(همان: ۴۶۷)
کاربرد حروف
حروف اضافه مضاعف
یارب چها به سینه این خاکدان در است کس نیست واقف اینهمه راز نهفته را
(همان: ۹۰)
تو به آزادگی اندر همه عالم ثمری سرو من چیست به عالم ثمری بهترازاین
(همان:۳۶۴ )
توچشمه ای چو برون آمدی به هرز مرو به رودخانه درت اتصال با دریاست
(همان: ۱۱۲)
یک جهان تاب ملال و یک جهان نور امید آن به موی اندرنهان واین به روی اندرمیان
(همان: ۱۵۵۹)
به زندان اندرون آزادگی هاست به ظلماتست آب زندگانی
(همان:۴۱۷)
«را» به معنی «برای»
به عبث حمل مکن رقص و سماع حافظ عشقبازیست خدا را و نه کار بازیست
(همان: ۱۲۵)
«رای» فکّ اضافه
هرکه سر داد درین مرحله سر خواهد داد شمع را سر، دم تیغ از قبل غمازیست
(شهریار، ۱۳۸۶: ۱۲۶)
موسقی را چاشنی از جاز باید والسلام دستگاه شور ما با شوریش بی چاشنی است
(همان: ۱۲۶)
عشق را آب بقا خورده است، تیغ کشتگانش عمر جاویدان کنند
(همان: ۲۲۲)
پروانه را زبان سخن نیست آتشین از شمع پرس قصه سوز و گداز من
(همان: ۲۵۶)
دوشم که راه خواب زد افسون چشم تو مرغان باغرا به لب افسانه تو بود
(همان: ۲۳۰)
روزه داران را به رخ آبی زدند خواب را بر چهره مهتابی زدند
(همان: ۷۶۸
«با»به معنای «در مقابل»
با رنگ و بویت ای گل، گل رنگ و بو ندارد با لعلت آب حیوان آبی به جو ندارد
(همان: ۱۵۹)
«نه» به معنای «نیست»
گرچه شهر و همه یاران بستانند از من شهریار آن نه که از یاد برد یاران را
(همان: ۸۶)
شیری نه که از بیشه برون تازد و گیتی پر کشمکش جیفه و غوغای کلاب است
(همان: ۱۰۲)
چه عالمی که دلی هست و دلنواز نه چه زندگی که غمم است و غمگسارم نیست
(همان: ۱۲۹)
برو به کنج خراباتت ای ندیم گدایان تو بختت آن نه که راهی بود به خلوت شاهت
(همان: ۱۴۹)
ناکسا نند و کس نه با من یار ای کس بی کسان به دادم رس
(همان: ۲۶۹)
کاربرد «ک» برای تقلیل و تدریج در قید
پیش پای پیک جانان گر بجنبی کم کمک هر قدم از همت پاکان به جان یابی کمک
(همان: ۲۸۱)
رودم و از دوری دریا بنالم زیر لب ابرم و در حسرت گلزار بارم نم نمک
(همان: ۲۸۲)
هر که سترش بود و بر سر می کشید کمترک زقّوم دوزخ می چشید
(همان: ۷۶۸)
بنده هم گر میلتان شد کم کمک می توانم با شما کردن کمک
(همان: ۷۶۹)
می شد آهسته به روزن نزدیک کم کمک شد دم روزن تاریک
(همان: ۹۳۱)
ک تحبیب
ماه را می نگرم مادرکی نورانی است که به دور و برخود دخترکانی دارد
راهنمای نگارش پایان نامه و مقاله درباره ساخت هنری شعرشهریار- فایل ۲۸