سوالات تحقیق.
فرضیه های تحقیق.
سوابق مربوطه.
اهداف تحقیق.
جنبه ی نوآوری وجدید بودن تحقیق.
روش تحقیق .
فصل دوم:(تعاریف ،پیشینه ومبانی مرور زمان)
1.تعاریف.7
1-1-1.تعریف لغوی7
1-1-2.تعریف اصطلاحی7
1-1- 2-1.مرور زمان از نظر فقهی7
1-1-2-2.مرور زمان از نظر حقوقی.8
1-2 .تاریخچه ی مرور زمان .9
1-2-1 .ایران باستان9
1-2-2 .مرور زمان (قبل از انقلاب)12
1-2-2-1.مرور زمان در قوانین ماهوی.13
1-2-2 -2.مرور زمان در قوانین شکلی.15
1-2-3. مرور زمان( بعداز انقلاب).16
1-2-3-1. نظریات شورای نگهبان در باب مرور زمان کیفری.16
1- 2 – 3 -2. مفهوم مرور زمان عام وخاص.18
1-2-3-3 مرور زمان در قانون جدید19
1-3.مبانی مرور زمان.20
1-3-1 فلسفه وادله ی قائلین به مرور زمان20
1-3-2.مبانی نظری مرور زمان.20
1-3-2-1. نظریه ی تحول شخصیت انسان20
1-3-2-2.نظریه ی از بین رفتن دلایل جرم.21
1-3- 2-3.نظریه ی ترس از مجازات .21
1-3-2-4.نظریه ی چشم پوشی دادسرا.21
1-3-2-5. نظریه ی اصلاح ودرمان22
1-3-2-6.نظریه ی سقوط حق براثرمسامحه وغفلت تشکیلات قضایی.22
1-3-2-7.نظریه ی فراموش شدن جرم.22
1-3-2-8.نظریه ی ایجاد حق مکتسب برای مجرم23
1 -3-2-9.نظریه ی رعایت مصالح عمومی واجتماعی.23
1-3-3.دیدگاه های مکاتب حقوقی در رابطه با وضع مبانی مرور زمان 24
1-3-3-1.دلایل موافقان مرور زمان.24
1-3-3-2.دلایل مخالفان مرور زمان.24
فصل سوم:انواع وآثاروشرایط حصول مرور زمان کیفری
2-1. شرایط حصول مرور زمان کیفری.26
2-1-1 .مرور زمان در جرایم غیرقابل گذشت.26
2- 1-1-1.مرور زمان شکایت یا تعقیب جرم.26
2-1-1 -2.مرور زمان صدور حکم.28
2-1-1 -3.مرور زمان اجرای حکم.29
2-1-2.مرور زمان در جرایم تعزیری قابل گذشت30
2-1-2-1 .استثنائات مرور زمان در قانون جدید30
2-2.مدت مرور زمان کیفری.32
2-2-1. مبدا مرور زمان کیفری32
2- 2-1-1 .مبدا مرور زمان درجرایم مستمر32
2-2-1-2.مبدا مرور زمان در جرایم اعتیادی.33
2-2 -1-3 .مبدامرور زمان در جرایم مرکب.33
2-2-1-4.مبدا مرور زمان در جرایم آنی33
2-3. انقطاع مرور زمان کیفری.34
2-3- 1 .انواع انقطاع.34
2-3-1-1. انقطاع محدود.34
2-3 -1- 2. انقطاع نامحدود.35
2-3-2- . تعلیق مرور زمان کیفری.35
2-3-2-1 .وجه تشابه وافتراق تعلیق وانقطاع مرور زمان کیفری.35
2-3 -2- 2.علل تعلیق مرور زمان کیفری35
2-3-3.آثار مرور زمان کیفری.36
2-3-3 -1.آثار انقطاع مرور زمان کیفری 36
2-3-3-2 .آثار تعلیق مرور زمان کیفری.37
فصل چهارم : بررسی ادله ی مرور زمان در فقه اسلام وحقوق جزای ایران
3-1. مرور زمان و دلایل خاص فقهی.39
