(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است)
چکیده
مقدمه:امروزه فوتبال پرطرفدارترین ورزش در بین مردم جهان می باشدو بر ابعاد مختلف اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی یک جامعه تأثیرگذار است.در طی مطالعاتی که که تحلیلگران اجتماعی درباره ارزش های رایج در ورزش فوتبال داشته اند یکی از مسائل مهمی که توجه آنها را جلب کرده حوادث و رویدادهای خشونت بار مربوط به این ورزش است که هر از چند گاهی جلوه هایی از آن را می توان در بازی های داخلی و بین المللی مشاهده کرد.با توجه به حساسیتی که روی این ورزش وجود دارد متأسفانه در موارد زیادی مشاهده شده است که عده ای از هواداران فوتبال پس از بازی و در حین آن اقدام به اعمال خشونت آمیز از قبیل دشنام،پرتاب اشیاء و مواد آتش زا به داخل زمین و درگیر شدن با هواداران تیم مقابل،تخریب اموال دولتی و خصوصی می کنند.به همین منظور این مطالعه به دنبال بررسی عوامل موثر بر خشونت تماشاگران است.چهارچوب نظری این پژوهش با بهره گرفتن از نظریه کارکرد گرایی ساختاری تدوین شده است.هر چند که سعی شده که به صورت تک بعدی به تبیین این پدیده پرداخته نشود و از یک رویکرد ترکیبی استفاده شود.
روش:این پژوهش با روش پیمایشی و با بهره گرفتن از ابزار پرسشنامه انجام شده و جامعه آماری آن شامل کلیه تماشاگران حاضر در ورزشگاه آزادی در دو مسابقه لیگ برتر بوده است.حجم نمونه این تحقیق با بهره گرفتن از فرمول کوکران 381 نفر محاسبه شد که با بهره گرفتن از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.
یافته ها:نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد بین تماشاگران دارای سنین مختلف از لحاظ خشونت تفاوت معناداری وجود دارد.همچنین نتایج نشان داد که پایگاه اجتماعی تماشاگران بر خشونت آنها تأثیر دارد .اعتقادات مذهبی با خشونت تماشاگران رابطه معکوس و منفی دارد،عملکرد(بازیکنان،داور وتیم)بر خشونت تماشاگران تاثیر مسقیم و مثبت دارد،رضایتمندی از امکانات ورزشگاه بر خشونت تماشاگران تأثیر منفی و معکوس دارد،تعلق اجتماعی تماشاگران بر خشونت آنها تأثیر معکوس دارد،
فهرست
فصل 1- کلیات تحقیق أ
1-1- مقدمه. 2
1-2- بیان مسأله 6
1-3- فرضیه های تحقیق 10
1-3-1- فرضیات اصلی 11
1-3-2- فرضیات فرعی 11
1-4- اهمیت و ضرورت تحقیق 13
1-5- هدف های تحقیق 15
1-5-1- اهداف اصلی 15
1-5-2- اهداف فرعی 15
فصل 2- پیشینه تحقیق ومبانی نظری 18
2-1- پیشینه تحقیق 18
2-1-1- تحقیقات خارجی 25
2-2- تحقیقات داخلی 18
2-3- مبانی نظری 34
2-3-1- پارادایم زیست شناختی 37
2-3-2- تئوری رفتار غریزی 37
2-4- پارادایم روان شناختی 39
2-4-1- تئوری ناکامی-پرخاشگری 39
2-4-2- تئوری یادگیری اجتماعی(باندورا) 41
2-5- چشم انداز مارکسیستی 45
2-6- چشم انداز رفتارگرایانه 49
2-7- چشم انداز انسان شناسی 50
2-8- تئوری کنترل اجتماعی/نظارت 52
2-9- نظریه کنش اجتماعی پارسونز 54
2-10- نظریه خرده فرهنگ میلر 55
2-11- تئوری مبادله اجتماعی(هومنز//بلاو) 56
2-12- نظریه محرومیت نسبی تد گار 57
2-13- مارسل موس 58
2-14- نظریه بوردیو 59
2-15- چهارچوب نظری 60
فصل 3- روش شناسی 66
3-1- تعریف مفاهیم و متغیرها 66
3-2- تعریف مفهومی خشونت و پرخاشگری 68
3-2-1- تعریف عملیاتی خشونت 69
3-3- تعریف مفهومی احساس تعلق اجتماعی 71
3-3-1- تعریف عملیاتی احساس تعلق اجتماعی 71
3-4- سرمایه فرهنگی 72
3-5- تعریف عملیاتی سرمایه فرهنگی 73
3-6- اعتقادات مذهبی 73
3-6-1- تعریف عملیاتی 73
3-7- روش تحقیق 74
3-7-1- روش و تکنیک تحقیق 74
3-7-2- جامعه آماری 75
3-7-3- نمونه تحقیق 75
