چه وقت ؟ کی و چه وقت این رویدادها اتفاق میافتد ؟ چرخه حیات مسئولیتها، وظایف و مأموریتها، رویدادهای مهم در کسب و کار، ساختار پردازش عملیات، زمانبندی عملیات.
چرا ؟ انگیزه اصلی در هر یک از این رویداد چه بوده است ؟ اهداف اصلی چیست ؟ اهداف، مأموریتها، سیاستها، راهبردها، نیازمندیها، قواعد کسب و کار، قواعد فرآیندها[۱۸].
دیدگاهها و جنبههای مختلفی که در چارچوب زکمن مورد توجه واقع شدهاند، به صورت یک ماتریس نشان داده میشود که به ماتریس زکمن معروف است(شکل ۱-۲).
شکل ۲‑۲- وجهها و دیدگاههای مختلف چارچوب معماری زکمن[۱۹]
چارچوب معماریِ سازمانی فدرال[۳]
چارچوب معماری FEAF Version 1.1 توسط شورای مدیران ارشد اطلاعاتی دولت فدرال ایالات متحده آمریکا تهیه و تنظیم شد. این معماری شامل رهنمودهایی برای معماران سیستمهای اطلاعاتی در توصیف مأموریتهای چند سازمانی در دولت فدرال میباشد.مأموریت چند سازمانی به مأموریتهایی اطلاق می شود که در اجرای آن چندین سازمان به صورت مشترک فعالیت می کند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
چارچوب معماریِ سازمانی فدرال یک سازوکار سازماندهیِ مدیریتِ توسعه و نگهداریِ توصیفاتِ معماری است. همچنین ساختاری را برای سازماندهی منابع اطلاعاتی و تشریح و مدیریت فعالیتهای معماریِ سازمانی فدرال ارائه میدهد. این مدل معماری شامل هشت مؤلفه اساسی است که متعاقباً شرح داده میشود.(شکل ۱-۳)
شکل ۲‑۳- مؤلفههای چارچوب معماری سازمانی فدرال[۲۰]
- پیشران های معماری
پیشران های معماری عبارتند از کلیه تهدیدها و فرصتهایی که سازمان از نظر سرویسها و فناوریهای اطلاعات در معرض آنها بوده، و شامل دو نوع پیشران تجاری (نگاه به بازار) و پیشران طراحی ( نگاه به فناوری) میگردد. این دو نوع پیشران یا محرک بیشترین فشار را به معماری فعلی فناوری اطلاعات ( اگر موجود باشد وگرنه تمام سازمان) وارد میکنند. پیشرانهای تجاری و طراحی به عنوان تنها محرکهای بیرونی، درصدد به حرکت واداشتن معماری هستند، در حالی که سیستمهای فعلی با اینرسی زیاد خود مانع این کار میشوند. البته سیستمهای فعلی جزو لاینفک معماری فعلی است.
- جهت گیری راهبردی
هر سازمان دارای اهداف،رسالتها،مأموریتها و راهبردهای خاص خود است که دلیل اصلی شکلگیری آن نیز بوده است. پر واضح است که هرگونه تغییری باید در راستای این جهتگیریها باشد.
- معماری فعلی فناوری اطلاعات سازمان
کلیه سیستمهای اطلاعاتی فعلی، تجهیزات، سختافزارها، شبکهها و فرآیندها را شامل میگردد. به عبارت دیگر همه سیستمهای فعلی (Legacy) جزو معماری فعلی هستند. هدف از معماری ایجاد انعطافپذیری در مقابل تغییرات محیطی است : تعمیرات جزئی یا حتی بنیادی در اثر فرسودگی قطعات و زیرسیستمها کاملاً قابل توجیه بوده و در یک معماری پیشبینیهای لازم صورت گرفته است. تنها تغییر عوامل و شرایط بیرونی است که معماری را از حالت بهینگی فعلی خارج میکند. تغییرات بیرونی میتواند جنبه مثبت و منفی داشته باشد ولی به هر صورت تغییر است و معماری باید بتواند خود را با آنها تطبیق دهد.
