کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



 



«نظر به اینکه از مسأله ۱۹ کتاب رهن تحریرالوسیله حضرت امام‌خمینی(ره) و ماده ۷۹۳ قانون مدنی استفاده می‌شود که راهن حق ندارد تصرف منافی حق مرتهن در‌عین‌مرهونه نماید مگر با اذن مرتهن در صورتی‌که مرتهن اذن بدهد، راهن تنها در محدوده اذن مجاز به تصرف است، مثلاً اگر مرتهن اجازه انتفاع داد راهن نمی‌تواند مورد‌رهن را اجاره دهد. یا اگر اجازه اجاره داد نمی‌تواند آن را بفروشد و اگر اجاره داد یا فروخت فضولی و متوقف بر اجازه مرتهن است». «ملکی که در رهن دیگری است قابل نقل‌و‌انتقال نیست مگر با حفظ حقوق مرتهن و با موافقت او». «عملیات اجرایی به منظور فروش ملکی که در وثیقه بانک یا سایر اشخاص طلبکار است قانونی نیست». «نظر به اینکه حسب پاسخ استعلام ثبتی شش‌دانگ آپارتمان مورد مالکیت آقای «الف» خوانده در رهن بانک می‌باشد و آقای «ب» خواهان الزام به تنظیم سند بدهی خود را از بابت وجه‌الرهانه به مبلغ ۴ میلیون ریال اذعان می‌دارد که این مبلغ را به بانک بابت قسمتی از ثمن معامله بدهکار است. از طرفی نظر به اینکه حسب ماده ۷۹۳ قانون مدنی راهن (فروشنده قبلی) نمی‌تواند در رهن تصرفی کند که منافی حق مرتهن باشد. ‌بنابرین‏ صدور نظریه با قید حفظ حق مرتهن کافی نیست و ضرورت داشت دادگاه از بانک مرتهن استعلام می‌کرد که با پرداخت بدهی از ناحیه خریدار و فک رهن حاضر است یا نه و… «فروش ملک مرهون بدون اذن مرتهن از زمره تصرفات ناقل مالکیت مال محسوب و در تنافی آشکار با حقوق مرتهن تلقی می‌شود. از این رو، عمل مذکور موجه و مشروع نمی‌باشد. ماده ۷۹۳ قانون مدنی در این خصوص مصرح است» نمونه های مذکور بیانگر دیدگاه غالب جامعه حقوقی کشور در منافی دانستن تصرفات ناقله راهن با حق مرتهن است. دکتر کاتوزیان در همین زمینه بیان می‌دارد؛ در نافذ نبودن تصرفات ناقل مالکیت مانند بیع و هبه و صلح، بین فقهای امامیه کمتر اختلاف شده است و حتی بیشتر کسانی هم که معیار جلوگیری از تصرفات راهن را «دفع اضرار» به مرتهن دانسته‌اند در این‌باره تردید ندارند، گویی که در مضر بودن این‌گونه تصرفات نباید تردید کرد. نویسندگانی از حقوق مدنی هم که خواسته‌اند این منع را تعدیل کنند گفته‌اند که اگر راهن با حفظ حقوق مرتهن مورد‌رهن را انتقال دهد عقد نافذ است. زیرا با حقوق او تعارضی ندارد. ولی هرگاه انتقال بدون قید انجام پذیرد، زیان‌بار و غیرنافذ است».(کاتوزیان ۱۳۷۷، ۵۲۸)

 

با کمی تأمل در نظرات ابرازی، شاید قائل شدن محدودیت در مالکیت راهن، یا اعتقاد به استحقاق مرتهن بیش از حق عینی ‌در مورد‌رهن و یا اختلاط وثیقه عینی با وثیقه شخصی را بتوان دلیل چنین نظراتی اعلام نمود؛ در صورتی که با عقد رهن مالکیت راهن بر عین و منافع مال مرهونه محدود نمی‌گردد. مرتهن دارای حقی بیش از استیفای طلب از عین‌مرهون، در صورت امتناع راهن از پرداخت دین، نمی‌باشد و وثیقه مرتهن نیز در عداد وثایق شخصی نبوده تا نگران اعسار ضامن (از بین رفتن وثیقه) باشد. ‌بنابرین‏ با بقای دین مدیون، تغییر مالکیت عین‌مرهون نمی‌تواند به عنوان تصرف منافی حق مرتهن تلقی و مورد اعتراض ذی‌حق قرار گیرد. چرا که مرتهن درباره استیفای طلب خود از مورد‌رهن حق تعقیب دارد و می‌تواند این حق را در برابر خریدار یا متصالح یا متهّب مال نیز اعمال کند و با انتقال از بین نمی‌رود.(امامی ۱۳۶۴،۳۸۵)

 

به اعتقاد دکتر کاتوزیان حتی قید «حفظ حقوق مرتهن» نیز در اسناد تنظیمی انتقال عین‌مرهونه ضرورتی ندارد. چرا که حق عینی مرتهن، پیش از انتقال، به سود او ایجاد شده است و مالک و خریدار نمی‌توانند به تراضی آن را از بین ببرند و به حکم قانون حق مرتهن مقدم بر حق خریدار و حق مالکیت وی با تحمیل حق عینی مرتهن همراه است. در نتیجه مال با همان قید منتقل می‌شود و تصریح مالک، جز آگاه ساختن خریدار و جلوگیری از فسخ آینده بیع، اثری ندارد و چیزی بر آنچه هست، نمی‌افزاید. ‌بنابرین‏ چرا باید انتقال مورد‌رهن در هر حال مضر به حال مرتهن تلقی شود یا نفوذ بیع موکول به قید حفظ حقوق بستانکار (مرتهن) شود. .(امامی ۱۳۶۴،۳۸۵)

