دکتر سعید قنبری
دکتر لیلی پناغی
بهمن1393
(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است)
عنوان صفحه
چکیده. . 1
فصل اول: کلیات پژوهش 2
مقدمه و بیان مساله 3
ضرورت و اهمیت پژوهش: 6
هدف های پژوهش (هدف کلی و هدف های ویژه) 8
هدف کلی 8
اهداف ویژه 9
سوالهای پژوهش 9
تعریف متغیرها 9
تعریف مفهومی سبک زندگی 9
تعریف عملیاتی سبک زندگی 10
تعریف مفهومی باورهای شناختی 10
تعریف عملیاتی باورهای شناختی 10
تعریف مفهومی نگرش به مرگ 11
تعریف عملیاتی نگرش به مرگ 11
فصل دوم: ادبیات و پیشینه پژوهش 12
الف) پیشینه نظری 13
نگرش به مرگ 13
تعریف مرگ 14
معنای فرهنگی مرگ 16
بازخوردها و نگرش های مشترک انسان به مرگ 17
نگرش به مرگ در رویکردهای روان شناسی 21
نگرش به مرگ و رویکرد روان تحلیل گری فروید 21
نگرش به مرگ در روان کاوی رنک 25
نگرش به مرگ در اندیشه های بکر: 26
نگرش به مرگ در اندیشههای لاکان 30
نگرش به مرگ در رویکرد روان شناسی وجودنگر 33
رویکرد درمانی مبتنی بر مرگ آگاهی در درمان وجودی 36
نگرش به مرگ در گستره رشد انسان 37
نگرش کودک به مرگ 38
نگرش نوجوان به مرگ 40
نگرش بزرگسالان به مرگ 41
نگرش ها و واکنش های افراد محتضر به مرگ 42
نگرش و واکنش به مرگ دیگری (داغدیدگی) 44
سطوح واکنش های سوگ 45
مراحل واکنش های سوگ 46
سوگ درگستره عمر 47
واکنش های سوگ درکودکان 47
واکنش های سوگ در نوجوانان 48
واکنش های سوگ در بزرگسالان 48
آموزش مرگ 49
نشانه شناسی بیماری های روانی با موضوع مرگ 50
باورهای شناختی 51
رویکرد رفتار درمانی عقلانی-هیجانی 53
مفاهیم بنیادی نظریه الیس 53
درمان عقلانی- هیجانی الیس 55
مفاهیم پایه ای در درمانگری عقلانی-هیجانی 56
تفکرات غیرمنطقی 58
سبک زندگی 62
تعریف سبک زندگی. 63
سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت. 64
سبک زندگی در رویکرد روان شناسی فردی آدلر 65
انواع سبک های زندگی از دیدگاه آدلر 68
میانسالی 69
ویژگی های میانسالی در نظریات روان شناختی 70
یونگ ومرحله رشدی میانسالی 70
اریکسون و مرحله رشدی میانسالی 71
وایلنت و مرحله رشدی میانسالی 71
لوینسون و مرحله رشدی میانسالی 72
الف)پیشینه پژوهشی. 73
پژوهش های داخلی (ایرانی) 73
پژوهش های خارجی 76
فصل سوم: روش پژوهش 79
روش پژوهش 80
جامعه آماری، روش نمونه گیری وحجم نمونه 80
ابزار سنجش 81
پرسشنامه نیمرخ سبک زندگی ارتقاء بخش سلامتی 81
پرسشنامه نیمرخ تجدید نظر شده نگرش نسبت به مرگ 82
آزمون باورهای غیرمنطقی 83
روش تجزیه وتحلیل اطلاعات 85
فصل چهارم: یافته های پژوهش 86
بخش اول: یافته های توصیفی 87
اطلاعات جمعیت شناختی 87
متغیرهای اصلی پژوهش 88
بخش دوم- یافته های استنباطی 91
پیش فرض های تحلیل استنباطی 91
تحلیل سوالات پژوهش 93
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری 100
بررسی سوالات پژوهش 101
نتیجه گیری 107
محدودیت های پژوهش 107
پیشنهادات پژوهشی 108
پیشنهادات کاربردی. 108
منابع. . 109
