- هزینه و انواع آن
از دیدگاه حسابداری واژهﻱ هزینه بسته به زمینهﻱ کاربرد آن، دارای معانی گوناگون و تعاریف مختلف است. در سیستم اطلاعات حسابداری، هزینه به طور کلی به شکل جریان خروج وجه نقد در گذشته یا تعهد پرداخت آن در آینده و یا انقضای ارزش و مصرف دارایی ها، تبلور می یابد. اما در حسابداری صنعتی و مدیریت به طور اخص، واژهﻱ هزینه به شرح زیر تعریف شده است:
« اندازه گیری پولی منابع اقتصادی که به خاطررسیدن به یک مقصود معین یا یک مزیت مشخص، در گذشته مصرف و فدا شده است، یا در نظر است که در آینده مصرف شود.»
2-5-1-طبقه بندی هزینه ها:
طبقه بندی هزینه ها به منظور جمع آوری صحیح و استفاده اثربخش از اطلاعات است و بر اساس مبانی مختلفی انجام ﻣﻲشود. از جمله مبانی تقسیم بندی هزینه ها می توان به ارتباط با وظیفه مؤسسه، انتساب به یک موضوع هزینه، چگونگی رفتار هزینه ها، ارتباط با تولید، ارتباط با دوره و … اشاره کرد. در اینجا با معمول ترین دسته بندی هزینه ها آشنا می شویم.
هزینهﻱ مستقیم: به هزینهﻫﺎیی اطلاق می شوند که به یک موضوع مشخص هزینه مربوط می شود و می توان آنها را به گونه ای اقتصادی و مقرون به صرفه (یعنی به سهولت و بدون تحمل هزینه غیرموجه و دقت زیاد) با آن موضوع هزینه، ردیابی کرد.
هزینهﻱ غیرمستقیم: به هزینهﻫﺎیی گفته می شود که به چندین موضوع مشخص هزینه مربوط می شود، اما نمی توان آنها را به گونه ای اقتصادی و مقرون به صرفه با یکایک آن موضوعات هزینه، ردیابی کرد.
هــزینهﻱ منقضی شده و هزینهﻱ منقضی نشـــده : هـزینه را می توان به «هزینهﻫﺎﻱ منقضی شده» که مزیت ناشی از آن تنها عاید دورهﻱ وقوع شده است، و به دورﻩهای بعد تسری نمی یابد و «هزینهﻫﺎﻱ منقضی نشده» که انتظار می رود مزیت آن به دوره های آتی نیز تسری یابد تقسیم کرد. هزینهﻫﺎﻱ منقضی نشده به عنوان دارایی تلقی شده و از طریق انعکاس در ترازنامه به دوره های بعد انتقال می یابد. نمونه ای بارز از این هزینه ها عبارت اند: از موجودی ها، پیش پرداخت های هزینه و اموال، ماشین آلات و تجهیزات.
هزینهﻫﺎﻱ منقضی شده در صورت سودوزیان دوره ی وقوع منعکس و بادرآمدهای آن دوره مقابله می شود. نمونه های آن شامل: هزینه آب، برق، تبلیغات و حقوق کارکنان فروش و اداری.
خرید ماشین آلات به عنوان دارایی تلقی و هزینه استهلاک سالانه ی آن در پایان هر سال به عنوان بخش منقضی شده بهای تمام شده این دارایی محسوب می گردد این طبقه بندی از لحاظ تهیه صورتهای مالی در پایان هر دوره مالی فوق العاده حائز اهمیت است.
بهای اولیه و هزینهﻱ تبدیل : مقصود از اصطلاح «بهای اولیه» یا «هزینهﻫﺎﻱ اولیه»، جمع هزینه مواد مستقیم و هزینه دستمزد مستقیم است، یعنی دو نوع هزینه ای که مستقیماً قابل ردیابی با یک واحد محصول است. اما اصطلاح «هزینه ی تبدیل»، به جمع هزینه دستمزد مستقیم و هزینه سربار ساخت اشاره دارد. این اصطلاح از این واقعیت سرچشمه ﻣﻲگیرد که مواد مستقیم از طریق عواملی چون دستمزد مستقیم و سربار ساخت به محصولات تکمیل شده تبدیل می شود.
هزینهﻱ محصول و هزینهﻱ دوره : یکی از موضوعات مهم در حسابداری، زمان بندی شناسایی مخارج تحصیل اقلام دارایی به عنوان هزینه است. همانگونه که قبلاً بیان شد، هزینه هنگامی واقع می شود که یک دارایی برای مقصود مورد نظر، به مصرف می رسد، مورد بهره برداری قرار می گیرد و یا به فروش می رود. اصطلاحات «هزینهﻱ محصول» و «هزینهﻱ دوره» برای توصیف زمان بندی مبنای شناخت هزینهﻫﺎﻱ مختلف به کار برده می شود.