 

‌در خصوص اموال منقول که کالای مورد خرید و فروش دست به دست می‌گردد، شاید بتوان انتقال را با طبیعت وثیقه منافات دانست ولی ‌در مورد املاک که نه ملک را می‌توان پنهان کرد، نه محل آن را تغییر داد و حق مرتهن نیز به طور معمول در دفتر املاک ثبت می‌شود و در مقابل خریدار احتمالی قابل استناد است، چرا باید این تصرف را به زیان مرتهن پنداشت و در نفوذ آن تردید کرد(کاتوزیان ۱۳۷۶،۵۸۳)

 

گفتار هفتم: عین مرهون وتعلق به شخص ثالث

 

همان گونه که قبلاً متذکر گردید در این حالت عقد قرض بین مدیون و طلبکار منعقد و شخص ثالث مال خود را بابت وثیقه دین مدیون به مرتهن معرفی می‌کند و نهایتاًً عقد رهن بین شخص ثالث و مرتهن منعقد می‌گردد.

 

هدف از تفکیک تصرفات ناقل مالکیت راهن در حالتی که راهن و مدیون یک‌نفرند با حالتی که به لحاظ تعلق مالکیت عین‌مرهونه به شخص ثالث، مدیون و راهن دارای دو شخصیت مجزا از هم می‌باشند، پاسخ به انتقاد کسانی است که انتقال عین‌مرهونه را به لحاظ علت عمده بودن شخصیت مدیون در عقد قرض، منافی حق مرتهن می‌دانند. به عبارت دیگر، اینان معتقدند برای قرض‌دهنده، شخصیت قرض‌گیرنده، خوش‌حسابی و تمکّن مالی پرداخت مبلغ قرض یک‌جا یا به صورت اقساط دارای آن‌چنان اهمیتی است که هر گونه تغییر در مالکیت وثیقه، باعث مخدوش شدن این اعتماد و در نتیجه مورد نهی مرتهن می‌باشد. .(امامی ۱۳۶۴،۳۸۵)

 

اما در پاسخ باید گفت؛ اولاً در هر دو حالت، راهن همچنان مدیون است و برای وصول طلب باید علیه او اقامه دعوی شود و اجرائیه نیز علیه او صادر می‌گردد. ثانیاًً تضمین پرداخت دین بدهکار، وثیقه سپرده‌شده می‌باشد نه اعتبار مدیون و تا زمانی‌که مالی وثیقه پرداخت دینی قرار نگیرد عقد رهن محقق نشده و قطعاً مالی به عنوان قرض در اختیار مقترض قرار نمی‌گیرد هرچند وی دارای اعتبار و تمکّن مالی باشد. ثالثاً شاید این انتقاد مردود در تصرفات راهن مدیون جایگاهی داشته باشد ولی در حالت اخیر که راهن دینی نسبت به مرتهن ندارد، انتقال عین‌مرهونه به طریق اولی با حقوق مرتهن منافاتی ندارد.

 

سایر موارد و دلایل نفوذ معاملات راهن مشابه مبحث قبلی است که از تکرار آن خودداری می‌گردد. (برگرفته از مقاله ی غلامعلی صدقی ۱۳۸۹)

 

مبحث ششم: شرط منع تصرفات ناقله و جزای تخلف از آن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-12] [ 11:44:00 ب.ظ ]




    • – دارویی ، همان منبع، ص ۵۱ ↑
    • – عبدالرزاق احمد سنهوری، همان منبع، ش۱۱، دکتر ناصر کاتوزیان، نظریه عمومی تعهدات، انتشارات مؤسسه‌ نشر یلدا، چاپ اول، سال۷۴ وش۱– دکترمحمد جعفر جعفری لنگرودی، دایره المعارف حقوق مدنی و تجارت، ج اول، ص۳۲۰ ↑
    • – دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی، محمد جعفر، دایره المعارف حقوق تجارت و مدنی، جلد اول، صص۳۲۵- ۳۲۴ ↑
    • ۷ – همان منبع ، ص ۳۲۴ ↑
    • ۸ – همان منبع ، همان صفحه ↑
    • ۱ – دکتر عباسعلی دارویی، همان منبع ، ص ۵۶ ↑
    • ۲ – همان منبع ، ص ۵۷ ↑
    • – ‌در مورد مبنای این حکم ر.ک.همان منبع، ش۱۷۸ ↑

