-
-
-
-
-
-
- احترام گذاشتن در خانواده
-
-
-
-
-
اکرام و احترام به زن
اسلام دو جنس زن و مرد را در گوهر انسانى و شرافت، یکى مىداند و از این لحاظ تفاوتى بین ایشان قائل نیست. قرآن کریم تمام انسانها را بدون در نظر گرفتن جنسیت و نژاد و… داراى کرامت مىداند و مىفرماید: «و لَقَد کَرَّمنا بَنى ءادَمَ»،( سوره اسراء/ آیه ۷۰) که اشاره به این اصل مهم و اساسى است. امّا در این میان، اکرام و احترام نسبت به زن جایگاه خاص و ممتازى دارد. پیامبر اکرم (صلىاللهعلیهوآله) در این مورد فرمودهاند: «ما اَکْرَمَ النِساءَ اِلاّ کَریمِ وَ لا اَهانَهُنَّ اِلاّ لَئیم»؛جز کسى که بهرهاى از کرامت برده باشد، زنان را احترام و اکرام نمىکند و به زنان، اهانت نمىکند، مگر انسان پست.» و نیز امام صادق (علیهالسلام) به نقل از پدر بزرگوارشان مىفرمایند: «مَنِ اتَّخَذَ امراهً فلیکرِمْها فإنّما الْمَرأَه لُعبهٌ فَمَنِ اتّخَذَها فَلا یُضَیِّعها»؛( مجلسى، بحارالانوار، ج ۱۰۰؛ پیشین، باب ۲، ص ۲۲۴، حدیث ۵) هر کس زنى بگیرد، باید احترامش کند. زن شما لعبت و دلبر است؛ هر کسى لعبتى به دست آورد، نباید آن را ضایع سازد.
از دیدگاه اسلام، زن میهمان محترمى است که اکرام و احترام نسبت به او لازم و ضرورى است. چه زمانى که او دخترى در خانه پدر است و چه زمانى که همسرى در کنار شوهر و یا مادرى مهربان براى فرزندان باشد. در همه حالات فوق توصیههاى فراوانى در روایات آمده است که دلیل بر لزوم احترام و اکرام نسبت به اوست.
در حدیث دیگرى وارد شده که پیامبر اکرم (صلىاللهعلیهوآله) فرمودند: «الا خیرکم خیرکم لنسائه و انا خیرکم لنسائى»؛( الحر العاملى، وسائل الشیعه، ج ۲۰؛ باب استحباب الاحسان الى الزوجه، حدیث ۱۱٫) بهترین شما مردى است که با زنش خوش رفتارتر باشد و من از همه شما نسبت به زنانم خوشرفتارترم.
در حقیقت سیره عملى نبى مکرم اسلام (صلىاللهعلیهوآله) نیز به خوبى نشان مىدهد که ایشان در نهایت احترام با زنان، خصوصاً دختر گرامیشان حضرت فاطمه (علیهاالسلام) و همسرانشان، رفتار مىنمودند. که رفتار و گفتار ایشان در حقیقت ترسیم کننده نگاه اسلام، به زن است، که زن را از موجودى پست و فاقد روح انسانى، در عصر جاهلیت، به انسانى صاحب کرامت، تبدیل کرد.
احترام به شوهر
هرکسی دوست دارد مورد احترام دیگران باشد. احترام گذاشتن به دیگران نیز نشانه شخصیت احترام کننده است. احترام گذاشتن به شوهر همانند احترام گذاشتن به زن عامل مستقیم پایداری خانواده و ایجاد الفت و مهربانی در آن می باشد و نشانه خوش بختی و سعادت زن نیز می باشد.
