مدل شهردار قوی
در این مدل به طور روشن بر اصل رهبری سیاسی تاکید می شود که در قالب شهردار تبلور یافته است. این مدل در کشور های جنوبی یا شرقی اروپا قابل مشاهده است: اسپانیا، فرانسه، یونان، ایتالیا، پرتغال، قبرس و مجارستان. به غیر از برخی از تفاوت های قابل توجه در طراحی نهادی آنها و بدون کاووش عمیق در سیستم انتخابی آنها، این کشور ها دارای مدلی مشترک از سازمان اداری و سیاسی شهر هستند. شهردار، بازیگر سیاسی است که از نظر قانونی، وظایف اجرایی نیز به او اعطا شده است. به بیان دقیق و رسمی، شهردار مسئول اجرای تصمیمات شورا از طریق مدیریت و نظارت بر سازمان شهرداری و پرسنل آن است. این وضعیت ممکن است به این دلیل باشد که شهردار کنترل اکثریت سیاسی شورا را در اختیار دارد و یا به سبب آن باشد که تقسیم قدرت و وظایف روشنی بین شورا و شاخه اجرایی از طریق وارد کردن خصوصیات جایگاه ریاست جمهوری در شکل یک حکومت محلی – به عنوان مثال انتخاب مستقیم شهردار – ایجاد شده است. این پدیده به طور مشخص در کشور های ایتالیا، پرتغال و مجارستان دیده می شود که در آنها شهردار اغلب دارای قدرت چشم گیری است. سیستم اداری و سیاسی محلی پیرامون این شخص سازمان می یابد. در سازمان شهرداری های شهر های بزرگ و متوسط، مقام شهردار معمولا یک شغل تمام وقت است. مدیران عمومی شهر در سالهای اخیر از میان کارکنان شهرداری بوده اند. اگرچه این موضوع در کشورهای مختلفی به استثنا فرانسه، قبرس و مجارستان مورد تردید قرار گرفته است (اسدی و همکاران، ۱۳۹۰).
مدل رهبری جمعی
در مدل رهبری جمعی که در کشور های بلژیک، هلند، لوکزامبورگ و جمهوری چک دیده می شود، مرجع تصمیم گیری یک هیئت تخصصی[۴۹] یعنی کمیته اجرایی[۵۰] است. این کمیته که اکثریت وظایف اجرایی بر عهده آن است از اعضای شورای شهر با وظایف حکومتی[۵۱] تشکیل می شود و توسط شهردار سرپرستی می شود. با این وجود در بلژیک، هلند و لوکزامبورک شهردار توسط حکومت مرکزی یا پادشاه منصوب می شود، اگرچه درجه نظارت هیئت مرکزی در این سه کشور متفاوت است. در نتیجه، نقش شهردار چه در عرصه اجرا و چه در سطح نمادین دارای اهمیت کمتری است. در این مدل تاکید بر طبیعت جمعی رهبری است و نه بر تخصص گرایی فردی یا رهبری سیاسی. کشور های لوکزامبورک و بلژیک کاملا مشابه هستد. شاخه اجرایی دارای مسئولیت های مهمی به منظور مدیریت عملیاتی شرکت های محلی است و مسئولیت اجرای تصمیمات شورای شهر را بر عهده دارد. شهردار از میان اعضای شورای شهر انتخاب می شود و رهبر تشریفاتی[۵۲] شهرداری است (اسدی و همکاران، ۱۳۹۰).
مدل رهبری توسط کمیسیون
در دانمارک، سوئد و تا حد کمتری در لتونی، قدرت خود سازمان دهی مراجع محلی بر پایه یک طراحی نهادی حداقلی، به طور کامل با دیگر کشور های اروپایی مورد مطالعه متفاوت است. این امر اکنون منجر به ظهور شکل های نا متجانس حکومت محلی شده است. به عنوان مثال از طریق این قدرت در دانمارک و سوئد، شورای شهر حتی دارای توانایی اصلاح سیستم های انتخاباتی و مقرراتی است که ترکیب هیئت های اجرایی مسئول قانون گذاری در مسائل محلی را تعیین می کند.
