ریچارد- دفت
کانون توجه (داخل-خارج)، میزان انعطاف و کنترل
فرهنگ انعطاف پذیر، مشارکتی، ماموریتی، بورکراتیک
مدل هال
ریچارد اچ هال
کانون توجه (داخل-خارج)، میزان انعطاف و کنترل
سیستم های باز- فرایندی- روابط انسانی- عقلایی
مدل هافستد
گیرت هافستد
فاصله قدرت، ابهام گریزی، مرد گرایی/ زن گرایی، جمع گرایی/ فرد گرایی
دیوان سالار، ارگانیک، مشارکتی و قبیله ای
۲-۲-۸) بعد جمعگرایی فرهنگ سازمانی
موضوع اصلی که این بعد به آن اشاره می کند میزان وابستگی است که در بین اعضای جامعه وجود دارد که آیا تصویر شخصی افراد بصورت «من» یا بصورت «ما» بیان و تعریف میگردد. در جوامع فردگرا مردم متوجه خودشان و فامیل مستقیم خود هستند. در جوامع جمعگرا مردم به گروههایی تعلق دارند که در ازای اظهار وفاداری به آنها از افراد حمایت و مراقبت می کند(Foscarini,2012).
از طرفی این بعد به درجهای برمیگردد که یک سازمان یا جامعه اقدامات جمعی را تشویق می کند. جمع گرایی بین گروهی(نهادی) به این اشاره می کند که افراد به وسیله نهادهای اجتماعی تشویق میشوند تا درون گروه ها، سازمانها و جوامع منسجم و یکپارچه باشند. بنابراین در جمعگرایی بین گروهی افراد به همه گروه ها و سازمانهای جامعه احساس تعلق می کنند و تنها به یک سازمان خاص احساس تعلق ندارند. دونی و دیگران(۱۹۹۸ ) عنوان می کنند که در فرهنگهای جمع گرا احتمال این که افراد متوسل به رفتارهای فرصت طلبانه شوند، کم است؛ به دلیل این که آنها ارزشها و اعتقادات گروه را حفظ کرده و علایق جمعی را جستجو می کنند. احتمال انجام رفتار خود خدمتی و منفعت طلبی فردی در جمع گرایان پائین است، زیرا افراد به وسیله علائق فردی بر انگیخته نمیشوند؛ در مقابل در فرهنگهایی با گرایش فرد گرایانه، میزان و احتمال ایجاد اعتماد به مراتب کمتر از فرهنگهای جمع گراست. پژوهشها نشان می دهد که جمعگرایان به این دلیل که تاکید بر اهمیت روابط و تقویت آن دارند، دارای سطح بالاتری از اعتماد نسبت به فرد گرایان می باشند( زارعی متین و همکاران؛۱۳۹۰).
۲-۲-۹) ویژگیهای فرهنگ سازمانی
در صورتی که فرهنگ را سیستمی از استنباط مشترک اعضاء نسبت به یک سازمان بدانیم، یک سیستم از مجموعه ای از ویژگیهای اصلی تشکیل شده است که سازمان به آنها ارج مینهد یا برای آنها ارزش قائل است. ده ویژگی مهم آن عبارتند از(مشبکی؛۱۳۸۳: ۴۴۰):
- خلاقیت فردی: میزان مسئولیت، آزادی عمل و استقلالی که افراد دارند.
- ریسکپذیری: میزانی که افراد تشویق میشوند تا ابتکار عمل به خرج دهند. دست به کارهای مخاطرهآمیز بزنند و بلندپروازی کنند.
- رهبری: میزانی که سازمان هدفها و عملکردهایی را که انتظار میرود انجام شود، مشخص مینماید.
- یکپارچگی: میزان یا درجهای که واحدهای درون سازمان به روش هماهنگ عمل می کنند.
- حمایت مدیریت: میزان یا درجهای که مدیران با زیردستان خود ارتباط را برقرار می کنند، آنها را یاری می دهند و یا از آنها حمایت می کنند.
- کنترل: تعداد قوانین و مقررات و میزان سرپرستی مستقیم که مدیران بر رفتار افرادی اعمال می کنند.
- هویت: میزان یا درجهای که افراد، کل سازمان( و نه گروه خاص یا رشتهای که فرد در آن تخصص دارد) را معرف خود میدانند.
- سیستم پاداش: میزان یا درجهای که شیوه تخصیص پاداش(یعنی افزایش حقوق و ارتقای مقام) بر اساس شاخص های عملکرد کارکنان قرار دارد نه بر اساس سابقه، پارتی بازی و از این قبیل شاخص ها.
- سازش یا پدیده تعارض: میزان یا درجهای که افراد تشویق میشوند با تعارض بسازند و پذیرای انتقادهای آشکار باشند.
- الگوی ارتباطی: میزان یا درجهای که ارتباطات سازمانی به سلسله مراتب احتیاجات رسمی محدود می شود.
ویژگیهای فرهنگ سازمانی را نیز میتوان بر طبق دیدگاه های دیگری از جمله رابینز نیز مطرح نمود که عبارتند از(عسگریان؛۱۳۸۸):
- نوآوری و خطرپذیری: میزانی که کارکنان تشویق به نوآوری و خطرپذیری میشوند.
- توجه به جزئیات: میزانی که مدیریت باید به نتایج و دستاوردها توجه کند.
- توجه به اعضای سازمان: میزان توجهای که مدیریت به هنگام تصمیمگیری و مشارکت دادن افراد به اعضای سازمان نشان می دهند.
- توجه به رهآوردها: میزانی که باید به نتایج و دستاوردها توجه کند و نه به شیوه های اجرایی که به این نتیجهها میانجامد.
- توجه به تیم: میزانی که کارها و فعالیتها حول محور تیم و نه افراد متمرکز می شود.
- جاه طلبی: میزان یا درجهای که افراد و اعضای سازمان بلند پرواز و جاه طلب هستند و نه این که همواره سر به زیر و تسلیم باشند.
- پایداری: میزان یا درجهای که سازمان بر حفظ وضع موجود تأکید دارد که این رشد با روند و پیشرفت مغایر است.
۲-۲-۱۰) توصیف فرهنگ چهارگانه سازمانی
فرهنگ سلسله مراتبی: در اینجا خطوط روشن تصمیم گیری و اختیار، قواعد و رویه های استاندارد شده، کنترل و سازوکار پاسخگویی، ارزشهای کلیدی برای موفقیت محسوب می شوند. فرهنگ سازمانی متناسب با این شکل سازمانی یک محیط کار رسمی و دارای ساختار است. رویه ها بر آنچه که افراد انجام می دهند حاکم هستند.