قلمرو پژوهش.7
بازه زمانی پژوهش8
فرضیات تحقیق.8
متغیرهای پژوهش8
تعاریف نظری 9
تعاریف عملیاتی10
فصل دوم:ادبیات و پیشینه تحقیق
مفهوم زمان11
تاریخچه مختصر زمان.14
علل اتلاف زمان15
مدیریت زمان17
اصول مدیریت زمان24
دیدگاه های مدیریت زمان25
مدیریت زمان و مهارتهای تحصیلی.27
فشارهای روانی.33
تعادل میان کار وزندگی خصوصی33
خلاقیت وزایندگی شخصی.33
خودتنظیمی.38
ویژگیهای خودتنظیمی40
مروری برمبانی نظری پژوهش خودتنظیمی تحصیلی.40
ویژگیهای یادگیرندگان خودتنظیم.41
منابع خودتنظیمی44
تعیین کننده های شخصی44
تعیین کننده های رفتاری.44
تعیین کننده های محیطی.45
دیدگاه ها و نظریه های خودتنظیمی.45.
دیدگاه های کنشگر درباره یادگیری خودتنظیمی46
دیدگاه های پدیدارشناسانه درباره یادگیری خودتنظیمی46
دیدگاه های پردازش اطلاعات درباره یادگیری خودتنظیمی.47
تقسیم بندی یادگیری خودتنظیمی مبتنی برنظریه ویگوتسکی.47
نظریه یادگیری شناختی اجتماعی درباره یادگیری خودتنظیمی48
الگوی یادگیری خودتنظیم پینتریچ49
راهبردهای شناختی یادگیری.50
راهبردهای مدیریت منابع51
الگوی باتلر ووین.51
الگوی کارور و شی یر52
الگوی کرنو.53
الگوی بوکارتس54
نظریه شناختی اجتماعی بندورا.55
تعریف انگیزش56
جایگاه انگیزش در روان شناسی57
موضوعات مهم روانشناسی انگیزش.57
فرایند انگیزش57
انواع انگیزش58
سلسله مراتب انگیزه ها59
سطوح انگیزش59
انگیزش درونی.59
انگیزش بیرونی.59
فرایندهای شناختی اجتماعی در نظریه بندورا.60
دیدگاه سیفرت درباره انگیزش61
دیدگاه دسی ورایان درباره انگیزش61
دیدگاه والرند درباره خرده مقیاسهای انگیزش درونی.63
اهمیت سنجش انگیزش64
تحقیقات انجام شده درداخل کشور.65
تحقیقات انجام شده در خارج از کشور.68
فصل سوم: روش تحقیق
روش تحقیق75
جامعه ی آماری.75
نمونه ی آماری.75
روش نمونه گیری 75
ابزار پژوهش.76
روایی و اعتبار آزمونها77
روش نمره گذاری.77
روش اجرا.78
فرایند آموزش.78
روش تجزیه و تحلیل داده ها.80
فصل چهارم:تجزیه و تحلیل و بیان نتایج حاصل از تحقیق
آزمون تحلیل کوواریانس80
آزمون فرضیه ها81
فصل پنجم:بحث و نتیجه گیری و تبیین و جمع بندی
نتایج حاصل از توصیف داده ها110
بحث و تفسیر نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل فرضیه ها110
نتیجه گیری.121 محدودیتها125
پیشنهادات.125
فهرست منابع
پیوستها
پیوست 1 : پرسشنامه یادگیری خود تنظیم پینتریچ
پیوست 2: بسته آموزشی
چکیده ی انگلیسی
ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻫﺪف اثر بخشی آموزش مدیریت زمان بر خود تنظیمی یادگیری دانش آموزان سال چهارم دبیرستان اجرا گردیده است .روش این پژوهش،شبه آزمایشی ازنوع پیش آزمون پس آزمون و آزمون پیگیری با گروه آزمایش و گواه است.جامعه آماری همه دانش آموزان پیش دانشگاهی شهرستان ساوجبلاغ در سال تحصیلی 94-93می باشد که بر اساس آمار 1254 نفر می باشند.حجم نمونه در این تحقیق دوگروه12 نفری است ، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. ابزارهای مورد استفاده شامل بسته آموزشی مدیریت زمان و پرسشنامه خود تنظیمی یادگیری ( پینتریچ ودی گروت، 1990). داده ﻫﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده ازآزمون تحلیل کواریانس با اندازه گیری مکرر در سطح P<0/05معنی داری مورد ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ قرار گرفت . نتایج نشان داد آموزش مهارت مدیریت زمان سبب افزایش باورهای انگیزشی ، راهبردهای شناختی وفراشناختی شد ودارای ماندگاری اثر است .
