محصول مورد بررسی قرار گرفته است.
روش تحقیق این مطالعه بر اساس روش توصیفی است. بدین ترتیب که در یک فرایند دو مرحلهی، ابتدا کارایی تولیدکنندگان قارچ خوراکی در ایران با به کارگیری دادههای (نهاده و ستانده) مربوط به تولیدکنندگان این محصول به تفکیک استانهای مختلف کشور در سال 1384 با بهره گرفتن از روش تجزیهوتحلیل پوششی داده ها (DEA) برآورد شده و از تکنیکهای خودراهانداز نیز برای انتخاب بهترین مقیاس و تصحیح اریب نمونه گیری موجود در نمرات کارایی استفاده شده است. سپس با بهره گرفتن از تکنیکهای اقتصادسنجی به توضیح نمرات کارایی مرحله اول پرداخته شده است.
نتایج مطالعه نشان میدهد که در مرحله اول: تولیدکنندگان قارچ در مناطق مختلف کشور دارای بازدهی ثابت نسبت به مقیاساند و اریب نمونه گیری موجود، بیشتر DMU دارای اندازه اقتصادی کوچک را تحت تاثیر قرار داده است. در مرحله دوم: یکی از نوآوریهای قابلتوجه، استفاده از معکوس اریب تخمینزده شده در مرحله اول، به عنوان وزن در مدل رگرسیون WLS است و کارایی تولیدکنندگان تحت تأثیر متغیرهای محیطی و مدیریتی چون: تعداد نیرویکار با مزد و حقوق بیشتر، شدت انرژی بیشتر، آبوهوای معتدلتر و مرطوبتر و ناحیه بازار بیشتر قرار دارد.
کلید واژه: کارایی، خودراهانداز، قارچ خوراکی و تجزیهوتحلیل دو مرحلهی.
طبقه بندی: D24, D61, C31
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات
مقدمه2
شرح و بیان مسئله پژوهشی 2
ضرورت انجام مطالعه 6
اهداف اساسی مطالعه 6
نتایج مورد استفاده پس از انجام مطالعه. 7
فرضیه ها 7
روش تحقیق 7
جامعه آماری و روش گردآوری اطلاعات 8
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات. 8
محدودیتهای مطالعه 8
تعاریف و مفاهیم واژه. 9
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق
مقدمه 12
تعاریف و مفاهیم مرتبط با عملکرد. 12تعریف کارایی 12
کارایی فنی. 12
کارایی تخصیصی 13
کارایی اقتصادی (هزینه) 13
کارایی مقیاس. 13
کارایی ساختاری. 14
تفاوت بین کارایی و بهرهوری. 14
شرح کلی روشهای اندازه گیری عملکرد 16
روش تجزیه و تحلیل پوششی داده ها. 17مطالعات داخلی. 20
مطالعات خارجی24
فصل سوم: روش تحقیق
مقدمه 28
روش تجزیه و تحلیل پوششی داده ها. 28مدل DEA با فرض بازدهی ثابت نسبت به مقیاس (CRS). 28
مدل DEA با فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس (VRS). 30
نهاده محور یا ستانده محور 32
روشهای خودراهانداز 34برآورد اریب نمونه گیری با بهره گرفتن از تکنیک خودراهانداز. 36
انجام آزمون تصریح مقیاس با بهره گرفتن از خودراهانداز. 39
مرحله دوم (مدل رگرسیون چند متغیره). 40
تصریح مدل. .42تصریح مدل در مرحله اول 42
تصریح مدل در مرحله دوم. 46
فصل چهارم: تخمین مدل
داده ها. 50برآورد موجودی سرمایه 50
آمارههای توصیفی مربوط به قارچ خوراکی. 52
انتخاب بهترین مقیاس 53
تخمین نمرات کارایی 55
مرحله دوم (تخمین مدل رگرسیون). 70بیان و تشریح فرضیه ها بر اساس تئوری و دانش موجود از قارچ خوراکی 70
آیا فرضیات پیشنهاد شده دارای شواهد تجربیاند؟.74
فصل پنجم: نتیجهگیری
جمعبندی. 80
نتیجهگیری 81
پیشنهادات اجرایی. 87
پیشنهادات مطالعاتی 87
منابع 88
پیوست 94
مقدمه
امروزه محدودیتهای بخش کشاورزی برای افزایش تولید از طریق توسعه عوامل تولید و تغییرات عمده در فناوری موجود از یک طرف و رشد جمعیت از طرف دیگر لزوم توجه به بخش کشاورزی را در کشور شدیداً مورد تأکید قرار داده است. شاید مناسبترین راهحل برای برقراری نرخ رشد لازم در بخش کشاورزی، بهبود کارایی فنی[1]، یعنی به دست آوردن تولید بیشتر از مجموعه ثابتی از عوامل تولید باشد. از میان محصولات کشاورزی، قارچ خوراکی از جمله محصولاتی است که به صورت صنعتی تولید شده و هدف از تولید آن صرفا تغذیه بشر است. لذا تعیین کارایی تولید این محصول و بررسی عوامل محیطی تاثیرگذار بر کارایی آن می تواند راهگشای کشاورزان، مدیران و مسولان بخش کشاورزی برای نیل به اهداف از پیش تعیین شده در خصوص این محصول باشد.