مهمترین وجه اشتراک حکومت های محلی در این کشورها آن است که یک هیئت اجرایی تخصصی در آن ها وجود دارد که وظایف مدیریت استراتژیک و هماهنگی را انجام می دهد. در کشور سوئد این نقش بر عهده کمیته اجرایی است و در دانمارک و لتونی بر عهده کمیته مالیه قرار دارد. رئیس این کمیته رهبر سیاسی است که در هر سه کشور از طریق اکثریت سیاسی شورای شهر تعیین می شود. از سوی دیگر امور اجرایی توسط کمیته های دائمی که شورای شهر آنها را ایجاد می کند انجام می پذیرد. شورا همچنین دورنما و قلمرو اختیارات این کمیته ها را تعیین می کند. این کمیته ها تصمیم شورا را آماده می کنند، بر اجرای آنها نظارت می کنند و مدیریت امور مرتبط با قلمرو اختیارات خود را در چارچوب بودجه مصوب پیگیری می کنند. در این کشورها ، سطح بالایی از تفرق ممکن است در انجام وظایف اجرایی از طریق استفاده از نمایندگان پدید آید (اسدی و همکاران، ۱۳۹۰).
مدل شورا – مدیر شهر
این مدل در میان کشور های اتحادیه اروپایی در دو کشور فنلاند و ایرلند و همچنین در کشور های نروژ، استرالیا و بسیاری از حکومت های محلی در کشور آمریکا مورد استفاده قرار می گیرد. در این مدل همه وظایف اجرایی در اختیار یک مدیر متخصص (مدیر شهر) است که توسط شورای شهر منصوب می شود. اگرچه در ایرلند انتصاب این مدیر بر اساس توصیه های کمیسیون انتصابات حکومت های محلی صورت می گیرد وشورا نمی تواند آن را رد کند.
شورای شهر دارای اختیارات کلی در ارتباط با سیاست های عمومی است. با این وجود نمی تواند در وظایف اداری و اجرایی که در دست مدیر شهر به عنوان رهبر اجرایی واقعی است دخالت نماید. شهردار صرفا ریاست شورای شهر را به عهده می گیرد و معمولا به صورت پاره وقت در این شغل به فعالیت می پردازد. وی عمدتا نقش نمایندگی و تشریفاتی (نمادین) دارد ، حتی اگر رهبری اکثریت سیاسی شورا را بر عهده داشته باشد (اسدی و همکاران، ۱۳۹۰).
سایر مدل ها
بررسی های انجام شده نشان می دهد کشور هایی مانند انگلستان و مالت در هیچ یک از گروه های چهار گانه فوق قرار نمی گیرند. به عبارت دیگر هریک از این کشور ها دارای مدل خاصی از مدیریت شهری هستند. در انگلستان، ساختار حکومت محلی در بخش های مختلف این کشور متفاوت است. این سیستم در حال بازنگری است و هدف آن تقویت مشروعیت و گسترش اختیارات حکومت منطقه ای و همچنین تجدید ساختار حکومت محلی است. در حال حاضر در بعضی مناطق، یک شورا تمام خدمات حکومت محلی را تامین می کند و در مناطق دیگر شورای دو سطحی وجود دارد. علاوه بر اینها ممکن است در شهرهای کوچک، شورای شهر یک محدوده کاملا محلی را پوشش دهند. در انگلستان ۳۴ شورای شهرستان وجود دارد. هریک از شوراهای شهرستان جمعیتی در حدود ۵۰۰۰۰۰ الی ۱۵۰۰۰۰۰ نفر را پوشش می دهند. در این محدوده ها یک ساختار دو سطحی از حکومت محلی وجود دارد. شوراهای بخش که محدوده های کوچکتر در درون شهرستان را پوشش می دهند برخی از خدمات را تامین می کنند. معمولا بین ۴ الی ۱۴ شورای بخش در محدوده هر شهرستان وجود دارد که هریک جمعیتی حدود ۱۰۰۰۰۰ نفر را پوشش می دهند.