  • – دکتر عباسعلی دارویی، همان منبع، ش۴۳، ص۵۸ ↑
  • – سید محمد جواد حسینی عاملی ، مفتاح الکرامه، جلد ۹ ، چاپ مصر ،۱۳۲۶ ، ص ۱۵۳ ↑
  • – دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی ، دایره المعارف حقوقی مدنی وتجارت ، جلد اول ، ص ۳۸۵ ↑
  • – دکترمحمد جعفر جعفری لنگرودی، محمد جعفر، دایره المعارف حقوق مدنی وتجارت، ج۱، ص۳۸۵ ش۵ ↑
  • – منبع اخیرالذکر، همان صفحه ↑
  • – دکترمحمدجعفر جعفری لنگرودی، فلسفه حقوق مدنی، جلد دوم، ص۲۶۹، ش۴۲۴ ↑
  • – منبع اخیرالذکر، ص۲۷۰، ش۴۲۶ ↑
  • – دکترمحمدجعفر جعفری لنگرودی ، دایره المعارف حقوق مدنی و تجارت، ج۱، ص۹۷ ↑
  • – دکتر ناصر کاتوزیان، الزام های خارج از قرارداد مسئولیت مدنی، جلد دوم ص۳۷۵، ش۶۰۵ ↑
  • – دکتر ناصرکاتوزیان، الزام های خارج از قرارداد مسئولیت مدنی، جلد دوم، ص۳۷۶، ش۶۰۵ ↑
  • – دکترناصر کاتوزیان، الزام های خارج از قرارداد مسئولیت مدنی، جلد دوم، ص۳۷۵، ش۶۰۵ ↑
  • – دکتر ناصرکاتوزیان، الزام های خارج از قرارداد مسئولیت مدنی، جلد دوم،مسئولیت‌های خاص و مختلط ص۳۷۵، ش۶۰۵ ↑
  • – عبدالرحمن بن رجب حنبلی در کتاب «قواعد در فقه اسلامی» درشرح مصداق های موردی که شخص می‌تواند مخارجی را که بدون اذن مالک درباره مال او پرداخته بگیرد می نویسد:« کسی که واجبی را از سوی دیگری ادا کند: مانند اینکه دین واجب او را بدون اذن بپردازد و از قاضی نقل می‌کند که او رجوع به مدیون را مشروط بر این ‌کرده‌است که پرداخت کننده قصد رجوع را به مدیون داشته باشد و هنگام اداء‌بر آن شاهد بگیرد، همچنین مدیون از اداء دین خودداری کند. مثال دیگر، پرداخت نفقه زوجه و اقارب و حیوانات کسی که از اداء‌امتناع می‌کند و دیگری به نیت رجوع به مدیون اصلی می پردازد؛ هزینه هایی که شخص درباره مال مشترک در غیاب شریک دیگر یا امتناع او می‌کند، و تعمیر خانه مورد رهن از طرف مرتهن برای نگاهداری آن.ر.ک.حافظ ابو الفرج عبداالرحم بن رجب حنبلی ، قواعد فی فقه الاسلامی ، مصر ، ۱۳۹۱ ،ه.ق.صص ۱۴۳- ۱۴۴ ↑

  • – دکترناصر کاتوزیان، الزام های خارج از قرارداد مسئولیت مدنی، جلد دوم، ص۳۷۷، ش۶۰۵ ↑
  • ۱ – دکتر ناصر کاتوزیان ، قانون مدنی در نظم کنونی ، نشر میزان ، چاپ سوم ، تهران ۱۳۷۸ ، حاشیه ماده ۲۶۷ ↑
  • ۲ – دکتر مهدی شهیدی ، سقوط تعهدات ، صص ۳۵ و ۳۶ ↑
  • ۳ – دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی ، ترمینولوژی حقوق ، ص ۱۳۸ ، واژه شماره ۱۱۲۱ ↑
  • ۴ – همان منبع ، همان صفحه ، واژه شماره ۱۱۲۲ ↑
  • ۵ – همان منبع ، همان صفحه ، وازه ۱۱۲۳ ↑
  • ۶ – دکتر مهدی شهیدی ، همان منبع ، صص ۳۵ و ۳۶ ↑
  • – دکتر ناصر کاتوزیان ، حقوق مدنی: قواعد عمومی قراردادها، جلد چهارم، ص۲۲ ↑
  • – هل جزاء الاحسان الا الاحسان؟ ↑
  • – دکتر ناصرکاتوزیان،همان منبع، همان صفحه ↑
  • – دکتر ناصرکاتوزیان، حقوق مدنی: الزامهای خارج از قرارداد، ضمان قهری، جلد اول، ش ۴۸۱ ↑
  • – دکترناصرکاتوزیان، حقوق مدنی: الزامهای خارج از قرارداد، ضمان قهری، صص۵۴۷ و ۵۴۹ ↑
  • – برخی از حقوق ‌دانان حکم مواد فوق الذکر را استثناء بر ماده ۲۶۷ قانون مدنی دانسته و مبنای حق رجوع به محکوم علیه را اذن قانون دانسته اند. ر.ک. دکترعلی مهاجری، شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی، ج ۱، انتشارات فکر سازان ، چاپ چهارم ، سال ۱۳۸۸، ص ۳۰۰ ↑
  • ۳- در انتقال طلب،انتقال دهنده فقط ضامن وجود طلب است نه ضامن ملائت و پرداخت مدیون. ر.ک.دکتر ناصر کاتوزیان، حقوق مدنی: نظریه عمومی تعهدات ، ص ۲۷۱ ↑
  • – دکتر ناصر کاتوزیان،حقوق مدنی: قواعد عمومی قراردادها، جلد چهارم، ش ۶۹۵، ص ۲۰ ↑
  • – غلامرضا شهری ، حقوق ثبت(اسناد و املاک) ص ۲۲۹٫ البته با مصوبه قوه قضائیه در سال ۱۳۸۷ در هر حال وثیقه باید به قیمت کارشناسی فروخته شود و در صورت نبودن خریدار بستانکار صرفا حق دارد به قیمت کارشناسی وثیقه را تملک نماید، لکن نباید انکار کرد که حکم مقرر در تبصره ۱ ماده ۳۴ در زمان تصویب بر منطق فوق الذکر استوار شده است. ↑
  • – دکتر ناصرکاتوزیان، همان منبع، همان صفحه ↑
  • – قسمت اخیر ماده ۳۴ مکرر اصلاحی ۱۳۵۱: «… هر بستانکاری که حق درخواست بازداشت اموال بدهکار را دارد نیز می ­تواند تمامی بدهی موضوع سند به بستانکار دیگر و حقوق دولت را پرداخت و یا در صندوق ثبت و یا هر مرجع دیگری که اداره ثبت تعیین می­ نماید تودیع و تقاضای استیفای حقوق خود را از اداره ثبت بنماید. هر گاه مدت سند باقی باشد باید حق بستانکار تا آخر مدت رعایت شود.»تبصره۱- «انتقال قهری حق استرداد به وراث بدهکار موجب تجزیه مورد معامله نخواهد بود.هر گاه قبل از صدور اجرائیه یا قبل از خاتمه عملیات اجرایی تمام بدهی و خسارت قانونی و حق اجرا در صورت صدور اجرائیه از ناحیه او از وراث مدیون در صندوق ثبت یا مرجع دیگری که اداره ثبت تعیین نماید تودیع شود مال مورد معامله در وثیقه وراث مذبور قرار ‌می‌گیرد در این مورد هرگاه هر یک از وراث به نسبت سهم الارث بدهی خود را به وراث مذبور بپردازد به همان نسبت از مورد وثیقه به نفع او آزاد خواهد شد.ترتیب و نحوه وصول طلب وارث پرداخت کننده دین از سایر وراث به موجب آئین نامه وزارت دادگستری خواهد بود.» ↑

