منابع خودکارآمدی
انتظارات خود کارآمدی بر اساس چهار منبع اطلاعاتی شکل می گیرد(هوی و میسکل ،2005به نقل از میرکمالی ،1387). این چهار منبع عبارتند از:
دستاورد های عملکردی[1]
تجربه ی جانشینی[2]
ترغیب کلامی[3]
حالات های فیــــزیولوژیکی[4]
دستاورد های عملکردی : بندورا معتقد است انتظارات کارآمدی ئر تجربیاتی که شخص در آنان مهارت دارد ، ریشه دارد . تجارب موفق انتظارات سطح بالا ایجاد می کنند در حالی که تجارب شکست تمایل به تولید سطح انتظارات پایین دارند.
تجربیات جانشینی: این تجارب به فرایند الگو گیری که در نظریه بندورا به آن پرداخته شده است اشاره دارد . دستاورد های عملکرد بر پایه تجارب مهارت واقعی هستند ولی موثر ترین منبع انتظارات کارآمدی نیستند . تجارب جانشینی نیز می توانند بر ACTساب انتظارات کارآمدی موثر باشند ، یعنی دیدن یا مشاهده کارهای موفقیت آمیز دیگران می تواند به تدریج ادراک های کارآمدی را در بینندگان القاء کند تا به این باور برسند که آنان هم آنقدر دارای قابلیت هستند که بر فعالیتهای مشابه تسلط یابند.
ترغیب کلامی یا قانع سازی کلامی: قانع سازی کلامی بدین معنی است که اگر به مردم بگوییم شما توان انجام کارهایی را که میخواهید دارید، خودکارآمدی آنان افزایش می یابد . برای اینکه قانع سازی موثر بیفتد ، باید واقع بینانه باشد . این شیوه اغلب برای متقاعد کردن افرادی به کار می رود که قابلیت های لازم برای انطباق با اهدافشان را دارند .
برانگیختگی فیزیو لوژیکی : میزان آرامش یا ترس ما در شرایط استرس زا ، منبع دیگری است که بر خودکارآمدی ما تأثیر می گذارد . ما این نوع اطلاعات را اغلب به عنوان منبعی برای قضاوت درباره توانایی های خودمان به کار می گیریم . بندورا معتقد است زمانی که مردم با برانگیختگی آزارنده ای محاصره نشده اند ، بیشتر انتظار موفقیت دارند تا زمانی که در شرایط استرس زا قرار می گیرند.
1-2-10 مراحل رشد خودکارآمدی
مراحل رشد خودکارآمدی ( به نقل از شولتز و شولتز، ترجمه سید محمدی، 1383) عبارتند از :
کودکی؛
کارآیی شخصی به تدریج رشد می کند. زمانی که کودکان می کوشند بر محیط فیزیکی و اجتماعی شان اعمال نفوذ کنند، پرورش کارآیی شخصی را آغاز می نمایند. آنها آموختن توانایی هایشان، مثل مهارت جسمانی، مهارت اجتماعی و توانایی زبان را آغاز می کنند. این توانایی ها تقریباٌ به طور مستمر به کار برده می شوند و عمدتاٌ از طریق تاثیرشان بر والدین، و محیط عمل می کنند. به صورت ایده آل، والدین به فعالیتها و تلاش های کودک خود برای برقرار کردن رابطه ، پاسخ می دهند و محیط تحریک کننده ای را فراهم می آورند و اجازه ی آزادی رشد و کاووش را به کودک می دهند.
این تجربیات اولیه کارآیی ساز، برای پسرها و دخترها فرق می کنند. بررسی ها نشان داده اند که مردان دارای کارآیی شخصی زیاد ، به هنگام کودکی روابط گرمی با پدران خود داشته اند . مادران آنها متوقع تر از پدرانشان بوده و سطوح بالای عملکرد و موفقیت را انتظار داشتند . در مقابل، زنان دارای کارآیی شخصی زیاد به هنگام کودکی برای سطوح بالای موفقیت از جانب پدر تحت فشار بوده اند(اشنی ویند ، 1995).
.Performance accomplishment
.Vicarious Experiences
.verbal Persuasion
.Physiological states