با توجه به مطالبی که در مورد هویت نقش جنسیتی و مؤفقیت تحصیلی بیان شد، تحقیق حاضر مدعی است همانطور که هویت نقش جنسیتی بر مؤفقیت تحصیلی دانشآموزان تأثیرگذار است، این متغیر میتواند بر مشارکت در آموزش عالی نیز مؤثر باشد. اگرچه در گذشته زنان، بیشتر تشویق میشدند در خانه بمانند و به بزرگ کردن فرزندانشان بپردازند تا این که به شغل خاصی بپردازند، اما در سه دهه گذشته نسبت به قبل، این نگرشها تقریباً تغییر یافته است. دخترها از برابری جنسی صحبت میکنند و پیشرفت فردی را ارزشمند تلقی مینمایند، بیشتر زنان پیشرفتهای آموزشی را در دنیای امروز ضروری میدانند
همچنین با توجه به نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو، این سرمایه در افزایش مشارکت جوانان در آموزش عالی مؤثر است. مفهوم سرمایه فرهنگی بر اساس مدل بازتولید فرهنگی بوردیو، در زمینههای مختلفی مورد آزمون قرار گرفته، که یکی از این زمینهها مقایسه روند تحصیلی فرزندان خانوادههای مرفه و محروم اجتماعی در دسترسی به آموزش عالی است. با توجه به فرضیه سرمایه فرهنگی بوردیو، میتوان گفت که سرمایه فرهنگی خانوادهها بر موفقیت تحصیلی فرزندان تأثیرگذار است. به این صورت که، خانوادههایی که منابع فرهنگی زیادی در اختیار دارند به کودکانشان کمک میکند، در مدارس، بر برنامه درسی، نسبت به خانوادههایی که از سرمایه فرهنگی کمتری برخودار هستند، تسلط بیشتری داشته باشند. همچنان که سرمایه فرهنگی خانوادهها رابطهای دو سویه با آموزش عالی دارد، هویت نقش جنسیتی نیز از این قاعده مستثنی نیست. برای روشن شدن مطلب میتوان گفت که سرمایه فرهنگی خانواده، از یک سو زمینۀ حضور فرزندان را در آموزش عالی فراهم میکند و از سوی دیگر آموزش عالی نیز باعث افزایش و ارتقای سرمایه فرهنگی آنها میشود. همچنین هویت نقش جنسیتی از یک سو، باعث گرایش جوانان به آموزش عالی و دانشگاه میشود و از سوی دیگر آموزش عالی، شکلگیری هویت جنسیتیِ جدیدی را در آنها رقم میزد. لذا با توجه به مطالب فوق میتوان رابطۀ گرایش به آموزش عالی، سرمایه فرهنگی و هویت نقش جنسیتی را به صورت مدل زیر نشان داد.
شکل ۳٫ مدل تحقیق
۲-۱۲-۱ فرضیههای تحقیق
فرضیه یک: رابطه معناداری بین متغیر درونی و بیرونی نگرش به آموزش عالی و سرمایه فرهنگی با توجه به جنسیت وجود دارد.
فرضیه دو: رابطه معناداری بین متغیر درونی و بیرونی نگرش به آموزش عالی و هویت نقش جنسیتی با توجه به جنسیت وجود دارد.
فرضیه سه: رابطه معناداری بین سرمایه فرهنگی و هویت نقش جنسیتی با توجه به جنسیت وجود دارد.
فرضیه چهار: ابعاد سرمایه فرهنگی در بین دختران پیش بینی کننده متغیر درونی و بیرونی نگرش به آموزش عالی است.
فرضیه پنجم: ابعاد سرمایه فرهنگی در بین پسران پیش بینی کننده متغیر درونی و بیرونی نگرش به آموزش عالی است.
فرضیه ششم: ابعاد هویت نقش جنسیتی در بین دختران پیش بینی کننده نگرش درونی و بیرونی به آموزش عالی است.
فرضیه هفتم: ابعاد هویت نقش جنسیتی در بین پسران پیش بینی کننده نگرش درونی و بیرونی به آموزش عالی است.
فرضیه هشت: آیا سرمایه فرهنگی و هویت نقش جنسیتی پیش بینی کننده نگرش درونی به آموزش عالی است.
فرضیه نه: آیا سرمایه فرهنگی و هویت نقش جنسیتی پیش بینی کننده نگرش بیرونی به آموزش عالی است.
فصل سوم: روش شناسی تحقیق (متدولوژی)
۳-۱روش
روششناسی وسیله شناخت هر علم است. روششناسی در مفهوم مطلق خود به روشهایی گفته میشود که برای رسیدن به شناخت علمی از آن ها استفاده میشود و روششناسی هر علم نیز روشهای مناسب و پذیرفته آن علم برای شناخت هنجارها و قواعد آن است. روشهای شناخت را باید از روشها و فنون اجرای آن ها متمایز دانست، چرا که اجرای هر قاعده پس از شناخت آن قاعده ممکن میگردد (ضیائیبیگدلی، ۱۳۸۴: ۷).