کلید واژه ها:
مدیریت زمان،خودتنظیمی یادگیری
مقدمه :
ویژگی تعیین کننده دوران حاضر و آینده وجود تحولات و تغییرات سریع، بدیع و شگرف در تمام زمینهها میباشد که این امـــر به سرعت باعث دگرگونیهای وسیع و فراگیر در جوامع و سازمانها میگردد. این تحولات در آینده دارای اهمیت و سرعت زیادی خواهد بود. در حقیقت «تغییر» یگانه واقعیت پایدار در زندگی آینده محسوب خواهدشد.بدین معنی که همه چیز دگرگون خواهد گردید و قانون تغییر بر بسیاری از پدیدههای جوامع حاکم و محیط خواهد شد. این تغییر در علوم نظری که علم مـــدیریت نیز شاخهای از آن است، شتاب و عمق بیشتری خواهد داشت. چرا که در این علوم ایده و اندیشه افراد تعیین کننده است بر خلاف علوم تجربی که از ثبات و قطعیت بیشتری برخوردار است. ( برایان تریسی،2014).
ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن و دﺳﺖ اﻧﺪرﻛﺎران ﻋﺼﺮ ﺣﺎﺿﺮ در زﻣﻴﻨﻪ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ، ﺑﺤﺚ ﺟﺪﻳﺪی را ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان « ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ اﺛﺮﺑﺨﺶ » ﻣﻄﺮح ﻣﻲ کنند.در این نــگرش جــدید یکی از شروط ﻻزم ﺑﺮای اﺛﺮﺑﺨﺸﻲ ﻣﺪﻳﺮان ،ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ زﻣﺎن است و ﺣﺘﻲ ﺑـﺮﺧﻲ ﻛﻠﻴﺪ ﺧﻮدراﻫﺒﺮی و اﺛﺮﺑﺨﺸﻲ را ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ زﻣﺎن ﻣﻲ داﻧﻨﺪ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﻋﻘﻴﺪه صاحب ﻧﻈﺮان، ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ زﻣﺎن ﺷﺎﻣﻞ ﻫﺪف ،اوﻟﻮﻳﺖ ﮔﺬاری، ﺗﻌﻴﻴﻦ الویت ها واﺳﺘﻔﺎده مناﺳﺐ از ﻣﻨﺎﺑﻊ اﺳﺖ ﻛﻪ اﻣﻜﺎن اﻧﺘﻘﺎل آن از ﻓﺮدی ﺑﻪ ﻓﺮد دﻳﮕﺮوجود ندارد.(سروش افجه،1992) .
