تقسیم موضوع به بخشهای مختلف (جیگ ساو)[۵۳]
این روش یکی از الگوهای روش تدریس مشارکتی است که برای محیطهای آموزشی مناسب می باشد و در سال ۱۹۷۸ توسط آرونسو به کار برده شده. در این روش فراگیران به گروههای ۴ تا ۵ نفره تقسیم می شوند. آرونسون گروههای ۶ نفره تشکیل داد، ولی امروزه با توجه به نتایج تحقیقات بسه به شرایط، تعداد اعضای گروه فرق می کند.
روش جیگ ساو یک متد ویژه مشارکتی است که نزدیک به ۳ دهه پیشینه موفقیت سودمندی را در ابعاد مختلف تربیت به همراه دارد، توانسته است در کاهش تضادها و نابرابر یهای نژادی، ایجاد جوش و پویایی یادگیری، نقش ارزندهای را ایفا نماید (رابرت[۵۴]، ۲۰۱۱).
روش جیگ ساو یکی از ویژگیهای برجسته را نسبت به سایر روشهای ویژه یادگیری مشارکتی دارد که در آن افراد، تیمهای ویژه و تخصصی پیرامون آن قسمت از بحث یا موضوعی که انتخاب کردهاند، تشکیل می دهند و این امر فرصت ویژهای برای تمرین مهارت مسئولیت پذیری و سایر مهارتهای اجتماعی است (آرونسون[۵۵]، ۲۰۱۱).
این روش که ابتدا به وسیله آرونسون و همکاران در سال ۱۹۷۸ میلادی طراحی شد در این روش دانشآموزان برای کار کردن روی موضوع درسی که به بخشهای مختلف تقسیم شده است تیمهای ۴ تا ۶نفره تشکیل می دهند برای مثال یک سفرنامه را میتوان به بخشهای گوناگون از قبیل سالهای مسافرت اتفاقهایی که در طول این سفر پیش آمده، نتایج سفرنامه و مسائل مهم را تقسیم کرد، در این روش هر یک از اعضاء به مطالعه بخش ویژهی خود می پردازد سپس اعضای تیمهای مختلف که بخشهای مشترکی را مطالعه کرد هاند به منظور بحث و بررسی پیرامون مطلب مذکور یک گروه تخصصی تشکیل می دهند پس از آن هر یک به تیم خود بازگویی کردند و به منظور آموزش بخث خود به اعضای تیم در نوبت قرار می گیرند از آنجا که تنها راه فراگیری بخشها شنیدن دقیق توضیحات هم تیم هاست انگیزه توجه به مطالب و کار هم تیمها در سایرین تقویت می شود.
روش جیگ ساو یکی از ویژگیهای برجسته را نسبت به سایر روشهای ویژه یادگیری مشارکتی دارد که در آن افراد، تیمهای ویژه و تخصصی پیرامون آن قسمت از بحث یا موضوعی که انتخاب کردهاند، تشکیل می دهند و این امر فرصت ویژهای برای تمرین مهارت مسئولیت پذیری و سایر مهارتهای اجتماعی است. (آرونسون، ۲۰۱۱)
در کلاسهای مبتنی بر الگوی جیگ ساو از الگوی یادگیری مشارکتی استفاده می شود این الگو دقیقا مانند پازل (جورچین) است. در جیگ ساو نیز شرکت هر یک از دانشآموزان مانند هر تکه از یک پازل برای تکمیل کردن و فهمیدن کاملا ماحصل و نتیجه نهایی ضروری است. اگر نقش هر دانشآموز بنیادی باشد پس وجود هر دانشآموز نیز ضروری است و این به طور دقیق همان چیزی است که سبب مؤثر واقع شدن این استراتژی شده است (بهرنگی و آقایاری، ۱۳۸۳).
