اسلام بر تمام این رسوم ظالمانه خط بطلان کشید، و مهر را به عنوان یک حق مسلم به زن اختصاص داد، و در آیات قرآن کراراً مردان را به رعایت کامل این حق توصیه کردهاست. (مکارم شیرازی۲۶۳٫۱۳۷۴) شرایط مهر با توجه به مواد ۱۰۷۹، ۱۰۷۸، ۲۱۵ قانون مدنی مهر باید دارای شرایط ذیل باشد
۱) مالیت داشتن: مرد نمیتواند بگوید تمام هوا را مهریه قرار میدهم.
۲) قابل تملک باشد: مرد نمیتواند پارک و خیابانی در شهر را مهریه همسرش قرار بدهد، زیرا جزو اماکن عمومی است.
۳) معین باشد: یعنی مجهول نباشد؛ یعنی نمیتواند فلان جواهری را که در ته اقیانوسی است، مهریه قرار دهد.
چیزهایی که میتوانند به عنوان مهر قرار بگیرند عبارتاند از :
الف) عین باشد مثل باغ ب) دین باشد: مثل چک، سفته، برات ت)منفعت باشد: مانند منفعت باغ پ) انجام کار مثل ساختمان خانهس) آموزش باشد :مثل آموزش قرآن و نقاشی ج) حقوق مالی باشد: مثل سرقفلی یا حق تألیف ترجمه.
باید توجه نمود که فوت زوج در مهریه تأثیرگذار نیست و مهریه از ماترک شوهر (آنچه بهجا گذاشته) برداشته میشود. چنانچه زن هم بمیرد، مهریه ساقط نمیشود. مهریه ارث است و به وراث وی خواهد رسید.
گفتار دوم: نفقه
رابطه مالی زن و شوهر در زمان عدّه هم چنان باقی میماند. قانون مدنی مطلقه رجعیه را در این دوره در حکم «زوجه» میداند.
«نفقه» اسم مصدر از باب افعال میباشد و انفاق به معنی صرف کردن است در اینجا نفقه یعنی هر چیزی که برحسب متعارف مورداحتیاج زن باشد. فقهای بزرگ امامیه و همچنین حقوق دانان ملاک برای تشخیص مورداحتیاج را عرف میدانند. صاحب جواهر بعد از انتقاد ازنظر کسانی که نفقه را منحصر به اقلام معینی دانستهاند، رجوع به عرف را برای تعیین محتوای نفقه ارجح میدانند.
همچنین با توجه به اینکه ملاک احتیاج زن است، استثناء کردن دارو و سایر اشیاء موردنیاز او را مجاز نمیداند. (نجفی۳۳۲٫۱۳۹۷) قانون مدنی در ماده ۱۱۰۷ نفقه را تعریف میکند : «نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن است» و پسازآن به ذکر مصادیق آن میپردازد : «… از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینه های درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج بهواسطه نقصان یا مرض» این ماده قبل از اصلاح در سال ۸۱ بهجای تعریف نفقه فقط مصادیق آن را و آنهم به صورت حصری ذکر کرده بود و از این نظر موردانتقاد بود. (صفایی و امامی۱۳۸۸ ۱۳۲) اما با اصلاح سال ۸۱ این ایراد برطرف شد. البته قبل از تصویب و اصلاح سال ۸۱ دیوان عالی کشور در رأی شماره ۲۹۲/۲۳ این نظر را به این صورت مورد تأیید قرار داده بود : «ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی کیفیت نفقه را که بر عهده شوهر است به طریق متناسب با وضعیت زن مقرر داشته و در صورت عادت داشتن زن به خادم یا احتیاج به هزینه بیشتر برای مسکن و غذا، در این صورت حق مطالبه آن را از شوهر خواهد داشت .(کمانگر، احمد، اصول قضایی حقوقی، ص ۱۷۸ به نقل از صفایی و امامی۱۳۸۸ ۱۳۲)
مقدار لازم برای نفقه زن عبارت است از هر چیزی که زن بدان محتاج میباشد از خوراک و پوشاک منزل مستخدم هزینه نظافت و آرایش در حدود عادت و رسوم زنان همردیف او در آن شهر
قانون به مرد تکلیف میکند نفقه همسرش را بپردازد و به زن تکلیف میکند از شوهر تمکین کند اما همه میدانیم اگر پیوند عاطفی و روحی میان زن و شوهر سست یا شکسته شده باشد هر گونه حکم به شوهر جهت پرداخت نفقه و به زن در مورد تمکین از شوهر در بهترین حالت و حتی در صورتیکه از سوی طرفین کاملاً اجرا شود جز یک ارتباط توخالی و مادی نخواهد بود در چنین حالتی زن و مرد حتی زیر یک سقف زندگی مینمایند ولی در اصل از یکدیگر جدا و باهم بیگانه خواهند بود. (امامی. ۱۳۹۰ ۲۵۴)
۱_مرد مکلف است نفقه زن را بپردازد یعنی باید او را در خانه بپذیرد و سائل گذرانش را فراهم سازد…و در تبصره ۴ قانون مقررات مربوط به طلاق میخوانیم:« در طلاق رجعی گواهی کتبی اسکان زوجه مطلقه در منزل مشترک تا پایان عدّه الزامی است.» نفقه امری است که بعد از عقد ازدواج و پس از حضور زن در خانه شوهر مطرح میشود و فقط مربوط به زن و شوهر است. قوانین مربوط به نفقه شامل مواد و دستورات حاکم بر وظایف مرد در پرداخت هزینه های زندگی زن و در مورد زن شرایط احراز چنین حقی است که مهمترین این شرایط تمکین است به عبارت دیگر در یک قرارداد ازدواج مرد مکلف است مخارج زندگی زن را بپردازد و در مقابل زن باید از مرد تمکین نماید. آیه شریفه الرجال قوّامون علی النّساء به ما فضّل الله بعضهم علی بعض و به ما انفقوا من اموالهم و… مردان برزنان حق برتری و نگهبانی دارند برتری آنان به علت مزایای طبیعی و هم به سبب این است که از مال خود نفقه زنان را میدهند.
