(۳‑۷)
.
.
.
مدلهای بهینهسازی غیرخطی
اگر تابع هدف یا محدودیتها و یا هر دو غیرخطی باشند در این صورت مسئله بهینهسازی غیرخطی خواهد بود. در این موارد فقط مسائل دومتغیره از طریق ترسیمی قابل حل میباشند. اگر چه فضای جواب ممکن است دارای نقاط گوشهای نباشد و یا حتی جواب بهینه ممکن است در نقاط گوشهای قرار نداشته باشد. در چنین مواردی منحنیهای تابع هدف با مقادیر مختلف باید مورد مقایسه قرار گیرند [۱].
مدلهای بهینهسازی چندهدفه
در مسائل چندهدفه در مدل بهینهسازی به جای یک هدف، چندین معیار و هدف مورد نظر میباشند. جهت تحلیل مسائل چندهدفه، روشهای تصمیم گیری چندمعیاره ارائه شده اند که در این بخش تنها به یک روش از آنها اشاره خواهد شد.
روش وزندهی ساده
در مسائل بهینهسازی چندهدفه، نقطه غیرپست[۱۴] نقطهای میباشد که در مقایسه با آن نمی توان نقطهای دیگر را یافت که حداقل، مقدار یک تابع هدف را بهبود بخشیده و مقادیر توابع هدف دیگر را تغییر ندهد. در روش وزندهی ساده، مسئله چندهدفه تبدیل به یک مسئله تکهدفه می شود. به عبارت دیگر در این روش برای پیدا کردن جوابهای غیرپست مسئله چندهدفه زیر :
(۳‑۸)
که در آن Zi(x) هدف i ام، p تعداد هدف، مجموعه متغیرهای تصمیم گیری و Fd مجموعه جوابهای امکان پذیر میباشد، میتوان مسئله تکهدفه زیر را حل نمود:
(۳‑۹)
در این روش وزن توابع هدف مختلف (wk) مثبت و غیرصفر میباشند.
به طور کلی در مسائل چندمعیاره دو دسته معیار یعنی معیارهای مثبت و منفی وجود دارند. در مورد معیارهای مثبت، مقدار بیشتر آنها مطلوب میباشد (مانند کیفیت) و در مورد معیارهای منفی مقدار کمتر آنها بهتر است (مانند هزینه) . از طرفی در این روش همه معیارها به یک هدف (معیار) تبدیل شده و این یک معیار حداکثر میگردد. بنابراین معیارهای منفی را در عدد (۱-) ضرب مینماییم تا به یک معیار مثبت تبدیل شوند.
همانطور که مشاهده می شود در روش وزندهی ساده معیار منفی وجود ندارد و همه معیارهای منفی به معیار مثبت تبدیل میشوند و وزن نسبی معیارهای مختلف در این روش توسط تصمیمگیرنده با توجه به اولویت نسبی این اهداف تعیین میگردد [۱].
مدلهای حل اختلاف
در یک فرایند تصمیم گیری، چنانچه تعداد تصمیمگیرندگان بیش از یک نفر باشد، تصمیم گیری با مشکلات همراه خواهد بود چراکه افراد مختلف اهداف، دیدگاه ها و اولویتهای متفاوتی دارند و تصمیمنهایی باید به گونه ای باشد که کلیه این اختلاف نظرات در آن لحاظ شده باشد. چندین روش برای حل این نوع مسائل وجود دارد که به مدلهای حل اختلاف معروف میباشند. یک روش این است که مسئله به صورت یک مدل چند هدفه، با توجه به اهداف تصمیمگیرندگان مختلف، در نظر گرفته شود. یکی دیگر از راه حلهای حل اختلاف این است که نظرات تصمیمگیرندگان با توجه به اهمیت نسبی آنها رتبه بندی شده و در تصمیم گیری نهایی مورد توجه قرار گیرد. روش سوم حل اختلاف بر پایه تئوری چانهزنی میباشد که توسط John Nash در سال ۱۹۵۴ ارائه شده است. Nash مجموعه مشخصی از شرایطی را که جوابها باید آنها را ارضا نمایند ارائه نمود و ثابت کرد که فقط یک جواب، که پاسخ مسئله حل اختلاف میباشد، این شرایط را ارضا می کند [۱].
در این تحقیق از روش حل اختلاف حاصلضربی غیرمتقارن Nash در حل مناقشه استفاده شده است از اینرو در ادامه به توضیح روش حل اختلاف Nash پرداخته می شود.
با فرض اینکه n تصمیمگیرنده وجود داشته باشند و X فضای تصمیم گیری و fi تابع هدف یا تابع مطلوبیت تصمیمگیرنده i ام باشد. فضای هدف به صورت زیر تعریف میگردد:
(۳‑۱۰)
, i=1,…,n
همچنین فرض می شود که کلیه تصمیمگیرندگان در بیان تابع مطلوبیت خود، یک حداقل مطلوبیت را تعیین مینمایند که مقادیر کمتر از آن برای آن تصمیمگیرنده به هیج وجه قابل قبول نمی باشد. این مقدار از تابع هدف نقطه عدم توافق نامیده می شود. اگر di نقطه عدم توافق برای تصمیمگیرنده i ام باشد، بردار عدم توافق تصمیمگیرندگان نامیده می شود. جواب مسئله باید شرایط کلی زیر را ارضا نماید:
جواب مسئله حل اختلاف به صورت تابعی از H و در نظر گرفته می شود .
جواب مسئله باید محدودیتهای موجود را ارضا کرده و به عبارت دیگر امکان پذیر باشد.
جواب مسئله باید نقطه عدم توافق کلیه تصمیمگیرندگان را تأمین نماید.
جواب باید غیرپست باشد.
اگر دو تصمیمگیرنده دارای نقطهی عدم توافق یکسان و مطلوبیتهای مشابه باشند، مقدار تابع هدف (مطلوبیت آنها) به ازای جواب نهایی مسئله حل اختلاف نباید متفاوت باشد.
شرط شماره ۱ نشاندهنده این مطلب است که به تصمیمگیرندگان بیش از منابعی که قابل دسترس است امکان تخصیص وجود ندارد. براساس شرط شماره ۲ هیچ تصمیمگیرندهای نتیجهای را که مقدار مطلوبیت آن از حداقل مطلوبیت تعیینشده کمتر است، نمیپذیرد. نیاز به جوابهای غیرپست نشان میدهد که امکان وجود جواب بهتری برای تمامی تصمیمگیرندگان وجود ندارد.
Nash ثابت می کند اگر H محدب[۱۵]، بسته و محدود[۱۶] باشد در این صورت تنها یک جواب برای مسئله رفع اختلاف وجود خواهد داشت که از حل مسئله بهینهسازی زیر به دست می آید.
(۳‑۱۱)