با توجه به نتایج پژوهش حاضر و دیگر مطالعات انجام شده، میتوان نتیجه گرفت که وسواس مذهبی – اخلاقی در ایران بیشتر با حوزه تفکر جادویی مرتبط است و در این میان باور ادغام فکر و عمل احتمل نقش مهمی ایفا میکند. این بدان معناست که مبتلایان به وسواس مذهبی – اخلاقی اعتقادی قوی به این باور دارند که فکر کردن به یک موضوع، احتمال رخ دادن آن را در عالم واقع افزایش خواهد داد. گویههای زیر مقیاسهای ادغام فکر و عمل احتمال برای خود و دیگران در پرسشنامه TAF به اتفاقات و حوادث ناگوار و منفی مانند تصادف با ماشین و بیمار شدن اشاره دارند. با توجه به این نکته، شاید بتوان باور خرافی «چشم زدن» را نوعی از ادغام فکر و عمل احتمال دانست که در پدیدآیی وسواس مذهبی – اخلاقی نقش دارد، بدین معنا که هنگامی که فرد افکار و یا تمایلاتی درباره آسیب رساندن به خود یا دیگران را تجربه میکند، از ترس آنکه با «چشم زدن» موجب وقوع آن آسیب گردد، افکار و تکانههای مربوط را سرکوب کرده، از ذهن میراند و یا انواع روش های خنثیسازی را در مورد آنها به کارمیگیرد. از آنجایی که آسیب رساندن به دیگری یک عمل غیراخلاقی است ممکن است تصور «چشم زدن» دیگری در افرادی که معیارهای اخلاقی بالایی دارند احساس ترس و ناراحتی زیادی ایجاد کند. همبستگی قوی به دست آمده بین وسواس مذهبی – اخلاقی و ادغام فکر و عمل احتمال برای دیگران نیز این استدلال را تأیید میکند.
در خصوص تفکر جادویی، علاوه بر باورهای خرافی مانند «چشم زدن» نقش برخی باورهای فراروانشناختی را نیز نباید از نظر دور داشت. این باورها که به لحاظ علمی مورد تأیید یا رد قرار نگرفتهاند، دهه های اخیر در برخی محصولات فرهنگی عامهپسند جایگاه خاصی یافته و بسار مورد اقبال واقع شدهاند. کتاب و فیلم مستند «راز» مثالی از این دسته محصولات فرهنگی هستند که به بیان این باور میپردازند که با تفکر زیاد درباره موضوعی خاص و «بالا بردن ارتعاشات مربوط به آن» میتوان احتمال وقوع آن را افزایش داده و موجبات تغیرات اساسی در زندگی را فراهم آورد. به علاوه، این کتاب و فیلم مستند آن چنین مطرح میکنند که تفکرات و هیجانات منفی سبب وقوع حوادث منفی و بد میگردند. صرفنظر از صحت و سقم این ادعا، چنین باورهایی اگر جدی گرفته شوند ممکن است موجب گردند که اشخاص با تصور اینکه میتوان تنها با فکر کردن درباره صدمه و آسیب به خود یا دیگری باعث به وقوع پیوستن آن شد، با افکار و تکانههای خود درگیر شده و سعی کنند به هر شکل ممکن آنها را سرکوب یا خنثی نمایند که این امر خود به تشدید چرخه OCD و شکلگیری وسواسهای جدید می انجامد.