این مطالعه با عنوان بررسی کارایی تولیدکنندگان قارچ خوراکی در ایران با بهره گرفتن از تجزیه وتحلیل دو مرحلهی انجام شده است. همانگونه که از این عنوان نیز مشخص است؛ مطالعه شامل دو مرحله است: در مرحله اول از روش تجزیه و تحلیل پوششی داده ها[2] (DEA) برای محاسبه نمرات کارایی موسسات تولید قارج خوراکی که در سال 1384 فعال بوده اند (البته به تفکیک استانهای مختلف کشور) استفاده شده و سپس در مرحله دوم برای توضیح نمرات کارایی، اثر متغیرهای تأثیرگذار بالقوه (نوعاً متغیرهای محیطی و مدیریتی) بر نمرات به دست آمده در مرحله اول مورد بررسی و آزمون قرار گرفته است.
شرح و بیان مسئله پژوهشی
مواد پروتئینی، یکی از مهمترین اجزای مواد غذایی مورد استفاده انسانها است. نیاز طبیعی بدن انسان به این مواد، مبین ضرورت استفاده از آنها در سبد غذایی خانوارها است. از دیرباز انواع گوشتها، خصوصاً گوشت قرمز منبع اصلی تامین پروتئین مورد نیاز بدن انسان بوده است. اما در حال حاضر، به واسطه تغییر روش زندگی سنتی به ماشینی و کاهش تحرک افراد در زندگی روزمره، استفاده از گوشت قرمز به دلیل دارا بودن مقدار زیادی مواد چرب رو به کاهش بوده و در عوض، استفاده از مواد غذاییای که با داشتن مقدار کافی پروتئین، برای سلامتی زیانآور نباشد؛ مورد توجه واقع شده است. حبوبات، سویا و قارچ خوراکی مهمترین منابع پروتئین غیرحیوانی هستند که امروزه بهطور وسیع مصرف میشوند. در این میان قارچ به دلیل اینکه سرشار از مواد پروتئینی، گلوسیدی، ویتامینها و لیپیدها است، می تواند غذای مناسب و کاملی برای انسان به شمار آید (وزارت تعاون، معاونت طرح و برنامه، 1382). به همین دلایل است که تقاضا برای این محصول به شدت افزایش یافته و بازار مصرف آن روند رو به رشد قابلتوجهی را تجربه کرده است. اما برای پاسخگویی به این تقاضای روزافزون، باید تولید و عرضه این محصول به بازار مورد بحث و بررسی قرار گیرد. خصوصاً در شرایط فعلی که اصل کمیابی و تخصیص بهینه منابع بیش از هر زمان دیگری ذهن بشر را به خود مشغول داشته است، این محدودیت و کمیابی در تمام زمینهها نظیر عوامل تولید، کالاها و خدمات کاملاً محسوس است. از اینرو انسانها برای ایجاد شرایط بهتر زندگی چارهای جز استفاده هر چه بهتر از امکانات موجود جهت دسترسی به تولید بیشتر و کیفیت بالاتر ندارند. به عبارت دیگر آنچه که به روشنی پاسخگوی نیازهای بشر است؛ مقوله کارایی است. کارایی در تحلیل عملکرد تولیدکنندگان نقش بهسزایی دارد این مفهوم در حوزههای مختلف دارای تعاریف متعددی است. در معنای عام میتوان آن را نسبت ستانده به نهاده تعریف کرد. از دید اقتصاددانان، کارایی اقتصادی عبارت است از نسبت محصول قابل استفاده به میزان منابع تولیدی که برای تولید آن محصول به کار رفته است. کارایی اقتصادی در یک بنگاه متضمن دو مساله است؛ یکی استفاده از ترکیب مناسب منابع تولیدی با توجه به قیمت آنها و دیگری استفاده از روش مناسب تولیدی است. فارل[3] کارایی بنگاهها را شامل دو جزء کارایی فنی و کارایی تخصیصی میداند که کارایی فنی منعکس کننده توانایی یک بنگاه در به دست آوردن حداکثر خروجی از ورودیهای مشخص (یا حداقل ورودی برای یک خروجی مشخص) است اما کارایی تخصیصی مبین توانایی یک بنگاه در استفاده از ورودی ها با نسبت بهینه است.
