3.ضرورت انجام تحقیق 5
سؤالهای تحقیق .5
فرضیه های تحقیق5
هدفها و کاربردهای مورد انتظار از انجام تحقیق 6
روش انجام تحقیق 6
ساماندهی طرح تحقیق 6
فصل اول: مبارزه با بیکیفری از آرمان تا عمل.8
بخش اول:مبارزه با بیکیفری به مثابهی یک آرمان.10
گفتار اول:مفهوم بیکیفری .10
گفتار دوم:اهمیت مبارزه با بیکیفری و اعمال کیفر17
1.مجازات نمودن جنایتکاران 20
2.پیشگیری از ارتکاب جنایت 21
3.حاکمیت قانون .22
4.حفظ صلح و امنیت .24
گفتار سوم:مبانی حقوقی مبارزه با بیکیفری 25
1.معاهدات بین المللی 26
الف.کنوانسیونهای چهارگانهی ژنو12آگوست 1949 .26
ب.کنوانسیون منع و مجازات جنایت نسلکشی9دسامبر 1948 .27
ج.کنوانسیون بین المللی منع و مجازات جنایت آپارتاید30نوامبر1973 28
د.اساسنامهی رم .28
2.قطعنامههای سازمان ملل متحد .29
بخش دوم:مبارزه با بیکیفری: تحقق یک آرمان 32
گفتار اول:پیشینهی مبارزه با بیکیفری .32
1.محاکم بین المللی نسل اول .35
2.محاکم بین المللی نسل دوم 36
الف.دادگاه بین المللی کیفری برای یوگسلاوی سابق .36
ب.دادگاه بین المللی کیفری برای روآندا 40
3.محاکم بین المللی نسل سوم .41
الف.شعبات فوقالعاده در محاکم کامبوج 41
ب.دادگاه ویژهی سیرالئون .43
ج.دادگاه ویژهی لبنان 46
گفتار دوم:موانع مبارزه با بیکیفری .48
1.موانع حقوقی .50
الف.فقدان قانونگذاری یا قانونگذاری نامناسب کشورها برای تعقیب و محاکمهی جنایت کاران بین المللی 50
ب. مصونیت متهمان .51
ج.عفو .54
د.عدم اقدام دولتها در انجام تعهد به محاکمه یا استرداد .56
2.موانع غیر حقوقی یا سیاسی .58
الف.فقدان ارادهی سیاسی کشورها در مبارزه با بیکیفری .58
ب. برخوردهای سیاسی و گزینشی نسبت به جنایات بینالمللی59
گفتار سوم:ابزارهای مبارزه با بیکیفری .60
1.ابزارهای حقوقی مبارزه با بیکیفری .60
الف.تشکیل محاکم بین المللی .61
ب.اعمال اصل صلاحیت جهانی .62
2.ابزارهای غیر حقوقی مبارزه با بیکیفری 65
فصل دوم:نقش دیوان بین المللی کیفری در مبارزه با بیکیفری .68
بخش اول:فلسفهی وجودی دیوان بین المللی کیفری .70
گفتار اول:سیر تاریخی تشکیل دیوان بین المللی کیفری .70
گفتار دوم:اهداف دیوان بین المللی کیفری .74
1.پایان دادن به بیکیفری .77
2.ایجاد اثر بازدارندگی 78
3.کمک به برقراری صلح ،عدالت و امنیت 79
بخش دوم:ارزیابی شیوه های مبارزه با بیکیفری به وسیلهی دیوان بین المللی کیفری 80
گفتار اول:اصل صلاحیت تکمیلی دیوان بین المللی کیفری .80
1:اصل تکمیلی بودن صلاحیت دیوان بین المللی کیفری .81
2:اصل صلاحیت تکمیلی دیوان به عنوان سازوکاری جهت مبارزه با بیکیفری 83
3.دولت غیرمایل .86
الف.مصون نگه داشتن از مسؤولیت کیفری 86
ب.تأخیر غیرقابل توجیه در رسیدگی 86
ج.بیطرفانه یا مستقل نبودن رسیدگیها 87
4.عدم توانایی یک دولت در رسیدگی 87
گفتار دوم:ارجاع یک وضعیت توسط شورای امنیت سازمان ملل به دیوان بین المللی کیفری در چارچوب اساسنامهی رم 89
1.صلاحیت ارجاع یک وضعیت توسط شورای امنیت به دیوان بین المللی کیفری 90
2.اهمیت ارجاع یک وضعیت توسط شورای امنیت به دادستان دیوان در مبارزه با بیکیفری 96
