کلیات پژوهش
۱-۱- مقدمه
در دنیای امروز داشتن مسأله جزئی از زندگی فردی و اجتماعی انسانها محسوب می شود (پروند، ۱۳۸۵: ۴۸). و جهان سرشار از مسائلی است که نیازمند راه حلهای جدید است (جویس، کالهون و هاپکینز[۱]، ترجمه مهر محمدی و عابدی، ۱۳۸۵: ۱۱۸). و انسان از بدو تولد تا آخرین لحظات حیات با مسائل مختلفی مواجه می شود. بعضی از این مسائل را فرد خود به وجود می آورد و معمولاً خود نیز قادر به حل و فصل بعضی از آن ها است و بعضی از مسائل دیگر را جامعه و زندگی اجتماعی برای او به وجود می آورد که فرد به تنهائی قادر به حل و فصل آن ها نیست. پیشرفت و تحولات صنعت و تکنولوژی همراه با دست آوردهای رفاهی اش مسائل و مشکلات تازه ای برای انسان امروز و فردا به وجود آورده است (پروند، ۱۳۸۵: ۴۸). این پیشرفتها در حوزه سلامت و مسائل بهداشتی نیز علاوه بر رفاه، گاه پدید آورنده مشکلاتی همچون بیماری های نوپدید، بیماری های جنسی، رفتارهای تغذیه ای غلط و عادات غیر بهداشتی در بین نوجوانان، تولد نوزادان با وزن کم و مشکلات و بیماری هایی است که گریبانگیر این خانواده ها و کودک نه تنها در ایام کودکی بلکه در نوجوانی و بزرگسالی خواهد شد، از آنجایی که سلامت جسمی، روحی و اجتماعی هر یک از افراد جامعه به عنوان مهمترین سرمایه شمرده می شود ( ایرانپور، ۱۳۸۱: ۱)، و یکی از ارکان پیشرفت و توسعه اجتماعی و اقتصادی هر کشور، داشتن نیروی انسانی سالم و کارآمد است، آموزش و پرورش نیروهای انسانی سالم، بویژه کودکان و نوجوانان در هر کشور از اولویت و اهمیت خاصی برخوردار است ( صادقی، ۱۳۷۰: ۱)، می توان گفت که این مهم بیشتر از هر نهادی از عهده نهاد تعلیم و تربیت بر میآید زیرا نظام های آموزشی از مهم ترین و زیربنایی ترین نظام های هر کشور برای تربیت سرمایه های انسانی و توسعه همه جانبه و پایدار محسوب میشوند (علیخانی، ۱۳۸۳: ۲). بخشی از جمعیت نظام های آموزشی را نوجوانان تشکیل میدهند و در اهمیت این دوران می توان گفت: نوجوانی یکی از مهمترین و پرارزش ترین دوران زندگی هر فرد است زیرا سرآغاز تحولات و دگرگونیهای جسمی، روانی و حضور در فعالیت های اجتماعی برای آنان است، این دوران، زیربنا و جهت دهنده دوره های بعدی زندگی در بزرگسالی و سالمندی است (احمدی، ۱۳۷۶: ۲-۱). بسیاری از رفتارهای ناسالم بهداشتی که در بزرگسالی ظاهر میشوند در سالهای اولیه زندگی یا در دوران نوجوانی شکل می گیرند، آموزش رفتارهای بهداشتی مثبت در سنین نوجوانی در مقابل تغییر رفتارهای بهداشتی در دوران بزرگسالی، هزینه کمتری به دنبال دارد و کیفیت زندگی نیز در مراحل بعدی از طریق کاهش بیماری و پیشرفتهای خود مراقبتی به میزان زیادی افزایش مییابد (ایرانپور، ۱۳۸۱: ۲). توجه به بهداشت دختران بویژه در این دوران از اهمیت ویژه ای برخوردار است، این دوران زمان اکتساب قدرت باروری است، زمانی است که تغییرات دینامیک در مغز و غدد باعث تغییرات جسمانی، روحی و رفتاری فرد شده و برنامه باروری وی پی ریزی میگردد، بسیاری از مشکلات نازایی، بیماری های عفونی، ازدواجهای ناموفق، حاملگی های مخاطره آمیز، مرگ و میر و معلولیتها از این دوران نشأت می گیرند (احمدی، ۱۳۷۶: ۲). علاوه بر مسائل ذکر شده دختران نوجوان به علت مشکلات تغذیه ای و دریافت ناکافی آهن از طریق رژیم غذایی جزء گروههای آسیب پذیرند که بخش عمده ای از مبتلایان به فقر آهن و کم خونی ناشی از آن را تشکیل میدهند (حیدرنیا و همکاران، ۱۳۸۱: ۳۳). سوء تغذیه عامل اصلی ضعف و ناتوانی جسمی نوجوانان میباشد، کودکان و نوجوانان مبتلا به سوء تغذیه ضمن