طرح تحول اقتصادی یکی از مهمترین مباحث روز است که به صورت جدی در محافل علمی و تخصصی ایران مطرح است. یکی از دغدغههای اساسی در اقتصاد این کشور که محور بحثهای طرح تحول است، پایین بودن بهرهوری و کارایی در بخشهای مختلف اقتصادی است. البته وضع بهرهوری در خصوص عوامل مختلف چون نیرویکار، سرمایه مالی، سرمایه طبیعی، سرمایه انسانی و انرژی در بخشهای مختلف چون کشاورزی، صنعت و خدمات متفاوت است (دبیرخانه کارگروه تحولات اقتصادی، 1387). اما در کل میتوان گفت که تولیدکنندگان در بخشهای مختلف در بسیاری از موارد با یک الگوی مناسب استفاده از منابع فاصله دارند.
بر اساس آخرین آمار موجود در سال 1385، ارزش دریافتی و پرداختی محصول قارچ خوراکی به قیمتهای جاری به ترتیب 275 و 168 میلیارد ریال و اشتغال مربوط به این محصول نیز معادل 155‛3 نفر در این سال است. در ادامه لازم به ذکر است که جمع کل تولیدکنندگان فعال در تولید این محصول برابر با 425 موسسه است که با توجه به نقش این محصول در ایجاد اشتغال و درآمد در مناطق حاشیهای و روستایی، تکنولوژی تولید، تقاضای روزافزون، گستره جغرافیایی و .، این تعداد روز به روز در حال افزایش است. (مرکز آمار ایران، 1385).
قارچ خوراکی از جمله محصولات کشاورزی است؛ که دارای انواع مختلف و متعددی است. تنوع در تولید قارچ بیانگر قدرت انتخاب بیشتر واحدهای مختلف تصمیمگیرنده[4](DMU) در بهکارگیری منابع در دسترس برای تولید متناسب با بازارهای جذابتر است. حال این سوال مطرح میشود که آیا تنوع در تولید انواع مختلف قارچ بیانگر کارایی بالاتر واحدهای تصمیمگیرنده است؟ امروزه با توسعه تکنولوژی از یک سو و یاری جستن از دانشمندان از سوی دیگر زمینه به وجود آمدن ایزولههای خالص و بذر خالص، امکان تولید قارچ به صورت صنعتی و در سطح وسیع فراهم شده است. در تولید به شیوه جدید، یکی از اساسیترین نهادهها انرژی است. چرا که بایستی رطوبت هوا برای پرورش قارچ 85 تا 90 درصد باشد و علاوه بر آن دمای هوا نیز در طی دوره پرورش 18 و 25 درجه باشد. اکنون با اجرایی شدن طرح هدفمند کردن یارانهها، پس از حذف یارانههای انرژی و پرداخت نقدی آن، با توجه به این که سهم خانوارها، تولید و دولت از درآمد حاصل از حذف یارانه ها، به ترتیب 50، 30 و 20 درصد خواهد بود، این نگرانی وجود دارد که آیا به تولید این محصول لطمهی وارد خواهد شد؛ یا خیر. برای پاسخگویی به این سوال لازم است که رابطه بین شدت انرژی و کارایی تولیدکنندگان این محصول مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. گر چه تولید قارچ به صورت صنعتی و گلخانهای صورت میگیرد، اما نمیتوان در بررسی کارایی تولید نکات زیر را نادیده گرفت: 1- تولید قارچ در مناطق معتدل، جنگلهای گرمسیری، خنک و کوهستانی، جنگلهای خزاندار به سهولت حاصل میشود. 2- موادی چون: کاه، غلات، مواد لیگوسلولزی، ساقههای برنج، قطعات چوب و . برای رشد و نمو این محصول مناسباند. 