Urbs که به شهر اطلاق می شد می آید.(فکوهی،۲۶)
شهر، طی دهه های اخیر، از سوی اندیشمندان جغرافیا، جامعه شناسی، اقتصاد، جمعیتشناسی و برخی علوم دیگر، تعاریف متعددی از شهر ارائه شدهاست و جامعه شناسان از جمله انگلسو مارکس، شهر را محل تمرکز جمعیت، ابزار تولید، سرمایه، نیازها و احتیاجات و غیره میدانند که تقسیم کار اجتماعی، در آنجا صورت گرفتهاست. جغرافی دانان، شهر را منظره ای مصنوعی از خیابانها، ساختمانها، دستگاه ها و بناهایی میدانند که زندگی شهری را امکان پذیر میسازد.
واژه “City” در لغت بهمعنای شهر آمده است، این واژه از اصطلاحات مربوط به حوزه جامعهشناسی شهری است که مباحث مربوط به پدیده شهر را از نگاه جامعهشناختی مورد مطالعه قرار میدهد. آریانپور؛ ۱۳۸۵)
تعریف شهر که در طول زمان از آغاز تشکیل شهر و به وجود آمدن شهرنشینی تا دوران ماقبل صنعتی و دوران صنعتی و عصر فراصنعتی (عصر اطلاعات) تطورات گوناگونی داشته و اکنون هم دارای مصادیق متفاوتی است، دارای دشواریهای خاص خود است. به نظر لوئیز ویرث ، شهر یک روند تغییرات است و نه یک تغییر خشن که در تنگناها و خواستههای متعلق به یک پهنه یا عدهای از ساکنان و یا معیارهای فضایی و اداری محاط شده باشد. این یک شیوه زندگی است که در مؤسسهای نسبتاً بزرگ دائماً میان انبوه افرادی که از نظر اجتماعی ناهمگناند دیده میشود. (تقوی، ۱۳۸۹)
رابرت پارک، ارنست برجس و رودریک مکنزی، از بنیانگذران و مبلغان مکتب شیکاگو، شهر را ارگانیسم اجتماعی و یا محل اسکان طبیعی انسان متمدن میشمارند. (همان)
مولر لیر، شهر را تجمعی میداند که جایگاه فعالیتهای ناکشاورزی باشد و زومبارت، جایی را شهر مینامد که بهعلت گستردگی آن مردم همدیگر را نمیشناسند.(همان)
مورخان، شهر را با توجه به قدمت آن، تعریف میکنند و از نظر اقتصاددانان، شهر به جایی اطلاق میشود که معیشت غالب ساکنان آن، بر پایه کشاورزینباشد. جمعیت شناسان نیز، تعداد جمعیت یک نقطه را، ملاک شهریبودن آن نقطه میدانند. اندیشمندان طراحی شهریشهر را مجموعه پیچیده سازمان یافتهای میدانند که متشکل از سه مولفه اصلی کالبد، تصورات، و فعالیت میباشد، که پیوسته در حال تغییر و تحول است. شهرشناسان ، شهر را محلی میدانند که بشر دست از زمین کشیده و فکر کردن را آغاز میکند.
با توجه به دیدگاه های گوناگون، تعریف های متفاوتی برای شهر، ارائه شده است. در بیشتر کوشش ها، برای تعریف بنیادی و اساسی شهر، دو ملاک در نظر گرفته شده است:
ملاک اول -
تعیین حداقل اندازه شهر، از نظر جمعیت
تعیین حد نصاب برای چگالی جمعیت(جمعیت نسبی).
