۴- شکلگیری اجتماعات برخط: این اجتماعات میتوانند حول علایق مشترکی مانند عکاسی، تیم ورزشی، برنامه تلویزیونی یا تحقیقات علمی شکل گرفتهباشد.
۵- توانایی برقراری ارتباط: اغلب شبکه های اجتماعی در حال گسترش و برقراری پیوند با دیگر سایتها و منابع هستند.
از این دیدگاه رسانه های اجتماعی را میتوان به هفت گروه شامل شبکه های اجتماعی[۱۷]، وبلاگها[۱۸]، ویکیها[۱۹]، پادکستها[۲۰]، اتاقهای گفتگو، اجتماعات محتوایی[۲۱] و میکرووبلاگها[۲۲] تقسیم کرد. علاوه بر این برخی منابع دنیاهای مجازی[۲۳] را نیز گونهای از رسانه های اجتماعی میدانند که در سالهای آینده گسترش بیشتری خواهند داشت.
شبکه های اجتماعی برخط نرمافزارهایی هستند که به کاربران خود امکان اتصال از طریق ساخت پروفایلهای[۲۴] شخصی، دعوت دوستان و همکاران و فرستادن پیام به یکدیگر را میدهند (کاپلان و هائنلین، ۲۰۱۰). وبلاگها روزنامههای برخطی هستند که با محتوای جدید کاربران بهروز میشوند. وبلاگها میتوانند در انواع مختلفی از قبیل خاطرات شخصی و شرح زندگی نویسنده تا تمام اطلاعات مربوط به یک موضوع خاص در یک مکان خاص ظاهر شوند. ویکیها سایتهایی هستند که به کاربران اجازه اضافه کردن و ویرایش محتوا میدهند و محتوای تولیدشده در آن ها حاصل مشارکت اعضاست. پادکستها فایلهای صوتی تصویری هستند که با قابلیت مشترکشدن در اینترنت قرار داده شدهاند. فرومها که از دوران پیش از تولد مفهوم رسانه های اجتماعی فعالیت میکردند فضایی برای گفتگو در موضوعات مختلف محسوب میشوند. اجتماعات محتوایی امکان مدیریت و به اشتراکگذاری نوع خاصی از محتوا از قبیل عکس، فایلهای ویدئویی، متن یا لینک را فراهم میکنند. میکروبلاگها که تلفیقی از شبکه های اجتماعی و وبلاگهای کوچک هستند با محتواهای کوتاه کاربران به روز میشوند (ساعی و نظری مقدم،۱۳۹۲).
دنیاهای اجتماعی مجازی به کاربران خود اجازه میدهند تا یک زندگی مجازی مانند زندگی حقیقی داشته باشند و به شکلهای مختلف در فضاهای سهبعدی ظاهر شوند. در این جوامع قوانین خاصی برای تعاملات افراد وضع نشدهاست و همین باعث شده افراد رفتاری بسیار شبیه به رفتار خود در دنیای واقعی از خود نشان دهند. مهمترین مثال دنیاهای اجتماعی مجازی برنامه زندگی دوم[۲۵] است که توسط یک کمپانی در سانفرانسیسکو ایجاد شدهاست. علاوه بر این، در این برنامه امکان ایجاد محتوا (مانند طراحی لوازم مجازی و…) و فروش آن به دیگران در ازای پول مجازی امکانپذیر است. این دنیاهای مجازی موقعیتهای بسیار مناسب تبلیغاتی، بازاریابی، ارتباطی، تحقیقاتی و … برای شرکتها ایجاد میکنند (کاپلان و هائنلین، ۲۰۱۰).
در شکل ۲-۱ فناوریهای اصلی که با رسانهاجتماعی ارتباط دارند نشان دادهشدهاست.
شکل ۲-۱- فناوریهای مرتبط با رسانه های اجتماعی (منبع: فریرا، ۲۰۰۹)
یکی از رایجترین مزایای رسانه های اجتماعی توانایی آن ها در تسهیلسازی همکاری و ارتباطات میان همکاران، بالاخص به طور بینالمللی است (کولینز و هاید، ۲۰۱۰). در جریان تحقیقات جاری قرارگرفتن نیز یکی دیگر از مزایای رایج مرتبط با به کارگیری رسانه های اجتماعی است (گروزد، استیو و ویلک، ۲۰۱۲). این کار نه تنها آن ها را نسبت به مسائل و تحقیقات زمینه کاری خود مطلع میکند، بلکه آشنایی آن ها با محققان همرشته خود را بیشتر میکند. همچنین رسانه های اجتماعی فضایی برای گفتگوهای غیررسمی ایجاد میکند، روابط بینفردی را بهبود میبخشد و نیز روابط جدیدی بر اساس علایق مشابه و حوزه تحقیقی ایجاد میکند (گروزد، ولمن و تاختیو،۲۰۱۱). یکی دیگر از مزایای ذکر شده برای رسانه های اجتماعی توانایی آن ها در آسانسازی انتشار اطلاعات است. به عنوان مثال، بلاگها به وسیله بسیاری از محققین به منظور انتشار اطلاعات تخصصی خود یا اطلاعات عمومی استفاده میشوند (بوک ووا و همکاران،۲۰۱۰).
