(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است)
فهرست مطالب
فصل اول
1-1- مقدمه 7
1-2- بیان مساله 9
1-3- اهمیت و ضرورت مساله 11
1-4- اهداف پژوهش 14
1-4-1- هدف کلی پژوهش 14
1-4-2- اهداف جزئی پژوهش 14
1-5- سوالات پژوهش 14
1-6- فرضیه های پژوهش 14
1-7- تعاریف متغیرها (مفهومی و عملیاتی) 15
فصل دوم
2-1- مقدمه 18
2-2- خلاقیت و فرایند شکلگیری آن 18
2-2-1- ماهیت خلاقیت 18
2-2-2- ابعاد خلاقیت 19
2-2-2-1- نظریه شناختی 19
2-2-2-2- نظریه انگیزشی 21
2-2-2-3- نظریه تعاملی استرنبرگ 21
1- جهان درونی 22
2- تجربه 22
3- دنیای بیرونی 23
4- سبکهای فکری 23
2-3- الگوهای فرایند خلاقیت 36
2-3-1- الگوی والاس 36
2-3-2- الگوی بارون 37
2-3-3- الگوی آمابیل 37
2-4- تدریس 38
2-4-1- مفهوم تدریس 38
2-4-2- الگوهای تدریس 39
2-4-2-1- خانواده الگوهای پردازش اطلاعات 40
2-4-2-2- خانواده الگوهای تعامل اجتماعی 42
2-4-2-3- خانواده الگوهای رفتاری 43
2-4-2-4- خانواده الگوهای رشد ویژگیهای فردی 45
2-4-3- روشهای تدریس 46
2-4-3-1- روشهای تدریس مبتنی بر انتقال مستقیم 46
2-4-3-2- روشهای تدریس مبتنی بر تعامل 48
2-4-3-3- روشهای تدریس مساله محور 49
2-5- تدریس خلاق 51
2-5-1- مفهوم تدریس خلاق 51
2-5-2- عوامل موثر بر تدریس خلاق معلمان 52
2-5-3- فنون خلاقیت در تدریس 54
2-6- ارتباط و نقش آن در تدریس 55
2-6-1- مفهوم ارتباط 56
2-6-2- عناصر ارتباط 57
2-6-3- انواع ارتباط 58
2-7- کنش و واکنش کلامی 61
2-7-1- مفهوم کنش و واکنش 61
2-7-2- کنش و واکنش آموزشی 61
2-7-3- فنون تجزیه و تحلیل ارتباط کلامی 62
2-8- پژوهشهای انجام گرفته در داخل کشور 67
2-9- پژوهشهای انجام گرفته در خارج از کشور 71
2-10- نتیجهگیری 75
فصل سوم
3-1- مقدمه 78
3-2- روش و طرح پژوهش 78
3-2-1- جامعه آماری 78
3-2-2- نمونه آماری و نحوه نمونه گیری 78
3-2-3- ابزار و شیوه گردآوری داده ها 79
3-2-4- تعیین روایی و پایایی ابزارهای اندازه گیری پژوهش 80
3-3- روشهای تجزیه و تحلیل دادهها: 81
فصل چهارم
4-1- مقدمه 83
4-2- آمار توصیفی 83
4-2-1- آمار توصیفی نمونههای آماری بر اساس مقطع تحصیلی و گروه آموزشی 83
4-2-2 آزمون کلموگروف- اسمیرونوف (K-S) جهت بررسی نرمال بودن متغیرها 86
4-3- تجزیه و تحلیل سوالها و فرضیهها 87
4-3-1 – سوالهای پژوهش 87
4-3-2 – فرضیه های پژوهش 89
فصل پنجم
5-1- مقدمه 94
5-3- نتایج فرضیههای پژوهش 98
5-4- نتیجه گیری نهائی 100
5-5- محدودیتهای پژوهش 101
5-6- پیشنهادهای پژوهش 102
5-6-1- پیشنهادهای کاربردی 102
5-6-2- پیشنهادهای پژوهشی 102
1-1- مقدمه
