تنها کسانی دروغ می بندند که به آیات خدا ایمان ندارند (آری) دروغگویان واقعی آنها هستند.
ولی در واقع فاقد چنین دلالتی میباشد چرا که تدبر در مضامین آیات قبلی مقصود بودن دروغ بر خدا و اولیای دین را اثبات می کند.
روایات:
اختلاف روایات و مضمون روایات موجود در ارتباط با مسئله کذب و نشر اکاذیب موجب آن گردیده است که علمای ما دچار اختلاف شده، جمعی این عمل را به طور کلی گناه کبیره بدانند،ولی دسته دیگر کبیره بودن گناه را در همه موارد انکار کرده و آن را با معیار آثار و پیامدهای دروغ میسنجند.
در نظر دسته دوم اگر نشر اکاذیب، پیامدهای سنگینی مثل ایجاد اختلاف بین مسلمانان یا وارد آوردن ضرر و آسیب به ایشان را در پی داشته و یا متضمن دروغ بستن بر خدا،رسول و پیشوایان دین باشد، گناه کبیره به شمار می آید و در غیر این صورت چنین عنوانی ندارد. از این رو به روایاتی از این قبیل متوسل میشوند:
از امام صادق(ع) نقل شده است: دروغ بستن بر خدا و پیامبر (ص) از گناهان کبیره است.
نقل شده است پیامبر (ص) خطاب به علی (ع) فرمودند:
” ای علی (ع) هر کس عمداً بر من دروغ ببندد جایگاهش در جهنم خواهد بود.”
” هر کس با نداشتن علم فتوا دهد، فرشتگان، آسمانها و زمین او را لعنت میکنند.”
از امام باقر(ع) در بیان زشتی دروغ، ضمن مقایسه آن با دیگر پلیدی ها نقل شده است:
“خداوند عزوجل برای بدی ها قفل هایی قرار داد، که کلید بازگشایی این قفل ها همانا شراب است، و دروغ از شراب بدتر است.”
در هر حال دروغ در همه صور گناهی کبیره است و روایات فوق و روایات دیگر نمیتواند تفصیل بین موارد دروغ را اثبات نماید: زیرا آن دسته از روایات که همانند سخن از کذب بر خدا و رسول به میان آورده، دلالت بر انحصار کبیره بودن کذب در موارد یاد شده ندارد،مگر آنکه مفهوم لقب را حجت بدانیم که البته محققین آن را نپذیرفته اند.
عقل:
در ممنوعیت و ناروایی عقلی نشر اکاذیب، برخی از بزرگان و حتی امام راحل (ره) مناقشه کردهاند. دلیل ایشان این است که در نظر عقل دروغگویی به خودی خود مذموم نیست، بلکه عقل با در نظر گرفتن مفاسدی که بر آن مترتب میشود دروغ را ممنوع میبیند، به همین جهت عقل دروغهایی را که پیامد منفی به دنبال نداشته باشد، هرگز مورد مذمت و ملامت قرار نمیدهد.
ترویج بدعت در دین:
مفهوم بدعت:
بدعت از مصادیق کذب بر خدا و رسول است که ادله فراوان (از کتاب وسنت) بر حرمت آن دلالت دارد. به طور خلاصه می توان گفت بدعت عملی است، که دارای دو ویژگی باشد:
اول آن که اصل و اساسی در شریعت نداشته باشد و دوم آن که به عنوان طریق شرعی وانمود گردد.
مرحوم علامه مجلسی(ره) ضمن نقل حدیثی از رسول اکرم(ص) در خصوص ضلالت بودن هر نوع بدعت و این که هر ضلالتی رو به آتش دارد (… الا و کل بدعه ضلاله و کل ضلاله ففی النار) می گوید:
بدعت، هر رای یا حکم یا عبادتی است که شارع آن را نفرموده، نه به صورت خاص و نه در ضمن حکم عام، بنابراین، می توان سخن کسانی را که به تبعیت از عامه ( اهل تسنن) بدعت را همانند احکام خمسه، پنج قسمت کرده، دارای پنج حکم می دانند، سخن باطل دانست.