فرایند روش جیگ ساو را میتوان به صورت زیر تقسیم نمود:
گروه دانشآموزان کلاس درس
گروه الف
۱ ۲ ۳ ۴
گروه ب
۱ ۲ ۳ ۴
گروه ج
۱ ۲ ۳ ۴
گروه د
۱ ۲ ۳ ۴
گروههای تخصصی(۱)
گروههای تخصصی(۲)
گروههای تخصصی(۳)
گروههای تجمعی
شکل ۱-۲ فرایند روش جیگ ساو
فرایند روش جیگ ساو (بهرنگی و آقایاری، ۱۳۸۳)
بعد از اجرای این فرایند معلم بایست به ارزیابی میزان یادگیری دانشآموزان در موضوعات مد نظر بپردازد. بایستی برآورد نماید که آیا همه دانشآموزان در فرایند یادگیری فعالیت داشته اند یا خیر؟ علاوه بر این بایستی از دانشآموزان نیز خواسته شود که به ارزیابی آموختههای خود و دیگر اعضای گروه اقدام نمایند و سپس بایستی اهداف و مباحث یادگیری برای جلسه بعد را مشخص نمود و جلسه درس را خاتمه داد.
روش آموختن با هم[۵۶]
این شیوه را جانسون و جانسون در سال ۱۹۸۷ ابداع نموده اند. در این روش دانشآموزان در گروههای ناهمگن ۴ تا ۵ نفره مشغول انجام تکالیف خود می شوند. نتایج کار گروهی روی یک ورقه منعکس می شود و مبنای دریافت نمره یا روشهای گروهی همین کار مشترک است محور اصلی موفقیت در این روش یادگیری مشارکتی فعالیتهای درون گروهی مشترک و تشکیل جلسههای مباحث منظم درباره چگونگی بهتر انجام دادن یک کار گروهی است.
روش پژوهش گروهی
این روش به وسیله شلوموساران و بیل شاران در دانشگاه تلاویو طراحی شد این روش در اصل یک طرح عمومی ادارهی کلاس درس است که طبق آن دانشآموزان در گروههای کوچک با بهره گرفتن از روشهای مشارکتی بحثهای گروهی و برنامه ریزی مشارکت فعالیت می کنند در این روش دانشآموزان به گروههای ۲ تا ۶ نفره تقسیم می شوند. پس از انتخاب عنوان مورد مطالعه هر گروه آن را به بخشهای کوچک تر تقسیم می کند و هر بخش را یکی از اعضاء مطالعه می کنند در آخرین مرحله هر یک از گروه ها مجموع آموختهها و یافته های خود را به صورت یک کار گروهی به بقیه کلاس ارائه می دهند.
جدول ۱-۲ مقایسه فعالیتهای گروههای مشارکتی با فعالیتهای گروههای کوچک
گروههای همیار
گروههای کوچک
همبستگی مثبت وجود دارد یا همه نجات مییابیم یا همه غرق میشویم. گفتگوی رو در رو
هیچ همبستگی وجود ندارد دانشآموزان معمولا برای خودشان کار می کنند. به ندرت جواب هایشان را با یکدیگر مقایسه می کنند.
پاسخگویی فردی وجود دارد هر دانشآموز باید بر تمام مطالب مسلط باشد.
بازخورد را به روی دوش دیگران گذاشتن بعضی از دانشآموزان اجازه می دهند تمام کار یا بیشتر کار را دیگران انجام دهند.
معلم مهارت اجتماعی لازم را برای کارگروهی آموزش می دهد.
مهارتهای اجتماعی را به طور نظام مند نمی آموزند.
معلم رفتار دانشآموزان را زیر نظر دارد. بازخورد و بحث دربره رفتار دانشآموزان
رفتار دانشآموزان مستقیما مورد مشاهده قرار نمی گیرد. معلم اغلب با دانشآموزان دیگر کار می کند و یا درس جلسهی بعد را آماده می کند. هیچ نوع گفتگویی در مورد این که دانشآموزان چطور با یکدیگر کار کردند انجام نمی شود. حداکثر ممن است گفته شود کار خوبی بود سعی کنید زنگ دیگر در هنگام کار کمتر شلوغ کنید.