 

    1. – دکتر ناصرکاتوزیان، قواعد عمومی قراردادها، ج۴، صص۲۴ الی۲۶، ش۶۹۶ ↑
    2. – دکتر محمدجعفر جعفری لنگرودی، ، دایره المعارف حقوق مدنی و تجارت ، جلد اول ، ش۱، ص۳۷۸ ودکتر محمدجعفر جعفری لنگرودی، مبسوط در ترمینولوژی حقوق ، ج اول، ص۷۵۶ ، ش۲۸۷۰ ↑
    3. – دکتر ناصر کاتوزیان، الزام های خارج از قرارداد مسئولیت مدنی، جلد دوم مسئولیت های خاص و مختلط، ص۴۴۰، ش۶۵۵ ↑
    4. ۱ – دکتر سید مرتضی قاسم زاده ، الزامها و مسئولیت مدنی بدون قرارداد ، ص ۲۱۲ ↑
    5. ۲ – دکتر حسن امامی ، حقوق مدنی ، ج ۱، ص ۳۵۷ ↑
    6. ۳- برای مطالعه ‌بیشتر در این باره ر. ک. دکترحسن ره پیک، حقوق مسئولیت مدنی وجبرانها، انتشارات خرسندی، چاپ­سوم، تهران ۱۳۸۸ ، ص ۱۹۱ به بعد ↑
    7. ۱- دکتر ناصر کاتوزیان ، قواعد عمومی قرارداد ها ، ج ۲۴ ، ش ۷۱۹ ، ص ۶۸ ↑
    8. – دکتر ربیعا اسکینی ،حقوق تجارت ( برات ، سفته ، قبض انبار ، اسناد در وجه حامل و چک )، انتشارات سمت ، چاپ اول ، تهران ۱۳۷۳ ، ص ۱۲۵ به بعد ↑
    9. – دکتر ناصرکاتوزیان، مقدمه علم حقوق، شرکت سهامی انتشار، چاپ شانزدهم، تهران ۱۳۷۲ ، ش۲۸۳ و ضمان قهری، مسئولیت مدنی، ش۳۴۳ ↑
    10. – دکتر ناصر کاتوزیان، قواعد عمومی قراردادها، جلد چهارم، ش۷۲۱، ص۷۳ و۷۴۴ ↑
    11. – دکتر ناصر کاتوزیان ، حقوق مدنی، قواعد عمومی قراردادها، جلد چهارم، ص۲۲ ↑
    12. – هل جزاء الاحسان الا الاحسان؟ ↑
    13. – دکتر عباسعلی دارویی، همان منبع، ش۱۰۴ ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:53:00 ب.ظ ]




تحلیل داده های این پژوهش تا سطح دو، یعنی طبقه بندی و مقوله بندی, ادامه پیدا کرد. فرایند تحلیل در پژوهش حاضر به روش تفسیری انجام شده است.

 

مراحل انجام پژوهش حاضر عبارتند از:

 

۱: تبیین جوانب مسأله.

 

۲: تنظیم ابزار جمع ­آوری داده ­ها.

 

۳: شناسایی منابع اطلاع­رسان.

 

۴: جمع‌ آوری داده ­ها.

 

۵: توصیف و تجزیه و تحلیل داده ­ها با بهره گرفتن از روش­های تفسیری.

 

۶: نتیجه ­گیری و ارائه­ پیشنهادها.

