1-7 تعاریف مفهومی متغیرها 11
1-7-1 نشانگان اعتیاد به اینترنت. 11
1-7-2 کنترل هیجانی 11
1-7-3 ابرازگری هیجانی 11
1-7-4 سیستمهای مغزی رفتاری 11
1-8 تعریف عملیاتی متغیر ها 13
فصل دوم
مروری بر مطالعات انجامشده
2-1 مبانی کلی اعتیاد به اینترنت (تعریف، شیوع، عوامل موثر ) 15
2-2 دیدگاههای نظری 22
2-3 هیجان. 26
2-3-1 دیدگاههای نظری هیجان. 26
2-3-2 ابرازگری هیجانی 28
2-3-3 کنترل هیجانی 29
2-4 سیستم مغزی رفتاری 31
2-4-1 تعریف سیستمهای مغزی /رفتاری 32
ب )پیشینه پژوهشی 34
پژوهشهای داخل کشور. 34
پژوهشهای خارج از کشور. 38
2-5 جمع بندی 43
فصل سوم
روش تحقیق
3-1 روش پژوهش 45
3-2 جامعه آماری پژوهش 45
3-3 نمونه پژوهش و روش نمونه گیری 45
3-4 توصیف ابزارهای پژوهش 46
3-4-1 پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (IAT) 46
3-4-2 مقیاس BIS/BAS کارور و وایت. 46
3-4-3 پرسشنامه ابرازگری هیجانی (EEQ) 47
3-4-4 پرسشنامه کنترل هیجانی (ECQ) 48
3-5 روش اجرای پژوهش 49
3-6 روش آماری تحلیل دادهها 49
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل داده ها
4-1 نتایج توصیفی 51
4-1-1 ویژگیهای جمعیتشناختی 51
-فراوانی پاسخ دهندگان براساس تعداد خواهر برادر. 51
– فراوانی پاسخ دهندگان بر اساس فرزند چند خانواده. 52
– فراوانی و درصد رشته تحصیلی پاسخ دهندگان. 53
– فراوانی و درصد سابقه مصرف دارو پاسخ دهندگان. 54
– سابقه بیماری جسمی روانی 554
4-2 نتایج استنباطی 56
4-2-1 بررسی سوال اول. 56
4-2-2 بررسی سوال دوم. 57
4-2-3 بررسی سوال سوم. 58
4-2-4 بررسی سوال چهارم. 59
5-2-4 بررسی سوال پنجم.60
6-2-4 بررسی سوال ششم .62
فصل پنجم
بحث و نتیجهگیری
5-1 نتیجه گیری کلی 75
5-2 محدودیتهای پژوهش 76
5-3 پیشنهادهای پژوهشی 76
5-4 پیشنهادات کاربردی 76
منابع و مأخذ
منابع فارسی 78
منابع انگلیسی.84
ضمائم
پیوست الف : مقیاس سیستم های بازداری و فعالسازی رفتاری 92
پیوست ب : پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ 93
پیوست ج : پرسشنامه ابرازگری هیجانی 93
پیوست د : پرسشنامه کنترل هیجانی 94
مقدمه
دسترسی به اینترنت پدیده رو به گسترشی است و هر روز تعداد بیشتری از افراد در زمره استفاده کنندگان از اینترنت قرار میگیرند (زربخش بحری و همکاران، 1392). امروزه یکی از معضلات مهم زندگی در کنار فن آوری، اعتیاد به استفاده از فنآوریها یا وابستگی به آنها است که در همین ارتباط میزان گرایش جوانان به استفاده از اینترنت 5/78 درصد گزارش شده است (جلالی و همکاران، 1386). افزایش تعداد کاربران اینترنت در پژوهش چاین، و چنگ[1](2006) نیز تاکید شده است. این دیدگاه که اصطلاح اعتیاد فقط اعتیاد به مواد نیست و میتواند به شکل اعتیاد رفتاری هم وجود داشته باشد اولین بار توسط پل[2] در 1975 ارائه شد. طبق نظر پل آنچه که باعث میشود افراد نسبت به یک رفتار معتاد شوند، تجربه خوشایند نسبت به انجام آن رفتار است همانگونه که نسبت به مصرف مواد رخ میدهد. در اعتیاد اینترنتی فرد، نه به ماده بلکه به آنچه در رایانه انجام میدهد یا به احساسی که در هنگام انجام آن به او دست میدهد وابسته میشود (گود من[3]، 1990).
