- «. . . فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتىِ فَطَرَ النَّاسَ عَلَیهَْا . . .»الروم/۳۰ ↑  -« یَامَعْشرََ الجِْنّ‏ِ وَ الْانسِ أَ لَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِّنکُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْکُمْ ءَایَتىِ . . »الانعام/۱۳۰ ↑  -«تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَ مَن یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنَّتٍ تَجْرِى. . »النساء/۱۳ ↑  -«…إِنَّ أَکْرَمَکمُ‏ْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَئکُمْ ..»الحجرات/۱۳ ↑  -«. . وَ أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَینِ‏َّ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیهِْم‏. . »النحل/۴۴ ↑  - ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، زن در آئینه جلال و جمال/۷۱-۱۴۲ ↑  - وظایف یک فرد مجموعه رفتارها و الگوهای عملی است که آن فرد براساس نقشی که در جامعه می پذیرد باید به آن ها عمل نماید.حقوق زنان در خانواده، مریم ابن تراب/۱۷ ↑  -النساء/۱ نیز آمده است:« خَلَقَکمُ مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَهٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنهَْا زَوْجَهَا . . .»الزمر/۶ونیز« هُوَ الَّذِى خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَهٍ وَ جَعَلَ مِنهَْا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیهَْا . . .»الاعراف/۱۸۹ ↑  - طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن/‏۴/ ۱۳۵ ↑ -لازم به ذکر موضوع خلقت زن از دنده شوهرش که در تورات مطرح شده است و به فرض صحت صدور نیاز به تأویل دارد، در بعضی از تفاسیر اسلامی و شیعی نیز راه یافته است و بر زبان برخی از علماء جاری شده است. اما بیان علامه طباطبایی در این زمینه رهگشا می باشد. ↑  - النباء/۸ ↑  -القیامه/۳۹ ↑  -النحل /۷۲ ↑  - طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن/‏۲۰/ ۱۶۲ ↑  - طباطبایی محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن/‏۲۰/ ۲۶۵، تسویه‏اش” به معناى روى هم نهادن آن اجزا به نحوى است که هر جزئى در جایى قرار گیرد که جایى بهتر از آن برایش تصور نشود، و علاوه بر آن جایى قرار گیرد که اثر مطلوب را از هر جاى دیگرى بهتر بدهد. ↑  -الاعلی/۲ ↑  -انفطار/۷ ↑  -  طباطبایی محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن /‏۲۰/ ۳۱۹؛ احسن تقویم یعنی اینکه ایشان را ایجاد کرد بر کمال در نفوس خودشان و اعتدال در جوارح و اعضایشان و آنها را از دیگران جدا کرد به سخن گفتن و تشخیص دادن و تدبیر امور نمودن و غیر اینها از آنچه انسانى به آن مشخّص و ممتاز میگردد، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن الحسن طبرسی/‏۱۰/ ۷۷۶ ↑  -التین/۴ ↑  - طباطبایی محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن/‏۱۲/ ۱۵۴ ↑  -السجده/۹ ↑  - طبرسى فضل بن حسن‏، مجمع البیان فی تفسیر القرآن/‏۶/ ۵۱۶ ↑  -الحجر/۲۹ ↑  -لازم به ذکر است که در ادبیات قرآن گاه ضمیر مذکر دلالت بر مذکر و مؤنث دارد. درآیه شریفه نفی اشتراک در دمیدن روح الهی در حوا نمی کند بلکه به علت تقدم خلقت آدم بر حوا از این تعبیر استفاده شده است. در تأکید این مطلب می توان دمیده شدن روح الهی در مریم سلام الله علیها را ذکر نمود.«‌ وَ الَّتىِ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهَا مِن رُّوحِنَا وَ جَعَلْنَاهَا وَ ابْنَهَا ءَایَهً لِّلْعَلَمِین‏» الانبیاء/۹۱ ↑  - طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن /‏۱۶/ ۱۷۸ ↑  - قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی/‏۲ /۱۵۵ ↑  -الروم/۳۰ ↑  - طباطبایی، محمد حسین،المیزان فی تفسیر القرآن/‏۱۹/ ۳۶۳ ↑  -الملک /۲۳؛ « وَ هُوَ الَّذِى أَنشَأَ لَکمُ‏ُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصَارَ وَ الْأَفِْدَهَ قَلِیلًا مَّا تَشْکُرُون‏» المؤمنون/۷۸ ↑  - طبرسى فضل بن حسن ، مجمع البیان فی تفسیر القرآن/‏۱/۱۷۳ ↑  - البقره/ ۲۹ ↑  -البقره/۲۲ ↑  -الجاثیه/۱۳ ↑  -البقره/۱۶۴ ↑  -النحل/۱۱۴ ↑  -البقره/۱۶۴ ↑  -الاعراف/۲۷ ↑  -الاعراف/۳۱ ↑  -النساء/۱ ↑  -النساء/۱۷۰ ↑  -البقره/۱۶۸ ↑  -انفطار/۶-۷ ↑ - لازم به ذکر است که ضمایر در قران کریم بر سه دسته می باشند: الف-ضمایر مؤنث که بر جنس مؤنث دلالت دارند. مانند ضمایر مؤنث در آیه شریفه «‌فلمّا سمعت بمکرهنّ ارسلت الیهنّ و اعتدت لهنّ . .»ب- ضمایر مذکر که بر جنس مذکر دلالت دارند. مانند«حافظون» که ضمیر جمع مذکر است و بر مذکر نیز دلالت دارد. «‌ارسله معنا غدا یرتع و یلعب و انّا له لحافظون»ج-ضمایر مذکر که بر جنس انسان اعم از زن و مرد دلالت دارند. مانند کلمه«خاطئین»که جمع مذکر می باشد و در این آیه کریمه بر مذکر و مؤنث دلالت دارد. «. . . استغفری لذنبکِ انّکِ کنتِ من الخاطئین» ↑  - طباطبایی محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن/‏۱۹/ ۳۴۴ ↑  - التحریم/۱۱ ↑