برخی مطالعات نشان دادهاند که ادغام فکر و عمل احتمال با بعضی نشانههای OCD رابطه دارد. شافران و همکاران (۱۹۹۶) نشان دادند که با ثابت نگه داشتن افسردگی، قویترین همبستگی میان زیرمقیاس احتمال برای دیگران (Likelihood-other) و وسواسهای وارسی دیده میشود در حالی که ضریب همبستگی میان ادغام فکر و عمل اخلاقی و نشانههای وسواس پس از کنترل افسردگی معنادار نیست. در یک مطالعه دیگر (راسین و همکاران، ۲۰۰۱)، قویترین ضریب همبستگی میان زیرمقیاس احتمال برای خود (Likelihood-self) و وسواس شستشو و ضعیفترین آن میان زیرمقیاس ادغام فکر و عمل اخلاقی و نشانههای OCD به دست آمد. از سوی دیگر مشاهدات بالینی در ایران نشانگر آنند که وسواس مذهبی- اخلاقی بیشتر به دو شکل بروز میکند: یکی ترس از نجاست و اعمال اجباری طهارت گرفتن و شستشو، و دیگری تردیدها و وسواسهای فکری درباره درستی یا نادرستی اعمال دینی خود، که در هر دو مورد وسواس وارسی میتواند به شکل وارسی نجاست در خود یا محیط یا وارسی فکری افکار و اعمال وجود داشته باشد. همبستگی معنادار به دست آمده میان وسواس مذهبی – اخلاقی و ادغام فکر و عمل احتمال ممکن است با توجه به اشکال بروز وسواس مذهبی – اخلاقی در ایران و نیز یافتههای شافران و همکاران (۱۹۹۶) و راسین و همکاران (۲۰۰۱) قابل توجیه باشد. از آنجایی که این یافتهها هنوز توسط مطالعات دیگر از جمله پژوهش حاضر تکرار نشدهاند، تبیینهایی از این دست باید با احتیاط صورت گیرد ولازم است که پژوهشهای بیشتری در این باره انجام شود.
یافتههای جنبی پژوهش
الف – سهم افسردگی، اضطراب و تنیدگی در پیشبینی وسواس مذهبی – اخلاقی
نخستین یافته درباره سهم افسردگی، اضطراب و تنیدگی در پیشبینی وسواس مذهبی – اخلاقی بود. نتایج نشان داد که از میان سه زیرمقیاس تنیدگی، افسردگی و اضطراب، تنها اضطراب به طور معناداری توان پیش بینی تغییرپذیری وسواس مذهبی- اخلاقی را داراست. مطالعات انجام شده نتایج متفاوتی در خصوص قدرت پیشبینی اضطراب برای تغییرپذیری وسواس مذهبی – اخلاقی ارائه دادهاند. مثلاً ویتزیگ (۲۰۰۵) نشان داد که اضطراب صفتی میتواند نمرات وسواس مذهبی – اخلاقی را پیشبینی کند، اما نلسون و همکاران (۲۰۰۶) و آبراموویتز و همکاران (۲۰۰۷) همبستگی معناداری میان وسواس مذهبی – اخلاقی و اضطراب نیافتند. در خصوص قدرت پیشبینی افسردگی نیز تا کنون یافتهای در تایید آن گزارش نشده است. بهعلاوه تنها پژوهش حاضر و مطالعه ویتزیگ (۲۰۰۵) وجود رابطه معنادار میان افسردگی و وسواس مذهبی – اخلاقی را تایید نمودند در حالی که وجود چنین رابطهای در مطالعات دیگر تایید نشد. به دلیل نتایج متناقض یافتهها انجام بررسیهای بیشتر درباره رابطه میان اضطراب و افسردگی با وسواس مذهبی – اخلاقی و قدرت پیشبینی آنها ضروریست.
ب- سهم نشانههای وسواس فکری – عملی در پیشبینی وسواس مذهبی – اخلاقی
دومین یافته درباره سهم نشانههای وسواس فکری- عملی در پیشبینی وسواس مذهبی – اخلاقی بود. نتایج نشان داد که از میان نشانههای وسواس فکری- عملی، تنها وسواس فکری به طور معناداری توان پیش بینی تغییرپذیری وسواس مذهبی- اخلاقی را داراست. این بدان معناست که بالا یا پایین بودن نمرات وسواس مذهبی در یک فرد بیشتر توسط بالا یا پایین بودن نمرات وسواس فکری وی تعیین میگردد تا سایر نشانههای وسواس فکری- عملی. این یافته با نتایج مطالعات ویتزیگ (۲۰۰۵)، نلسون و همکاران (۲۰۰۶)، و اولاتونجی و همکاران (۲۰۰۷) که بر نقش وسواس فکری در پیشبینی وسواس مذهبی- اخلاقی صحه گذاشته همسو است. دلایل این امر پیشتر در بحث مربوط به فرضیه اول در چهارچوب نظریات راچمن (۱۹۹۷، ۱۹۹۸، ۲۰۰۳) و سالکووسکیس (۱۹۸۵) و نیز با توضیح چگونگی بروز وسواس مذهبی- اخلاقی در ایران تبیین گردید.