گلدبرگ[4] اولین بار در 1995، نشانگان اعتیاد به اینترنت[5] را مطرح کرد. نشانگان اعتیاد به اینترنت یا وابستگی رفتاری به اینترنت صرف نظر از این که آن را یک بیماری یا آسیب روانی یا معضل اجتماعی بدانیم پدیدهای است، مزمن، فراگیر و عودکننده که با صدمات جدی جسمانی، مالی، خانوادگی، اجتماعی و روانی همراه است. برخی از این صدمات را میتوان شامل هزینه روزافزون برای اینترنت و موضوعات مربوط به آن، احساس هیجانی ناخوشایند (مانند اضطراب، افسردگی و مانند آن) در زمانی که فرد در تماس با اینترنت نیست، قابلیت تحمل و عادت کردن به اثرات در اینترنت بودن، و انکار رفتارهای مشکل زا دانست (گونزالز[6]، 2008). دیویس[7](2001) دو نوع استفاده از اینترنت را معرفی کرده است. استفاده آسیبزای خاص[8] و استفاده آسیبزای تعمیمیافته[9]، استفاده آسیبزای خاص عبارت است از وابستگی به یک عملکرد خاص اینترنت مثل سرویسهای حراج آنلاین. این نوع وابستگی در نبود اینترنت هم وجود دارد. این نوع وابستگی را میتوان یکی از اشکال یک اختلال رفتاری وسیعتر دانست. استفاده آسیبزای تعمیمیافته استفاده افراطی عمومی و چند بعدی از اینترنت مانند بازی کردن، چت کردن، چک کردن ایمیل چندین بار در روز و حتی اتلاف وقت به صورت آنلاین و بدون هدف خاص را شامل میشود. وابستگی از نوع تعمیمیافته در نبود اینترنت وجود ندارد.
به نظر دیویس، علتهای دخیل در استفاده آسیب زا از اینترنت را میتوان در یک چهارچوب آمادگی- تنیدگی[10] توضیح داد. رفتار غیرعادی در نتیجه یک آمادگی (یک آسیب روانی موجود) و یک تنیدگی (یک اتفاق در زندگی) بروز میکند. در خصوص آمادگی عوامل متعدد مطرح شده است. دیویس (2001) اگرچه بر تحریفهای شناختی درباره خود و دنیا مانند «من فقط در اینترنت خوب هستم»، «وقتی آنلاین هستم برای خود کسی هستم» و یا «وقتی آنلاین نیستم کسی مرا دوست ندارد»، «اینترنت تنها دوست من است» در وابستگی شخص به اینترنت تاکید کرده، استفاده اسیب زا از اینترنت را به عنوان نوعی راهبرد سازشنایافته خودنظمدهی هیجان تلقی میکند که چه بسا افراد برای مقابله با هیجان منفی خود به کار میبرند. این عقیده گروس و لونسون (1997) که بیش از نیمی از اختلالهای مربوط به محور I و همه اختلالهای شخصیتی محور II در DSM شامل برخی بدنظمیهای هیجانی هستند همچنان مطرح است. نظم هیجانی بر این موضوع که افراد چه هیجانی را در چه زمانی داشته باشند و چگونه آن هیجانها را تجربه یا ابراز کنند تأثیر میگذارد (ریچارد و گروس[11]، 2000). یک شکل از نظم هیجانی، بازداری هیجان یا مخفی کردن هیجانی است که شخص احساس میکند. بازداری یا کنترل هیجانی[12] به افزایش برانگیختگی فیزیولوژیکی منجر میشود که البته این برانگیختگی فیزیولوژیکی میتواند در آسیبهای مختلف از جمله بیماریهای روان تنی نقش داشته باشد(باتلر[13]، 2001).
بعضی افراد هیجانهایشان را آزادانه و ظاهراً بدون نگرانی از پیامدهای آن ابراز میکنند ولی برخی دیگر در ابراز حالتهای هیجانی خود محافظه کار هستند (امونز و کلبی ، 1995). هلمرز و منت (1999) دریافتند که دشواری در شناسایی و توصیف هیجانها با ابرازگری هیجانی[14] همبستگی معکوس داردتبیین گری[15](1989؛ به نقل از آزادفلاح، 2000). از شخصیت، مبنای هیجانی روشنی دارد. گری عنوان میکند که گرایش به انواع خاصی از هیجانات به دلیل تفاوت درسیستم های مغزی/ رفتاری[16] است.