- معماری مطلوب
با انگیزشی که پیشرانه های طراحی و تجاری ایجاد کرده و بر اساس جهتگیریهای راهبردی میتوان معماری مطلوب را پیشبینی کرد. این معماری قطعاً به صورت مفهومی بوده و در این مرحله نمیتواند چندان جزئی باشد. هدف طراحی فرایند رسیدن به این معماری و اصول فنی و تکنیکی آن است.
- مدل معماری (چارچوب معماری)
برای رسیدن از معماری فعلی به معماری مطلوب، در راستای راهبرد سازمان، نیازمند مدل هستیم. مدل، باعث افزایش سرعت طراحی و نیز حفظ همسانی میشود. به عنوان مثال، سفالگری را مجسم کنید که برای ساختن هر کوزه، هر بار از خلاقیت خود کمک بگیرد،بدون شک، هیچ دو کوزه از کارهای وی، شبیه به یکدیگر نخواهد بود. اما با داشتن یک قالب، هم خلاقیت کمتری مورد نیاز است، هم هزینه کاهش مییابد و هم یکدستی و یکپارچگی در محصولات به وجود میآید، ضمناً سرعت هم افزایش مییابد.
- فرایند گذار
اعمال تغییرات از معماری موجود به معماری مطلوب، به پیروی از استانداردهای معماری و توجه به هزینه فرایند گذار، تصمیم گیریهای متنوع، رویههای مدیریتی، فرایند گذار است. در این مرحله باید سناریویی جهت حرکت از وضع موجود به هدف ارائه شود. به عبارت دیگر برنامه گذار یک فرایند توسعه معماری بر اساس پتانسیلهای سازمان در کلیه بخشها اعم از نیروی انسانی، فنی، مالی و پشتیبانی را تعریف میکند. این فرایند پیش از همه مقتضیات پیشبرد معماری را تهیه خواهد کرد و سپس یک برنامه اقدام برای توسعه و پیادهسازی معماری ارائه خواهد داد.
- بخشهای معماری
هر سازمان دارای بخشهایی حیاتی است که فرایند معماری باید برای تکتک آنها مورد اجرا قرار گیرد.
- استانداردهای فناوری اطلاعات
برای تبدیل معماری فعلی به معماری مطلوب باید استانداردهایی در تمام لایههای فناوری در نظر گرفت. این استانداردها کمک میکند تا تعامل پذیری با دیگر سیستمها در سازمان و نیز سیستمهای برونسازمانی افزایش یابد و نیز سازگاری بین سیستمها به وجود آید. پیشبینی فناوری
های نوظهور و نیز استانداردهای آتی میتواند ماندگاری معماری را افزایش دهد. بنابراین میتوان چنین نتیجه گرفت که پیشبینی استانداردها بیشتر به عنوان خطوط راهنمایی برای ساختن زیر ساختهای فنی سازمان است تا سرمایهگذاریها به بهترین نحو به مصرف برسد[۲۱].
نقاط ضعف چارچوب فدرال:
- اگرچه چارچوب فدرال از استانداردها و طرحهای انتقالی به عنوان بخشی از معماری بهره برده است ولی مشخص نکرده که این استانداردها چگونه میبایست سازماندهی و بکار برده شوند.
- در مورد طرح انتقالی هیچ راهنمائی ارائه نشده است
- اگرچه در مستندات چارچوب فدرال نیاز به مخزن مدلها مطرح شده ولی توضیح یا پیشنهادی داده نشده است.
- راهنمائی در خصوص امنیت وجود ندارد.
- چارچوب معماری سازمانی فدرال به عنوان “راهنما” برای سازمانهای فدرال ارائه شده و جنبه “اجباری” ندارد.
نقاط قوت چارچوب فدرال :
این چارچوب گامی مهم در راستای تعریف عناصر و اجزاء معماری سازمانی است. برخلاف زکمن که تنها به خود چارچوب محصولات و مدلها میپردازد در اینجا به اهداف راهبردی و نیازهای گذار(تحول) نیز پرداخته شده است. از متدلوژی برنامه ریزی معماری سازمانی اسپیواک به عنوان روش برپاسازی نام برده شده و لایههای معماری تشریح شدهاند.
