فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: مقدمه. 2
فصل دوم: جایگاه دولت در عرصه ی فرهنگ(نقش ها، وظایف و محدویتها)
مبحث نخست: ضرورت حضور دولت و وظایف و محدودیت های آن در عرصه ی
فرهنگ 14
گفتار نخست: دولت، فرهنگ و تعامل دو سویه. 14
گفتار دوم : ضرورت حضور دولت و وظایف آن در عرصه فرهنگ 23
گفتار سوم : محدودیتهای دولت در عرصه فرهنگ 28
مبحث دوم: گونه های دخالت دولت در عرصه ی فرهنگ و سیاست گذاری
فرهنگی 31
گفتار نخست : گونه های دخالت دولت در عرصه ی فرهنگ 31
بند اول : ایفای نقش حمایتی 31
بند دوم : ایفای نقش ترویجی 33
بند سوم : ایفای نقش ضمانتی 34
بند چهارم : مهندسی فرهنگی 35
گفتار دوم : سیاست گذاری و برنامه ریزی دولت در حوزه ی فرهنگ 37
فصل سوم: نقش دولت در فرهنگ در نظام های لیبرال دموکراسی ،
توتالیتاریسم و اسلام
مبحث نخست : نقش دولت در فرهنگ در لیبرال دموکراسی 45
گفتار اول : مفهوم لیبرال دموکراسی 45
گفتار دوم : لیبرالیسم و عدم دخالت دولت در فرهنگ 49
مبحث سوم : تعامل دولت و فرهنگ در نظام های جامع القوا (توتالیتر) 58
گفتار نخست : مفهوم نظامهای جامع القوا( توتالیتاریسم) 58
گفتار دوم : توتالیتاریسم و دخالت دولت در فرهنگ 60
مبحث سوم : نقش دولت اسلامی در فرهنگ 64
گفتار نخست : مفهوم دولت دینی 64
گفتار دوم : مبانی دخالت دولت اسلامی در فرهنگ 73
گفتار سوم : رسالت دولت اسلامی در عرصه فرهنگ (اهداف و وظایف) 77
بند اول : اهداف دولت اسلامی در عرصه فرهنگ 77
بند دوم : وظایف دولت اسلامی در عرصه فرهنگ 79
فصل چهارم: وظایف فرهنگی دولت جمهوری اسلامی با توجه به نظریه
دولت در قانون اساسی
مبحث اول : نظریه ی دولت جمهوری اسلامی در قانون اساسی 88
گفتار اول : ماهیت دینی، فرهنگی نظام جمهوری اسلامی 88
گفتار دوم : جایگاه رفیع اخلاق و وظایف فرهنگی دولت در قانون اساسی 97
بند اول : جایگاه اخلاق در قانون اساسی 97
بند دوم: وظایف فرهنگی دولت در قانون اساسی 99
گفتار سوم : دولت اخلاقی در قانون اساسی و عناصر، نهادها و کارویژه های آن 101
بند اول: مفهوم نظریه ی دولت اخلاقی 101
بند دوم: نظریه دولت اخلاقی امام خمینی 103
بند سوم : عناصر ، نهادها و کارویژه های دولت اخلاقی در قانون اساسی 107
مبحث دوم : بررسی وظایف فرهنگی دولت جمهوری اسلامی در قانون اساسی 114
گفتار اول : بررسی وظایف مصرح در اصل 3 قانون اساسی 114
گفتار دوم : امر به معروف و نهی از منکر(اصل 8) 120
گفتار سوم : تحکیم خانواده و حمایت از حقوق زن (اصل 10 و 21) 127
بند اول : خانواده در قانون اساسی 127
بند دوم : زن در قانون اساسی 129
گفتار چهارم : حقوق فرهنگی در دولت جمهوری اسلامی 134
مبحث دوم : دولت جمهوری اسلامی و سیاست گذاری در عرصه ی
فرهنگی 138
گفتار اول : سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی و جایگاه دولت در آن 138
گفتار دوم : سیاست گذاری فرهنگی در دولت جمهوری اسلامی 145
بند اول : جایگاه دین و اخلاق در سیاست گذاری و برنامه ریزی فرهنگی 146