این نظریه بیان میدارد که ساختارهای مختلف مغز، سیستم های انگیزش اساسی را که در تعامل با تقویت رفتاری هستند، راه اندازی میکنند. سیستم فعال ساز رفتاری[17] مسیردوپامینرژیک و مدارهای کورتیک و-استریتو- پالیدو- تالامیک را دربر دارد. جایگاه این سیستم، لب پیشانی، بادامه و عقده های پایه میباشد و توسط محرک های خوشایند مرتبط با پاداش یا حذف تنبیه فعال میشود. به نظرمی رسد این سیستم برای تجاربی نظیر امید، وجد و شادی پاسخگو باشد. سیستم بازداری[18] در قسمت جداری- هیپوکامپی ساقه مغز، مدارپاپز و لب حدقه ای- پیشانی قراردارد (هیویج[19] و همکاران، 2006). نتایج برخی پژوهشها مانند فرانکن و موریس[20](2006) نشان میدهد بیش فعالی سیستم فعال ساز رفتاری موجب میشود که فرد بدون توجه به پیامدهای عمل، به دنبال دستیابی به محرکهای پاداش دهنده باشد و پژوهشها حاکی ازآن است که بیش فعالی سیستم فعال ساز رفتاری در بروز و تداوم رفتارهای وابستگی و از جمله سوء مصرف مواد نقش مهمی دارد.
پژوهش حاضر نیز هم راستا با سایر پژوهشهایی که به شناخت عوامل اثرگذار بر پدیده رو به گسترش اعتیاد به اینترنت پرداخته اند، شکل گرفته است.
1-2 بیان مسئله
هرگاه یک عادت مبدل به یک اجبار شود می تواند اعتیاد به حساب آید. اعتیادهای رفتاری را نباید به صرف نبود « ماده مورد استفاده » نادیده گرفت. درDSM ملاکهای تشخیصی نشانگان اعتیاد به اینترنت با ملاکهای تشخیصی برای اختلال کنترل تکانه، قماربازی بیمارگون و نیز وابستگی به مواد همپوشی دارد (مورالی و گورگس[21]، 2007).
براساس DSM-5: ملاکهای پیشنهاد شده در اختلال بازی اینترنتی (که عموما با عنوان اختلال مصرف اینترنت، اعتیاد به اینترنت یا اعتیاد به بازی نیز به ان اشاره شده)به صورت زیر میباشد: استفاده مداوم و مکرر از اینترنت برای بازی کردن، اغلب با بازیکنان دیگر، که به اختلال یا ناراحتی قابل ملاحظه بالینی منجر میشود. به صورتیکه با پنج (یا تعداد بیشتری )از موارد زیر در مدت 12 ماه نمایان میشود:
دلمشغولی به بازیهای اینترنتی (فرد در مورد فعالیت بازی قبلی فکر میکند یا بازی کردن بعدی را انتظار میکشد، بازی اینترنتی فعالیت غالب در زندگی روزانه میشود).
توجه : این اختلال با قمار بازی اینترنتی تفاوت دارد که تحت اختلال قمار بازی منظور شده است.
نشانههای ترک هنگامی که بازی اینترنتی حذف شده است. (این نشانهها معمولا، به صورت تحریک پذیری، اضطراب، یا غمگینی توصیف شده اند، اما علایم جسمانی ترک دارویی وجود ندارد.
تحمل- نیاز به صرف کردن وقت بیشتر برای بازیهای اینترنتی.
تلاشهای ناموفق برای کنترل کردن مشارکت در بازیهای اینترنتی.
از دست دادن علاقه به مشغولیتها و سرگرمیهای قبلی، به استثنای بازیهای اینترنتی و در نتیجه آن.
استفاده بیش از اندازه مداوم بازیهای اینترنتی با وجود آگاهی از مشکلات روانی –اجتماعی.
اعضای خانواده، درمانگران، و دیگران را در مورد مقدار بازی اینترنتی فریب داده است.