امام صادق علیه السلام فرمود: هر زنى که از شوهرش احترام کند وآزارش نرساند خوشبخت و سعادتمند خواهد بود. (بحار ج ۱۰۳ ص ۲۵۳)
نمونه هایی از آداب احترام گذاشتن به شوهر در لسان نبی خدا(صلی الله و علیه وآله) اینگونه آمده است:
«وظیفه زن این است که تادرب خانه به پیشواز شوهرش برود و به وى خوش آمد بگوید.» (مستدرک ج ۳ ص ۵۵۱)
«زن موظف است براى شوهرش طشت و حولهحاضر کند و دستهایش را بشوید.» (مستدرک ج ۲ ص ۵۵۱)
احترام به فرزندان
ایجاد شخصیت در کودک، یکی از فصول اساسی تربیت است. برای اینکه کودک در نفس خود، احساس حقارت نکند، لازم است که پدران و مادارن، از دوران ابتدای کودکی به این امر مهم توجّه داشته باشند و با رفتار و گفتار خویش، شخصیت را در فرزندان خود پرورش دهند و با آنان طوری رفتار نمایند که کودکان، استقلال خود را باور کنند. یکی از راه های بارور ساختن شخصیت اطفال، احترام نهادن به آنها و خودداری از توهین و تحقیر آنان است.
پدر و مادر باید سعی کنند کودک، مسائل را همان گونه ببیند که آنها می بینند. باید مواظب باشند که در گفتگو با کودکان، صدایشان بلندتر از معمول نباشد و وقتی تذکراتی لازم شد، با ملایمت و نیکویی ادا شود که سدّی میان آنها و کودکان ایجاد نکند و در آنها رنجشی به وجود نیاورد. باید به کودکان بفهمانند که آنها هم جزء خانواده هستند و هر کدام باید مسئولیتی به عهده بگیرند.
پدر و مادر باید از اوان کودکی در راه پرورش روان و احیای شخصیت وی، به وظایف تربیتی خویش به طور شایسته عمل کنند.
پیامبر از اوایل ولادت تا دوران از شیرگرفتن و سالهای بالاتر همواره مراقب کودکان خویش بود و آنان را هدایت می کرد و هر زمان، به تناسب، در راه تکامل روحی شان به آنها احترام می کرد.
کودک، با وجود ناتوانی جسمی، مهر و محبّت را می فهمد، تندی و خشونت را درک می کند، از مهربانی لذّت می برد و از خشونت، آزرده خاطر می گردد.
نبی اکرم صلی الله علیه و آله به پرستار امام حسین علیه السلام در کودکی می فرماید: لباس مرا آب تطهیر می کند؛ ولی چه چیز می تواند غبار کدورت و عقده حقارت را از قلب فرزندم برطرف کند.
شکستهای روانی طفل، نتایج نامطلوبی در طول زندگی برای او به بار می آورد. در بحارالأنوار آمده است:
«دعی النبی صلی الله علیه و آله الی صلوه و الحسن متعلق به فوضعه النبی صلی الله علیه و آله مقابل جنبه و صلّی، فلمّا سجد أطال السجود فرفعت رأسی من بین القوم فاذا الحسن علی کتف رسول الله صلی الله علیه و آله فلمّا سلّم علیه السلام قال له القوم: «یا رسول الله! لقد سجدت فی صلاتک هذه سجده ما کنت تسجدها کأنّما یوحی الیک»، فقال صلی الله علیه و آله : لم یوح الی و لکنّ ابنی کان علی کتفی فکرهت أن أعجّله حتّی نزل»
رسول اکرم صلی الله علیه و آله مردم را به نماز فرا خواند. حسن علیه السلام طفل خردسالی بود و با آن حضرت بود. پیامبر صلی الله علیه و آله طفل را پهلوی خود نشاند و به نماز ایستاد. حضرت یکی از سجده های نماز را خیلی طول داد. راوی می گوید: من سر از سجده برداشتم و دیدم حسن علیه السلام از جای خود برخاسته و روی کتف پیامبر صلی الله علیه و آله نشسته است. وقتی نماز تمام شد، نمازگزاران گفتند: «ای رسول خدا! چنین سجده ای از شما ندیده بودیم. گمان کردیم وحی بر شما رسیده است». فرمود: وحی نرسیده بود. فرزندم حسن در حال سجده بر دوشم سوار شد. نخواستم تعجیل کنم و کودک را به زمین بگذارم. آن قدر صبر کردم تا طفل خودش از کتفم پایین آمد.(گفتار فلسفی کودک،فلسفی،۱۱۱)
این عمل پیامبر گرامی نسبت به نوه بزرگوار خویش در حضور مردم، نمونه بارزی از روش آن حضرت در تکریم کودک است، پیامبر صلی الله علیه و آله با طول دادن سجده، حداکثر احترام را درباره فرزند خود، معمول داشت.