هزینه محصول، هزینه ی قابل تخصیص به کالاهایی است که به منظور بازفروش، خریداری و یا ساخته می شوند. هزینه محصول برای ارزشیابی موجودی کالای ساخته شده و موجودی کالای در جریان ساخت تا زمان فروش بکار برده می شود. در دوره ای که موجودی محصول مورد نظر به فروش می رسد، ارزش تخصیص یافته به موجودی کالای فروش رفته (هزینهﻱ محصول) به عنوان هزینه جاری (دوره) شناسایی و اصطلاحاً تحت عنوان «بهای تمام شده کالای فروش رفته» در صورت سود و زیان انعکاس می یابد.
کلیهﻱ هزینهﻫﺎیی را که نمی توان جزو هزینهﻱ محصول منظور کرد، اصطلاحاً «هزینهﻱ دوره» نامیده می شوند. این هزینه ها به جای اینکه به کالاهای خریداری شده یا ساخته شده ارتباط داشته باشند، به نوعی با دوره زمانی که طی آن واقع شده اند، ارتباط دارند. هزینهﻫﺎﻱ دوره در دوره ی وقوع کلاً در صورت سود و زیان انعکاس می یابند.
هزینه از دست رفتن فرصت : همان گونه که قبلاً گفته شد، یکی از وظایف حسابداری مدیریت به عنوان سیستم اطلاعاتی، فراهم کردن اطلاعات مرتبط با هزینه ها برای تصمیم گیری های گوناگون مدیران سطوح مختلف در واحدهای اقتصادی است. اما تصمیم گیری های مختلف نیاز به اطلاعات متفاوت دارد. «هزینهﻱ از دست رفتن فرصت» یکی از اطلاعات مهم و مؤثر در تصمیم گیری های مدیران در زمینه های گوناگون، از جمله قیمت گذاری انتقالات داخلی بین قسمتهای مختلف یک واحد اقتصادی، قبول یا رد یک سفارش خاص و ساخت یک قطعه در داخل یا خرید آن از بیرون است.
واحدهای اقتصادی به منظور دستیابی به هدف های مورد نظر خود، منابعی را در اختیار دارند که شامل موجودی نقد، مطالبات، موجودی کالا، اموال، ماشین آلات و تجهیزات، سرمایه گذاری در سهام سایر شرکت ها و نیروی انسانی است. استفاده از هر یک از این منابع، به از دست رفتن فرصت به کارگیری آن منابع به شکلی دیگر، برای واحدهای اقتصادی منجر می شود. بدین معنا که اگر از یکی از این منابع برای مقصودی مشخص استفاده شود، از آن منبع نمی توان برای مقاصد دیگر استفاده کرد.
به طور ساده می توان گفت، «هزینه از دست رفتن فرصت» عبارت از ارزش هر گونه فرصتی است که به خاطر پرداختن به فعالیت دیگر، از آن فرصت صرفنظر می شود. به بیان دیگر، هزینه ازدست رفتن فرصت به عنوان مزیتی تعریف شده است که به واسطه ی خودداری از انجام یک راه کار به خاطر پرداختن به انجام کار دیگر، فدا می شود.
هزینهﻱ ریخته یا از دست رفته : «هزینهﻱ ریخته یا از دست رفته» به هزینه ای اطلاق می شود که در گذشته واقع شده است و در نتیجه، بر تصمیمات و هزینهﻫﺎﻱ آتی اثر ندارد و نمی توان آن را از طریق اقدامات فعلی یا آتی برگشت داد و یا تغییری در آن ایجاد کرد. نمونه بارز این گونه هزینه ها، هزینه تحصیل تجهیزاتی است که قبلاً خریداری شده و هزینه ی موجودی هایی است که قبلاً تحصیل شده اند.
هزینه تفاضلی : «هزینهﻱ تفاضلی» به اختلاف بین هزینهﻫﺎﻱ دو راه کار مختلف گفته می شود. هنگامی که با مسئله انتخاب از بین راه کارهای گوناگون روبرو هستیم، توجه به هزینهﻫﺎﻱ تفاضلی به جای پرداختن به هزینهﻫﺎﻱ کل و انباشته، اولویت پیدا می کند. در تصمیم گیری های گوناگون، معطوف داشتن توجه به اختلاف بین هزینه ی راه کارهای متفاوت و مقایسه آنها، با ملحوظ داشتن جمع هزینه این راه کارها گویاتر، راحت تر و مؤثر تر است. هزینه ی تفاضلی را بعضاً هزینهﻱ افزایشی و هزینهﻱ نهایی نیز می نامند.
هزینهﻱ قابل اجتناب : هزینهﻫﺎیی هستند که هنگام انتخاب یک راهکارازمیان راهکارهای مختلف، بتوان آن راحذف کرد.
1-Direct Cost
2-Indirect Cost
3-Expired Cost
4-Unexpired Cost
1-Prime Cost
2-Conversion Cost
3-Product Cost
4-Period Cost
5-Opportunity Cost
1-Sunk Cost
2-Differential Cost
3-Incremental Cost
4-Marginal Cost
5-Avoidable Cost