استفاده از بازیهای اینترنتی برای گریختن از خلق منفی یا تسکین دادن آن (مثل احساسات درماندگی، گناه، اضطراب)
رابطه، شغل، یا فرصت تحصیلی یا شغلی مهمی را به علت شرکت در بازیهای اینترنتی به خطر انداخته یا از دست داده است (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013 ) البته قابل توجه میباشد که در این بخش ذکرشده است که فقط بازیهای اینترنتی غیر قمار بازی در این اختلال منظور شده اند. استفاده از اینترنت برای فعالیتهای ضروری در کار و کاسبی یا شغل منظور نشده است، این اختلال استفاده تفریحی یا اجتماعی دیگر از اینترنت را نیز شامل نمیشود. همچنین، سایتهای اینترنتی جنسی نیز منظور شده اند. این اختلال بسته به میزان اختلال در فعالیتهای عادی، میتواند خفیف، متوسط و یاشدید باشد. افراد مبتلا به این اختلال نه چندان شدید ممکن است نشانههای کمتر در زندگی خود داشته باشند. آنهایی که به اختلال اینترنتی شدید مبتلا هستند ساعات بیشتری را صرف کامپیوتر میکنند و روابط یا فرصتهای شغلی یا تحصیلی شدید تری را از دست میدهند.
بر این اساس و با ملاک قرار دادن DSM، یانگ[22](1998) بیان کرد که هر فردی که به حداقل پنج نشانه از فهرست زیر جواب مثبت دهد معتاد به اینترنت شناخته میشود.
اشتغال ذهنی در مورد اینترنت (فکر کردن درباره اتصال قبلی به اینترنت و انتظار کشیدن برای تماس مجدد بعدی)
احساس به گذراندن زمان بیشتر در اینترنت برای به دست آوردن میزان رضایت بیشتر از آن
عدم موفقیت در کنترل، توقف یا کم کردن استفاده از اینترنت
به هنگام قطع و یا کم کردن استفاده از اینترنت احساس ناآرامی، افسردگی یا بدخلقی کردن
فرد بیشتر از زمانی که قصد دارد، از اینترنت استفاده میکند
فرد به خاطر استفاده از اینترنت، فرصتهای شغلی و روابط اجتماعی مهم خود را از دست میدهد
دروغگویی به اعضای خانواده، روان درمانگر یا افراد دیگر در مورد مدت زمان استفاده از اینترنت
استفاده از اینترنت به عنوان راهی برای فرار از مشکلات یا مسائلی مثل افسردگی و ناامیدی.
این ملاکها به شکل گستردهای مورد توافق وپذیرش پژوهشگران این حوزه قرار گرفت (جورج، مورالی، 2007). یافته های بدست آمده از پژوهشها حاکی است که افراد وابسته به اینترنت اغلب دارای مشکلات وتعارضات هیجانی، ناتوانی در کنترل هیجانات گوناگون (به ویژه هیجانات منفی)، تکانههای برونریزی شده، مشکل در ابراز وجود، احساس بیکفایتی، و ناگویی هیجانی میباشند
(جدیدی و بهادری 1387؛گیسیپ[23]، 2011)
کار گروهDSM-5 بیش از 240 مقاله را بررسی کرد و مقداری شباهت رفتاری بازی اینترنتی با اختلال قمار بازی و اختلالات مصرف مواد پیدا کرد، این نوشتهها تعدادی از شباهتهای اساسی با اعتیادات مواد، از جمله جنبههایی از تحمل، نشانههای ترک، تلاشهای نا موفق مکرر برای کاهش دادن یا ترک کردن، و اختلال در عملکردی عادی را شرح میدهند.
به علاوه میزان شیوع ظاهرا بالا، در کشورهای آسیایی و میزان کمتر در غرب، منظور کردن این اختلال را در بخش سوم DSM موجه ساخت. این اختلال اهمیت قابل ملاحظهای برای عموم دارد و پژوهش بیشتر ممکن است سرانجام به شواهدی منجر شود مبنی بر اینکه اختلال اینترنتی سزاوار اختلال مستقل است ( انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013)
هیجانها گروهی از سازههای روانی مبتنی بر پردازش اطلاعات و شامل فرایندها و تجسمهای نمادین و غیر نمادین هستند. تجسمهای نمادین شامل تصاویر و لغات و تجسمهای غیر نمادین شامل برانگیختگیهای جسمانی هستند که هنگام برانگیختگی هیجانی تجربه میشوند. تجسمهای نمادین و غیرنمادین همگی در خدمت ابرازگری هیجان میباشند. نظامهای نمادین مانند زبان این امکان را فراهم میآورند که انسان به احساسات هیجانی، فکر کند و حالات هیجانی خود را تنظیم نماید (باومن، 2001). زمانی که تجسم نمادین هیجانها محدود باشد و یا به عبارتی تعاملات فرد با دنیای پیرامون کاهش یابد، ممکن است افراد برای جبران به ارتباط با دنیای مجازی روی آورند. اینترنت دنیای مجازی است که کاربران میتوانند از طریق آن با دیگران ارتباط برقرار کنند و از آن به عنوان جانشین اجتماعی برای تعاملات چهره به چهره استفاده کنند (تمنایی فرد و همکاران، 1391).