اگرچه استفاده از رسانه های اجتماعی در مجامع علمی مزایای زیادی دارد، محدودیتها و نگرانیهایی هم در این زمینه به وجود آمدهاست. یکی از مهمترین موانع استفاده از رسانه های اجتماعی در تحقیقات، کمبود زمان برای آن است. همچنین مشکلات حق تکثیر[۲۶] نیز به عنوان یکی از نگرانیهای اصلی برای محققان وجود دارد (رولندز و همکاران، ۲۰۱۱).
اگرچه فناوریهای برخط در حال کسب محبوبیت و اهمیت بیشتری هستند، این روند همیشه به مؤسسات و سازمانها انتقال پیدا نمیکند. به عنوان مثال بسیاری از دانشگاهها در حال حاضر از نرمافزارها و سیستمهای ارتباطی استفاده میکنند که در مؤسسات و ارگانها قابل استفاده نیست و کمبود ابزارهای خلاقانه برای تسهیل جستجو وجود دارد. به همین دلیل دانشگاهیان و کارکنان تحقیقاتی ممکن است از استفاده از رسانه های اجتماعی جدید که ممکن است به کارشان کمک کند منصرف شوند. بسیاری از محققان ادعا کردهاند که انتشار برخط همانند حضور در مجامع برخط به وسیله مؤسسه محلیشان حمایت نمیشود. در بعضی نمونه ها، اقدامات شدیدی مانند اخراج فرد توسط مؤسسه برای جلوگیری از استفاده کارکنانشان از رسانه های اجتماعی صورت گرفتهاست. این نمونه ها عقبگرد زیادی در به کارگیری رسانه های اجتماعی توسط محققین ایجاد میکنند (کولینز و هاید، ۲۰۱۰).
نتایج تحقیقات تا به امروز نشان میدهد با وجود محدودیت در به کارگیری رسانه های اجتماعی، محققین در حال استفاده از طیف وسیعی از این رسانه ها در زندگی حرفهای خود هستند.
شبکه های اجتماعی مجازی
یکی از شیوه های برقراری ارتباط بین افراد که خود دچار تحول عمیقی شدهاست ارتباط از طریق شبکه های اجتماعی است. شبکه های اجتماعی تار و پود روابط اجتماعی هستند که فرد را به دیگران و سایر گروهها ارتباط میدهند. اصطلاح شبکه های اجتماعی نخستین بار توسط بارنز[۲۷] در سال ١٩۵۴ مطرح گردید و از آن زمان به بعد به سرعت به شیوه کلیدی در تحقیقات و مطالعات جامعهشناسی مدرن، روانشناسی اجتماعی، مطالعات سازمانی، مدیریت و غیره بدل گشت (زراتی، ۲۰۰۹).
اولین شبکه اجتماعی برخط سایت سیکس دیگریز[۲۸] در سال ۱۹۹۷ معرفی شد و به کاربران خود اجازه ساخت پروفایل، تهیه لیست دوستان و جستجو بین لیستهای دوستان را میداد. هرکدام از این امکانات که توسط این سایت ادغام شده بود، در گذشته به شکلهای دیگری وجود داشت. اگرچه این شبکه اجتماعی میلیونها کاربر جذب کرد، نتوانست به یک تجارت پایدار برسد و در سال ۲۰۰۰ منحل شد (بوید و الیسون،۲۰۰۷).
لیوژورنال[۲۹] و رایز[۳۰] از جمله اولین شبکه های اجتماعی با اهداف حرفهای بودند. انفجار تجارت در وبسایتهای اجتماعی در سال ۲۰۰۲ باعث به وجود آمدن شبکه های اجتماعی مانند فرندستر[۳۱]، اورکات[۳۲]، لینکداین[۳۳] شد که خود باعث رشد قارچگونه وبسایتهای شبکه های اجتماعی در اینترنت شد. در این سالها شبکه های اجتماعی، وبسایتهای حاشیهای در دنیای مجازی محسوب میشدند و هنوز وبسایتهای کلاسیک “وب.۱” در اینترنت حرف اول را میزدند. با ورود فناوری وب.۲ تغییرات زیادی در این عرصه به وجود آمد. با فراگیر شدن این فناوری؛ کمکم غولهای شبکه های اجتماعی مانند اورکات، مای اسپیس[۳۴] و فیسبوک[۳۵] در سال های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۴ شروع به فعالیت کردند (عقیلی و جعفری، ۱۳۹۲).