بند سوم : نقش مردم در سیاستگذاری فرهنگ 156
فصل پنجم: بررسی وظایف دستگاه های دولتی و نهادهای انقلابی متولی
فرهنگ در جمهوری اسلامی
مبحث اول : شورای عالی انقلاب فرهنگی 162
گفتار اول : شکل گیری شورای عالی انقلاب فرهنگی و جایگاه و رویکردهای آن 162
بند اول: شکل گیری شورا و جایگاه آن 162
بند دوم: رویکردهای شورای عالی انقلاب فرهنگی 168
گفتار دوم: بررسی وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی در حوزه سیاست گذاری
و تصمیم گیری 171
بند اول : سیاست گذاری در حوزه ی ترویج فرهنگ اسلامی 171
بند دوم : سیاست گذاری در حوزه علم و فرهنگ 172
بند سوم : سیاست گذاری در حوزه هنر. 174
بند چهارم : سیاست گذاری در حوزه زنان و خانواده 175
بند پنجم : سیاست گذاری در حوزه چاپ و نشر کتاب و تعیین
سیاست های رسانه ای 176
بند ششم : تدوین نقشه مهندسی فرهنگی کشور 180
گفتار سوم : وظایف شورا در حوزه نظارت و اجرا 181
مبحث دوم : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 184
گفتار اول: اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و راهبردهای
محتوایی آن 184
بند اول : راهبردهای محتوایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 184
بند دوم : اهداف اساسی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی 185
بند سوم : وظایف اساسی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 186
گفتار دوم : بررسی وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد در حوزه ی فعالیت های
فرهنگی و هنری 189
بند اول : حوزه ی هنرهای نمایشی و تجسمی 192
بند دوم : حوزه ی موسیقی 194
بند سوم : امور سینمایی،سمعی و بصری 195
گفتار سوم : بررسی وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد در حوزه فعالیتهای
رسانه ای 197
بند اول : رسانه های دیجیتال 197
بند دوم : رسانه های خارجی 199
بند سوم : مطبوعات. 199
بند چهارم : کتاب. 201
مبحث سوم : بررسی وظایف و فعالیت های سازمان های فرهنگی 203
گفتار اول : سازمان صدا و سیما 203
گفتار دوم : سازمان فرهنگ و ارتباطات. 215
گفتار سوم : سازمان تبلیغات اسلامی 219
مبحث چهارم : حضور مطلوب دولت در عرصه ی فرهنگ 222
گفتار اول: آسیب های فراروی فعالیت فرهنگی دولت. 222
گفتار دوم: حضور مطلوب دولت در فرهنگ 227
نتیجه گیری 234
پیشنهادهایی در راستای سامان دهی فعالیت های فرهنگی 240
منابع 24
چکیده و صفحه عنوان به انگلیسی
مقدمه
امروزه وقتی نامی از نظم، اجتماع و زندگی برده می شود، ناخواسته در ذهن مفهوم دولت متصور می شود. علت این تصور آن است که، دولت در همه ی شئونات زندگی انسان دیده می شود و از نظر عملی مشکل بتوان زندگی را بدون دولت تصور کرد. دولت نه تنها مبین وجود مجموعه ای از نهادهاست، بلکه حاکی از وجود نگرش ها و شیوه های اعمال و رفتاری است که مختصراً مدنیت خوانده می شود و به حق جزیی از تمدن به شمار می آیند.
