چکیده
فرایند جهانی شدن امروز در سطح بینالملل به طور جدی از جانب سازمان ملل متحد و سازمانهای تخصصی وابسته به آن مورد حمایت قرار گرفته و به پیش برده میشود. در بعد اقتصادی جهانیسازی، به طور مشخص میتوان مشاهده نمود که سه سازمان بینالمللی صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی به عنوان سازمانهای تخصصی در حیطه اقتصاد، سیاستهایی را در پیش گرفتهاند که کاملا در راستای جهانی کردن اقتصاد قرار دارند و چون این سازمانها به نوعی نقش هماهنگکننده اقتصاد جهانی را برعهده دارند، لذا با بهره گرفتن از ابزارهایی که در اختیارشان قرار دارد، کشورهای مختلف جهان و به ویژه کشورهای در حال توسعه را به سمت سیاستهایی که در پیش گرفتهاند، سوق میدهند و کشوری که در راستای این سیاستها حرکت نکند به انحای مختلف تحت فشار قرار میگیرد. جمهوری اسلامی ایران نیز از جمله کشورهایی است که همانند سایر اقتصادهای ملی خواسته یا ناخواسته به سمت اقتصاد جهانی رانده میشود. عضویت جمهوری اسلامی ایران در سازمان تجارت جهانی (WTO) قبل از هر چیزی نیازمند بکارگیری سیاستهای گسترده آزادسازی تجاری و تولیدی و تغییرات قابل توجهی در قوانین و مقررات اقتصادی است که این تغییرات میتوانند تاثیر گستردهای بر اقتصاد کشور و امنیت اقتصادی داشته باشند. درواقع هدف «سازمان گمرک» از یک سو مسئول اجرای قوانین و مقررات پیچیده حاکم بر تجارت خارجی است و از طرف دیگر با توجه به الزامات موجود در تجارت بینالملل و استانداردهای جهانی در رابطه با سادهسازی رویه ها و تشریفات گمرکی، باید تلاش خود را در جهت ایجاد تسهیلات تجاری بمنظور افزایش کارآیی نظام گمرکی و بازرگانی کشور معطوف نماید.
این تحقیق به این نکته اشاره دارد که «گمرک» مهمترین مجری مقررات تجارت خارجی در کنار سایر عوامل ذیمدخل در عرصه تجارت بین المللی اعم از بانکها، شرکتهای بیمه و مؤسسات حمل و نقل و. نقشی مهم و کلیدی در توسعه تجارت قانونی و اعمال سیاستهای بازرگانی کشور ایفا مینماید و همچنین مقررات و سیاستهای تجاری، اقتصادی، صنعتی، امنیتی و بهداشتی را با رویکرد و روشی که در اعمال این قبیل سیاستها بکار میبرند می پردازد.
کلید واژهها: کالا، تجارت، قواعد گمرکی، حقوق بینالملل، تجارت جهانی wto
فصل اول
کلیـات تحقیـق
1-1مقدمه
فرایند جهانی شدن امروز در سطح بینالملل به طور جدی از جانب سازمان ملل متحد و سازمانهای تخصصی وابسته به آن مورد حمایت قرار گرفته و به پیش برده میشود. در بعد اقتصادی جهانیسازی، به طور مشخص میتوان مشاهده نمود که سه سازمان بینالمللی صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی به عنوان سازمانهای تخصصی در حیطه اقتصاد، سیاستهایی را در پیش گرفتهاند که کاملا در راستای جهانی کردن اقتصاد قرار دارند و چون این سازمانها به نوعی نقش هماهنگکننده اقتصاد جهانی را برعهده دارند، لذا با بهره گرفتن از ابزارهایی که در اختیارشان قرار دارد، کشورهای مختلف جهان و به ویژه کشورهای در حال توسعه را به سمت سیاستهایی که در پیش گرفتهاند، سوق میدهند و کشوری که در راستای این سیاستها حرکت نکند به انحای مختلف تحت فشار قرار میگیرد.