ناتوانی جسمی، آمادگی کافی برای آموزش گرفتن و استفاده از امکانات را ندارند (رجایی و همکاران، ۱۳۸۰: ۱۲۸). با توجه به نکات ذکر شده و با عنایت به اینکه دقت در بهداشت دختران تأثیر مستقیمی بر خانواده و کودکان آن ها و جامعه خواهد داشت، مطالعاتی در این باب و بررسی آگاهی، دانش و عملکرد دختران نوجوان اطلاعاتی به دست میدهد تا بر اساس آن برنامه های آموزشی، رسانه ها و نهاد تعلیم و تربیت نقاط قوت خود را تقویت و نقاط ضعف برنامه های خود را اصلاح نمایند و این به بهتر زیستن حال و آینده شخص کمک می کند (پویه، ۱۳۷۵: ۱). زیرا برنامه های صحیح میتوانند سبب ایجاد دانش در فرد شوند (ایرانپور، ۱۳۸۱: ۵). ایجاد دانش و حساسیت در دانش آموزان نسبت به رشد خود در زمینههای گوناگون به نظر میرسد برای مقابله با رشد نابسامانی های فردی و اجتماعی در آن ها مفید واقع شود اما این به تنهایی کافی نمی باشد زیرا گاه دانش آموزان از طریق محتواهای آموزشی به آگاهی در خور توجهی میرسند، اما این آگاهی تغییری در رفتار آن ها ایجاد نمی کند، دلیل این مطلب روشن است زیرا طبیعت انسان طوری است که برای انجام عملی نیاز به سه رکن شناخت، مهارت و شور و شوق دارد، به عبارتی زمانی که عوامل شناختی، عاطفی و عوامل مهارتی در کنار هم قرار می گیرند باعث انجام عملی می شود (تیموری، ۱۳۸۲: ۴-۳). بنابرین در این امر، بررسی هر سه وجه شناخت، نگرش و عملکرد افراد مهم میباشد.
این پژوهش نیز به علت اهمیت این مسئله به بررسی هر سه رکن آگاهی، نگرش و عملکرد دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در دو حوزه بهداشت تغذیه و بهداشت دوران قاعدگی پرداخته است.
۱-۲- بیان مسأله
آنچه طراحان و برنامه ریزان درسی برای رشد و تربیت فراگیران طراحی و برنامه ریزی میکنند،. برنامه درسی رسمی است، برنامه رسمی هدفهای آموزشی مدون و آشکار دارد و اصول و روش های یاددهی و یادگیری متناسب با هدفها و محتوا تعیین و پیشنهاد می شود و در مورد ارزشیابی نیز تصمیم گیری هماهنگی به عمل میآید. پرسش اساسی این است که آیا مجموعه یادگیریهای دانش آموز محدود به برنامه درسی رسمی است؟ آیا می توان عوامل مؤثر در شکل گیری تجربه ها را تحت کنترل در آورد و جز تأثیر و دخالت برنامه درسی آشکار از تأثیر عوامل دیگر مانع شد؟ چنین چیزی در عمل ناممکن است (ملکی، ۶۴:۱۳۸۸).
فتحی در تقسیم بندی خود به هشت نوع برنامه درسی اشاره کردهاست که یکی از آن ها، برنامه درسی یاد گرفته شده است، وی این نوع برنامه درسی را به شکل زیر تعریف میکند:
برنامه درسی آموخته شده عبارت است از آنچه که واقعاً بچه ها از کل تجربیات در انتهای یک برنامه درسی معین فرا گرفته اند و این چیزی است که شناسایی و فهم آن به علت تعدد و تکثر متغیرهای اثرگذار بر آن بسیار دشوار و پیچیده است. آن چه که بچه ها واقعاً یاد می گیرند همان چیزی نیست که تجویز، تدریس یا حتی آزمون شده است.
به تصویر کشیدن برداشت و فهم دانش آموزان از برنامه درسی رسمی و پنهان و نحوه ترکیب آموخته ها، مرتبط ساختن آن ها با یادگیری قبلی و آنچه که در خارج از محیط مدرسه ( از طریق رسانه های ارتباط جمعی، اینترنت، فعالیت های سیاسی و اجتماعی و …) فرا گرفته اند بسیار دشوار است و حتی نمی توان آن را به کل دانش آموزان تعمیم داد، چه آن که هر یک از یادگیرندگان دارای تجربیات متفاوت، باورهای ایدئولوژیک و نگرش ها و بینش های متفاوت هستند و به همین دلیل از یک درس معین که توسط معلم در کلاس تدریس می شود، معانی و برداشت های متفاوتی خواهند داشت (فتحی واجارگاه، ۱۳۸۸: ۷۱).