پیامبر صلی الله علیه و آله گاهی برای احترام به کودکی سجده نماز را طولانی می کند و گاهی هم به احترام کودک، نماز را به سرعت خاتمه می دهد. در روایات آمده است:
«عن النبی صلی الله علیه و آله : أنّه کان جالساً فأقبل الحسن و الحسین فلمّا رآهما النّبی قام لهما و استبطأ بلوغهما الیه، فاستقبلهما و حملهما علی کتفیه و قال: نعم المطی مطیکما و نعم الراکبان أنتما و أبوکما خیر منکما»
رسول گرامی اسلام نشسته بود. حسن و حسین (علیهماالسلام) وارد شدند. حضرت به احترام آنان از جای برخاست و به انتظار ایستاد. کودکان در راه رفتن ضعیف بودند. لحظاتی طول کشید، به ایشان نرسیدند. رسول گرامی به طرف کودکان پیش رفت و از آنان استقبال نمود. آغوش خود را باز کرد و هر دو را بر دوش خود سوار نمود و به راه افتاد و می فرمود: فرزندان عزیز! مرکب شما چه خوب مرکبی است و شماها چه سواران خوبی هستید و پدرتان بهتر از شماست.(بحارالانوار،ج۴۳،ص۲۹۴)
پیامبر صلی الله علیه و آله به چند صورت به فرزندان خود احترام می کرد: به پا خاستن، به انتظار ماندن، استقبال کردن؛ و بر دوش نشاندن. اینها تکریم عملی آن حضرت بود و با گفتن عبارت «سواران خوب» لفظاً نیز از آنان احترام نمود.
اساساً رسول اکرم صلی الله علیه و آله ، نسبت به تمام فرزندان خود یا فرزندان دیگر، محبّت خاصّی داشت و آمده است که:
«و التلطّف بالصّبیان من عاده الرسول»
لطف و عنایت به کودکان، از عادات حمیده و صفات پسندیده پیامبر صلی الله علیه و آله بود.(محجه البیضا،ج۳،ص۳۶۶)
احترام به والدین
در اهمیت احترام به والدین از نگاه دین همین بس که در سیزده مورد ، قرآن کریم یاد از احترام و نیکی به پدر و مادر نموده و جالب اینکه در هفت مورد پس از دعوت به یکتایی و شکر خدا، بدون فاصله دعوت به احسان و تشکر از پدر و مادر می کند. این مطلب بیانگر ارزش فوق العاده ی احترام به پدر و مادر است که بعد از اعتقاد به یکتای خدای منان مطرح و بیان شده است. به عنوان نمونه در سوره بقره می فرماید:
«و اذ اخذنا میثاق بنی اسرائیل الا تعبدون الا الله و بالوا لدین احساناً و ذالقربی» (بقره/ ۸۳)
به یادآورید زمانی که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خدای یگانه پرستش نکنید و به پدر ومادر و نزدیکان … نیکی کنید.
و در این باب حتی از کمترین بی حرمتی نسبت به آنان نیز نهی می نماید و به ترک هر نوع بی احترامی و هر چیزی که موجب ناخشنودی و نارضایتی آنها شود امر می فرماید.
«و لا تقل لهما اف»(اسرا/۲۳) به پدر و مادر اف نگو.