به بیان دیگر، عملکرد سازمانهای مذکور نوعی اجبار را برای حضور اقتصادهای ملی در فرایند اقتصاد جهانی باعث میشود و هر کشوری که بنا به هر دلیل آمادگی حضور در این فرایند را نداشته باشد، خود را در مسیر انزوا میبیند. به عنوان مثال اگر کشوری به عضویت سازمان تجارت جهانی، که متولی اصلی تجارت آزادانه و تحرک کامل کالاها و خدمات در سطح جهان است، درنیاید عملا قادر به رقابت صادراتی و حضور موفق در بازارهای جهانی نخواهد بود. از طرف دیگر، ممکن است عضویت این کشور در سازمان مذکور منجر به از میان رفتن بسیاری از صنایع نوپا در این کشور شود و همین تناقض، کشور مذکور را به شدت تحت فشار قرار میدهد. در حقیقت هرگونه قدرت تعدیل زمانی را از این کشور سلب می کند. بانک جهانی نیز اعطای وام به کشورهای نیازمند را عمدتا مشروط به اجرای سیاستهای آزادسازی و خصوصیسازی نموده که نوعی اجبار برای کشورهای نیازمند محسوب میشود. صندوق بینالمللی پول هم به واسطه مشاوره و ارائه راهکارهایی که به کشورهای مختلف ارائه میدهد، حرکت به سمت جهانی شدن را تشویق می کند. سوق دادن سریع اقتصادهای ملی به سم اقتصاد جهانی، قدرت تعدیل زمانی را از آنها گرفته و این کشورها را مجبور میکند، در دورهای کوتاه پا به عرصه اقتصاد جهانی بگذراند، که این امر میتواند تبعات منفی گستردهای برای این کشورها در پی داشته باشد. از جمله این تبعات میتوان به از میان رفتن صنایع نوپا، افزایش بیکاری، بالا رفتن تورم، گسترش فساد مالی و اداری، افزایش فاصله طبقاتی و. اشاره نمود. به علاوه باید توجه داشت که اصولا مواجهه اقتصادهای ملی با مشکلاتی از این دست به طور کامل بستگی به خصوصیات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی هر کشور دارد. در کشوری که آمادگی این حضور را داشته باشد، عملا چنین حضوری باعث افزایش منافع خواهد شد و ممکن است هیچ کدام از مشکلات مذکور رخ ننماید اما هرچه آمادگی یک کشور برای حضور در اقتصاد جهانی کمتر باشد، تبعات منفی آن بیشتر و عمیقتر خواهد بود.
1-2 بیان مسئله
گمرک جمهوری اسلامی ایران سازمانی دولتی تابع وزارت امور اقتصادی و دارایی است که به عنوان مرزبان اقتصادی کشور نقش محوری و هماهنگکننده را در مبادی ورودی و خروجی کشور دارد و مسئول اعمال حاکمیت دولت در اجرای قانون امور گمرکی و سایر قوانین و مقررات مربوط به صادرات و واردات و عبور (ترانزیت) کالا و وصول حقوق ورودی و عوارض گمرکی و مالیاتهای مربوطه و الزامات فنی و تسهیل تجارت است. گمرک جمهوری اسلامی ایران برای انجام وظایف قانونی خود، سطوح واحدهای اجرایی مورد نیاز را بدون رعایت ضوابط و تقسیمات کشوری و ماده (30) قانون مدیریت خدمات کشوری، متناسب با حجم و نوع فعالیتها تعیین می کند. تشکیلات گمرک و واحدهای اجرایی متناسب با وظایف و مأموریتهای محوله توسط گمرک جمهوری اسلامی ایران تهیه میشود و پس از تأیید وزیر امور اقتصادی و دارایی به تصویب هیأت وزیران میرسد.
گمرک جمهوری اسلامی ایران شامل ستاد مرکزی گمرک ایران و گمرکهای اجرایی است. در حال حاضر اقتصاد دنیا به سازمان جهانی تجارت پیوسته است و این بدان معناست که ایران و چند کشور نحیف و کوچک از نظر اقتصادی و سیاسی هنوز به بزرگترین سازمان تصمیمگیر درخصوص فرایندهای تجاری در جهان نپیوستهاند و حق تصمیم گیری و قدرت تصمیمسازی در ساختار اقتصادی جهانی را دارا نیستند سازمان تجارت جهانی امروز یکی از پایههای جهانی شدن، به ویژه در حوزه اقتصاد به شمار میرود. بدین سان، کشورهای مختلف تلاش میکنند برای تسریع روند جهانی شدن و استفاده از منافع آن، این سازمان بینالمللی را توسعه داده و جایگاهش را ارتقاء بخشند. از دیگرسو کشورهایی که عضو این سازمان نیستند نیز، تلاش مینمایند تا به عضویت آن درآمده و با بهره گرفتن از امتیازات عضویت در این نهاد بینالمللی و صنعتی به توسعه اقتصادی دست یابند(کالینیکوس- ناصر زرافشان -1386). امروزه، تقریبا تمام ادارات گمرکی از 153 فعلی اعضای سازمان تجارت جهانی، ارزش کالاهای وارداتی در لحاظ مفاد توافقنامه سازمان تجارت جهانی در ارزشگذاری گمرک (که در سال 1994 به تصویب رسید) توافق کردهاند. این توافق یک سیستم ارزشگذاری گمرکی است که در درجه اول پایگاه ارزش گمرکی ارزش معامله کالاهای وارداتی، که قیمت واقعا پرداخت شده یا قابل پرداخت برای کالاها برای صادرات به کشور از واردات، به علاوه، تنظیمات خاصی از هزینهها و اتهامات به فروش میباشد. در حال حاضر بیش از 90 درصد از تجارت جهان براساس روش ارزش معامله، ارزشگذاری میشود که قابل پیش بینی، یکنواختی و شفافیت بیشتر برای جامعه کسب و کار ارزش میباشد (غلام رضا صفاری- 1389).