توسعه اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در هر جامعه مستلزم تربیت اجتماعی افراد متفکر، سازنده و کارآمد است. آموزش و پرورش در این زمینه نقش اصلی را ایفا می کند. نظام آموزش به عنوان یک نظام پویا و هدفمند دارای دو بعد کمی و کیفی است و رشد موزون، متناسب و متعادل این نظام مستلزم رشد هر دوی این ابعاد به موازات یکدیگر است. توسعه و گسترش کمی آموزش بدون توجه به کیفیت، مسائلی چون افت تحصیلی، وابستگی علمی، عرضه اضافی نیروی انسانی متخصص و عدم فرصت جهت خلاقیت را موجب میشود. هر چند توسعه و گسترش کیفی نظام آموزش نیز بدون توجه به کمیت، به محرومیت انسانها از حق تحصیلات و افزایش تبعیضات اجتماعی منجر میگردد. در هر حال کیفیت نظام آموزش و ارتقاء آن پدیدهای نیست که یک کشور قادر باشد، بیاعتنا از کنار آن بگذرد بلکه همه کشورها باید نوسازی و تجدید کیفیت در نظام آموزشی خود را همواره مدنظر قرار دهند (قورچیان، 1373). لذا کیفیت و کارایی تدریس موضوعی است که از دیر باز مورد توجه تحقیقات تربیتی بوده و هست، و عوامل زیادی در کارایی تدریس دخالت دارند از آن جمله دانش و مهارت، تجربه، سن، جنس، میزان سواد و رشته تحصیلی معلمان، ویژگیهای شخصیتی و اعتقادی معلم، برنامه درسی، میزان مهارت در برقراری ارتباط با دانش آموزان، فلسفه حاکم بر نظام آموزشی و مفیدی (1383) بر این باور است: نقش معلم در حیات تربیتی دانش آموزان از مهمترین عناصر یک برنامه مناسب و مطلوب است و کیفیت آموزش آنان به وجود معلمان کارآمد و خلاق، موثر و آگاه بستگی دارد (به نقل از چراغ چشم، 1386). داشتن معلمان خلاق و نوآور در نظام آموزشی بسیار مهم و حیاتی می باشد زیرا آموزش و پرورش با توجه به نیاز و وابستگی افراد جامعه به آن می تواند نقش زیادی در پرورش تفکر خلاق و افراد کاوشگر و مشکلگشا ایفا کند. مدرسه می تواند قدرت اندیشه و مهارتهای ذهنی دانش آموزان خود را چنان تقویت کند که به راحتی بتوانند برای دست یافتن به راه حلهای مناسب و واقع بینانه به خلق ایده های نو بپردازند. دستیابی به چنین امری مستلزم وجود معلمان خلاق و متفکر در نظام آموزشی میباشد (عجم و صباغیان، 1387). سام خانیان (1384) میگوید: قلب عملکرد معلم در رابطه با یادگیری خلاق، شیوه های تدریس مناسب اوست. مواد و محتوای آموزشی باید با تواناییها، آمادگی و تجربیات پیشین دانش آموزان متناسب باشد و فرصت مناسب برای فعالیتهای یادگیری چندگانه اعم از فعالیتهای کلاس و خارج از آن و فعالیتهایی که حواس مختلف و بیشتری را طلب می کند، فراهم آورد. با غنی سازی محیط آموزشی در چهارچوب ضوابط برنامه، محیط تقریبا مناسبی برای دانش آموزان فراهم میشود تا آنها به توسعه اطلاعات، تفکر، تقویت اعتماد به نفس و خودشناسی اقدام کنند؛ یعنی چنین محیطی می تواند زمینه های پرورش خلاقیت را فراهم کند.