گفتار سوم:تسری صلاحیت ذاتی دیوانبین المللیکیفری با تصویب یک قطعنامه توسط شورای امنیت 100
گفتار چهارم:نادیده گرفتن مصونیت سران و مقامات 105
1.مبانی حقوقی نادیده گرفتن مصونیت سران و مقامات .107
2.اهمیت نادیده گرفته شدن مصونیت سران و مقامات دولتی در مبارزه با بیکیفری 113
گفتار پنجم:عدم پذیرش عفو عمومی 119
1.مبانی تعهد دولتها در عدم اعطای عفو نسبت به مرتکبان جنایات بین المللی 120
2.دیدگاه اساسنامهی رم نسبت به اعطای عفو به مرتکبان جنایات بین المللی 122
گفتار ششم:عدم پذیرش و پیش بینی مرور زمان .127
نتیجهگیری 132
پیشنهادها136
منابع 137
«انسانها فاقد هرگونه روحیهی حقوقی خالص و ناب هستند و فقط
در مقابل قواعد حقوقی الزام آور سر تسلیم فرود میآورند.» «ژرژ سل»
مقدمه
جوامع همواره در پی نظم و ترتیب دادن به امور خود بوده اند. در این مسیر بزهکاران همواره دشمنانی علیه نظم و امنیت تلقی شده اند که بایستی مورد مجازات قرار میگرفتند. بعد از تشکیل دولتهای مختلف در عرصه بین المللی ، روابط میان کشورها وارد مرحلهی جدیدی شد. در روابط بین دولتها و در عرصه بین المللی نیز برقراری نظم و امنیت و رسیدن به صلح و عدالت به همان اندازه روابط بین افراد در یک کشور دارای اهمیت است. بنابراین دولتها به منظور برقراری نظم وامنیت در عرصه بین المللی و داخلی ناگزیر از همکاری با یکدیگر جهت مبارزه با جنایتکاران بوده اند. از اواخر سدهی نوزدهم میلادی، دولتها به منظور دستیابی به بزهکارانی که با روشهای گوناگون از چنگال عدالت میگریختند و به سرزمین کشورهای دیگر پناه میبردند، به تدریج سازوکارهایی فراهم آوردند تا با مساعدت یکدیگر راههای فرار از کیفر را به روی بزهکاران ببندند. دولتها در نخستین گام با انعقاد معاهدات دوجانبه و گذر از فراز و نشیبهایی که حمایت از حقوق فردی و ملاحظات حاکمیت ملی ایجاب میکرد، به تدریج پذیرفتند که عبور بزهکاران از سرزمین دیگر کشورها نباید به منزلهی گذرنامهی بیکیفری آنان قلمداد گردد.(اردبیلی، 1386، 13)
در قرن بیستم ارتباطات مردمی و پدیده جهانی شدن شتاب بیشتری گرفت ، در نتیجهی گسترش این روابط ، جرایم و جنایاتی که در این دوران به وقوع میپیوست ،اثرات ویرانگر بیشتری نسبت جرایم سدههای قبل داشت. در نتیجه با همان سازوکارهای پیشین مقدور نبود که به مبارزه با بیکیفری مرتکبان جنایات جدید اقدام نمود و سازوکارهای نوینی برای مبارزه با بیکیفری لازم بود.
1.بیان مسأله
فکر تأسیس یک دادگاه دایمی کیفری بین المللی که صلاحیت رسیدگی به جرایم بین المللی را داشته باشد، از آغاز قرن بیستم و به ویژه بعد از پایان جنگ جهانی دوم وجود داشته است. در این راستا تلاشهای متعددی در زمانهای مختلف توسط اعضای اجتماع بین المللی به عمل آمده است. برای نمونه می توان به تشکیل دادگاههای نورنبرگ و توکیو، دادگاههای بین المللی کیفری برای یوگسلاوی سابق و روآندا و همچنین دادگاههای کیفری مختلط اشاره کرد. در نهایت اساسنامه ی دیوان بین المللی کیفری در 17 ژوئیهی 1998 از سوی نشست نمایندگان تام الاختیار ملل متحد در شهر رم مورد پذیرش قرار گرفت و در سال 2002 لازم الاجرا شد.