3- درجه حرارت، رطوبت و . در تولید این محصول مهم و تاثیرگذارند. با توجه به این توضیحات در خصوص طبیعت و شرایط آبوهوایی، این سوال مطرح میشود که آیا بنگاههای واقع در مناطق دارای شرایط آبوهوایی مرطوبتر و معتدلتر توانسته اند از این عامل به نفع خودشان استفاده کنند؟ به عبارت دیگر آیا رابطه معنیداری بین کارایی تولیدکنندگان با شرایط آبوهوایی مناسبتر وجود دارد؟ از میان عوامل مختلف تولید نیرویکار در رشد و توسعه پایدار اقتصادی، نقش ویژهای دارد. در اقتصادکلان و از جنبه توسعهی اقتصادی نیز نیرویکار از پایه های اساسی برنامه ریزی اقتصادی است. با توجه به این که نیروی کار شاغل در تولید این محصول دارای شرایط خاصی است، بهخصوص که شامل دو گروه شاغلان با مزد و حقوق (اعم از کارگر یا کارمند) و شاغلان بدون مزد وحقوق (شامل مالکان، شرکای فعال و کارکنان فامیلی) است؛ حال این سوال مطرح میشود که آیا سهم بیشتر نیرویکار با مزد وحقوق منجر به افزایش کارایی شده است؟
تجربهی کشورهای توسعه یافته نشان داده است که پویایی و کارایی بالای بخش کشاورزی در کنار دیگر بخشها نقش به سزایی در رشد اقتصادی در سطح کلان ایفا می کند. اگر چه در چند سال اخیر از روش تجزیه و تحلیل پوششی داده ها (DEA) برای اندازه گیری کارایی در بخشهای مختلف اقتصاد ایران خصوصا بخش کشاورزی استفاده شده، اما مطالعه برای بررسی کارایی در سطح تولیدکننده و محصول بسیار کم است. لذا در این مطالعه که از دو مرحله تشکیل شده است؛ سعی میشود تا در مرحلهی اول با بهره گرفتن از روش DEA کارایی تولیدکنندگان قارچ خوراکی به تفکیک مناطق (استانها) مختلف کشور بر اساس ارزش نهادههای مورد استفاده برای تولید محصول تعیین و مورد بررسی قرار گیرد و سپس با انجام آزمون خودراهانداز، مقیاس بهینه برای DMUها تعیین شده و آنگاه در مرحلهی دوم با بهره گرفتن از یک مدل رگرسیون چند متغیره (نمرات کارایی به دست آمده از DEA در سمت چپ معادله رگرسیون)، متغیرهای بالقوه تاثیرگذار(متغیرهای محیطی و مدیریتی) بر کارایی تولید این محصول مورد آزمون قرار گیرند. البته ذکر این نکته ضرورت دارد که بر اساس آمار موجود تولید این محصول بر حسب استان محل تولید به 20 استان و یک DMU تحت عنوان سایر استانها که نماینده استانهای باقیمانده است؛ تقسیمبندی شده است. ذکر این نکته نیز ضروری است که با یک نگاه اولیه به آمار و اطلاعات نشان میدهد بیشترین میزان موجودی سرمایه، نیرویکار، انرژی و سایر مواد اولیه در استانهایی مانند تهران و اصفهان در مقایسه با سایر استانها برای تولید قارچ به کار گرفته شده و نیز بیشترین میزان درآمد در این استانها کسب شده است. با توجه به تراکم جمعیت ساکن و امکانات بیشتر در این استانها این سوال مطرح میشود که آیا کارایی تولیدکنندگان قارچ در استانهای مختلف کشور تحت تاثیر ناحیه بازار تولیدکنندگان قرار دارد ؟ با توجه به مطالب بالا، سوالهای اساسی این تحقیق