دولت در زندگی افراد و گروه های اجتماعی نقش متناقضی ایفا می کند. از یک طرف نهادی قهرآمیز است و از طرف دیگر متضمن در اختیار گذاردن امتیازات و حمایت های معینی برای اعضای آن است (مثل دستیابی به حقوق شهروندی، ارائه خدمات اجتماعی و.)، که هیچ نهاد دیگری توان یا خواست تأمین آن ها را ندارد. در حقیقت دولت می تواند به گونه ای زندگی افراد را شکل داده و کنترل کند که هیچ نهاد دیگری نمی تواند. اگرچه امروزه در مورد نقش دولت و توانایی او در اداره جامعه بحث های مختلفی می شود اما در نهایت باید گفت که تقریباً هر پدیده ای در جامعه به وسیله دولت سازمان می یابد. دولت می تواند با قدرت خود پدیده های اجتماعی را در بافت و قالب خاص قرار داده و آن ها را سامان بخشد. اما آنچه مدنظر است آن است که دولت تا چه میزان می تواند در آن ها دخالت داشته باشد؟
فرهنگ یکی از پدیده های اجتماعی است که دولت به پرداختن به آن همت می گمارد. اما تفاوتی که فرهنگ با دیگر پدیده های اجتماعی دارد، آن است که دارای مفهومی مشخص و معین نیست و دارای دو جنبه مادی و معنوی است که سیاستمداران را در برخورد با آن دچار مشکل می کند و دیگر اینکه، امری است که ذاتی انسان هاست و در ارتباط با همه انسان هاست و توانایی دولت در برخورد با ذاتی انسان محدود است.
حوزه فرهنگ اگرچه حوزه ای است که شناخت آن به آسانی میسر نیست ولی عرصه ای است که همه ی عرصه های دیگر اجتماعی با آن ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم دارند. از این رو دولت به عنوان نماینده مردم در نظم و انضباط امور و بزرگ ترین سازمان و نهاد اجتماعی که با گسترده ترین تعداد از افراد جامعه در ارتباط است، نقش به سزایی می تواند در فرهنگ ایفا کند. مبهم بودن مفهوم فرهنگ و ارتباط مستقیم و بلاواسطه آن با انسان باعث می شود که نظریه پردازان از زوایای مختلف به ارتباط دولت و به طور عام حاکمیت با فرهنگ بپردازند و این سؤال مطرح می شود که دولت تا کجا می تواند در فرهنگ دخالت داشته باشد؟ به عبارتی حیطه و حوزه دخالت دولت در فرهنگ تا چه حد باشد؟
نظریه پردازان مختلف به این سؤال پاسخ های گوناگون داده اند. لیبرال ها معتقدند که فضایل اخلاقی را به حکم قانون نمی توان پدید آورد بلکه افراد باید آزاد باشند تا هر آنچه که خود می پسندند و می خواهند انجام دهند، البته با احترام به حقوق و آزادی های دیگران. از این دیدگاه دولت در فرهنگ نقشی ندارد. از طرف دیگر مطابق با نگرش های توتالیتر، دولت باید تمام حوزه های زندگی اعم از خصوصی، عمومی و دولتی را به نظم درآورد. از دیدگاه اسلامی چون دولت اسلامی تشکیل می شود تا احکام و آموزه های اسلامی را در جامعه پیاده کند، پس دولت اسلامی نمی تواند نسبت به فرهنگ و مسائل فرهنگی بی تفاوت باشد.