تبحر در بکارگیری ﻣﻬﺎرت ﻓﺮدی ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ زﻣﺎن، ﻋﺎﻣﻞ ﻣﻬﻤﻲ ﺑﺮای ﻣــﻮﻓﻘﻴﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ و ﻏــﻴﺮﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲ ﺷﻮد. اﻳﻦ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﻛﻨﺘﺮل، اداره و ﻣـﺪﻳﺮﻳﺖ زﻣﺎن اﺷﺎره دارد .اﻓﺮادی ﻛﻪ دارای اﻳﻦ ﻣﻬﺎرت ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻣﻌﻤﻮﻻ در ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰی زﻣﺎن ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﻛـــﺮدن ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﺧﻮد ﺑﺎ ﺣـﺎلت خود، موفق عمل می کنند .(زالی،1996). ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﺷﺎﻣﻞ ﻛﺴﺐ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ها و ﻣﻬﺎرت هایی اﺳﺖ ﻛﻪ در ﻃﻮل دوره ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻛﺴﺐ ﻣﻲ ﮔﺮدد و درﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮی ﻫﺎ و ﻣﺴﺎﻳﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ راﻫﻨﻤﺎی اﻓﺮاد است .بدون شک یکی از ارزشمند تر ین و کمیاب ترین سرمایه های انسان وقت است. برخلاف پول؛ فرصت ها یا مقام ، زمان هیچ تبعیض و تفاوتی بین اشخاص قائل نمی شود. به نحوی که هر کس در شبانه روز 24 ساعت زمان دارد، نه کمتر و نه بیشتر. “این عـبارت یکی از عبارت هایی است که در اغلب متون مرتبط با زمان یا درباره زمان دیده می شود. این عبارت کاملا درست است و هـیچ شکی در آن نیست. از همه مهم تر این است که همه افراد کاملا درباره درستی آن اطمینان دارند. ولی چرا فقط تعداد کمی از افراد در طول عمر خود به خواسته های خود می رسند و اکثرا همچنان در جای خود درجا می زنند؟ (کلی[1]،2003)
راز این مسئله در چگونگی استفاده از این زمان محدود و یکسان و چگونگی پاسخگویی به محرک ها و فرصت هایی است که محیط برای افراد ایجاد می کند.این راز در مهارتی نهفته است که اکتسابی است و هر کس که اختیار کند می تــواند با کمی تلاش آن را به دست آورد. اما مهم تر از این مهارت خواستن است. خواستن برای شروع کردن و برداشتن اولین قدم. اولین قدم همیشه مهم ترین قدم بوده است. منظور از مدیریت زمان متوقف کردن زمان وتحت کنترل در آوردن آن نیست بلکه ،مدیریت زمان به این معنی است که افرادبــیاموزند تا بــتوانند از زمانی که هم اکنون در اختیاردارند به بهترین نحو ممکن استفاده نمایند و به اهــدافی که در زندگی دارند ، ازجمله مـوفقیت تحصیلی دست یابند .ارزش مدیریت زمان در کنترل زمان در هــر لحظه نیست. بلکه شیوه هایی است که با توسل بدانها می توان شرایط زندگی را بهبود بخشید. (لوتار[2]،2002).
یادگیری خود تنظیم ،با بهره گیری از کیفیتی خــاص می تواند معلم را در رسالتش یاری و او رابه سوی اهداف مورد نظرش سوق دهد.به ویژه به وی در زمینه ایجاد مدیریت مطلوب کلاسی کمک خواهد کرد.بنابراین ، هـرگاه معلم از یک طرز تفکر قوی ، مبتنی بر شناخت ها وآگاهی های لازم برخوردار باشد ، می تواند در ایجاد روابط انسانی مطلوب با دانش آموزان خود موفق باشد واهداف عالی مورد نظر خود را دنبال کند .آموختن مهارتهای خود تنظیمی زمینه ساز کسب موفقیت در تمام مراحل زندگی است ، به عبارت دیگر خود تنظیمی کلید اصلی موفقیت فرد در هر زمینه ای است.(پینتریچ ،دیگروت[3]،1990؛ زیمرمن[4]،2001 ؛شانک[5]، 2005).
هــدف تعلیم وتــربیت ، تــربیت یـادگیرنده های مادام العمر ،مستقل ، خوانگیخته وخود تنظیم است . معلمان بایستی به طور مداوم بــر اهمیت جهت گیری هدف ونقشی که این متغیر در استفاده فـرد از راهکارهای شناخت و فراشناخت در یادگیری خود تنظیم داردواقف بوده بر اهمیت جهت گیری هدف معطوف به یادگیری تاکید ورزند. در طـی سالهای اخــیر، روانشناسان از این واقعیت که خود تنظیمی فرد ونگرش وادراک وی از خودش ،رابــطه بسیا رنـــزدیکی با چگونگی یادگیری ورفتار او دارد، به خوبی آگاه شده اند(تلا[6]،2011).
این واقعیت باعث شده است که اسـتروم[7](1996)،بیان نماید که علت بسیاری از مشکلات دانش آموزان در مـــدرسه هوش پائین یا اختلال جسمی نیست ، بلکه به این دلیل است که آنها خود را قادر به انجام تـکالیف تحصیلی نمی دانند. این گفته اســتروم بــدین معنا است که این دانش آموزان از خود تنظیمی در امور تحصیلی خود برخوردار ند. یکی از مهم ترین عواملی که بر خـود تنظیمی ومـدیریت زمان فرد اثر گذار است ، سبک انگیزشی خاصی است که از آن استفاده می شود.