 

روش اعتباربخشی داده های این پژوهش، مشارکت مداوم[۵۱] ، بازبینی اعضا[۵۲] و ممیزی بیرونی[۵۳] می‌باشد. در مشارکت مداوم پژوهشگر داده های خود را از طریق تعامل طولانی مدت با اطلاع رسان به دست می آورد. در این راستا، پژوهشگر سعی ‌کرده‌است مصاحبه ها را به یک جلسه محدود نکرده و برای جمع‌ آوری اطلاعات دقیق‌تر طی چندین جلسه مصاحبه را تکرار کند. دربرخی موارد نیز مصاحبه ها به صورت تلفنی تکرار شده اند. در بازبینی اعضا متن پیاده شده مصاحبه به خود فرد نشان داده خواهد شد تا برداشت های نادرست اصلاح شود. در این پژوهش، متن پیاده شده مصاحبه، در اختیار مصاحبه شوندگان قرار گرفت تا برداشت های نادرست اصلاح شود. در ممیزی بیرونی پژوهشگر بیرونی، شیوه ی مقوله سازی و تفسیر در پژوهش را بررسی می‌کند که در فصل چهارم از این روش استفاده شده است.

 

۳-۹ . رعایت ملاحظات اخلاقی

 

پل و موریسون (۲۰۰۳، به نقل از صفایی موحد،۱۳۹۰) ، ملاحظات اخلاقی که در پژوهش های کیفی می باید مد نظر قرار گیرند را به شرح ذیل می دانند:

 

موافقت آگاهانه: از آنجایی که پژوهش کیفی مستلزم ایجاد ارتباط نزدیک و صمیمانه بین محقق و شرکت کنندگان در تحقیق می‌باشد، این شرکت کنندگان می باید صادقانه نسبت به اهداف تحقیق و چگونگی انتشار گزارش آن آگاهی یابند.

 

آشکار بودن ماهیت پژوهش و پژوهشگر: پل و موریسون معتقدند عدم اگاه نمودن نمونه ها نسبت به اینکه در حال شرکت در یک تحقیق هستند، می‌تواند در سطح فردی نقض کننده اصل موافقت آگاهانه باشد و در سطح کلان نیز منجر به ایجاد جامعه ای می شود مرکب از افراد شکاک،دروغگو، وشیاد.

 

پیشگیری از هر گونه خسارت و صدمه به شرکت کنندگان: روند اجرای پژوهش و گزارش یافته ها می باید به گونه ای باشد که مانع از هر گونه خسارت مادی و معنوی به شرکت کنندگان شود. برخی اوقات خسران ناشی از افشای اطلاعات خصوصی افراد به گونه ای است که تا سال ها ادامه می‌یابد.

 

 

در این پژوهش به اطلاع رسان‌ها این اطمینان داده شد که از ذکر نام واقعی آن ها خودداری خواهد شد، فایل صوتی مصاحبه بعد از پیاده کردن روی کاغذ پاک خواهد شد و متن مصاحبه نیز در اختیار آن ها قرار خواهد گرفت تا مطالبی را که مورد پسند آن ها نیست از متن مصاحبه حذف شود.

 

فصل چهارم

 

تحلیل اطلاعات

 

۴-۱٫ مقدمه

 

در این فصل، نتایج حاصل از بررسی سؤالات پژوهش ارائه شده است. رویکرد تحلیل مصاحبه های پژوهش، پدیدارشناسی بود و به روش تفسیری انجام شده است. به بیان ساده‌تر، تحلیل محتوای مصاحبه با اطلاع­رسان­ها از طریق تفسیر متن، انجام گرفته است. از آن‌جا که مهم‌ترین اهداف و سؤالات پژوهش، پیرامون شناسایی باورها، رفتارها و توجیه‌های معلمان از رفتار خود در قبال تغییرات کتاب درسی ریاضیات پایه هفتم بود، لذا در ادامه بر اساس هر یک از این اهداف (به تفکیک)، به تحلیل و گزارش یافته­ ها اقدام می­ شود. پیش از ورود به یافته­ ها، یادآور می­ شود که در میان هشت اطلاع­رسان، شش نفر «زن» و دو نفر «مرد» حضور داشتند که یکی از مردان و یکی از زنان با تغییرات برنامه درسی «مخالف» و بقیه «موافق» بوده ­اند (جدول ۴-۱).

 

جدول۴-۱: مشخصات اطلاع رسان های پژوهش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کد جنسیت سابقه تدریس مدرک تحصیلی نوع مدرسه محل تدریس نوع مواجهه با تغییرکتاب ریاضی پایه هفتم ۱ زن ۱۵ فوق­لیسانس دولتی-شاهد موافق ۲ زن ۲۰ لیسانس دولتی موافق ۳ مرد ۲۱ لیسانس دولتی-نمونه مخالف ۴ زن ۲۴ لیسانس دولتی مخالف ۵ زن ۱۳ فوق لیسانس تیزهوشان موافق ۶ مرد ۲۳ فوق لیسانس دولتی موافق ۷ زن ۶ لیسانس دولتی موافق ۸ زن ۲۱ فوق لیسانس دولتی-نمونه موافق

۴-۲٫ گزارش اطلاعات حاصل شده

 

اطلاع رسان کد ۱:

 

*شما چند سال سابقه­ تدریس درس ریاضی دوره­ راهنمایی دارید؟ ۱۵ سال

 

*تغییر برای شما چه معنایی دارد و شما چه برداشتی از آن دارید؟ تغییر یعنی نگاه نو و جدید و اینکه من می خواهم زاویه دید خودم را نسبت به یک موضوع عوض کنم.