3- 1-1.منابع اهل سنت39
3-1-2.منابع امامیه39
3-1-2 -1 .بررسی دلالت احادیث مرور زمان41
3-1-2 -2.تعارض قواعد حقوقی با قاعده ی مرور زمان41
3-1-2-3. مویدات اصل مرور زمان 42
3-2.اصول وقواعد فقهی مرور زمان42
3– 2-1 .قاعده ی اعراض.42
3-2-1-2 . مبانی قاعده ی اعراض42
3-2-1-3- قلمرو قاعده ی اعراض44
3-2-3 .قاعده ی اسقاط وابراء44
3-2-4 .قاعده ی حیازت44
3 -2 -5 .حکم حکومتی45
3 -2-6 .ظاهر حال45
3-2-7. استحسان46
3-2–8. قاعده ی عقلی ضرورت حفظ نظام اجتماعی46
3-2-8-1 .موارد استنادی فقها به قاعده ی عقلی ضرورت حفظ نظام اجتماعی47
3-2- 8 -2.بررسی تعارض قاعده ی عقلی ضرورت حفظ نظام اجتماعی ومرور زمان.48
3 -2 -8 -3.استناد به قاعده ی لاضرر وسیره ی عقلانی.48
3-3.بررسی فقهی مبانی مرور زمان کیفری.49
3-3 -1 .انواع مجازات ها49
3-3-1-1 .جرایم حدی 50
3-3-1-2.مرور زمان در جرایم حدی در مذاهب اسلامی51
3-3-1-3 . ادله ی پذیرش مرور زمان در جرایم حدی52
3-3-1-4. پذیرش مرور زمان در حدود اثبات شده با شهادت نه با اقرار .52
3-3-2.قصاص ودیات.56
3-3-2-1 .نمونه هایی از مواعد ومهلت های کیفری در فقه57
3 -3 -3.تعزیرات58
3-3 -3-1.ادله ی مرور زمان در تعزیرات.58
نتیجه 64
پیشنهادات.65
منابع ومآخذ.66
چکیده ی انگلیسی.73
چکیده :
نوشتارحاضرهمانند هر پژوهش حقوقی دیگر، ترکیبی از شیوه های عقلایی، تجربی، زبان شناختی است؛ به دلیل پیوندی که حقوق ما با فقه اسلامی دارد ونیز به سبب ماهیت فقهی- حقوقی نوشتاراین پایان نامه ، با شیوه ی خاص ورایج فقهی– حقوقی نگارش یافته است. حل وفصل دعاوی و رفع اختلافات در بین افراد جامعه تدوین قواعد و مقرراتی راایجاب می نمایدکه هر اجتماع مترقی ناگزیراز قبول وپذیرش آن است و از این رو توجه به مسئله ی مرور زمان را حائز اهمیت می نماید.مرور زمان، همانندیک دلیل اثباتی و قاطع دعوا است که از یک سو، وضعیت متصرف را تثبیت می کند و از سوی دیگر، امکان طرح هرگونه ادعایی را از مدعی می گیرد. بنابراین، فصول این پایان نامه به شرح زیرخواهد بود:
فصل اول کلیات ومقدمات است که شامل تعاریف، تاریخچه ی مرور زمان درفقه اسلام و حقوق جزای ایران که سه مرحله ی ،ایران باستان، قبل وبعد انقلاب اسلامی وهم چنین فلسفه وادله ی قائلین به وجودمرور زمان ونظریات مخالفان وموافقان مرورزمان مورد بررسی قرارگرفته است.
فصل دوم به بررسی ابعادمختلف مرور زمان،از قبیل انواع وشرایط حصول مرور زمان، مبداوموضوع آن، توقف ،تعلیق ،انقطاع ،علل تعلیق مرور زمان کیفری،آثارمرور زمان کیفری،استثنائات مرور زمان درقانون جدیدپرداخته شده است.