محققان انــگیزش فـرد را پیوستاری فرض می کنند که یک سو از بی انگیزگی شروع و از طرف دیگر به انگیزه درونی خــتم می شود. در میانه این پیوستار هم انگیزش بیرونی قرار دارد. انگیزش درونی (یعنی سائق پیگیری یک فعالیت که تنها به خاطرلذت وخشنودی درونی حاصل از آن پیگیری می شود)انگیزش بیرونی (یعنی سایق پیگیری یک فعالیت بدون اینکه احساس تعلق به آن وجود داشته باشدوتنها وسیله ای برای رسیدن به مقاصد دیگر است). بـی انگیزگی،(یعنی فقدان تمایل واشتیاق در پیگیری یک فـــعالیت است بــه خــاطر شکست دراثــبات ایــنکه بین رفتار وفعالیت ارتباط وجود دارد).(والرند[8] وهمکاران،1992؛دسی،والرند،پلتیر و رایان[9]،1991).
بیان مساله:
در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻴﺸﺘﺮ دانش آموزان ﺑﺪون داﺷﺘﻦ ﻫﺪف ﻣﺸﺨﺺ ﺑﻪ اداﻣﻪ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻣﻲ ﭘﺮدازﻧﺪ و اﻛﺜﺮ آﻧﻬﺎ ﺑﺪون عــلاقه خـاص بــه تحصیل مشغولند. آﻧﻬﺎ ﻧﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ای ﺑﺮای آﻳﻨﺪه در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ اﻧﺪ و ﻧﻪ از آﻳﻨﺪه ﺗﺼﻮری دارﻧﺪ ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ زندگی آنها جهت دار ﻧﻴﺴﺖ . در ﺣــﺎﻟﻲ ﻛﻪ وﺿﻌﻴﺖ ﻣﻄﻠﻮب آن اﺳﺖ ﻛﻪ دانش آموزان ﺑﺎ ورود ﺑﻪ دبیرستان ﻣﺴﻴﺮ زﻧﺪﮔﻲ آﻳﻨﺪه ﺧﻮد را ﺗﻌﻴﻴﻦﻛﻨﻨﺪ . اﻳﺠﺎد ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﺷﺨﺼﻲ ﺑﺨﺸﻲ از ﻧﻘﺸﻪ آﻧﻬﺎ ﺑﺎﺷﺪ و ﺗﺤﺼﻴﻞ را ﻣﺴﻴﺮی ﺑﺮای ﺗـﻀﻤﻴﻦ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﺧﻮد در دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ آرمان هایشان ﺑﺪاﻧﻨﺪ. ﺑﻪ ﻣﺤﺪودﻳﺖ ﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد ﺗﻮﺟﻪ ﻧﻜنند ﻓﺮاﺳﻮی ﻣﺤﺪودﻳﺖ ها با اتکا به شایستگی های خود در جستجوی موفقیت باشند . روی ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻫﺎ ﺣﺴﺎب ﻧﻜﻨﻨﺪ، ﻣﺨﺎﻃﺮات ﻣﻌﻘﻮل را ﺑﭙﺬﻳﺮﻧﺪ، ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﻃﻠﺐ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﻫﺮ ﺷﻜﺴﺖ را ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﺑﺪاﻧﻨﺪ و ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺑﺎ ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺎی رﻗﺎﺑﺘﻲ را ﺗﻔﺮﻳﺢ ﺗﻠﻘﻲ کنند.یکی از متغیرهای مـطرح شده در این پژوهش مــدیـریت زمــان است .بنا به عقیده ی صاحب نظران مدیریت زمان شامل هـدف گـذاری و تعیین اولویت ها واسـتفاده ی مــناسب از مـنابع است که امکان انتقال آن از فردی به فرد دیگر وجود ندارد. (سروش،افجه،1386).
صـاحب نـظران مــهارت مــــدیریت زمــان را به دو مقوله ی کلی ،مهارت فردی(شخصی) و مهارت سازمانی تفکیک نموده اند. مهارت فردی مدیریت زمـان شامل بـرخی از الگوهای عمومی رفتار است که اغلب افراد عادی در زندگی شخصی و خانوادگی خود در استفاده از وقت و مدیریت آن به کار می برند. (فراست،1386).