تصویب قانون حکومت محلی سال ۲۰۰۰ میلادی تغییرات چشمگیری در ساختار نهادی حکومت های محلی انگلستان ایجاد کرده است. بر اساس این قانون (مدل های اجرایی) متفاوتی تعریف شده است که ظهور رهبری سیاسی اجرایی در مدیریت شهری را تشویق می کند. این مدل ها عبارتند از: شاخه اجرایی مرکب از یک شهردار و یک شورا، یک رهبر اجرایی و یک شورا و یک شهردار و یک مدیر شهری. با اجرای این مدل ها، نقش شهردار تغییر چشمگیری یافته و از یک عنوان تشریفاتی به یک شخصیت سبک اروپایی[۵۳] تبدیل شده است. سه سال پس از تصویب این قانون اکثریت غالب شهرهای با جمعیت بیش از ۸۵۰۰۰ نفر و یک سوم سایر شهرها به جز لندن، مدل شهردار و شورا را انتخاب کرده اند. در لندن روش انتخاب مستقیم شهردار پذیرفته شده است (اسدی و همکاران، ۱۳۹۰).
سیر تحول مدل های مدیریت شهری در ایران
در اسناد قانونی مربوط به نظام مدیریت شهری در ایران به صورت مشخص به نوع نظام یا مدل مورد استفاده اشاره ای نشده است. اما از طریق بررسی روابط قانونی شورا، شهرداری و دولت مرکزی استخراج نوع مدل و بیان آن امکان پذیر است. به طور کلی قوانین اصلی مرتبط با شهرداری ها از آغاز دوره قانون گذاری به سبک جدید در ایران (پس از انقلاب مشروطه) عبارتند از:
-
- قانون بلدیه ۱۲۸۶ هجری شمسی.
-
- قانون بلدیه ۱۳۰۹ هجری شمسی .
-
- قانون تشکیل شهرداری ها و انجمن شهر و قصبات ۱۳۲۸٫
-
- لایحه قانونی شهرداری مصوب ۱۳۳۱٫
-
- قانون شهرداری مصوب ۱۳۳۴٫
-
- مدل کنونی منبعث از قانون شهرداری ۱۳۳۴ و قانون شوراها مصوب ۱۳۷۵ و اصلاحی سال ۱۳۸۲٫
بر اساس قوانین فوق، مهمترین ویژگی های مدل غالب مدیریت شهری در ایران در دوره های مختلف به شرح جدول زیر است:
جدول۲- مدل های غالب مدیریت شهری در ایران، (اسدی و همکاران، ۱۳۹۰)
جمع بندی
عوامل مختلفی مانند اختیارات شهردار و شورای شهر، ساز و کارهای نظارت شورا بر شهرداری، قدرت وتوی تصمیمات شورا توسط شهردار، مرجع استیضاح و برکناری شهردار، مرجع انحلال شورا و رابطه مدیریت شهری با حکومت مرکزی، تعیین کننده ماهیت نظام مدیریت شهری و محلی هر کشور است.