ج- سهم زیرمقیاسهای باورهای وسواسی در پیشبینی وسواس مذهبی– اخلاقی
سومین یافته درباره سهم زیرمقیاسهای باورهای وسواسی در پیشبینی وسواس مذهبی– اخلاقی بود. نتایج نشان داد که از میان سه زیرمقیاس مسئولیتپذیری/ تهدید، کمالگرایی/ اطمینان، و اهمیت افکار/ مهار افکار، تنها سبک شناختی کمالگرایی/ اطمینان میتواند به طور معنی داری تغییر پذیری وسواس مذهبی- اخلاقی را پیشبینی کند. این بدان معناست که بالا یا پایین بودن نمرات وسواس مذهبی در یک فرد بیشتر توسط بالا یا پایین بودن نمرات وی در زیرمقیاس کمالگرایی/ اطمینان تعیین میگردد تا زیرمقیاس مسئولیتپذیری/ تهدید و اهمیت افکار/ مهار افکار. این یافته با نتایج پژوهشهای ویتزیگ (۲۰۰۵) و نلسون و همکاران (۲۰۰۶) که بر نقش سبک شناختی اهمیت افکار و مهار افکار به عنوان پیشبینی کننده وسواس مذهبی– اخلاقی تاکید دارند، ناهمسوست. با این حال در پژوهش حاضر وسواس مذهبی– اخلاقی با سبک شناختی اهمیت افکار/ مهار افکار رابطه قوی و معنادار دارد که نشان دهنده اهمیت این سبک شناختی در سازمان شناختی وسواس مذهبی– اخلاقی است. نقش سبک کمالگرایی/ اطمینان در وسواس مذهبی– اخلاقی با توجه به آموزههای دین اسلام و نشانههای وسواس مذهبی– اخلاقی در ایران قابل تبیین است که این موضوع پیشتر در بحث مربوط به فرضیه دوم توضیح داده شد.
د- سهم زیرمقیاسهای ادغام فکر و عمل در پیشبینی وسواس مذهبی – اخلاقی
چهارمین یافته درباره سهم زیرمقیاسهای ادغام فکر و عمل در پیشبینی وسواس مذهبی – اخلاقی بود. نتایج نشان داد که از میان سه زیرمقیاس ادغام فکر و عمل اخلاقی، ادغام فکر و عمل احتمال برای خود، و ادغام فکر و عمل احتمال برای دیگران، تنها سبک شناختی ادغام فکر و عمل احتمال برای خود میتواند به طور معنی داری تغییر پذیری وسواس مذهبی- اخلاقی را پیشبینی کند. این بدان معناست که بالا یا پایین بودن نمرات وسواس مذهبی در یک فرد بیشتر توسط بالا یا پایین بودن نمرات وی در زیرمقیاس ادغام فکر و عمل احتمال برای خود تعیین میگردد تا زیرمقیاس ادغام فکر و عمل اخلاقی، ادغام فکر و عمل احتمال برای دیگران. این یافته با نتایج پژوهشهای نلسون و همکاران (۲۰۰۶) که بر نقش سبک شناختی ادغام فکر و عمل اخلاقی به عنوان پیشبینی کننده وسواس مذهبی– اخلاقی تاکید دارد، ناهمسوست. در پژوهش حاضر، وسواس مذهبی– اخلاقی با ادغام فکر و عمل اخلاقی رابطه معنادار نداشت، که با یافته ویتزیگ (۲۰۰۵) مبنی بر رابطه معنادار این دو سازه، ونیز نتایج راسین و کاستر (۲۰۰۳)، یورولماز و همکاران (۲۰۰۹)، کوهن و روزین (۲۰۰۱)، سیو و کوهن (۲۰۰۷)، و سیو و همکاران (۲۰۱۰) مبنی بر رابطه میان مذهب مسیحیت و ادغام فکر و عمل اخلاقی ناهمسو است. دلایل این امر با توجه به نظریات راچمن (۱۹۹۷، ۱۹۹۸، ۲۰۰۳) و سالکووسکیس (۱۹۸۵) و برخی آموزههای دین میسحیت قابل تبیین است که پیشتر در بحث مربوط به فرضیه سوم توضیح داده شد.
