-
- §§
spihr i axtarān
(تنجیم: تقسیمات آسمان)
* سپهرِ اختران: فلک البروج
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: «سپهر اختران» همان «سپهر ستارگان آمیزنده» است. این ترکیب اصطلاحی تنجیمی است که دقیقاً معادل با «فلک البروج» بوده و در نتیجه به «دایرهالبروج» و «منطقهالبروج» نیز اشاره دارد. معادل هندی آن tārā-maṇḍala- است که لفظاً به معنی «دایرۀ ستارگان» و عملاً به معنی «فلک البروج» و «دایرهالبروج» میباشد (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۴۴۴). از همین ترکیب میتوان به این نکته پی برد که ترکیب «ستارگان آمیزنده» و «اختران» به بروج فلکی اشاره دارد که سیارات در آنها حرکت کرده و در آنجاست که طبع سیارات با طبع ستارگان ترکیب شده و باعث تمزیج طبایع میشود. (برای توضیحات رک. pāyag و gumēzišn)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ریشه شناسی: (رک. spihr و axtar)
-
- §§
spihr ī azabar spihr
(تنجیم: تقسیمات آسمان)
* سپهر ناآمیزنده: سپهرِ زبر سپهر، فلک الافلاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: ترکیب پهلوی «سپهر زبر سپهر»، اصطلاحی تنجیمی است که دقیقاً معادل با «فلک الافلاک» بوده و در نتیجه به طبقات مینوی آسمان، که جایگاه ایزدان و ویژگان است، اشاره دارد. (رک. pāyag ، gumēzišn)
ریشه شناسی: (رک. spihr)
-
- §§
spihr i gumēzišnīg
(تنجیم: تقسیمات آسمان)
* سپهر آمیزنده: فلک البروج
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: (رک. pāyag ، gumēzišn)
ریشه شناسی: (رک. spihr و gumēzišn)
-
- §§
Spur [sp̄wl | Paz. spur | M, P ˀspwr]
(منازل قمر)
* اسپور، به معنی «پر، کاملاً روشن»: خانه چهاردهم ماه. از ۲۳ درجه و ۲۰ دقیقه برج خوشه تا ۶ درجه و ۴۰ دقیقه از برج ترازو.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسامد و خوانش: نام این منزل قمر یکبار در بندهشن (۲: ۲) و یکبار نیز در دینکرد سوم (ص۴۰۴: س۲) آمده است. املاهای مختلف این واژه در نسخ مختلف بندهشن به شرح زیر است: در نسخه هایTD1, TD2, DH, M51 با املای پهلوی (sp̄wl)، و در نسخه های K20, K20b با املای پازند (spur)، (پاکزاد، ۲۰۰۵: ۳۵پ۴۳)؛ و در دینکرد نسخه مدن (۱۹۱۱: ۴۰۴)، با املای پازند (stl) که آشکارا اشتباه املایی است برای (sp̄wl) و بهمین خاطر است که دومناش (۱۹۷۲: ۳۷۶) آنرا به صورت (Spur) خوانده است. کلیه پژوهشگران از جمله، هنینگ (۱۹۴۲: ۲۴۴)، بهار (۱۳۷۵: ۵۹) و پاکزاد (۲۰۰۵: ۳۵) این واژه را به صورت Spur خواندهاند. در این میان یوستی (۱۸۶۸: ۱۲۷) با آنکه این واژه را به صورت spur خوانده است، احتمال داده است که این واژه در اصل Sapor و به معنی «ذائقه؟» بوده است. انکلساریا (۱۹۵۶: ۳۱) آنرا به صورت Spôr ثبت کرده است.
توضیحات: در بندهشن، منزل قمری «سپور»، خانه چهاردهم ماه است که معادل آن در هندی Citrā́ به معنی «کاملاً روشن، تابناک» نام دارد که با معنی نام پهلوی این منزل یعنی Spurr مطابقت دارد. این منزل در قسمت پایانی برج خوشه قرار دارد و معادل عربی آن «سماک اعزل» به معنی «بی سلاح» است. ستارۀ شاخص این منزل در لاتین Spica (α سنبله) نام دارد که مطابق بهار (۱۳۷۵: ۵۸)، ستاره چهاردهم از برج سنبله در نزد اعراب است.