بررسی روند های جهانی و گرایش های موجود در کشور های توسعه یافته جهان، نشان می دهد تقویت حکومت های محلی و مدیریت های شهری مورد توجه کشور های مختلف قرار گرفته است. این روند به طور مشهود در تحولات صورت گرفته در کشور هایی چون آمریکا، انگلستان و سایر کشور های اروپایی به چشم می خورد. در این کشور ها، با اقداماتی جدی در زمینه افزایش قدرت حکومت های محلی صورت گرفته و یا آنکه این امر، موضوع بحث محافل سیاسی و تخصصی جامعه است. برای مثال انتخاب مستقیم شهرداران به عنوان روندی در حال افزایش، چه در کشور آمریکا و چه در کشور های اروپایی، حرکتی در جهت تقویت خودگردانی محلی، تقویت حکومت و نهادهای مدیریت محلی و نیازمند سطح مناسبی از دموکراسی محلی است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
همچنین بررسی انواع نظام های مدیریت شهری و روش های انتخاب شهردار و شورای شهر در شهر های مختلف کشور های اروپایی و آمریکایی حاکی از تنوع مدل های مدیریت شهری در هریک از کشور هاست. نحوه انتخاب شهردار و عوامل دیگری چون مدل مدیریت شهری، منشور شهر، نوع نظام کلان حکومت (فدرال، متمرکز و …..) و قوانین ملی و منطقه ای مرتبط با حکومت های محلی، اثر تعیین کننده ای در وضعیت حکومت های محلی و قدرت نهادهای مدیریت شهری دارد.
شهرهای مقصد گردشگری
نواحی شهری به علت آنکه جاذبههای تاریخی و فرهنگی بسیار دارند غالباً مقاصد گردشگری مهمی محسوب میشوند. شهرها معمولاً جاذبههای متنوع و بزرگی شامل موزهها، بناهای یادبود، سالنهای تئاتر، استادیومهای ورزشی، پارکها، شهربازی، مراکز خرید، مناطقی با معماری تاریخی ومکانهایی مربوط به حوادث مهم یا افراد مشهور را دارا هستند که خود گردشگران بسیاری را جذب میکند. به عبارت دیگر محل سکونت، سرو غذا، ارتباطات، حمل و نقل و سایر خدمات گردشگری در شهرها واقعاند که بازدیدکنندگان از مناطق اطراف شهر و خود شهر از آن استفاده میکنند (فرجزادهی اصل، ۱۳۸۴). «گردشگری شهری، عملکرد متقابل گردشگر- میزبان و تولید فضای گردشگری در رابطه با سفر به مناطق شهری با انگیزههای متفاوت و بازدید از جاذبهها و استفاده از تسهیلات و خدمات مربوط به گردشگری است که آثار متفاوتی را بر فضا و اقتصاد شهری بر جای مینهد (پاپلی، ۱۳۸۵).
بسیاری از جاذبه ها و تسهیلات رفاهی اساسا برای خدمت به شهروندان توسعه یافته اند، ولی استفاده ی گردشگران از این تسهیلات می تواند به تداوم آنها کمک کند. از این گذشته، شهرها ممکن است مبادی و ورود و خروج گردشگران به کشور یا منطقه باشند و برای گردشگرانی که به نواحی اطراف آن شهر مسافرت می کنند تبدیل به پایگاه شوند. هتل ها و سایر تسهیلات گردشگری بخشی تفکیک نا پذیر از بافت شهری هستند و به مسافران تجاری و تفریحی خدمات می دهند. توان بازرگانی یک شهر به گونه ای نیرومند در جذابیت گردشگری، در تحرک و جنب و جوش و درآماده سازی فضا در مرکز و در اطراف شهر مؤثر است (کازس وهمکاران، ۱۳۸۲).
در این ارتباط میتوان به شهرهایی همچون پاریس، لندن، نیویورک اشاره کرد که در درون خود جاذبههای بسیاری را جای دادهاند. در فرانسه شهرها نخستین و مهم ترین فضاهایی هستند که مورد توجه و دیدار گردشگران قرار می گیرند (کازس و همکاران، ۱۳۸۲). برج ایفل شاید یکی از بازرترین نمادهای گردشگری باشد. این بنا نماد شهر پاریس و از جهتی خود گردشگری است. این برج هیچ کاربرد خاصی غیر از کابرد گردشگری ندارد. دیدار از پاریس بدون بازدید از این بنای تاریخی تقریباً غیر ناممکن است ( برنز، ۱۳۸۵) .