 

*تغییرات را چگونه می‌بینید و چه معلمی توانایی دارد که مسئولیت اجرای تغییرات را بپذیرد؟

 

به نظرم اینکه نظام آموزشی را تغییر داده‌اند خوب است، و مطمئنا به مرور زمان و با انجام اصلاحات بهتر خواهد شد. اما با توجه به تغییر شیوه های یاددهی و یادگیری و اینکه با تغییرات اخیر حجم کاری معلم ها بالا رفته است، تغییری در حقوق و مزایای معلمان ایجاد نکرده اند و همین باعث شده است که معلمان بی انگیزه شوند و به دنبال این هستند که به مدارس مناطق کم جمعیت و روستاها بروند. در واقع با تغییرات جدید شرایط آسایش و آرامش را برای معلمان فراهم نکرده اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:10:00 ب.ظ ]




. ماده ۳۴- « بطلان رأی: در موارد زیر رأی داور اساساً باطل و غیرقابل اجراست: ۱- در صورتی که موضوع اصلی اختلاف به موجب قوانین ایران قابل حل و فصل از طریق داوری نباشد…» ↑

 

    1. . Section 103: Refusal of recognition or enforcement:’’ …۱۰۳ (۳) Recognition or enforcement of the award may also be refused if the award is in respect of a matter which is not capable of settlement by arbitration, or if it would be contrary to public policy to recognize or enforce the award … ‘’. ↑

 

        1. . ماده ۴۵۹ آیین دادرسی مدنی: « در مواردی که طرفین معامله یا قرارداد متعهد به معرفی داور شده، ولی داور یا داوران خود را معرفی نکرده باشند و در موقع بروز اختلاف نخواهند و یا نتوانند در معرفی داور اختصاصی خود اقدام و یا در تعیین داور ثالث تراضی نمایند و تعیین داور به دادگاه شخص ثالث نیز محول نشده باشد، یک طرف می‌تواند داور خود را معین کرده به وسیله اظهارنامه رسمی به طرف مقابل معرفی و درخواست تعیین داور نماید و یا نسبت به تعیین داور ثالث تراضی کند. در این صورت طرف مقابل مکلف است ظرف ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ اظهارنامه داور خود را معرفی و یا در تعیین داور ثالث تراضی نماید. هر گاه تا انقضای مدت یاد شده اقدام نشود، ذینفع می‌تواند حسب مورد برای تعیین داور به دادگاه مراجعه کند». ↑

 

    1. . Kompetenz- Kompetenz or Competence de la competence. ↑

 

    1. . The power of an arbitral tribunal to decide upon its own jurisdiction. ↑

 

    1. . Prima Paint Co. v.Flood & Conklin Manufacturing Crop. ↑

 

    1. . Harbour Assurance Co. (UK) Ltd. V. Kansa General International Assurance Co Ltd. (1993). ↑

 

    1. . در سال ۱۹۹۵ در پی بروز اختلاف در این خصوص در یک داوری در آلمان، دیوان عالی جمهوری فدرال آلمان بر این اصل صحه گذاشت؛ به همین دلیل در نوشته های بین‌المللی معمولاً در اشاره ‌به این اصل، واژه ای را که در آلمان به کار می رود، (kompetenz – kompetenz) استعمال می‌کنند. ↑

 

    1. . Control Concurrent. ↑

 

    1. . Iran – United States Claims Tribunal, Case No. B1, Counter claim full tribunal award No. ITL – ۸۳-B1FT, Sep 9, 2004. ↑

 

    1. . Ultra Petite. ↑

 

    1. . ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی مدنی:« رأی داوری در موارد زیر باطل است و قابلیت اجرایی ندارد…۳- داور خارج از حدود اختیار خود رأی صادر نموده باشد. در این صورت فقط آن قسمت از رأی از اختیارات داور است، ابطال می‌گردد.» ↑

 

    1. . Section 30:’’ Competence of tribunal to rule on its own jurisdiction. (1) Unless otherwise agreed bythe parties, the arbitral tribunal may rule on its own substantive jurisdiction, that is, as to- (a) whether there is a valid arbitration agreement, (b) ehether the tribunal is properly constituted, and © what matters have been submitted to arbitration in accordance with the arbitration agreement. (2) Any such ruling may be challenged by any available arbital process of appleal or review or in accordance with the provisions of this Part’’. ↑

 

    1. . Section 32. Determination of preliminary point of jurisdiction: 1 ‘’ The court may, on the application of a party to arbital proceedings (upon notice to the other parties), determine any question as to the substantive jurisduiction of the tribunal. A party may lose the right to object (see section 73) …’’ ↑

 

    1. . Section 73. Loss of right to object: 1’’If a party to arbital proceedings takes part, or continues to take part, in the proceedins without making, either forthwith or within such time as is allowed by the arbitration agreement or the tribunal or by any provision of this Part, any objection …’’ ↑

 

    1. . Article 6: ‘’ …۲) If the respondent does not file an answer, as provided by Article 5, or if any party raises one or more pleas concerning the existence, validity or scope of the arbitration agreement, the Court may decide, without prejudice to the admissibility or merits of the plea or pleas, that the arbitration shall proceed if it is prima facie satisfied that an arbitration agreement under the Rules may exist. In such a case, any decision as to the jurisdiction of the Arbitration of the Arbitral Tribunal shall be taken by the arbitral Tribunal itself. If the Court is not so satisfied, the parties shall be notified that the arbitration cannot proceed. In such a case, any party retains the right to ask any court having jurisdiction whether there is a binding arbitration agreemnent’’. ↑

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:48:00 ب.ظ ]




۳-۲-فرایند تحقیق ۱۱۶

 

۳-۳ جامعه آماری ۱۱۷

 

۳-۴ حجم نمونه و روش نمونه گیری ۱۱۷

 