ه- بررسی تفاوت نمرات شرکتکنندگان از لحاظ زیرمقیاسهای وسواس مذهبی - اخلاقی (ترس از گناه، ترس از خدا)
پنجمین یافته درباره تفاوت نمرات شرکتکنندگان از لحاظ زیرمقیاسهای وسواس مذهبی - اخلاقی یعنی ترس از گناه و ترس از خدا بود. نتایج نشان داد که میان این دو تفاوت معنادار وجود دارد و میانگین مربوط به نمرات ترس از گناه حدود دو برابر بیشتر از نمرات ترس از خدا است. میتوان چنین استنباط کرد که در نمونه مورد مطالعه، وسواس مذهبی – اخلاقی بیشتر حوزه اعمال و گناهان را در بر میگیرد و رابطه افراد با خداوند را چندان تحت تاثیر قرار ندادهاست. دلایل این امر را شاید بتوان در جایگاه بیبدیل عرفان اسلامی در فرهنگ مردم ایران جستجو کرد. عرفان اسلامی با ارائه تصویری رحمانی از خداوند، رابطه نزدیک و محبتآمیز میان خدا و انسان را به عنوان جزء جداییناپذیر ایمان معرفی کرده و دورنمای چنین ارتباطی را پیش چشم فرد قرار میدهد. همچنین آیات و روایاتی که یاد خداوند را آرامشبخش دلها میدانند زمینهساز رابطه محبتآمیز با خداوند هستند. نکتهای که باید در مورد یافتۀ حاضر مورد توجه قرار گیرد آن است که به دلیل عدم وجود اطلاعات کافی درباره میزان مذهبی بودن شرکتکنندگان مقایسه میزان ترس از خدا و ترس از گناه به تفکیک سطح مذهبی بودن ممکن نشد. چنین مقایسهای میتواند نکات ارزشمندی درباره رابطه میان مذهبی بودن با وسواس مذهبی – اخلاقی و زیر مقیاسهای آن به دست دهد. شایسته است که در پژوهشهای بعدی این نکته مورد توجه قرار گیرد.