رویدادهای عظیم ورزش مثل بازرسی های المپیک، جام جهانی فوتبال، نمایشگاه های بزرگ بین المللی، عیدها و جشن ها و… در ترسیم شهر به عنوان یک جاذبه برای گردشگران عمل می کند. نمایشگاه های بین المللی بزرگ یا تاریخی (برگزاری مراسم یادبود انقلاب آمریکا در سال ۱۹۷۶، انقلاب فرانسه در سال ۱۹۸۹) و مراسم مذهبی (زیارت های بزرگ در رم، مکه، بنارس و…)، برگزاری عیدها و جشن ها (جشن آبجوخوری در مونیخ، کارناوال های، بازسازی صحنه های تاریخی، جشن های گاوبازی و… از جاذبه های گردشگری شهری محسوب می شوند. عوامل ویژه ای در ایجاد تحول در گردشگری شهری نقش داشته اند. گردشگری شهری پدیده ای بس قدیمی است که، پس از سال های پرشکوه و جلالی که به دیدار نخبگان و اشراف از محله ها و مکان های باب روز اختصاص داشت، در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ مرحلۀ گذاری را طی کرد و نوعی سیر قهقرایی به خود دید (کازس و همکاران، ۱۳۸۲). تظاهرات و تجلیات هنری در همۀ سطح های فضایی می تواند جذاب ترین دلیل استقبال گردشگران از رفتن به یک شهر یا روستا باشد ( کازس و همکاران، ۱۳۸۲).
در گردشهای درونشهری به مراکز پرجمعیت توجه میشود و مکانهایی که از نظر فرهنگی مورد توجه خاص قرار میگیرند، خود جزئی از این سفر را تشکیل میدهند. کیفیت مقصد افراد، جوّ حاکم بر محیط و صمیمیت ساکنان محلی از جمله ویژگیهایی است که میتواند، از نظر فرهنگی، اهمیت زیادی داشته باشد و تصویری نیکو از آن مکان در ذهن افراد ایجاد نماید، که در نتیجه آنها را جذب میکند. میتوان شهر نیویورک را نمونهای از مکانهایی دانست که از نظر گردشهای درون شهری، افراد را جذب میکند. تعداد زیاد رستورانها، گوناگونی و تنوع غذاهایی که در این مکانها عرضه میشود، موزهها، سالنهای موسیقی، سینماها، هنرهای بصری، وجود قومیتهای مختلف و آثار تاریخی از جمله عواملی هستند که موجب جذب بازدیدکنندگان میشوند. امروزه گردشگری شهری را به عنوان یکی از عوامل مهم توسعه اقتصادی، اجتماعی و رفاهی شهر و شهرنشینان میدانند. به همین دلیل مسئولان امور گردشگری و شهری در پی ارتقا و گسترش آن برآمدند. لیکن این ارتقا و گسترش خود مستلزم ایجاد شرایط ویژه ساختاری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. تنها پیشینه کهن شهر، میراث گرانبهای فرهنگی و تاریخی، اماکن تفریحی و سرگرمی فراوان و نظایر اینها برای موفقیت در عرصه گردشگری شهری و جلب گردشگر کافی نیست. نخستین شرط موفقیت هر شهر در توسعه گردشگری شهری، وجود زیر ساختهای مناسب شهری و مدیریت عاقلانه و مدبرانه در عرصههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و مانند اینهاست. دومین شرط برای تضمین موفقیت سیاست توسعه گردشگری شهری، نظم و نسق دادن و آمایش جاذبههای شهر و ایجاد تسهیلات و امکاناتی است که دسترسی به جاذبهها را بیش از پیش آسان سازد (تفلر و همکاران[۵۴]، ۲۰۰۸).