راه مقابله با بدعت گذاری رسانههای خبری و مطبوعات:
روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است، که در آن راهکار مقابله با بدعت گذاران را بیان فرموده اند:
“هرگاه پس از من گمراهان و بدعت گذاران را دیدید بیزاری خود را از ایشان آشکار سازید و بسیار مبهوتشان کنید و عیوبشان را بسیار یاد کنید تا دندان طمع خویش را در ایجاد تباهی در اسلام برکنند و مردم از ایشان گریزان شوند و از بدعت هایشان چیزی فرا نگیرند و جذب آنان نشوند، که خداوند به این عمل برای شما ثواب بسیار می نویسد و درجات شما را در آخرت بالا می برد.”
باهتوهم از ریشه لغوی بهته بهتاً می باشد و بهت به معنای دهش و تحیر می باشد و بهتان به معنای دروغی است که شنونده دروغ را به تحیر وا می دارد.
این کلمه به دو معنا مورد استعمال واقع شده است:
۱- به معنای جدال و اسکات خصم
۲- به معنای بهتان و افتراء
که علامه مجلسی دوم،ملا محسن فیض کاشانی و محمد صالح مازندرانی معنای اول را بکار بردهاند.
و آیه الله خویی، آیهالله گلپایگانی معنای دوم را استعمال کرده اند.
مواردی که نشر اکاذیب و اخبار دروغ مجاز است:
نشر اکاذیب در موارد اضطراری :
چون احکام شرعی مقید به عدم اضطرار هستند در شرایط اضطراری حکم الزامی از میان برداشته می شود و این مساله در مورد حرمت کذب هم وجود دارد.
یکی از دلایلی که بر جواز اظهار کفر (به دروغ) در صورت اضطرار دلالت میکند، این آیه شریفه است:
«الا من اکره و قلبه مطمئن بالایمان» که براساس آن مسلمان میتواند به دروغ ، عدم اعتقاد خویش را به باورهای اسلامی بیان دارد و تجویز دروغ در باب اعتقادات دینی به طریق اولی مجاز بودن دروغ در سایر موارد اضطراری را نتیجه میدهد.
مرحوم شیخ(ره) می فرماید: جواز دروغ در مقام ضرورت، امری است اجماعی. و اخبار و روایاتی که دلالت بر جواز دروغ در مقام اضطرار می کند ، بیشتر از حد شمارش است و ذکر این نکته ما را بس که قسم دروغ برای دفع ضرر بدنی یا مالی از گوینده یا از برادر دینی وی ، به حسب روایات، امری جایز قلمداد شده و روایات دال بر این مطلب به سر حد استفاضه یا تواتر رسیده است.
روایات دارای این مضمون که خداوند همه محرمات را برای شخص مضطر تجویز نموده است و روایاتی که قسم دروغ را برای دفع ضرر بدنی یا مالی مجاز میشمارد، از ادله جواز دروغ در مورد ضرورت را تشکیل می دهد.
نشر اکاذیب در موارد تزاحم:
قاعده تقدم اهم بر مهم اقتضا میکند که براساس درجه اهمیت و ارزش مصلحتی که در اهم وجود دارد نیرو و امکانات به سمت اجرای آن متمرکز گردد و بر مصالحی که بدان پایه از اهمیت نمیرسند مقدم شود. بر همین اساس اگر نجات جان انسانی بسته به ورود در ملک دیگران و تصرف در اموال آنان باشد، حفظ جان انسان به دلیل حساسیتش لازم میگردد. و نه تنها شرع که عقل نیز برتری یافتن اهم را ایجاب میکند. توجه به این امر باعث شده است، که مواردی از دایره ممنوعیت نشر اکاذیب استثناء شوند که به طور مختصر به آنها پرداخته می شود.
|