این پژوهش به روش پیمایشی و با بهره گرفتن از ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. دادههای مورد نیاز با تکنیکهای چندگانه گردآوری و با بهره گرفتن از تکنیکهای کمی مورد تحلیل قرار گرفته است، به طوری که با بهره گرفتن از تکنیکهای تحلیل چند متغیری از جمله تحلیل رگرسیون، سهم هر یک از دو متغیر مستقل تحقیق در تبیین و پیشبینی تغییرات متغیر وابسته تعیین و مشخص شده است.
۳-۱-۱ جامعه آماری
دانش آموزان پیش دانشگاهی شهر یزد درسال تحصیلی ۱۳۹۳-۱۳۹۴ جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل میدهند. تعداد دانش آموزان پیش دانشگاهی شهر یزد ۶۳۷۳ نفر است.
۳-۱-۲ حجم نمونه
تعداد نمونه پژوهش ۳۶۲ نفر از دانشآموزان پیشدانشگاهی شهر یزد هستند که از این تعداد به نسبت برابر ۱۸۱ نفر مرد و ۱۸۱ نفر زن پرسشنامه پژوهش را تکمیل کردند.
۳-۱-۳ نمونهگیری
روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای است؛ ابتدا از میان کل ناحیههای آموزش و پرورش شهر یزد تعدادی به صورت تصادفی انتخاب شدند، سپس در درون هر ناحیه چند دبیرستان به صورت تصادفی انتخاب گردید[۱۶۰] و سپس در درون دبیرستانهای منتخب ۳۶۲ نفر از آنان (تعداد ۱۸۱ نفر دختر و ۱۸۱ نفر پسر) به عنوان نمونه انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتند.
T = 1.96
P = 50%
q = 50%
N = 6373
d = 0.05% خطای نمونه گیری
۳-۲ تعاریف عملیاتی متغیرها و واژه های کلیدی
۳-۲-۱ نگرش
نگرش عبارت است از نظم معینی در احساسات، افکار و آمادگی فرد برای تاثیر گذاشتن در برخی از جنبه های محیط خود. بر اساس روش فوق، می توان گفت که نگرش شامل سه قسمت احساسات، افکار و آمادگی برای عمل است که هر کدام به ترتیب در حوزه های عاطفی، شناختی و رفتاری، جای دارند. نگرش یا گرایش ذهنی عبارت است از احساس موافق یا مخالفی که آدمی بنا به احساس و اندیشه اکتسابی پیشین خود نسبت به شخصی، شیئی و یا امری نشان می دهد. هر آنچه که خوب یا بد، زشت یا زیبا تلقی می شود. خواه شیئی مادی، یک شخص، گروهی افراد، یک موسسه، شیوه رفتار، راه و رسم یا ویژگی های مربوطه به آن باشد، آن را موضوع یا مورد نگرش می نامند (پارسا، ۱۳۷۵: ۱۸۶).
۳-۲-۲ آموزش عالی
آموزش عالی به بالاترین سطحی از آموزش گفته میشود که در دانشگاهها، کالجها و موسسات فنآوری، ارائه میشود. آموزشعالی در ایران در حال حاضر زیر نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت، درمان، و آموزش پزشکی (برای علوم مربوط به درمان و بهداشت) اداره و سازماندهی میشود. آموزش عالی در حال حاضر در ایران، شامل آموزشهای دانشگاهی منتهی به مدارک کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری است. امروزه دانشگاهها و مؤسسه آموزش عالی فراوانی در ایران در حال فعالیت هستند.
