارآفرینی سازمانی بنابر اتفاق نظر همگان، محور رقابت در سطح نهادها و کشورها بوده و یکى از محرکهاى اساسى تولید مىباشد. همچنین نوآورى و کارآفرینی سازمانی به عنوان بهرهگیرى تام از ایدهها و تبدیل ایدهها به محصولات سود آور، فرآیندها، خدمات و یا فعالیتهاى تجارى مىباشد. به طوری که براى حفظ قدرت رقابت لازم است تولید کنندگان تلاشى فراتر از تولید و ارائه صرف محصولات و خدمات ارزانتر و بهتر از رقبا پى گیرند، تلاشى که منتهى به افزودن قابلیتها، بهبود کارایى وکاهش سریعتر قیمتها گردد. مشخصه قابل توجه در محوریت نوآورى و کارآفرینی سازمانی انجام امرى استثنایى و لذا مواجهه با عدم اطمینان و ریسک و مخاطره مىباشد. نوآورى در اشکال مختلفى بروز مىکند اما دو شکل آن مورد توجه بیشترى قرار دارند که عبارتند از محصولات جدید و فرآیندهاى جدید.
مفاهیم سه گانه نوآورى
الف – نوآورى به عنوان دستاورد فن آورانه:
هنگامى که به زندگى خود و فن آورىهایى که بدان کیفیت مىبخشند، توجه مىکنیم به نوآورى به عنوان دستاورد مىنگریم.
ب – نوآورى به عنوان آثار تبعى دستاوردها:
ابداعات بزرگ یا نوآوریهاى بزرگ، نوعا نه به دلیل نفس دستاورد بلکه به
خاطر تبعات فن آورىهاى بزرگ انگاشته شدهاند که در هر حال به طور غیرقابل وصفى از حالت اولیه خارج و با افزودن جزئیات نه چندان زیاد بدان متحول گردیدهاند نکته مهم دیگر آن است که نوآورى تبعات ناخواستهاى که موجب انتفاع همگان نیز مىشود را نیز دربردارد.[۱۲۷] ( Cormican, K., & O’Sullivan, D. 2004) اقتصاد دانان این تبعات ناخواسته را مازاد (spillover) یا مظاهر مثبت(positive externalities) مىنامند. باز هم توجه داریم که با وجود آنکه نوآوریها به سوى تولید مظاهر مثبت پیش مىروند چنین نیست که هر گونه جلوه مثبت لزوماً به وسیله نوآورى ایجاد شده باشد.
ج – ویژگىهاى سازمان نوآور و دارای کارآفرینی سا زمانی
یکى از کارآفرینان موفق (ریچارد برانسون Richard Branson) تجارت نوآورى گرا را موجودى زنده میداند که نفس مىکشد، او نوآورى را فراتر از صرف داشتن ایدههاى خوب، کارکنان با انگیزه و درک آنچه مشتریان مىخواهندمىداند. از این منظر نوآورى کمتر با اقدامات مشخص یا دستاوردها (یا تبعات آن ها) و بیشتر با یک دیدگاه فکرى، و مجموعهاى جامع از رفتارها و اقدامات مربوط با آن دیدگاه رابطه خواهند داشت. یک مؤسسه نوآور و دارای کارآفرینی سازمانی ، مؤسسهاى نیست که کالاهاى نو را معرفى مىکند بلکه مؤسسهاى است که مرتبا درگیرفعالیتهاى میباشد که به قصد افزایش احتمال کشف محصولات نو یا بهتر و یا فرآیندهاى ساخت آن ها صورت مىپذیرند. به این ترتیب مؤسسات نوآور و دارای کارآفرینی سازمانی با ایدههاى نو زنده بوده و مرتبا با احتمال توسعه مبانى ایجاد محصولات نو و یا تغییر در فرآیندهاى موجود درگیر هستند، هر چند ممکن است بسیارى از این مبانى هیچ گاه پیاده نشوند.