فصل سوم به بررسی ادله ی خاص،اصول وقواعد فقهی وحقوقی مرور زمان درمنابع اهل سنت وامامیه ، هم چنین مبانی مرور زمان درفقه اسلام وحقوق جزای ایران رابابررسی انواع مجازات هاموردتجزیه وتحلیل قرار داده ودر پایان به یک جمع بندی کلی پرداخته شده است.
واژگان کلیدی: مجازات تعزیری،انقطاع کیفری ،اماره ی اعراض،صدورحکم،اسقاط حق.
مقدمه:
مرور زمان ازمسائل عقلی است که وجودآن درهرسیستم حقوقی، موجب ایجاددقت ونظم درامررسیدگی می شود. ارتباط مستقیم پدیده ی مرور زمان با نظم عمومی ایجاب می کندکه این تاسیس حقوقی زمانی مطرح گرددکه هیات حاکمه ی وقت از اجرای آن حمایت نماید. قاعده ی مرور زمان در شکل کنونی آن، معلول رشد فزاینده ی جمعیت وانبوه دعاوی درمراجع قضایی وماهیت متنوع وپیچیده ی مسائل حقوقی ودر نتیجه روند رسیدگی به آنها است که خود متاثر از روابط اجتماعی و فناوری جدید است که نظم جدیدی را درساختار نظام قضایی طلب می کند. اصل مرور زمان درفقه وحقوق به وضوح به فلسفه ای اشاره می کند، که تحول روابط اجتماعی درگذر زمان برآن بنانهاده شده است. به عبارت دیگر،فقه اگربخواهد درگذرپرشتاب روابط جدیداز جمله تراکم دعاوی درست ومتقن گذرکند، نمی تواندراهی بی اعتنا به وضعیت روابط اجتماعی برگزیند واز پاسخگویی دقیق به موضوع مهمی هم چون «مرور زمان »سرباز زند.مرورزمان نهادحمایتی است، برای حفظ حقوق متهمین ویامجرمینی که به هردلیل ممکن، تعقیب یارسیدگی وصدورحکم درموردآنهاویااجرای حکم قطعی صادره ازدادگاه ممنوع گشته وباشمول مرورزمان وصف مجرمانه ی مجازات منتفی می شود.در پیش بینی این نهاد،قانونگذارهدف خاصی رادنبال می کندکه می توانددربازپروری مجرمین موثرباشدومخصوصا تعقیب یارسیدگی واجرای مجازات پس ازسالهامرهمی برتالم جامعه وبزه دیده نمی باشدولذادردی ازجامعه دوانمی کند.
بیان مسأله :
مرور زمان اصولامسئله حقوقی است که درمرحله ی رسیدگی به دعوا وصدورحکم مطرح می شود، از این جهت مسئله ی مرور زمان ماهیتا یکی از مباحث مهم آیین دادرسی کیفری است. مرور زمان در اصطلاح فقها ،عبارت است از« منع استماع دعوا بعد از این که در مدت معلومی ترک شده باشد.» مرور زمان در لغت به معنای «سپری شدن و گذشت زمان »است. تعریف اصطلاحی مرور زمان از نظر( دکترآشوری )«:مرور زمان عبارت است ازگذشتن مدتی که پس از آن دیدگاه قانونی اعلام شکایت یا تعقیب و تحقیق و رسیدگی به دعوای عمومی و سرانجام اجرای مجازات امکان پذیر نیست.»
در رابطه با مرور زمان اصول و قواعد فقهی مربوطه که موجود است از جمله: قاعده ی اعراض، قاعده ی اسقاط، قاعده ی ابراء، قاعده ی حیازت، قاعده ی حکم حکومتی، قاعده ی ظاهرحال، قاعده ی استحسان، قاعده ی عقلی ضرورت حفظ نظام اجتماعی. حل وفصل دعاوی ورفع اختلافات دربین افراد جامعه تدوین قواعد ومقرراتی را ایجاب می نمایدکه هراجتماع مترقی ناگزیراز قبول وپذیرش آن است واز این رو، این امرتوجه به مسئله ی مرور زمان را حائز اهمیت می نماید.