شهر نور
شهرستان نور با مساحتی معادل ۲۶۷۵ کیلومتر مربع در غرب استان مازندران واقع شده که شهرهای نوشهر و چالوس در غرب ،استان تهران در جنو ب و دریای مازندران در شمال آن قرار دارند .از نظر پستی و بلندی این شهر ستان دارای دو قسمت جلگه ایی و کوهستانی است که به تبع آن آب و هوای معتدل ، مرطوب ، سرد را دارد
پوشش گیاهی شهرستان نور شامل دو قسمت جنگل و مرتع است که قسمت جنگلی آن به ویژه در فصول بهار و پاییز بسیار زیبا و دیدنی است . در حال حاضر شهرستان نور دارای ۲۳۲ نقطه روستایی و پنج نقطه شهری شامل شهر های نور ، رویان ، چمستان ، بلده ، ایزدشهر و شهرکهای مسکونی متعدد است
در طول تاریخ این سرزمین سبز موطن رجال بزرگ علمی،سیاسی،مذهبی و فرهنگی چون شیخ فضل الله نوری ، علامه نوری،نیما یوشیج،ابو عبد الله ناتلی استاد ابو علی سینا ، استاد بنان ،دکتر پیروز مجتهدزاده، ،شهیدعباسعلی ناطق نوری ،شیخ علی اکبر ناطق نور ی، حاج احمد ناطق نوری ،رحمان رضایی و حامد کاویانپور بوده است
شهر نور از دو جاده ارتباطی با نام های هراز و کندوان با استان تهران مرتبط می شود. و نیز جاده دیگری در دست احداث است که با عبور ازشرق شهر بلده ،نور را به شمال تهران ارتباط می دهد.
گستردگی شهر نور از سواحل دریا تا ارتفاعات البرز میانی،وجود تنوع آب و هوایی ،رودخانه ها ، آبشارهای طبیعی همراه با آثار تاریخی و باستانی اعتبار ویژه ایی به این شهر بخشیده که میتواند در زمینه برنامه ریزی سفر و سرمایه گذاری کاملا” موثر باشد
شهر چالوس
نام این شهر در گذشتههای دور سالوس یا شالوس بود که در پیرامون آن دو شهر کوچک دیگر به نام کبیره و کچه نیز وجود داشتهاست. بعضی از علمای جغرافیانویس، چالوس را از آبادیهای طبرستان دانستهاند. قیام علویان در طبرستان از یک شورش محلی که در آن ولایت بر ضد بیرسمیهای عمال و حکام طاهریان درگرفت در نواحی کلاروشالوس (=چالوس) روی داد و آرام آرام از دیلمان تا جرجان تقریباً همه جا را فراگرفت. در ورود شورشیان علوی به طبرستان، شورشیان دیلم با وجوه مردم کلار و چالوس و رویان نسبت به امام علوی اظهار وفاداری کردند [۲]. محمد بن اویس از امرای دوره تسلط خلفای عرب به دستور خلیفه معتصم به حکمرانی چالوس منصوب شد. محمد بن اویس خود در رویان (قسمتی از طبرستان) استقرار یافت و پسرش احمد را به حکومت چالوس گمارد. شهر چالوس در زمان حمله امیر تیمور تخریب شد و سپس تا قرنهای متمادی به صورت روستایی کوچک درآمد. در دهه اول قرن حاضر(۱۳۱۰) با پشتیبانی دولت وقت آرام آرام به صورت شهری سازمان یافته در آمد و امروزه به شهری زیبا با امکانات فراوان جهانگردی تبدیل شدهاست. درباره وجه تسمیه این شهر میگویند چون بخش جلگهای نسبت به ارتفاعات پست تر دیده میشود. و به همین دلیل آن را «چالهاست» یا «چالهاس» مینامیدند که به مرور زمان به چارلس و چالوس تغییر نام یافت. شهرستان چالوس