امروزه «گمرک» به عنوان اولین و مهمترین مجری مقررات تجارت خارجی در کنار سایر عوامل ذیمدخل در عرصه تجارت بین المللی اعم از بانکها، شرکتهای بیمه و مؤسسات حمل و نقل و. نقشی مهم و کلیدی در توسعه تجارت قانونی و اعمال سیاستهای بازرگانی کشور ایفا مینماید. گمرکات جهان موظف به اعمال مجموعه ای از مقررات و سیاستهای تجاری، اقتصادی، صنعتی، امنیتی و بهداشتی هستند که صرفنظر از اولویتهای کاری خود و علیرغم مسئولیتهای سازمانی نسبتاً مشابه، رویکرد و روشی که در اعمال این قبیل سیاستها بکار میبرند به شدت متفاوت است. رشد فزاینده و مستمر تجارت خارجی و اهمیت روزافزون گمرک به مثابه یکی از عوامل کلیدی موثر و مهم در زنجیره تجارت بینالملل، سرمایهگذاریهای بخش خصوصی و رقابت بین المللی گسترده جهت جلب سرمایههای خارجی، جهانی شدن و تجارت بینالملل، افزایش جرائم سازمان یافته فراملیتی، گسترش روزافزون پیمانهای تجاری منطقهای و بالاخره استفاده رو به تزاید از آخرین دستاوردهای فنآوری اطلاعات و ارتباطات همه و همه در تغییر نقش و ماهیت عملکرد گمرکات و پیش بینی وظایف نوین آن تأثیر قابل توجهی داشته و دارد. از اینرو، با در نظر گرفتن اهمیت و گستره موضوع، نوشته حاضر در تبیین نقش و جایگاه گمرک در عرصه تجارت بینالملل ابتدا به «وظایف و کارکردهای گمرک» درجهان حاضرمیپردازد و متعاقب آن «اهداف و رویکردهای گمرک» را مدنظر قرار میدهد تا هم از نظر وظایف و تکالیفی که بر عهده این سازمان تأثیرگذار نهاده شده است به موضوع پرداخته شود و هم از حیث غایات و اهداف به برنامههای آتی گمرک در ایفای نقش مهم و مؤثر آن در عرصه تجارت بینالملل نگریسته شود(محمد غفوری،1383).
امروزه «گمرک» به عنوان اولین و مهمترین مجری مقررات تجارت خارجی در کنار سازمان جهانی گمرکwoc)) بعنوان بزرگترین و مهمترین سازمان بین الدولی گمرکی موجود، با بهره گیری از بیش از نیم قرن تجربه و نظرات و تجربیات 174 عضو دائمی خود در زمینههای مختلف امورگمرکی، اعم از امورمربوط به تعرفه و تجارت، تخلفات گمرکی، تسهیلات و مقررات، از طریق تهیه و تدوین توصیه نامهها، قطعنامهها و کنوانسیونهای بین المللی گمرکی در جهت تحقق مهمترین هدف و فلسفه وجودی خود که همان «رساندن گمرکات به عالی ترین درجه یکنواختی و هماهنگی در روشهای گمرکی» میباشد بپردازد. برخی از کارشناسان معتقدند صرفا کاهش مراحل و روزهای واردات و صادرات به توسعه ملی کمک نمیکند چون ترکیب و ماهیت کالاهای صادراتی و وارداتی ما توسعهای و اشتغالزا نیست در صادرات عمدتا خامفروشی یا کالاهای اولیه صنعت و معدن و کشاورزی است و در واردات عمدتا کالاهای مصرفی است. لذا پیش و بیش از تمرکز بر تسهیل و تسریع در تجارت باید به اصلاح ساختار و ترکیب کالاهای صادراتی و وارداتی اقدام کرد. اینکه ارزش کالاهای وارداتی بیشتر از کالاهای صادراتی بوده یکی از دلایلش، این است که کالای نهایی ساختهشده