پیش بینی روابط بین اقلام تعهدی و جریان های نقدی
یک رابطه مفهومی عمیق بین اقلام تعهدی و جریان های نقدی که رابطه سود با نقد رادر نظر گرفته و مشکلات متعدد مربوط به رویکرد حسابداری را ندارد توسط دی چاو و دی چو(2002) توسعه یافت.
دی چاو و دی چو براین نکته تاکید می نمایند که اغلب تحقیقات گذشته برروی دستکاری های عمدی اقلام تعهدی متمرکز گردیده اند واین دستکاری ها را موجب کاهش کیفیت سود دانسته اند . این درحالیست که حتی در غیاب دستکاری های عمدی (مدیریت سود)، ویژگی های شرکت و صنعت
می تواند برروی کیفیت اقلام تعهدی تاثیر گذار باشد. لذا هر دو نوع عمدی و غیر عمدی خطاهای تخمین منجربه کاهش کیفیت سود می گردد.
دراین روش باقی مانده تخمینی از رگرسیون تغییرات سرمایه در گردش براساس جریان های نقدی دوره های جاری، پیشین وآتی، مشخص کننده کل خطای تخمین اقلام تعهدی (عمدی وغیرعمدی) است که به عنوان معیاری معکوس از کیفیت سود در نظر گرفته می شود. این روش یک رابطه مستقیم بین جریان های نقدی و اقلام تعهدی جاری بوجود می آورد اما بین خطاهای تخمین عمدی وغیر عمدی تمایز قائل نمی شود.
استفاده ازاین روش نیازمند این فرض است که سرمایه در گردش اقلام تعهدی بیش از یک سال معوق نشده یا منجر به دریافت ها و پرداخت های نقدی تا بیش ازیک سال نگردیده است.
2-13-3)اندازه گیری کیفیت سود براساس خصوصیات کیفی چارچوب مفهومی FASB
چارچوب مفهومی FASB برمفید بودن در تصمیم گیری تاکید می کند که براساس آن مربوط بودن، قابلیت اتکا و قابلیت مقایسه بعنوان معیارهای ارزیابی کیفیت سود در نظر گرفته می شود. موضوع مهم برای محققین، عملیاتی کردن این ویژگی ها می باشد.
محققین از رگرسیون ماتریس های بازار مانند قیمتهای سهام وبازده سهام بر سود و معیارهای مشابه مانند جریانهای نقدی برای مشخص کردن ویژگی های کیفی مانند مربوط بودن و قابل اتکا بودن استفاده کرده اند(برای مثال درتحقیق دی چاو در سال 1994).
افرادی مانند بارث و همکاران از این رگرسیون ها، ضرایب تخمینی را برای مشخص کردن ترکیب مربوط بودن و قابل اتکا بودن اطلاعات مربوط به سود یا سایر اطلاعات گزارش مالی بدست آورده اند.
“سه مفهوم مربوط بودن، قابلیت اتکا و قابلیت مقایسه یک مجموعه را می سازند و بصورت جداگانه قابل اندازه گیری نمی باشند. هم چنین بین عناصر مختلف باید توازن برقرار گردد که این باعث ذهنیت گرایی می شود. مشکل دیگر، اهمیتی است که باید برای قابلیت مقایسه قائل شد. برای مثال آیا کسب قابلیت مقایسه باهزینه کردن مربوط بودن، مطلوب است؟ ویا سود گزارش شده براساس GAAP تاچه اندازه قابلیت مقایسه دارد ؟ به علاوه ارزیابی این سه ویژگی چه به تنهایی وچه باهم، این مساله راروشن می کند که آیا هیات تدوین استانداردهای حسابداری مالی به اهداف خود، دست یافته است یاخیر. وظایف هیأت محدود به برقراری استانداردهای گزارشگری می شود، ولی محققان با ارقام گزارش شده و نه استانداردها سر و کار دارند. لذا استفاده از خصوصیات کیفی چارچوب مفهومی FASB به عنوان راهنمای اندازه گیری کیفیت سود مناسب به نظر نمی رسد."(هرمنز،2006)
1 .Barth , et al