در غرب استان مازندران و در ساحل دریای خزر واقع شده و دارای سابقه تاریخی فراوانی بوده و به خاطر سرسبزی و زیباییها به عقیق همیشه سبز مشهور است. این شهرستان ازشمال بهدریای خزر، جنوب بهاستان تهران و از غرب به شهرستان عباسآباد و از شرق به شهرستان نوشهر متصل میباشد، مساحت آن ۲۸۰۰ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۱۵۰هزار نفر و دارای بیش از ۱۰۰روستا میباشد. براساس یافتههای باستان شناسی، تاریخ قدیمیترین ساکنین این شهرستان در کلاردشت به هزاره دو قبل از میلاد میرسد. گویش اصلی و غالب ساکنین این شهرستان فارسی است. هوای چالوس مانند دیگر نقاط مازندران و گیلان متغیر و مرطوب بوده ومیزان دمای هوا در تابستان ۲۵تا ۳۶و در زمستان ۵ تا ۱۲ درجه سانتیگراد متغیر بوده و به همین دلیل دمای هوای این شهرستان نه زیاد گرم و نه زیاد سرد میباشد. ارتفاعات چالوس غالباً پوشیده ازبرف بوده و سرمای بهمن ماه ازدیگرماههای سال درچالوس بیشتر و گرمای تیرماه تا نیمه اول مرداد ازدیگر ماهها بیشتر است. جاذبههای مهم گردشگری این شهر کاخ چایخواران، کاخ اجابیت، دریاچه ولشت، منطقه ییلاقی، کوهستان دلیر، کلاردشت، پارک جنگلی فین، تلهکابین نمک آبرود و هتل استقلال خزر میباشد.
شهر بابلسر
شهرستان بابلسر با وسعت حدود ۷/۳۴۵ کیلومتر مربع معادل ۴/۱ درصد مساحت استان را به خود اختصاص داده است . این شهرستان در قسمت مرکزی استان قرار گرفته و از شمال به دریای خزر ، از جنوب به شهرستان بابل ، از شرق به شهرستان جویبار و از غرب به شهرستان محمودآباد محدود شده است . این شهرستان دارای ۴ مرکز شهری ، ۴ بخش ، ۸ دهستان و ۹۳ آبادی دارای سکنه است .
این شهرستان از جمله مناطق استان مازندران است که فاقد مناطق مرتفع کوهپایه و کوهستانی است و تمام وسعت آن به صورت اراضی جلگه ای و دشتی نمایان است . رودخانه های سجاد رود ، بابلرود و کلارود که در شهرستان بابل جاری است در نزدیکی پل محمدحسن خان بابل به هم پیوسته و همراه با رود تلار در شهرستان بابلسر به دریای خزر میریزد .
نام قدیمی بابلسر ((مشهدسر)) است که بنا به اعتقاد قدما انتخاب این نام بدان جهت است که سر امامزاده ابراهیم (علیه السلام) ، برادر حضرت امام رضا (علیه السلام) در آنجا مدفون شده است . به واسطه آثار قدیمی موجود می توان به قدمت تاریخی شهر پی برد ، بنای امامزاده ابراهیم (علیه السلام) با چارچوب منقوش می باشد که قدیمی ترین آنها مربوط به ۸۴۱ هجری قمری است . در سال ۱۳۱۱ با شروع تحول در شئون مختلف کشور ، مشهدسر نیز به بابلسر تغییر نام یافت و به سرعت رو به آبادانی نهاد و خیابان بندی، ساختمان سازی جدید و مدرن و ایجاد پل معلق فلزی و سد بندی دو طرف رودخانه بابلرود که از وسط شهر میگذرد، آسفالت خیابانها، ساختمان شهرداری و شهربانی، اداره پست و تلگراف و ساختمان هتل بزرگ (دانشگاه مازندران فعلی) و … انجام گرفت.