۲-۵ نتیجهگیری کلی
موضوع پژوهش حاضر بررسی رابطه وسواس مذهبی – اخلاقی با نشانههای وسواس فکری – عملی و سبکهای شناختی مرتبط با آن بود. برای این منظور، سه فرضیه مورد آزمون قرار گرفت. فرضیه اول بیان میداشت که وسواس مذهبی – اخلاقی با نشانههای وسواس فکری- عملی رابطه مثبت و معنادار دارد. نتایج فرضیه اوّل را رد کرد، بدان معنا که میان نمره کل OCD وسواس مذهبی – اخلاقی رابطه معناداری مشاهده نشد. با این وجود، رابطه معناداری میان وسواس فکری و وسواس مذهبی – اخلاقی بهدست آمد که بدان معناست که افرادی که نمرات بالاتری در وسواس مذهبی – اخلاقی کسب میکنند، از وسواس فکری بیشتری نیز رنج میبرند. فرضیه دوم مبین آن بود که وسواس مذهبی – اخلاقی با باورهای وسواسی رابطه مستقیم و معنادار دارد. یافتههای پژوهشی فرضیه دوم را تأیید نمود. وسواس مذهبی – اخلاقی با هر سه زیر مقیاس باورهای وسواسی رابطه معنادار داشت که این رابطه با سبک شناختی کمالگرایی/ اطمینان از بقیه قوی تر بود. فرضیه سوم پژوهش بیان میداشت که وسواس مذهبی – اخلاقی با سبکشاختی ادغام فکر و عمل رابطه مثبت و معنادار دارد. نتایج پژوهش این فرضیه را تأیید نمود. وسواس مذهبی – اخلاقی با زیر مقیاس ادغام فکر و عمل اخلاقی رابطه معنادار نداشت اما با ادغام فکر و عمل احتمال برای خود و احتمال برای دیگران دارای رابطه معنادار بود. . نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای اضطراب، وسواس فکری، سبکشناختی کمالگرایی/ اطمینان، ادغام فکر و عمل احتمال برای خود قادر به پیشبینی تغییرپذیری نمرات وسواس مذهبی – اخلاقی هستند. نتایج پژوهش در چهارچوب نظریههای شناختی – رفتاری راچمن و سالکووسکیس و نیز با درنظر گرفتن ویژگیهای مبتلایان به وسواس مذهبی– اخلاقی در ایران و برخی باورهای ناکارآمد وابسته به فرهنگ و مذهب مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
۳-۵ محدودیتهای پژوهش
مهمترین محدودیتهای این پژوهش عبارتند از:
-
- به علت عدم همکاری همه مراکز مشاوره و رواندرمانی و روانپزشکی تهران، به جای روش نمونهگیری تصادفی، از روش نمونهگیری در دسترس استفاده گردید. همچنین به علت محدودیت دسترسی به موارد مبتلا به وسواس فکری – عملی و نیز محدودیت زمانی، از حجم نمونه ۳۰ نفر استفاده شد.
-
- در بررسی نمونههای بالینی مبتلا به وسواس فکری – عملی، استفاده از فهرست و مقیاس وسواس فکری – عملی ییل براون الزامی است. نیز برای سنجش اضطراب و افسردگی معمولاً از ابزارهایی چون پرسشنامه افسردگی سبک و اضطراب حالتی – صفتی اسپیلبرگر استفاده میشود. در پژوهش حاضر به دلیل عدم دسترسی به پرسشنامههای یاد شده و نیز نیاز به استفاده از ابزارهای کوتاه از مقیاسهای دیگر بهره گرفته شد.
-
- در پژوهش حاضر انجام مصاحبه بالینی و به دست آوردن تابلو بالینی دقیقی از وضعیت روانشناختی شرکتکنندگان و اختلالات همبود با وسواس فکری – عملی ممکن نبود. همچنین نمونه مورد مطالعه به لحاظ اختلالات همبود با وسواس فکری – عملی، نشانههای وسواس فکری – عملی، و نیز مدت دریافت درمانهای دارویی و رواشناختی، همگن نبود.
-
- هنگام جمع آوری دادهها، پرسشنامهها براساس میزان آمادگی روانی آزمودنیها به آنان عرضه شد در برخی موارد، فاصله زمانی پاسخگویی به پرسشنامهها به ۱ تا ۲ هفته رسید که ممکن است همگنی دادهها را خدشهدار کند. همچنین برخی آزمودنیها از زیاد بودن تعداد پرسشنامهها شکایت داشتند که این امر ممکن است دقت آنان را در پاسخدهی به سوالات کم کرده باشد.
-
- در این پژوهش برای سنجش ادغام فکر و عمل از پرسشنامه ادغام فکر و عمل و برای ارزیابی وسواس مذهبی – اخلاقی از پرسشنامه وسواس مذهبی – اخلاقی پن استفاده گردید. این دو پرسشنامه تا به حال در ایران هنجاریابی نشدهاند. همچنین ممکن است پرسشنامه وسواس مذهبی – اخلاقی پن برای اندازهگیری وسواس مذهبی – اخلاقی در جمعیت ایرانی به اندازه کافی حساس نباشد.