۳-۴-۱ حجم نمونه ۱۱۷

 

۳ -۴-۲ روش نمونه گیری ۱۱۷

 

۳-۵ ابزار جمع‌ آوری داده ها ۱۱۸

 

۳-۶ روایی و پایایی ابزار سنجش ۱۱۹

 

۳-۷ روش گردآوری داده ها ۱۲۰

 

۳-۸ روش تجزیه و تحلیل داده ها ۱۲۰

 

خلاصه ۱۲۱

 

فصل چهارم (تجزیه و تحلیل داده ها)

 

مقدمه ۱۲۳

 

۴-۱ توصیف ویژگی‌های فردی آزمودنی‌ها(بررسی ویژگی های عمومی) ۱۲۳

 

۴-۱-۱ وضعیت جنسیت آزمودنی ها ۱۲۳

 

۴ -۱-۲ وضعیت تاهل آزمودنی ها ۱۲۴

 

۴-۱-۳ وضعیت میزان تحصیلات آزمودنی ها ۱۲۵

 

۴ -۱-۴ وضعیت سابقه خدمت آزمودنی ها ۱۲۶

 

۴-۱-۵ توزیع فراوانی وضعیت سن آزمودنی ها ۱۲۷

 

۴-۲ وضعیت متغیرهای تحقیق ۱۲۸

 

۴-۲-۱ وضعیت متغیر سبک رهبری دانشی ۱۲۸

 

۴-۲-۲ وضعیت مؤلفه های متغیر سبک رهبری دانشی ۱۲۹

 

۴-۲-۲-۱ وضعیت مؤلفه گرایش یادگیری ۱۲۹

 

۴-۲-۲-۲وضعیت مؤلفه جو حمایتی یادگیری ۱۳۰

 

۴-۲-۲-۳ وضعیت مؤلفه حمایت از فرایند یادگیری فردی و گروهی ۱۳۱

 

۴-۲-۳ نمره متغیر سبک رهبری دانشی و مؤلفه های آن ۱۳۲

 

۴-۲-۴ بررسی توزیع متغیر سبک رهبری دانشی و مؤلفه‌ های آن ۱۳۴

 

۴-۲-۵ وضعیت متغیر به کارگیری سیستم اطلاعات منابع انسانی ۱۳۵

۴-۲-۶ وضعیت مؤلفه های متغیر به کارگیری سیستم اطلاعات منابع انسانی ۱۳۶

 

۴-۲-۶-۱ وضعیت مؤلفه‌ تحلیل سازمانی ۱۳۶

 

۴-۲-۶-۲ وضعیت مؤلفه‌ بانک داده ۱۳۷

 

۴-۲-۶-۳ وضعیت مؤلفه‌ مدیریت اطلاعات ۱۳۸

 

۴-۲-۶-۴ وضعیت مؤلفه‌ دیدگاه سیستمی ۱۳۹

 

-۲-۷ نمره به کارگیری سیستم اطلاعات منابع انسانی و مؤلفه‌ های آن ۱۴۰

 

۴-۲-۸ بررسی توزیع متغیر به کارگیری سیستم اطلاعات منابع انسانی و مؤلفه‌ های آن ۱۴۳

 

۴-۳ بررسی فرضیه های تحقیق ۱۴۴

 

۴-۴ فرضیه های اصلی تحقیق ۱۴۵

 

۴-۴-۱ بین­ سبک رهبری دانشی با میزان به کارگیری سیستم­ اطلاعات منابع انسانی در دستگاه­های اجرائی شهر کرمان رابطه وجود دارد. ۱۴۵

 

۴-۴-۲ فرضیه های فرعی تحقیق ۱۴۶

 

۴ -۴-۲-۱ بین گرایش یادگیری با میزان به کارگیری سیستم اطلاعات منابع انسانی در دستگاه های اجرائی شهر کرمان رابطه وجود دارد ۱۴۶

 

۴ -۴-۲-۲ بین جو حمایتی یادگیری با میزان به کارگیری سیستم های اطلاعات منابع انسانی در دستگاه های اجرائی شهر کرمان رابطه وجود دارد ۱۴۸

 

۴-۴-۲-۳ بین حمایت از فرایند یادگیری فردی و گروهی با میزان به کارگیری سیستم های اطلاعات منابع انسانی در دستگاه های اجرائی شهر کرمان رابطه وجود دارد ۱۴۹

 

۴-۵ بررسی رابطه بین سبک رهبری دانشی با میزان به کارگیری سیستم های اطلاعات منابع انسانی و مشخصات فردی در دستگاه های اجرائی شهر کرمان ۱۵۱

 

۴-۵-۱ بین سبک رهبری دانشی با میزان به کارگیری سیستم اطلاعات منابع انسانی با حضور متغیر های تعدیل کننده ( سن،جنس،وضعیت،تاهل،میزان تحصیلات و سابقه کار) همبستگی وجود دارد ۱۵۱

 

-۶ آیا مؤلفه­ های سبک رهبری دانشی (گرایش یادگیری و حمایت از فرآیندهای یادگیری فردی و گروهی) می ­توانند میزان به کارگیری سیستم­ اطلاعات منابع انسانی در دستگاه­های اجرائی شهر کرمان را پیش ­بینی کنند. ۱۵۲

 

فصل پنجم (نتیجه گیری و بحث و پیشنهاد ها )

 

مقدمه ۱۵۵

 

۵-۱ توصیف متغیرهای دموگرافیک (سن ،جنس و …..) ۱۵۵

 