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین رابطه نگرش به مرگ و باورهای شناختی با سبک زندگی در افراد میانسال شهر تهران بود. جامعه پژوهش شامل کلیه افراد میانسال شهر تهران بوده و نمونه پژوهش 210 نفر بودند که به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها، از پرسشنامه نیمرخ سبک زندگی ارتقاءبخش سلامتی II)HPLP، والکر و همکاران، 1987(، پرسشنامه نیمرخ تجدید نظر شده نگرش نسبت بهمرگ (IIDAPR، ونگ و همکاران، 1994) و آزمون باورهای غیر منطقی (IBT، جونز، 1968)، استفاده شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک زندگی و دو مولفه نگرش به مرگ، یعنی ترس از مرگ و پذیرش اجتنابی رابطه معناداری وجود دارد (05/ (P. بین باورهای غیر منطقی و ترس از مرگ، اجتناب از مرگ، پذیرش خنثی و پذیرش گرایشی رابطه معنادار وجود دارد (05/ (Pو بین باورهای غیر منطقی و سبک زندگی رابطه معنادار وجود دارد (05/ (P. علاوه بر آن، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون آشکار کرد که هر دو متغیر نگرش به مرگ و باورهای شناختی در پیش بینی متغیر ملاک یعنی سبک زندگی نقش معناداری داشتند ).
کلید واژگان: نگرش نسبت به مرگ، باورهای شناختی، سبک زندگی، میانسالان.
مقدمه:
از سپیده دم تولد بشر، ذهن او پیوسته به مرگ می اندیشید و سعی می کرد پاسخی برای اسرار آن بیابد، زیرا کلید پاسخ به مرگ، در زندگی را می گشاید (نادری و اسماعیلی، 1387). از آغاز ثبت تاریخ بشری حقیقت مرگ و محدودیت بشر در این زمینه به عنوان یک نگرانی قوی و نیروی تکان دهنده درآمده و بسیاری آن را یکی از ناخوشایند ترین مشخصات بشر و ناتوانی وی در برابر آینده و مرگ می دانند (فیفل[1]، 1990). اگر چه مرگ یک واقعیت بیولوژیکی و روان شناختی بوده و احساسات در مورد فرایند مرگ و مردن ریشه در چگونگی اجتماعی شدن فرد در جامعه دارد (کورته[2]، 1985)، اما اندیشیدن به مرگ ترسناک بوده و اغلب مردم ترجیح می دهند به آن فکر نکنند (گایلیوت، شمیل و بامیستر[3]، 2006) چرا که مرگ آسیب پذیری بشر را علی رغم پیشرفت های تکنولوژی یادآوری می کند (کورته[4]، 1985)، و اضطراب و ترس از مرگ تجربه ناخوشایند و رایج انسان ها می باشد (عبدالخالق[5]، 2002). مرگ با رشد روانی و شکل گیری شخصیت افراد رابطه دارد. به طوری که می توان گفت بسیاری از رفتارهای انسان، پیامد واکنش او در برابر مرگ است (آذر، نوحی و شفیعی کندجانی، 1385). باورهای افراد در رفتار، ناهماهنگی شناختی آنان و تغییر اعمالشان تاثیر دارند (فلدمن[6]، 1998). ارزیابی افراد در موقعیت های رویارویی[7] زندگی از جمله استرس با سیستم شناختی فرد و تناسب آن با رفتارهای منطقی آنان به هم وابسته اند (هولین[8]، 1996) در بسیاری از بیماری های روان شناختی، به خصوص اختلال های خلقی و اضطرابی که نقش عوامل شناختی یعنی وجود نگرش های ناکارآمد در ایجاد و تداوم آن برجسته است، سبک زندگی نیز تغییر می کند و این دو عامل، یعنی عوامل شناختی و رفتاری (سبک زندگی)، با هم در ارتباط هستند و روی هم اثر می گذارند (ملنیک، اسمال، موریسو-بیدی، استراسر، کریپ[9]، 2006). برای ایجاد یک سبک زندگی سالم مهم است که راهبردهایی اجرا