۴-۵ پیشنهادهای تحقیق
باتوجه به محدودیتهای این پژوهش و گستره این موضوع، به علاقهمندان به تحقیق در این حوزه موارد زیر پیشنهاد میگردد:
-
- بررسی متغیرهای پژوهشی با بهره گرفتن از نمونه با حجم زیاد از مبتلایان به وسواس فکری – عملی.
-
- بررسی متغیرهای پژوهش در جمعیت غیربالینی به منظور گسترش دامنه نمرات و افزایش تعمیمپذیری به همه افراد جامعه.
-
- بررسی متغیرهای پژوهش و مقایسه نتایج در مردان و زنان.
-
- تکرار پژوهش در نقاط جغرافیایی غیر از تهران و نیز بررسی متغیرها در گروه های اقلیت دینی.
-
- استفاده از مصاحبههای بالینی و غیربالینی برای بررسی همه جانبه متغیرها، ارائه تابلو بالینی کامل، و نیز سرند نمونه. همچنین استفاده از ابزارهای مکمل برای اندازهگیری وسواس فکری – عملی همچون فهرست و مقیاس وسواس فکری – عملی ییل براون و پرسشنامه پادوا. به علاوه بهرهگیری از ابزارهای ویژه اندازهگیری هر سبک شناختی مانند پرسشنامه ارزیابی افکار مزاحم، و نیز استفاده از ابزارهای معمول سنجش اضطراب و افسردگی مانند پرسشنامه افسردگی بک.
-
- هنجاریابی پرسشنامههای وسواس مذهبی – اخلاقی پن و مقیاس ادغام فکر و عمل.
-
- بررسی نقش متغیرهای دیگر مانند میزان مذهبی بودن، پایبندی مذهبی، باورهای مذهبی، عقاید جادویی، و عقاید خرافی در تعامل با متغیرهای پژوهش.
-
- بررسی باورهای ناکارآمد مذهبی و نیز باورهای جادویی یا خرافی خاص فرهنگ ایران که ممکن است در بروز وسواس مذهبی – اخلاقی مؤثر باشند و نیز بررسی باورهای کارآمد مذهبی در بهبود آن.
-
- ساختن و هنجاریابی ابزار سنجش وسواس مذهبی – اخلاقی مناسب برای جیمعیت ایرانی
۵-۵ پیشنهادهای کاربردی
باتوجه به کاربرد وسیع موضوع پژوهش، پیشنهادات زیر ارائه میگردند:
-
- تألیف مباحث مربوط به وسواس مذهبی – اخلاقی در فرهنگ ایران برای ارائه در کتب آموزشی و درسی روانشناسی و روانپزشکی
-
- طراحی فنون درمانی مؤثرتر برای وسواس مذهبی – اخلاقی در فرهنگ ایران با توجه به نقش متغیرهایی چون، وسواس فکری، کمالگرایی و باورهای ناکارآمد مذهبی. همچنین تعدیل فنون رفتاری – شناختی موجود با درنظر گرفتن ویژگیهای فرهنگی مردم ایران.
-
- برگزاری جلسات توجیهی و آموزشی در خصوص وسواس مذهبی – اخلاقی برای طلاب و روحانیون برای آشنایی بیشتر با این مبحث. همینطور ارائه راهکارهای عملی برای چگونگی راهنمایی مدیریت مراجعین مبتلا به وسواس مذهبی – اخلاقی توسط روحانیون ومراجع.
-
- ارائه جزوات و سمینارهای آموزشی در خصوص وسواس مذهبی – اخلاقی برای عموم به منظور بالا بردن هر چه بیشتر سطح آگاهی عمومی درباره ویژگیهای این اختلال و راه های برخورد با آن.
- تشکیل گروه های حمایتی برای مبتلایان به وسواس مذهبی – اخلاقی.