۵-۱-۱ نتایج حاصل از تحلیل های آمار توصیفی ۱۵۵

 

۵-۱-۲ توصیف متغیر سبک رهبری دانشی ۱۵۶

 

۵-۱-۲-۱ توصیف مؤلفه‌ گرایش یادگیری ۱۵۶

 

۵-۱-۲-۲ توصیف مؤلفه‌ جو حمایتی یادگیری ۱۵۶

 

۵-۱-۲-۳ توصیف مؤلفه‌ حمایت از فرایند یادگیری فردی و گروهی ۱۵۶

 

۵-۱-۳ توصیف متغیر سیستم اطلاعات منابع انسانی ۱۵۶

 

۵-۱-۳-۱ توصیف مؤلفه‌ تحلیل سازمانی ۱۵۷

 

۵-۱-۳-۲ توصیف مؤلفه‌ بانک داده ۱۵۷

 

۵-۱-۳-۳ توصیف مؤلفه‌ مدیریت اطلاعات ۱۵۷

 

۵-۱-۳-۴ توصیف مؤلفه‌ دیدگاه سیستمی ۱۵۷

 

۵-۲ آمار استنباطی ۱۵۷

 

۵ -۲-۱ فرضیه‌های تحقیق ۱۵۸

 

۵-۲-۱-۱ بین سبک رهبری دانشی با میزان به کارگیری سیستم اطلاعات منابع انسانی در دستگاه های اجرائی شهر کرمان رابطه وجود دارد ۱۵۸

 

۵-۲-۱-۲ بین گرایش یادگیری با میزان به کارگیری سیستم اطلاعات منابع انسانی در دستگاه های اجرائی شهر کرمان رابطه وجود دارد ۱۵۸

 

۵-۲-۱-۳ بین جو حمایتی یادگیری با میزان به کارگیری سیستم اطلاعات منابع انسانی در دستگاه های اجرائی شهر کرمان رابطه وجود دارد ۱۵۸

 

۵-۲-۱-۴ بین حمایت از فرایند های یادگیری فردی و گروهی با میزان به کارگیری سیستم اطلاعات منابع انسانی در دستگاه های اجرائی شهر کرمان رابطه وجود دارد ۱۵۹

 

۵-۳ بحث و نتیجه گیری ۱۵۹

 

۵-۳-۱ بین سبک رهبری دانشی با میزان به کارگیری سیستم اطلاعات منابع انسانی در دستگاه های اجرائی شهر کرمان رابطه وجود دارد ۱۶۰

 

۵-۳-۲ بین گرایش یادگیری با میزان به کارگیری سیستم اطلاعات منابع انسانی در دستگاه های اجرائی شهر کرمان رابطه وجود دارد ۱۶۰

 

۵-۳-۳ بین حمایت از فرایند های فردی و گروهی با میزان به کارگیری سیستم اطلاعات منابع انسانی در دستگاه های اجرائی شهر کرمان رابطه وجود دارد ۱۶۰

 

۵-۴ محدودیت های تحقیق ۱۶۱

 

۵-۵ پیشنهادات ۱۶۱

 

۵-۵-۱ پیشنهادات به تحقیقات آتی ۱۶۲

 

خلاصه فصل ۱۶۳

 

پیوست ها

 

پیوست الف: فهرست دستگاه های اجرائی شهرستان کرمان ۱۶۶

 

پیوست ب: پرسشنامه سنجش سبک رهبری دانشی و سیستم اطلاعات منابع انسانی ۱۶۹

 

پیوست ج : محاسبه روایی پرسشنامه سبک رهبری دانشی ۱۷۳

 

پیوست د: سنجش پایایی متغیرهای پژوهش ۱۷۹

 

منابع و ماخذ

 

منابع فارسی ۱۸۵

 

منابع انگلیسی ۱۹۳

 

چکیده لاتین ۱۹۷

 

فهرست جدول ها

 

جدول ۲-۱ تفاوت رهبری و مدیریت ۲۲

 

جدول ۲- ۲ تفاوت رهبر با مدیر ۲۲

 

جدول ۲- ۳ نمونه ای از جدول لیکرت درباره ویژگی های سازمان و عملکرد سیستم های مختلف مدیریت ۳۷

 

جدول۲-۴ رابطه شیوه رهبری و ترکیبات ساخت تکلیف و ظرفیت پیرو ۵۱

 

جدول ۲- ۵ مدل هنجاری رهبری ۵۲

 

جدول ۲- ۶ جانشین های رهبری ۵۶

 

جدول ۲- ۷ ویژگی عوده رهبران کاریزماتیک ۶۱

 

جدول ۳-۱ امتیازبندی سوالات سبک رهبری دانشی و مؤلفه‌ های آن ۱۱۸

 

جدول ۳-۲ امتیازبندی سوالات میزان به کارگیری سیستم های اطلاعات منابع انسانی و مؤلفه‌ های آن ۱۱۹

 

جدول ۴-۱ توزیع فراوانی وضعیت جنسیتآزمودنی ها ۱۲۳

 

جدول ۴-۲ توزیع فراوانی وضعیت تاهل آزمودنی ها ۱۲۴

 

جدول ۴-۳ توزیع فراوانی وضعیت میزان تحصیلات آزمودنی ها ۱۲۵

 

جدول ۴-۴ توزیع فراوانی وضعیت سابقه خدمت آزمودنی ها ۱۲۶

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:02:00 ب.ظ ]