۲٫بهموجب ماده ۹۴۳ قانون مدنی «اگر شوهر زن خود را به طلاق رجعی مطلقه کند هر یک از آن ها که قبل از انقضای عده بمیرد دیگری از او ارث میبرد لیکن اگر فوت یکی از آن ها بعد از انقضای عده بوده و یا طلاق بائن باشد از یکدیگر ارث نمیبرند».
این موارد یادشده راجع به طلاق رجعی بود اما طلاق بائن حکم پایان یافتن طلاق رجعی را دارد. به این معنی که طلاق بائن بعد از اجرای صیغه طلاق، مثل پایان یافتن طلاق رجعی است و رابطه بعد از اجرای صیغه کاملاً قطع میگردد. ماده ۱۱۰۷٫نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن البسه، غذا، اثاث منزل و هزینه های درمانی و بهداشتی و خادم و در صورت عادت یا احتیاج به نقصان یا مرض چون طلاق به درخواست زوج بوده و طلاق رجعی است زوجه استحقاق نفقه ایام عده را دارد.بر طبق ماده ۵۳قانون حمایت خانواده جدید هرکس با داشتن استطاعت مالی نفقه ی زن خودرا در صورت تمکین او ندهد یا از تادیه نفقه ی سایر اشخاص واجب النفقه امتناع کند به حبس تعزیری درجه شش محکوم می شود. امتناع از از پرداخت نفقه ی زوجه ای که به موجب قانون مجاز به عدم تمکین است و نیز فرزندان ناشی از تلقیح مصنوعی یا کودکان تحت سرپرستی مشمول مقررات این ماده است.
مرجع رسیدگی :شعبه ۲۴ دادگاه تجدیدنظر تهران
تجدیدنظرخواهی خانم گیتی..به طرفیت همسرش خسرو…….با وکالت سید احمد….نسبت به دادنامه شماره….سال ۸۳ صادره شعبه ۲۵۵ دادگاه عمومی خانواده تهران در پرونده….دایر بر صدور گواهی عدم امکان سازش و اجازه طلاق به زوج و مکلف نمودن او به پرداخت مهریه زوجه به نرخ روز و مبلغ یکصد و ده میلیون ریال بابت اجرتالمثل در حق زوجه دادگاه با بررسی محتویات پرونده و نظر به اینکه مبلغ حقالزحمه مقید در دادنامه تجدیدنظر خواسته مناسب به نظر میرسد و در مورد نفقه معوقه حکمی صادر نشده تا مورد تجدیدنظرخواهی قرار گیرد و در صورتیکه زوجه از این بابت برای خود حقی قائل باشد میتواند مبادرت به تقدیم دادخواست نماید لکن چون طلاق به تقاضای زوج بوده و نوع آن رجعی میباشد و زوجه استحقاق نفقه ایام عده را دارد به استناد مواد ۳۵۸ و ۳۶۰ق آ د م د ع در امور مدنی سال ۷۹ دادنامه بدوی را با قید اینکه نوع طلاق رجعی است و زوج مکلف است مبلغ یکصد و پنجاههزار تومان بابت نفقه ایام عده در حق زوجه پرداخت نماید تصحیح و تأیید میگردد. این رأی به استناد مواد ۳۶۸ و۳۹۷ قانون مرقوم ظرف مدت بیست روز قابل فرجامخواهی است.