جمعیت شهرستان بابلسر در سال ۱۳۷۵ حدود ۱۵۵۲۶۵ نفر بوده که با توجه به برآورد این رقم در سال ۱۳۸۳ به ۱۷۸۳۸۸ نفر رسیده است . تغییرات جمعیت در سال ۱۳۸۳ نسبت به سال ۱۳۷۵ ، برابر ۹/۱۴ درصد بوده است . همچنین در سال ۱۳۸۳ از تعداد کل جمعیت شهرستان ۳/۴۷ درصد آن را جمعیت روستایی تشکیل داده بودند . این شهرستان یکی از شهرستانهای شهیدپرور استان مازندران بوده که با داشتن ۶۸۸ شهید ، ۲۰۲۷ جانباز و ۱۲۱ آزاده نقش موثری در جنگ تحمیلی داشته است .
در کتاب راهنمای بابلسر می خوانیم : (شهر زیبای بابلسر در گذشته مشهدسر نام داشته است . اطلاع دقیقی از این شهر در دست نیست ولی روایت مقرون به حقیقت که مورد تایید منتقدین هم می باشد بدین قرار است که در نهصد سال قبل چندین خانواده معروف مازندرانی که در آن زمان مسیر مشهرسر غیر از مسیر فعلی بوده است از آبادی پازوار که زادگاه امیر پازواری بود جهت ماهیگیری و سکونت به این منطقه آمدند. )
ملاجان منجم درسفرش به همراه شاه عباس اول در سال ۱۰۱۶ ه.ق به مازندران اینگونه می گوید: ( کشتی ها از کوچک و بزرگ در میان دریا و رودخانه بسیار بود و انتظار می کشیدند ، عجب جایی منزه و باصفا و کنار دریا و چمن های سبز و …). ناصرالدین شاه در سفرنامه خود در سال ۱۲۴۹ ه.ش به مازندران می گوید : ( در مشهدسر پل چوبی بسیار طویلی برروی بابلرود بسته اند که وی نیز روی آن گذشته است و از کاروانسرایی سخن می گوید که به دستور وی آنجا ساخته بودند و می گوید که بعضی از تجار روس در کاروانسرا منزل دارند که با ساری و بارفروش و شاهرود تجارت میکنند. )
شهرستان بابلسر در مدار معتدل گرم قرار گرفته و روش ضریب اعتدال این شهرستان بسیار معتدل است که دارای بادهای محلی به نامهای دشت وا ، گله وا ، خزری ، بادسام ، کوسری وا، دشت واستریک ، گله واستریک ، جعفر قاسمی و یا استرآبادی وا ، صورت وز و آفتاب شو می باشد . این شهرستان دارای ۳ بخش مرکزی(به مرکزیت شهربابسر) ، بهنمیر(به مرکزیت شهربهنمیر) و رودبست (به مرکزیت شهرهادی) می باشد .
شهرستان بابلسر در حاشیه بزرگترین دریاچه جهان و سواحل زیبا قرار دارد که یکی از مهمترین مناطق توریستی و مهمانپذیر کشور می باشد. این شهرستان به علت قرار گرفتن در مسیر شاهراه شرق به غرب استان مازندران، با وجود پلاژهای متعدد در نوار ساحلی و اماکن اختصاصی مختلف از جمله اقامتگاههای سازمانی مانند متل بانک کشاورزی، رفاه، مسکن، ملی، ویلاهای دریاکنار، خزرشهر، دریاسر و همچنین رودخانه بابلرود از مرکز شهر بر جلوه و زیبایی آن افزود و این شهر را در یک موقعیت ممتاز توریستی قرار داده است. همچنین عده ای بر این عقیده اند که قدیمیترین نام، مشهد سبز بوده است. یعنی مشهدی که سبز است. واژه مشهد بخاطر سر امام رضا (ع) و شهر مشهد کنونی و واژه سبز به علت سر سبزی خرمی و زیبایی منطقه بوده و به مرور زمان به مشهدسر تغییر نام یافت .
امکانات این شهر تا اتمام دوره قاجاریه توسعه چندانی نداشت، بطوریکه یک خیابان اصلی، دو باب حمام، یک مدرسه بنام احمدیه (دبستان نرجس فعلی) و تاسیسات اولیه شیلات و گمرک و چند باب مغازه بیش نبود.