چارچوب سازمان خزانه داری[۴]
سازمان خزانه داری آمریکا این چارچوب را در سال ۲۰۰۰ تعریف نمود. اهداف از این چارچوب عبارتند از[۳]:
هدایت سازمانهای زیر مجموعه و بخشهای مربوطه برای تهیه معماری سیستمهای اطلاعاتی
ارائه مفاهیم، قوانین، فناوری و استانداردهای یکپارچه و مشترک برای تولید سیستمهای سازمان خزانه داری
ارائه قالبی استاندارد برای توصیف معماری سازمانی
چارچوب TEAF بر اساس معماری زکمن طراحی شده است. میتوان گفت که این چارچوب بخشهایی تا سطح چهارم زکمن را در بر میگیرد. همانطور که در جدول ۱-۲ مشخص میباشد، این چارچوب چهار نگرش داده، عملکرد، اطلاعات و کنشگر و بستر عملیاتی از چهار دیدگاه مختلف برنامه ریز، مالک، طراح و تولید کننده را در بر میگیرد. این چارچوب در واقع یک نمونه از FEAF بوده که به علت داشتن امتیازات خوب، مورد توجه زیادی قرار گرفت، به طوری که به عنوان یکی از سه چارچوب برتر جهت معماری سازمانی سازمانهای فدرال آمریکا برگزیده شد.
در بطن این چارچوب ماتریسی وجود دارد که عناصر سیستمهای اطلاعاتی سازمان را در خود توصیف می کند. این ماتریس شامل چهار دیدگاه عملکرد، اطلاعات، ساختار سازمانی و زیرساخت است. این دیدگاهها هر کدام، یکی از ستونهای ماتریس را تشکیل میدهند. این دیدگاهها در چهار منظر مختلف مورد بررسی قرار میگیرند. منظرها در سطرهای ماتریس قرار گرفتهاند که شامل: برنامه ریز، مالک، طراح و سازنده میشود. در واقع دیدگاهها تقسیم بندی و بخشهای عناصر تشکیل دهنده معماری سازمانی را بیان داشته و این منظرها سطح توصیف و بیان هر یک از آن بخشها را بیان میدارد.
جدول ۲‑۱- ماتریس چارچوب سازمان خزانه داری[۲۲]
چارچوب معماری C4ISR
چارچوب معماری C4ISR[5] که در ابتدا برای توصیف معماری سیستمهای نظامی طراحی شده بود، چارچوبی است، بسیار جامع که در نهایت از طریق تعدادی مستند معین، به نام « محصول» به توصیف کامل معماری نائل میاید. این چارچوب برای بیان سطوح مختلف یک سیستم، از سه نوع دیدگاه عملیاتی، سیستم، و تکنیکی استفاده میکند(شکل۴).
شکل ۲‑۴- دیدگاههای چارچوب معماری c4isr [23]
هر چند نسخه اول این چارچوب به منظور به کارگیری در سیستمهای نظامی تهیه شده بود، ولی بعدها در سایر بخشهای وزارت دفاع نظیر پرسنلی، و غیره نیز به کار گرفته شد.
۱- دیدگاه معماری عملیاتی
دیدگاهِ عملیاتی، توصیفی است کامل از مجموعه وظایف، فعالیتها، عناصر عملیاتی و نحوه گردش اطلاعات، که جهت انجام موفقیت آمیز و یا پشتیبانی یک عملیات نظامی لازم هستند.
این دیدگاه شامل توصیفِ ( اغلب گرافیکی) عناصر عملیاتی، فعالیتها و وظایف محول شده، و نحوه گردش اطلاعات مربوط به یک عملیات نظامی است که در واقع به منظور پشتیبانی از آن عملیات به کار گرفته میشوند. در توصیفِ گردش اطلاعات (جریان اطلاعاتی)، لازم است تا انواع اطلاعات، بسامدِ تبادلِ اطلاعات فوق، کارها و وظایفی که با این کار مورد حمایت و پشتیبانی واقع میشوند، و نیز روش تبادلِ اطلاعات (صرفاً تا حد روشن شدن نحوه تعامل بین عناصر) مشخص شوند.