3-7-4- ابزارهای تحقیق 76
3-7-5- شیوه تحلیل داده ها 77
3-7-6- اعتبار و روایی ابزار سنجش 77
فصل 4- تحلیل دادهها و آزمون فرضیهها 80
4-1- مقدمه. 80
4-2- آمار توصیفی 81
4-3- آمار استنباطی 122
4-3-1- بررسی فرضیه فرعی اول 122
4-3-2- بررسی فرضیه فرعی دوم 123
4-3-3- بررسی فرضیه فرعی سوم 125
4-3-4- بررسی فرضیه فرعی چهارم 127
4-3-5- بررسی فرضیه فرعی پنجم 129
4-3-6- بررسی فرضیه فرعی ششم 131
4-3-7- بررسی فرضیه هفتم 132
4-3-8- بررسی فرضیه هشتم 134
4-3-9- بررسی فرضیه نهم 136
فصل 5- نتیجه گیری و پیشنهادات 140
5-1- نتیجه گیری 140
5-2- پیشنهادات 145
1-1- مقدمه
شناخت ورزش در یک چهارچوب جامعه شناختی نیاز به توصیف آن به عنوان یک پدیده اجتماعی را مطرح میسازد.بین جامعه شناسایی که به بررسی و مطالعه ورزش پرداخته اند توافق نظر درباره ارائه تعریفی از ورزش وجود ندارد،وحتی بعضی با این استدلال که مفهوم ورزش نشان از برساخته ای اجتماعی دارد که در فرهنگ های مختلف و زمان های گوناگون تعریف متفاوت دارد ارائه تعریف از ورزش را غیر ممکن دانسته اند.بعضی جامعه شناسان،ورزش را نهادی اجتماعی می دانند که هسته اصلی آن را رقابت مبتنی بر مهارت و استراتژی تشکیل می دهد(صدیق سروستانی،1372 :50)
نیکسون و فری ورزش را رقابت فیزیکی نهادی شده ای می دانند که در یک ساختار رسمی سازمان یافته یا جمعی انجام پذیرد.
در مجموع می توان گفت ورزش نهادی اجتماعی است که می تواند شیوه زندگی اکثر قریب به اتفاق مردم را تحت تأثیر قرار دهد(همان،1372 :47 )بنابراین فعالیت های ورزشی فعالیت های رسمی و نهادی شده هستند به این معنا که جزئی منظم و هدفمند از زندگی اجتماعی به شمار میآیند.
جامعه شناسی ورزش رشته ای جدید است که مانند سایر رشته های جامعه شناسی به تفسیر و پیش بینی واقعیت های اجتماعی و چگونگی دگرگونی آنها میپردازد.علاوه بر این ،در این رشته فراگردهای اجتماعی نیز مورد بررسی قرار می گیرد،فراگردهای اجتماعی نیروهای پویایی هستند که در کنش متقابل با یکدیگر می توانند عناصر موجود در ساختار و فرهنگ اجتماعی را تقویت کرده و یا اینکه آنها را به شکل تازه ای درمیآورند.از جمله فراگردهای اجتماعی که در نهاد ورزش صورت می گیرد می توان به رقابت،مبادله اجتماعی،تخصیص منابع،روابط منزلتی،قدرت کجروی،کنترل،ستیز،همکاری،سازگاری،جامعه پذیری،عملکرد گروهی و خشونت و پرخاشگری اشاره کرد(نیکسون و فری[1]،1996 :7)
به این ترتیب باید گفت جامعه شناسی ورزش به ارتباط بین ورزش و جامعه می پردازد و نه به افراد، بلکه به محیط های اجتماعی توجه دارد.
در بین فعالیت های گوناگون ورزشی بی تردید ورزش فوتبال پرطرفدارترین و پربیننده ترین رشته ورزشی است. فوتبال بیش از اینکه یک ورزش ساده باشد پدیده ای پیچیده است که باید مانند سایر پدیده های اجتماعی به آن نگاه کرد(فتحی،1363).
در طی مطالعاتیکه تحلیلگران اجتماعی درباره ارزش ها و الگو های رایج در ورزش فوتبال داشته اند، یکی از مسائل مهمی که توجه آنها را جلب کرده ،حوادث و رویدادهای خشونت بار مربوط به این ورزش است که هر از چندگاهی جلوه هایی از آن را میتوان در بازی های داخلی و بین المللی مشاهده کرد. با توجه به حساسیتی که روی این ورزش وجود دارد،متأسفانه در موارد زیادی مشاهده شده است که عده ای از تماشاگران فوتبال پس از بازی و در حین آن به دلایلی اقدام به اعمال خشونت آمیز از قبیل دشنام،پرتاب اشیاء و مواد آتش زا به داخل زمین و درگیر شدن با هواداران تیم مقابل،تخریب اموال دولتی و خصوصی می کنند که این حرکات صدمات و پیامدهای مختلفی را برای یک تیم،تماشاگران و یا حتی کشور به همراه دارد.
