عوامل فرهنگی- رفتاری
منظور از عوامل فرهنگی همان فرهنگ سرمایهگذاری حاکم بر افراد جامعه است. چنانچه در کشوری که بیشتر افراد در فکر سفته بازی باشند خوب طبیعتاً فرهنگ سرمایهگذاری ضعیف است.
چنانچه فرهنگ سرمایه گذاری ضعیف باشد طبیعتاً بازار سهام رونقی نخواهد داشت چون همه به فکر یک شبه پولدارش هستند ولی اگر فرهنگ سرمایه گذاری قوی باشد و مردم از طبیعت بازار سهام آگاهی داشته باشند به سازمانها و شرکتها و مؤسسات مالی آشنایی داشته باشند، بازار سهام در آن کشور رونق خواهد داشت.
هم چنین رفتارها و انتظارات سرمایه گذاران در قیمت سهام موثر است. قیمتهای سهام معمولاً تجلی کنندهی انتظارات سهامداران و سرمایه گذاری در بازارهای اوراق بهادار میباشد به طوری که هر تصمیم و واقعهای در مورد شرکتها روی دهد که با انتظارات سرمایه گذاران مغایر باشد روی قیمتهای سهام اثر میگذارد. به عبارت دیگر اگر این خلاف انتظار جنبه مثبت داشته باشد قیمتهای سهام افزایش مییابد. مثلاً اگر سرمایهگذاران انتظار رشد 5% در سود سهم را داشته باشند ولی اطلاعاتی دریافت کنند که بیشتر از 5% رشد سود خواهند داشت همین مسئله موجب افزایش قیمت آن سهام میشود و اگر خلاف انتظار جنبه منفی داشته باشد قیمتها کاهش پیدا میکند. به همین دلیل یک مدل شناخته شده ارزشیابی قیمت سهام به تنزیل سودهای آینده استوار است. هم چنین تئوری انتظار عقلایی بر این نظر استوار است که مردم رفتار عقلایی دارند و بهترین عمل ممکن را انجام میدهند. به موجب این نظریه تصور مردم از آینده با توجه به همه اطلاعات در دسترس و هم چنین استنباط آن ها از کارکرد اقتصاد شکل میگیرد. بر اساس نظریه انتظارات عقلایی، قیمتهای سهام تجلی اطلاعات حال و انتظارات مربوط به آینده است. عامل مهمی که موجب تغییر قیمتها میشود اطلاعات جدید است. در این بخش منظور ما از اطلاعات یعنی اطلاعاتی که کاملاً جدید است و خارج از حوزه شرکت است، مثل اطلاع از وضعیت سیاسی و تغییر قوانین بانکها و … (همان منبع، 23).
2-7-2 عوامل درونی
منظور از عوامل درونی یعنی عواملی که در داخل شرکت بر قیمت سهام تأثیر میگذارد و یا تصمیماتی که در داخل یک شرکت اتخاذ میشود و بر قیمت تأثیر میگذارد. این عوامل عبارتند از:
1- عایدی هر سهم (درآمد و سود) یا بازده هر سهم: عایدات هر سهم باعث تأثیر روی قیمت سهام میشود.
تعداد زیادی از تحقیقات انجام شده بر روی بورسهای اوراق بهادار اروپایی و نیویورک، اثر انتشار خبر درج مربوط به سود حسابداری و سود تقسیم نشده میباشد. بازده هر سهم عبارت است از مجموع سود بعلاوه سود غیر نقدی و اضافه ارزش سهم در پایان سال مالی نسبت به اول دوره.
2- روند قیمت سهام در گذشته: قیمت سهام شرکتها نیز مثل انسانها به تدریج برای عموم شناخته میشوند. حسن شهرت یا سوء شهرت سهام یک شرکت به عوامل متعددی بستگی دارد ولی تأثیر این عوامل روی قیمت سهام منعکس میشود
به طوری که میبینید میزان فروش کالا ابتدا روندی فزاینده دارد ولی به تدریج که بازار اشباع میشود مقدار فروش نیز روند نسبتاً ثابتی پیدا میکند در این وضعیت دیگر نمیتوان متوقع سودهای سرشار بود، به همین دلیل اکثر اهل فن و خبره در امر سرمایه گذاری روند منحنی عمر کالای یک شرکت را در تعیین قیمت سهام موثر میدانند (همان منبع، 24).
3- ساختار مالی شرکت: ساختار مالی یعنی اهمیت اقلام مختلف ترازنامه در مقایسه با یکدیگر. روابط میان اقلام ترازنامه از نظر سلامت مالی شرکت اهمیت زیادی دارند، مثلاً چنانچه بدهیهای شرکت سررسید شده باشد اما موجودی وجوه نقد شرکت کفاف بدهیها را نکند شرکت در زحمت خواهد بود. بنابراین بررسی مجموع داراییهای جاری نسبت به دیون جاری شرکت، نسبت سود به فروش شرکت، موجودی انبار و نسبت آن با میزان تولید و نظایر آن ساختار مالی شرکت را مشخص میکند. صحت و سلامت ساختار مالی یک شرکت در افزایش قیمت سهام آن شرکت تأثیر مثبت دارد.
4- تقاضا برای محصول: نوع کالا یا خدمتی که شرکت مورد نظر ارائه میدهد و کمیت و کیفیت مشتریان شرکت روی قیمت سهام آن تأثیر میگذارد. وقتی که شرکتی کالایی مصرفی تولید میکند که مورد نیاز همگان است بازار مصرف نسبتاً مطمئنی را برای محصول خود دارد (شرکتهای نوشابه سازی نمونه بارز این گونه شرکتها هستند) زیرا هم میزان مصرف کالا توسط یک فرد زیاد است و هم افراد زیادی آن را مصرف میکنند در مقابل کالایی مثل تراکتور را در نظر بگیرید که متقاضیان آن محدودترند و تکرار خرید آن به صورت یک کالای بادوام چند سالی به طول می انجامد و ضمناً متقاضیان آن فقط کشاورزان صاحب زمینی هستند که آن ها هم خریدشان محدود است. روشن است که سهام کارخانجات و شرکتهای تولید کنندهی کالای مصرفی در غالب موارد بهتر از سهام کارخانجات تولیدی سنگینی و صنایع مادر هستند.