کنترل هیجانی و دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی، خود دو سبک از سبک های ابراز هیجان هستند. به نظر میرسد هنجارهای هر فرهنگ ممکن است به طور متفاوتی سبکهای ابراز هیجان را تشویق یا توقیف کنند.
فام[24](2000) به گروهی از دانشجویان ژاپنی و آمریکایی در دو موقعیت فردی و گروهی فیلم ترسناکی را نشان داد. در شرایط فردی آزمودنیهای هر دو گروه هیجان منفی را نشان دادند اما هنگام حضور آزمایشگر دانشجویان ژاپنی برای مخفی کردن هیجان منفی خود لبخند میزدند در حالیکه دانشجویان آمریکایی به ابراز منفی عواطف خود ادامه دادند. در واقع کنترل هیجان یک هنجار ژاپنی است.
به عقیده گلمن[25](1995) جمعگرایی فرهنگهای آسیایی بر ابراز و عدم ابراز هیجان اثر میگذارد و سبکهای ابراز هیجان بیشتر متاثر از ارزشهای فرهنگی جامعهای است که فرد به آن تعلق دارد. برخلاف اینکه سبکهای ابراز هیجان بیشتر متأثر از عوامل فرهنگی است، در نظریه زیستی/ عصبی گری یک الگویی تبیینی برای شخصیت مبتنی بر سامانه های زیستی و مغزی ارائه میشود که افراد را نسبت به برخی اختلالهای روانی آسیب پذیر میسازد. بر پایه این نظریه، سه سامانه یا سیستم مغزی وجود دارد که رفتارها و هیجانها را کنترل می کنند. این سامانهها با وجود مستقل بودن، با یکدیگر تعامل دارند (بایجتبیرو همکاران، 2009).
BAS، رفتار را در حضور پاداش تنظیم می کند. فعالیت این سیستم رفتارهای رویآوری به سمت محرکها را افزایش میدهد. BIS، رفتار را در حضور تنبیه تنظیم می کند و فعالیت آن رفتارهای رویآوری به سوی محرک را کاهش میدهد. این سیستم رفتار اجتناب و احساس اضطراب را نیز افزایش میدهد. برای BIS کارکرد شناختی مقایسهگری نیز قایل شدهاند به این شکل که این سیستم اطلاعات رسیده از جهان خارجی را دریافت می کند، سپس این اطلاعات را با اطلاعات قدیمی اندوخته شده مقایسه کرده و از ترکیب دو دسته اطلاعات پاسخ مناسب را طرح می کند(میتوز و گلیلند[26]، 1999).
فعالیت یا حساسیت بالای سیستم فعال سازی رفتاری در فرد، موجب انجام اعمالی میشود که به احتمال بالا به جای منتهی شدن به پیامدهای منفی، به پاداش منجر میگردد. به نظر میرسد این سامانه به دلیل همین ویژگی نقش مهمی در گرایش به وابستگی به مواد دارد، به طوری که برخی از پژوهشگران مفهوم نشانگان نارسایی پاداش را عامل احتمالی مهمی درپدیدآیی مشکل وابستگی به مواد بیان کردهاند(بلوم[27] و همکاران، 2000).
با توجه به آنچه گفته شد پژوهش حاضر درصدد بررسی ارتباط سبکهای ابراز گری هیجان و کنترل هیجانی (که متأثر از فرهنگ است) وسیستمهای مغزی رفتاری (که اساس زیستی دارد) با نشانگان اعتیاد به اینترنت میباشد.
1-3 ضرورت و اهمیت تحقیق
بی شک، اینترنت پیشتاز انقلاب صنعتی جدید است و اکنون در اوج قله انقلاب صنعتی دیجیتالی قرار دارد. بسیاری از روان شناسان در این مسأله تردید دارند که آیا واقعاً واژه اعتیاد برای توصیف زمانی که مردم وقت زیادی را صرف استفاده از اینترنت میکنند، واژه مناسبی است. اعتیاد پدیدهای است که از زمانهای گذشته،