ملاک دوم–
ملاکی است که میلز، آن را برای تعریف شهر، تائید می کند ؛
شهر، منطقهای است که در آن ، زمین، برای خانهسازی، نسبت به سایر عوامل تولید، مخصوصاً، سرمایه، در مقایسه با نواحی اطراف آن، با شدت بیشتری، مورد استفاده قرار می گیرد. از آنجایی که مردم، معمولاً، در نواحی نزدیک به محل سکونت خود، کارمی کنند؛ بنابراین، شهر، با دو عامل دیگر، یعنی، اشتغال بیشتر و تولیدبیشتر کالاو خدمات، نیز، توصیف می شود. به طور کلی، شهر، منطقه ای است که نسبت تولید و سایر عوامل تولید به زمین، در آن، بیشتر از نواحی همجوار است. (عابدین ،۱۳۸۹)
تعریف شهر در ایران
شهر، محلیاست با حدودقانونیکه در محدوده جغرافیائیبخش، واقع شده و از نظر بافتساختمانی، اشتغال و سایر عوامل، دارای سیمائی با ویژگی های خاص خود، بوده؛ به طوری که اکثریت ساکنان دائمی آن، در مشاغل کسب، تجارت، صنعت، کشاورزی، خدماتو فعالیت های اداری، اشتغال داشته و در زمینه خدماتشهری، از خودکفائی نسبی، برخوردار و کانون مبادلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگیو سیاسیحوزهجذبو نفوذپیرامونخود، بوده و حداقل، دارای ده هزار نفر، جمعیتباشد.
در هر نقطه که از نظر موقعیت و اهمیت، تشکیل شهرداری، ضرورت داشته باشد؛ ولو، جمعیت آن، به پنج هزار نفر، بالغ نشود؛ وزارت کشور، می تواند، در آن محل، دستور تشکیل انجمن و شهرداری بدهد. در سالهای اخیر، حدنصاب شهر شدن در ایران از ۱۰ هزار و ۵۰۰ نفر به ۳ هزار و ۵۰۰ نفر کاهش یافتهاست.
۱-۲-۲ تاریخ شهر و شهرنشینی
تاریختغییرات کالبد شهرها، در دهه های اخیر، بصورت موضوعی مهم، درآمده است. نخستین سه تمدنجهان، بر اساس زمان آغاز آنها؛ بین النهرین، مصرو هندهستند که به تمدن های مرده، مشهور بوده و تمدن غربی، از همین سه تمدن، نشات گرفته است. تمدن چین، استثنای خارق العاده ای می باشد. فرهنگخدشه ناپذیر آن، از ابتدای پیدایش، در سه هزاره پیش از میلاد، در حاشیه رود زردتا قرن بیستمم. همچنان، تداوم داشته است.(موریس، ۱۳۷۴)
شهر را باید دارای پیشینهای بیش از هفت هزار ساله دانست که با فاصله اندکی از انقلاب نوسنگی، با تغییر شکل تدریجی جماعتهای روستایی دائم، در خاورمیانه، ظاهر می شود و به صورتی پیوسته، تا امروز، گسترش می یابد؛ به نحوی که امروزه، به شکل زیست غالب بشری در آمده است. پیدایش شهرها، تحولی شگرف، در فرایند تاریخ بود.
شهر ، در قلب کل نظام یونان باستان قرار دارد. تمدن یونان، زمانی به حوزهای قدرتمند تبدیل شد و سخن از معجزه یونانی رفت که دولت-شهرهای یونانی بر پا شدند. سازمان شهر و آینده شهر، در مرکز تفکر یونانیان باستان قرار داشت.(آقاجانپور، ۱۳۸۷)
انقلاب صنعتی، به عنوان محرکی نیرومند، با ایجاد نهادهای اقتصادی، اداری، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، ساختار شهرها را دگرگون کرد. بلکه تغییرات و تحولات شگرفی را در حیات اجتماعی شهر، به وجود آورد.(شکیبامقدم، ۱۳۸۴)
۱-۲-۳ تاریخ پیدایش شهر
بعضی از جامعهشناسان شهر مانند رایزمن اظهار میدارند که علت پدید آمدن شهر را نمیدانند و بعضی دیگر معتقدند که پیدایش شهر بخشی از تکامل اجتماعی بوده است که پس از اینکه انسان از مرحله اقتصاد معیشتی عبور میکند و کنترل محیط را بیشتر در اختیار میگیرد برای ساختن شهر آمادگی پیدا میکند؛ یعنی توانایی ساختن محیط اجتماعی پیچیدهتری را بهدست میآورد. در هر صورت برای پیدایش انسان باید از مرحله ابتدایی تنازع بقاء عبور کند وابستگی به طبیعت به طور نسبی کمتر شده، وابستگی اجتماعی او بیشتر میشود.(ممتاز، ۱۴،۱۳۸۹)