1-1: طرح موضوع
تشکیل دولت جمهوری اسلامی در کشور بر مبنای دین حنیف اسلام بوده است و دولتی که بر مبنای دین تشکیل می شود بی شک باید دولتی دینی باشد. هنگامی که مبانی ساختاری حکومت، آرمانی، فرهنگی و ارزشی شود بی شک دولت مستقر نمی تواند نسبت به فرهنگ بی تفاوت باشد. حکومت اسلامی مکلف است،ارزش های معنوی و فرهنگی اسلام را در جامعه محقق سازد و این مهم ترین و عالی ترین تکلیف حکومت اسلامی است.دولت اسلامی باید نسبت به اشاعه ی فرهنگ اسلامی و مقابله با فرهنگ ها و خرده فرهنگ های ناسازگار با آن،در جامعه ی اسلامی احساس مسئولیت و اقدام کند.با توجه به اهمیت موضوع،سوال این است که قلمروی صلاحیت فرهنگی دولت جمهوری اسلامی در چارچوب نظریه ی دولت در قانون اساسی ایران،چیست؟
: پرسش های اصلی و فرعی پژوهش
این پژوهش در صدد پاسخ گویی به پرسش های گوناگونی است و پرسش اصلی آن از این قرار است:
قلمرو صلاحیت دولت جمهوری اسلامی در عرصه ی فرهنگ چیست و شامل کدام یک از حوزه های سیاست گذاری ، تصمیم گیری، و یا نظارت و اجرا می باشد؟آیا صلاحیت فرهنگی دولت ،محدود به اعمال حاکمیت است یا دولت متصدی امور فرهنگی نیز می باشد؟
پرسش های فرعی:
نقش دولت در فرهنگ در نظام های لیبرالیسم،توتالیتاریسم و اسلام چیست؟
نظریه ی دولت جمهوری اسلامی در قانون اساسی چیست و چه وظایف فرهنگی بر عهده ی دولت گذاشته شده است؟
سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی و نقش دولت در آن چیست؟
سازمان ها و نهادهای عهده دار امور فرهنگی در جمهوری اسلامی کدام اند و چه وظایفی بر عهده ی آنها قرار داده شده است؟
1-3: فرضیه پژوهش
فرضیه این پژوهش را در پاسخ به سوال اصلی این پژوهش اینگونه می توان طرح نمود:
« دولت جمهوری اسلامی ایران به مثابه دولت دینی ،در عرصه فرهنگی ، دولتی مسئول و دارای صلاحیت فعال ، لازم و مؤثر می باشد.این قلمرو صلاحیتی ضمن آنکه مطلق نبوده و تصدی گری انحصاری دولت در حوزه فرهنگی را به دنبال ندارد ،برای مردم و گروه ها و سازمانهای مردم نهاد هم سهم و مسئولیت های درخوری قائل بوده و شامل حوزه های ساست گذاری،تصمیم گیری ونظارت و اجرا می باشد و علاوه بر این، ایفاگر نقش های حمایتی ،ترویجی و ضمانتی در حیطه های فرهنگی است.»
1-4 : ضرورت و هدف پژوهش
دخالت دولت در عرصه ی فرهنگ و قلمرو صلاحیت های آن در نظام های سیاسی گوناگون،از جمله مباحثی است که محور بحث بسیاری از صاحب نظران و کارشناسان می باشد. از آنجا که دولت جمهوری اسلامی،دولتی دینی است که طبق اصل 3 قانون اساسی موظف به رشد فضایل در جامعه است و هدف دولت دینی تکامل همه جانبه انسانها و رسیدن به کمال و سعادت است ، لذا انجام پژوهشی که در آن ،قلمروی صلاحیت دولت جمهوری اسلامی در فرهنگ مورد بررسی قرار گیرد،ضروری است. در این پژوهش،تلاش بر این خواهد بود تا با بررسی و مداقه در کتب و مقالات منتشر شده،در حدود ممکن و در دسترس،به سوالات اصلی و فرعی پاسخ داده شود.لذا هدف پژوهش این است که با بررسی نظریه ی دولت و وظایف فرهنگی آن در قانون اساسی و بررسی صلاحیت های سازمان ها و نهادهای فرهنگی در سه حوزه ی سیاست گذاری،نظارت و اجرا ،قلمروی صلاحیت دولت بیان شود که آیا دولت جمهوری اسلامی در عرصه ی فرهنگ فقط اعمال حاکمیت می کند یا متصدی امور فرهنگی نیز می باشد؟
: روش پژوهش
روش شناسی پژوهش حاضر مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی می باشد.جمع آوری دادههای علمی در این پژوهش، با روش اسنادی(کتابخانه ای) صورت می گیرد.همچنین