آموزش عالی نهادی اجتماعی است که از دیرباز برای انجام سه رسالت آموزش، پژوهش و خدمات پدید آمده و در سال های اخیر رسالت های جدیدی از جمله کارآفرینی نیز به آن افزوده شده است. در بین تمامی عناصر و خرده نظام های آموزش عالی، از برنامه های درسی به عنوان مهم ترین عنصر و به منزله قلب این نظام یاد می شود زیرا بنیاد ی ترین ابزار فراهم آورنده دانش، تجربه و مهارت های دانشجویان برای عرضه خدمات به جامعه است. نهاد اجتماعی اموزش عالی به عنوان موتور محرکه اقتصادی جوامع و یکی از اساسی ترین عوامل توسعه فرهنگی و اجتماعی کشورها قلمداد می شود. (نیلی، ۱۳۸۹: ۵۸- ۵۷) لذا وقتی از آموزش عالی سخن به میان میآید، مقصود از آن وجود نهادهای اجتماعی لازم برای پرورش و تولید افرادی دانشمند[۱۶۱] در امور مختلف علمی، فنی، پزشکی و اجتماعی است که هر کدام از آنان بتوانند به طور بالقوه این چرخ را بگردانند یا به عرصۀ جامعه وارد شوند. (اعتماد امامی، ۱۳۸۲: ۲۷۹)
دو نگرش کلی نسبت به آموزش عالی وجود دارد یکی انگیزش درونی یا فرامادی و دیگری بیرونی و مادی. انگیزش درونی یا فرامادی به عزت نفس، رشد شخصی، تحقق ذات و… مربوط می شود در حالی که انگیزش بیرونی و مادی به کسب پایگاه اجتماعی، پذیرش اجتماعی، نیازهای ارتباطی و… می پردازد. (رستگار خالد، ۱۳۹۰: ۱۴۱)
۳-۲-۳ سرمایه فرهنگی
واژۀ سرمایه، تأکید بر این امر دارد که مولد است و «شما را قادر میسازد تا ارزشی به وجود آورید، کاری انجام دهید، به هدفی نایل شوید، مأموریتی را در زندگی انجام داده و نقشی در جهان ایفا کنید» (شارع پور خوشفر، ۱۳۸۱: ۶۶) واگت[۱۶۲] بر این عقیده است که «سرمایه ثروتی مولد است که شخص می تواند برای ایجاد درآمد یا منابع اضافی دیگر به کار برد» (واگت، ۱۹۳۳: ۲۹)
برداشت بوردیو[۱۶۳] از سرمایه، از معنای پولی سرمایه در اقتصاد وسیعتر است. در حقیقت، سرمایه منبعی عام است که میتواند شکل پولی و غیرپولی و همچنین ملموس و غیرملموس به خود گیرد (انهییرر و گرهاردز[۱۶۴]، ۱۹۹۵: ۸۲۶).
ترنر[۱۶۵] سرمایه فرهنگی[۱۶۶] را مجموعۀ نمادها، عادات، منشها، شیوههای زندگی که به طرز غیررسمی بین افراد شایع است، تعریف میکند. کالینز[۱۶۷]، سرمایه فرهنگی را شامل «منابعی نظیر مکالمات از پیش اندوخته در حافظه، شیوۀ زبانی، انواع خاص دانش یا مهارت، حق ویژۀ تصمیمگیری و حق دریافت احترام میداند» (ملاحسنی، ۱۳۸۱: ۳۰۰) سرمایه فرهنگی شامل گرایشها و عادتهای پابرجا و تثبیتشده در طول فرایند جامعهپذیری و نیز صلاحیتهای تحصیلی و فرهیختگی است. (نوغانی، ۱۳۸۳: ۱۷) همچنین سرمایه فرهنگی قدرت شناخت و قابلیت استفاده از کالاهای فرهنگی در هر فرد تعریف شده است. (فکوهی، ۱۳۸۱: ۳۰۰)
کاتسیلین و رابینسون[۱۶۸] (۱۹۹۰) سرمایه فرهنگی را قابلیت افراد در فرهنگ پایگاهی بالای جامعه و رفتارها، عادتها و نگرشهای وابسته به آن تعریف مینمایند. آنها سرمایه فرهنگی را با حضور افراد در تئاترها و سخنرانیها و بازدید از موزهها و گالریهای هنری سنجیدند. (لری و واینینگر[۱۶۹]، ۲۰۰۳: ۶۰۶).
به تعبیر بوردیو[۱۷۰] «اگر در صدد فهم جهان اجتماعی هستیم، باید ایده سرمایه، انباشت آن و تأثیرات آن را مجدداً به جهان اجتماعی معرفی کنیم» (شارع پور حوشفر، ۱۳۸۱: ۱۳۴)
پیر بوردیو و ژان کلود پاسرون[۱۷۱]، در تحقیقی که بر اساس فرضیه عدم تساوی سرمایه فرهنگی انجام داده اند، چنین نتیجهگیری میکنند که نابرابری فرهنگی فقط با رفتار و اعمال فرهنگی که برای افراد و گروه ها مقدور است، مشخص میشود. تئاتر رفتن، مجله و روزنامه خواندن، سینما رفتن، دوربین عکاسی داشتن و امثال آنها میتوانند به عنوان نشانه ها و امکانات سرمایه فرهنگی به شمار آیند که به طور یکسان در دسترس همه نیست. بوردیو معتقداست که سرمایه اقتصادی میتواند برای صاحب خود، سرمایه فرهنگی و اجتماعی ایجاد کند و سرمایه فرهنگی نیز با کارکرد خود، سرمایه اقتصادی را به وجود آورد. (روح الامینی، ۱۳۷۷: ۱۱۷)
.بوردیو سرمایه فرهنگی را شکل غالب سرمایۀ نمادین در جوامعی میداند که در آنها نظام مدرسه و هنرِ نوشتن گسترش یافته است. در چنین جوامعی، سرمایه نمادین دارای مشخصاتی پایدار است و در قالب کتابها، عناوین نهادینه شده مثل مدارک تحصیلی و غیره ترسیم میگردد. (جانعلیزاده و چوببستنی، ۱۳۸۹: ۲۳۸- ۲۱۷)