ورزش فوتبال نه تنها دارای بعد تفریحی و ورزشی است بلکه دارای ابعاد فرهنگی،اقتصادی،اجتماعی و حتی سیاسی نیز می باشد.بنابراین خشونت در آن توسط بازیکنان و یا تماشاگران علاوه بر محدودیت هایی که برای یک تیم یا یک کشور از طرف مجامع ملی و بین المللی بوجود می آورد،تبعات منفی اقتصادی،سیاسی و اجتماعی را نیز به همراه دارد.از نظر فرهنگی این گونه برخوردهای ناشایست می تواند وجهه فرهنگی مردم یک جامعه را نزد دیگر جوامع تغییر داده و سبب ارائه تصویر نامناسب از ارزش های یک جامعه گردد.علاوه بر آن ممکن است ضررهای مالی و جانی را به همراه داشته باشد،که نمونه آن در موارد زیادی در کشور ایران قابل مشاهده است. تجاری شدن هرچه بیشتر ورزش در جهان نشان دهنده ی این امر است که آرمان های اولیه ی ورزش در حال از میان رفتن است و جنبه ی ضد ورزشی آن پدیدار شده است. در واقع سالهاست که رشته های ورزشی مخصوصا فوتبال از آن حالت ورزشی به عنوان سلامت جسم و جان و گذران اوقات فراغت خارج شده و رفته رفته جریان ورزش آماتوری به ورزش حرفه ای تبدیل شده است (کشمیری،28:1381).
اوباشگری به عنوان آشکارترین جلوه اجتماعی خشونت در ورزش فوتبال به شکل امروزین خود ابتدا در دهه ی 1960 و در عرصه رقابت های فوتبال بریتانیا مورد توجه قرار گرفت و به عنوان معضل مطرح گردید.در دهه ی 1980 اوباشگری به صورت پدیده ای رایج در اکثر کشورهای اروپایی درآمد و در این دهه برنامه ریزی تاکتیکی و ساختار نظامی بدیل به ویژگی رفتاری اوباشگری شد.اوج فاجعه اوباشگری اروپایی به سال 1981 مربوط می شود.زمانی که برخورد مصیبت بار طرفداران دو تیم باشگاهی لیورپول از انگلیس و یوونتوس از ایتالیا در جریان برگزاری رقابت برای فتح جام قهرمانی باشگاه های اروپا در ورزشگاه شهر بروکسل رخ داد و طی آن 38 نفر کشته و 200 نفر زخمی شدند . در حال حاضر تقریباً هر هفته در ورزشگاهها یا محیط های پیرامون آن در بسیاری از کشورها رفتار خشونت آمیزی رخ میدهند(رحمتی،57:1382)
سابقه برگزاری دیدارهای باشگاهی فوتبال ایران به اوایل دهه 1350 شمسی باز میگردد، که مسابقات قهرمانی باشگاههای کشور تحت عنوان جام تخت جمشید آغاز گردید.آغاز خشونت و پرخاشگری در فوتبال کشورمان به سال 52 برمیگردد، که در جریان بازیهای باشگاهی بین برخی از ورزشکاران-نه تماشاگران-درگیری هایی رخ داد.پس از آن گاه و بیگاه در جریان برخی از بازیها بین تیم رقیب،یا بین بازیکنان تیم رقیب،یا بین بازیکنان و مربیان با داوران برخوردهای خشونت آمیز رخ داد.اما این برخوردها هیچگاه به تماشاگران سرایت نکرد و تماشاگران و طرفداران تیمها جز در چارچوب هنجارهای مربوط به خود در داخل ورزشگاهها که در نهایت به شعارهای توهین آمیز ختم میشد با یکدیگر به شکل فیزیکی درگیر نمیشدند.افزون بر این،موارد مربوط به خرابکاری و آشوب گری به میزانی تقریباً طبیعی و در حد قابل اغماض رخ می داد.
نخستین درگیری جدی بین تماشگران مسابقات فوتبال به آبان ماه 1358 مربوط میگردد.در این تاریخ در جریان بازی دوستانه بین دو تیم استقلال و پرسپولیس در استادیوم آزادی تهران در اواخر بازی در حالی که نتیجه به سود تیم استقلال بود،طرفداران تیم پرسپولیس به درون بازی هجوم آوردند و بازی نیمه تمام قطع