ریشه شناسی: واژۀ spurr و əspurr صورتهای دیگر uspurr و uspurrīk میباشند که از ترکیب *us-pṛna- از ریشه purr- ساخته شده اند (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۷۸): ایرانی آغازین: *us-pṛna- (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۷۸)؛ سانسکریت: sphāra-, sphirá- «بزرگ، بلند، متراکم، گسترده، کامل، زیاد» (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۱۲۷۰)؛ ut-pr̠̣̄- «پر کردن» (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۱۸۱)؛ اوستایی: این واژه مرکب است از: (us-) + pərəna- «پر» (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۹۹)؛ فارسی باستان: مشتق از paru- «بسیار» (کنت، ۱۹۵۳: ۱۹۶)؛ فارسی میانه: spul (مایرهوفر، ۱۹۹۶: ۱۹۷)؛ spur (بهار، ۱۳۴۵: ۴۱۲)؛ spurr [spwl] «پر» (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۷۸)؛ Spur «منزل قمری چهاردهم» (بهزادی، ۱۳۶۸: ۵؛ یوستی، ۱۸۶۸: ۱۲۷؛ هنینگ، ۱۹۴۲: ۲۴۴؛ بهار، ۱۳۷۵: ۵۹؛ پاکزاد، ۲۰۰۵: ۳۵)؛ Spôr (انکلساریا، ۱۹۵۶: ۳۱)؛ فارسی میانه ترفانی و پهلوی اشکانی ترفانی: ispurr [ˀspwr] «پر، کامل» (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۷۸؛ دورکین-مایسترارنست، ۲۰۰۴: ۸۷؛ بویس، ۱۹۷۷: ۲۲)؛ پازند: spur (هوبشمان، ۱۸۹۵: ۷۳؛ دوبلوا، ۲۰۰۶: ۱۳۹؛ نیبرگ، ۱۹۷۴: ۲۶۴)؛ فارسی نو: پر؛ انگلیسی: full .
-
- §§
Srū [slwb’ | Paz. srob, sroi | Av. srū-, sruuā- | N surū(y)]
(منازل قمر)
* سرو، به معنی «چنگال»: خانه شانزدهم ماه. از ۲۰ درجه میزان تا ۳ درجه و ۲۰ دقیقه عقرب.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسامد و خوانش: نام این منزل قمر تنها یکبار در بندهشن (۲: ۲) آمده است. املاهای مختلف این واژه در نسخ بندهشن به صورت پازند و به شرح زیر است: در TD1 با املای (sroi)، در TD2, DH با املای (srōi)، در K20 با املای (srōb)، و در K20b, M51 با املای (srob)، (پاکزاد، ۲۰۰۵: ۳۶پ۴۵). این واژه را هنینگ (۱۹۴۲: ۲۴۶) به صورت (srūy)؛ بهار (۱۳۷۵: ۶۰) و بهزادی (۱۳۶۸: ۵) به صورت (srū)؛ و انکلساریا (۱۹۵۶: ۳۱) به صورت Sroi خواندهاند. یوستی (۱۸۶۸: ۱۲۷)، به اشتباه این واژه را به صورت srōb و به معنی «سُرب» گرفته است.
توضیحات: در بندهشن، منزل قمری «سروی»، خانه شانزدهم ماه است و در قسمت پایانی برج میزان قرار دارد . معادل آن در هندی Víṡākhā́ به معنی «دو شاخه، چنگال دار» نام دارد که با معنی نام پهلوی این منزل یعنی Srū «چنگال» و معادل عربی آن «زبانا» به معنی «دوشاخ» مطابقت دارد. دو ستارۀ شاخص این منزل در لاتین Zubenelgenubi (α میزان) و Zubeneschamali (β میزان) نام دارند که مطابق بهار (۱۳۷۵: ۵۸)، در نزد اعراب، ستارگان اول و سوم از برج میزان میباشند. مطابق التفهیم (بیرونی، ۱۳۵۲: ۱۱۱)، «منزل شانزدهم، زبانی ای دوسروی کژدم، و دو ستارهاند از کفه ترازو بر پهنای نهاده، یک از دیگر دوری چند نیزه دارند».
ریشه شناسی: سانسکریت: ṡru- «شاخه شاخه شدن، دو قسمت شدن» (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۱۱۰۲)؛ ṡṛṅga- «شاخ» (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۱۰۸۷)؛ اوستایی: srū-, srvā- «چنگال، شاخ» (رایشلت، ۱۹۱۱: ۲۷۱)؛ فارسی میانه: srōy [Paz. sroii] «خانه شانزدهم قمر» (بهار، ۱۳۴۵: ۴۰۵)؛ sruy یا srū «چنگال و شاخ» (بهار، ۱۳۷۵: ۶۰)؛ srū [slwb’] «سرو، شاخ، ناخن، چنگال» (مکنزی، ۱۳۷۳: ۱۳۸)؛ srū (مایرهوفر، ۱۹۹۶: ۶۵۳)؛ sruv [slwb’] «شاخ» (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۷۹)؛ پازند: srōi, sroi, srob, srōb (بندهشن، ۲: ۲)؛ فارسی نو: سرو [surū]، سروی [surūy] (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۱۷۹)؛ انگلیسی: claw ؛ معادل عربی: زبانا، زبانی.
- §§