سوالات تحقیق:
سوال اصلی:
ا.آیا مرور زمان در قانون جدید شامل مجازات های بازدارنده وتعزیری می شود؟
2.آیا مرور زمان با قواعد فقهی وحقوقی سازگار است ؟
سوال فرعی:
1.آیا مرور زمان در همه ی جرائم اعم از حدی وتعزیری قابل تحقق است ؟
2.آیا پذیرش مرور زمان منجربه اختلال در نظم جامعه می گردد؟
فرضیهها :
پاسخ سوال اصلی:
1.قانونگذاردرقانون جدید، مقررات مرور زمان را باحذف مجازاتهای بازدارنده فقط شامل مجازات های تعزیری نموده است.
2.مرور زمان با قواعد فقهی و حقوقی سازگار است.
پاسخ سوال فرعی:
1.در فقه عامه مجازات تعزیری و حکومتی (بازدارنده) بطور اجماعی مشمول مرور زمان می گردد. در جرائم مستوجب حدود الهی با توجه به ادله ی لفظی (آیات- روایات) مرور زمان قابل توجیه نیست.
2.پذیرش مرور زمان منجربه اختلال درنظم جامعه نمی گردد، باتوجه به اینکه جهان امروزی« دنیای پذیرش مرور زمان است،بدون تعیین مهلت قبول تقاضانامه ها، تعقیب ها،پذیرش هانظم جامعه مختل می شود.
سوابق مربوطه :
در مورد تاریخچه ی مرور زمان و ورودآن درحقوق ممالک مختلف ضوابط مشخصی در دست نیست ولی آنچه محرز است ، اصل مزبور در حقوق قدیم روم وجود داشته وازآنجا به حقوق سایرکشورها وارد شده است. مرور زمان هم درآن دوره به کلمه ی( اوزو کاپیون) به معنای «تصرفات مادی» اطلاق می شد. ازگذشته پدیده ی مرور زمان، مورد توجه حاکمان مشرق زمین بوده است. به وجهی که درفرامین پادشاهان وفرمانروایان نمودهای روشنی از پدیده ی مرور زمان به عنوان سببی جهت متوقف کردن دعاوی مشمول گذشت زمان به چشم می خوردکه ذیلا به آن اشاره می شود: از آن جمله (یرلیغ (فرمان) سلطان محمود غازان )در باب مرور زمان که مسقط دعوی شمرده شده است. بعداز نفوذ اسلام درایران ، امور اجتماعی به طور کلی تحت الشعاع مذهب قرارگرفت خاصه امورحقوقی و جزایی براساس اعتقادات مذهبی پایه گذاری واستوار شد به همین جهت می بایست درفقه اسلام هم به مرور زمان اشاره شود . مرور زمان در حقوق کیفری (جرایم ومجازات ها)تا قبل از پیروزی انقلاب در قوانین ماهوی شکلی جزایی وجود داشت ومورد پذیرش وعمل قرار می گرفت. اما پس از تشکیل نهادهای حکومتی در جمهوری اسلامی ایران وتصویب قانون مجازات اسلامی هیچ گونه اشاره ای به مرور زمان درجرایم ومجازات ها نشده است. بعداز پیروزی انقلاب اسلامی ایران یکی از مسائل کیفری که به شدت در موضع تغییر وحذف قرار گرفت، مساله مرور زمان بود.این نهادکیفری توسط شورای نگهبان خلاف شرع تشخیص داده شدوبه طور کلی حذف گردید . در مهرماه 1378 قانون آیین دادرسی کیفری دادگاههای عمومی وانقلاب وهم چنین دادگاه های تجدید نظراستان مورد تصویب قرار گرفت وبا وجود تصویب اصلاحاتی در احیاء دادسراهای عمومی وانقلاب در حال حاضر روند تعقیب وتحقیق و رسیدگی براساس قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی انقلاب در امور کیفری ( مصوب 1378) می باشد. از نکات جالب