روانشناسان ومـتخصصان تـعلیم وتـربیت از دیــربـاز به بررسی سبک های انگیزشی ومدیریت زمان در یــادگیری وعملکرد دانش آموز در حوزه های گوناگون درسی تــوجه داشته اند (لینن برینک وپینتریچ[10] ،2002).
بـسیاری از تحقیقات اولیه در زمینه یادگیری و پیشرفت دانش آموزان ، عوامل شناختی وانگیزشی را از هم تفکیک کـرده ومـسیری مـتمایز را پیـگیری کرده اند . حداقل از دهه 1980 میلادی ، تـحقیقات این حوزه بر چگونگی تعامل عوامل انگیزشی وشناختی نظیر خود تنظیمی وتـمایـلات انــگیزشی نــیاز دارند(پینتریچ و شانک، 2002؛ به نقل از لینن برینک، پینتریچ،2002).
امروزه توجه به جایگاه با اهمیت هیجانات وعواطف در امـر قـضاوت وتصمیم گیری ، روابط بین فردی ، طراحی وبرنامه ریزی وتفکر درباره مسائل ، امــری ضـروری بـه نـظر می رسد. بدیهی است برقراری تعادل هشیارانه میان شناخت وهیجان ، زمینه ساز تدارک شرایطی بهتر ورشد یـافـته تـر می باشد.لذا در سالـهای اخــیر بـررسی اثـرات پردازشی ، انگیزشی وشناختی هیجانات بر متغیرهای روانشناختی ،یا به عبارت دیگر ،تاثیرات متقابل عاطـفه وشناخت بـه یـکدیـگر ، یـکی از حوزه های مهم وقابل توجه بوده است .لذا امروزه اگر چه شاهد آن هستیم که دانش آموزان دوست دارند کـه یـاد بگیرند ، به طور طبیعی کنجکاوند واز یـادگیری لـذت می بـرند ، ولی گاهی در اثر عوامل روانشناختی نظیر فـقدان خودتنظیمی ومدیریت زمان تلاشهای آنها کاهش می یابد و یا اینـکه بجای خود تنظیمی به پاداش بیرونی وابسته می شوند .با تـوجه بـه نقش تعیین کننده خـود تنظیمی ،راهبردهای مدیریت زمان وسبک های انگیزشی در ایجاد تـوانائیهای شـناختی وتـحصیلی مخـتلف، در ایـن پژوهش در پـی آن هستیم که اثربخشی آموزش گــروهی مـدیریت زمـان را بـر یـادگیری خـود تـنظیمی ارزیابی کنیم . بـرای تبیین ارتباط میان مسائل انگیزشی و خود تنظیمی محققان ونظریه پردازان ، مدلهای گوناگونی را ارائه نموده اند .(لپر[11]،1998)
یکی از مهارتهای مهـــم بــرای دانــش آموزان جـهت افــزایـش کـیفیت ،یـادگـیری خـودتنظیمی است.تئوری وتحقیق علمی درمورد یادگیری خودتنظیمی از اواسط دهه ی 1980 در پاسخ بـه این سوال مـــطرح شــد که چه طــور دانش آموزان بــه فـرایــندهــای یادگــیری خود مسلط شونــد. تا قبل از آن مـطالـعات در حـوزه ی یـادگـیری خودتنظیم برزمینه های گوناگون فردی،خانوادگی و اجتماعی مـتمرکـز بود.وپس از آن این سازه در زمــینه ی یــادگــیری مطــرح شدومــورد تــوجه نظریه های گوناگون روان شناسی از جمله رفتار گرایی ،شناخت گرایی و ساخت گرایی قرارگرفت. (شانک و زیمرمن،1997).
خــودتـنظیمی،پـیامدهـای ارزشمندی درفرایند یادگیری ،آموزش وحتی موفقیت زندگی دارد ویکی از مفاهیم مطرح در تـعلیم وتـربیت مـعاصر است. چــارچوب اصلی نظــریه ی یــادگیری خـودتنظیمی براین اساس استوار است که افراد چگونه از نظر باورهای فراشناختی ،انگیزشی و رفتاری یادگیری خود را سازماندهی کنند. (ریان و