یکی از مهم ترین اهداف دیوان بین المللی کیفری محاکمه و مجازات جنایتکاران بین المللی و محو بی کیفری است. در واقع هدف و شعار اصلی دیوان بین المللی کیفری مبارزه با بیکیفری است.بیکیفری به معنی داشتن مصونیت در مقابل مجازات است. در بند3 دیباچهی اساسنامهی دیوان بین المللی کیفری مقررشده است که«با تأکید براینکه فجیعترین جنایاتی که موجب نگرانی جامعهی بین المللی میشوند، بی مجازات نمانند.» این امر حاکی از اهمیت مبارزه با بیکیفری برای دیوان است. در واقع دادگاه نماد این خواست بین المللی است که دیگر شدیدترین جنایاتی که موجب نگرانی اجتماع بین المللی میشوند، بی کیفر باقی نماند و تعقیب این جرایم به شیوه ای منصفانه ومستقل مورد رسیدگی قرار گیرد.
به علاوه دیوان می تواند از تجربههای نظامهای حقوقی کیفری داخلی نیز بهرهمند شود. در حقوق کیفری داخلی هدف از اعمال مجازات از یک طرف پیشگیری از ارتکاب جرم است و از طرف دیگر جامعه با اجرای مجازات سعی در تحقق عدالت دارد.(نوربها،1385، 354).بنابر این می توان گفت که در حقوق بین المللی کیفری- همانند حقوق کیفری داخلی- تعیین کیفر و اعمال مجازات با هدف بازداندگی صورت می گیرد. در حقیقت دیوان نیز با توسل به این سازوکار از یک جهت مرتکبان جنایات فعلی را محاکمه و مجازات می نماید و از جهت دیگر به عنوان یک عامل بازدارنده عمل می کند.(Seibrt-fobr, 2002, 303) این مطلب در مورد دیگر دادگاههای بین المللی کیفری نیز صادق می باشد.
حال سوال اساسی این است که دیوان بین المللی کیفری چگونه و با توسل به چه ابزار یا سازوکارهایی می تواند به این هدف مهم- خاتمه دادن به بیکیفری- نایل شود؟ در این نوشتار نگارنده به بررسی نقش دیوان در مبارزه با بیکیفری و همچنین سازوکارهای مطلوب دیوان در این خصوص می پردازد.
ضرورت انجام تحقیق
درک این واقعیت که دیوان بین المللی کیفری ،که نهادی دایمی برای رسیدگی به جرایم مندرج در اساسنامهی رم است،چگونه می تواند اهداف خود را تحقق بخشد.از آنجا که مجازات جرایم ارتکابی در پیشگیری از ارتکاب جرایم در آینده مؤثر است،دیوان با پیش بینی سازوکارهایی در اساسنامهی خود سعی در محو جرایم موجب نگرانی بین المللی دارد.
4.سؤالهای تحقیق
1 – آیا مجازات جنایات پیش بینی شده در مادهی 5 اساسنامهی دیوان بین المللی کیفری می تواند در مبارزه با بیکیفری مؤثر باشد؟
2 – آیا دیوان بین المللی کیفری برای مبارزه با بیکیفری سازوکارهای لازم را در اختیار دارد؟
3 – آیا مفاد مادهی 98 اساسنامهی دیوان می تواند به عنوان مانعی در مبارزه با بیکیفری توسط دیوان قلمداد شود؟
5.فرضیه های تحقیق
1 – مجازات مرتکبان جنایات تحت صلاحیت دیوان می تواند در مبارزه با بیکیفری موثر باشد.
2 – اساسنامهی دیوان بین المللی کیفری سازوکارهای لازم برای مبارزه با بیکیفری را مقرر نموده است.
3 – مفاد ماده 98 اساسنامهی دیوان می تواند به عنوان مانعی برای مبارزه با بیکیفری توسط دیوان قلمداد شود.
6.هدفها وکاربرد های مورد انتظار از انجام تحقیق
شناخت اهداف دیوان بین المللی کیفری و سازوکارهایی که این نهاد بین المللی در محو بیکیفری دارد، تا از این راه بتوان به اهمیت تأسیس چنین نهادی،تأثیر آن بر