بنابراین می توان گفت که عامل تدریس پل ارتباطی معلم، دانشآموز و محتوای درسی میباشد. البته در این خصوص باید گفت که معلمان در تدریس همیشه روش ثابتی نداشتهاند بلکه به مرور زمان و ظهور مکاتب فلسفی و روانشناسی نقش آنها در کلاسهای درسی و نوع رفتار و برخوردشان با دانش آموزان تغییر کرده است بطوری که در جریان تکوین روشهای تدریس همیشه مواردی از اینکه معلم عامل مسلط باشد و آمرانه رفتار کند یا نگرش آزادمنشانه و روابط دوستانه بین معلم و دانش آموز حاکم باشد و یا معلم از رویه عدم مداخله طرفداری نماید وجود داشته است (محمودی، 1382). با توجه به سرعت تولید علم و آینده ناشناختهای که فرا روی بشر قرار دارد، لازم است معلمان نیز به صورتی هماهنگ با این تحولات به بازنگری در برنامهها و راهبردهای آموزشی خود، پرداخته و راهبردهای آموزشی خلاق و مبتنی بر مسئله مداری را محور فعالیت آموزشی خویش قرار دهند. راهبردهایی که ماهیتا مبتنی بر فعالیت و مشارکت یاد گیرنده است. فعال نمودن دانش آموزان در جریان یادگیری نقشی اساسی در پرورش قدرت تفکر و ترویج توانایی خلاق آنها دارد، مشارکت یادگیرنده در جریان یادگیری، شاخص اثربخشی آموزش است. در کلاسی که یادگیرندگان، فعال باشند، خود به صورت خود جوش به دنبال کشف و حل مسائل رفته و به ابداع و نوآوری میپردازند (حسینی،1387). بنابراین نوع روش تدریس دبیران و برخورد آنها با دانش آموزان و مشارکت دادن دانش آموزان در جریان تدریس در یادگیری دانش آموزان نقش تعیین کنندهتری دارد. امروزه نتایج تحقیقات تربیتی بر اهمیت رابطه معلم و شاگرد در کلاس درس تاکید میورزند بخاطر اینکه معلمان با شناخت هرچه بیشتر از موقعیت یادگیری و روانشناختی دانش آموزان، شناخت ویژگیهای شخصیتی و مراحل رشد آنها بهتر میتوانند در مورد فرایندهای یاددهی و یادگیری گامهای موثرتری را بردارند (محمودی، 1382). در نتیجه در هزاره سوم میلادی و در عصر انفجار اطلاعات که تغییر و تحول مستمر و پرشتاب از عمدهترین جریانهای حاکم بر حیات بشری و از مهمترین مشخصههای بارز آن است، فرآیند خلاقیت، بسترساز تغییر و تحول و دگرگونی عمیق است (چراغ چشم، 1386).
1-2- بیان مساله
مولفهی یاددهی و یادگیری یکی از مولفههای مهم نظام آموزشی است. بنابراین هر گونه اصلاح و بازبینی در نظام تعلیم و تربیت در درجه اول، باید به مولفه یاددهی و یادگیری و عناصر اصلی آن یعنی معلم و فراگیر معطوف شود، زیرا این عناصر، بویژه معلم نقش اساسی و مستقیمی در تجربهی یادگیری فراگیران ایفا می کند (مهر محمدی، 1379). موثرترین و کارسازترین مولفه نظام تعلیم و تربیت، معلم یا همان کارگزار اصلی و حقیقی آموزش و پرورش است که عملکرد و سلوک حرفه ای او نیز بیش از هر چیز در روشهای یاددهی – یادگیری که به خدمت میگیرد، متجلی است (مهر محمدی، 1386).
در تجزیه و تحلیل ارتباط، روشهای مختلفی، به ویژه در کلاسهای درس، به کار برده شده است. اما در اکثر این روشها گرایش به تحلیل ارتباط کلامی بیشتر است. یکی از این روشها، روش فلندرز[1] است، وی شیوه تحلیل ارتباط کلامی را شامل سه حیطه کلی یعنی گفتار معلم (درک و قبول احساس فراگیر، ترغیب و تشویق، قبول و یا استفاده از نظرهای فراگیر، طرح سوال از سوی معلم، سخنرانی و توضیحات معلم، ارائه دستورالعمل و یا طرح سوالات رفتاری، انتقاد شدید و توجیه آمرانه) گفتار دانشآموز (گفتار فراگیر درباره سوال معلم، گفتار فراگیر به حالت آزادانه) و خاموشی (سکوت یا نکات ابهام) میداند (فتحی آذر، 1382). فلندرز تحلیل کنش و واکنش کلامی را بدین صورت تعریف می کند «تحلیل کنش و واکنش کلامی برچسبی است که به هر تکنیکی که برای مطالعه زنجیره وقایع و رویدادهای کلاس درس بکار میرود اطلاق میگردد به طوری که تمام رویدادهای کلاسی در نظر گرفته شود» (به نقل از محمودی، 1382).