مطالعات دیرینهشناختی و کشفیات باستانی نشان میدهند که «اولین هسته شهر در مکان ملاقات قبایل و اقوام برای اجرای بعضی از مراسم و شعایر و یا بازگشت به همان قبرستانها شکل میگیرد. بعضی از این آثار در دوره کهنهسنگی دیده میشود، اما در این دوره هنوز زمینه مساعد برای رشد شهر پدید نیامده است.» )همان، ۱۱(
اولین شهرهای جهان در ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح در بینالنهرین در درههای حاصلخیز دجله و فرات بهوجود میآیند. شهرهایی مانند “کیش"، “اور"، “لاگش"، “بابل"، “آشور"، “سومر” و “نینوا". آنگاه در مصر باستان حدود ۳۱۰۰ سال قبل از میلاد مسیح شهرهایی مانند “تبس” و “ممفیس” در کنار رودخانه نیل شکل میگیرند و در حدود ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح شهرهایی مانند “موهنجودارو” و “هاراپا” در کنار رودخانه سند به وجود میآیند. در حدود ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد شهرهایی در دره زرد ساخته میشوند. شهرهای یونان و روم جدیدتر هستند و به ۳۰۰ تا ۴۰۰ سال قبل از میلاد باز میگردند. در نیمکره غربی در قاره آمریکا بین ۳۰۰ سال قبل از میلاد تا ۳۰۰ سال بعد از میلاد در تمدن مایا شهرهایی به وجود میآیند که به دلایل نامعلوم از بین میروند.)همان، (۱۵
۱-۲-۴ شهرنشینی
شهرنشینی فرایندی است که بهواسطه آن نسبت جمعیت شهرنشین همراه با بسط و گسترش شبکههای ارتباطی، فعالیتهای اقتصادی، سازمانهای سیاسی و اداری در مناطق شهری افزایش مییابد.)ازکیا، غفاری،۱۳۸۶ ،۱۰۰(
دو جامعهشناس بهنامهای پلبی. هورتون و چسترال هانت، شش شرط لازم را برای شهرنشینی ذکر کردهاند:
-
- لزوم تقسیم کار در بسیاری از مشاغل تخصصی در شهر؛
-
- مبتنی بودن سازمان اجتماعی بر اشتغال و طبقه اجتماعی نه بر روابط خویشاوندی؛
-
- حاکمیت نهادهای رسمی دولتی و ملی (سراسری) بهجای نهاد خانواده؛
-
- وجود نظام بازرگانی و تجارت؛
-
- وجود وسایل ارتباطات و حفظ سوابق؛
-
- وجود فناوری نظامیافته و معقول.(کوئن، ۱۳۸۸)
۱-۲-۵ تفاوت شهر و روستا
برخی محققین در یک وجه بسیار کلی و البته معنیدار تفاوت شهر و روستا را در این دانستهاند که عظیمترین نوع تقسیم کار مادی و فکری جدایی شهر و روستاست. در این موارد باید نکته بسیار مهمی را روشن نمود: شهر قبل از هر چیز محل کار فکری است.( آذر مساواتی،۳۱۹)
برخی سعی کردهاند ریزتر به این تفاوت بپردازند.زیمرمنو سوروکیناز محققین امریکایی کوشش کردهاند که هشت خصیصه زیر را برای تمییز شهر و روستا بهطور جمعی عنوان کنند:شغل، محیط، اندازه، اجتماع و انبوهی جمیعت، تجانس و عدم تجانس جمیعت، تفاوت در قشربندی اجتماعی، تحرک، نظامکنش متقابل یعنی شماره و نوع تماسها.
اما باید این مسئله را همواره در نظر داشت که تغییرات فراصنعتی جامعه جهانی بسیاری از این تفاوتها را کمرنگ کرده و از بین خواهد برد. ساکنان اجتماع روستایی اکنون از طریق حملونقل و رسانههای ارتباطی به سهولت به شهرها دسترسی دارند. با ادامه این روند، تمایز میان ساکنان این دو اجتماع کمتر خواهد شد.
شاخصهای تفکیک شهر از روستا، عبارت است از: ( حسینی،۱۳۹۰ )
وسعت
وضعیت و نوع فعالیت اقتصادی
درجه اشتغال و قشربندی اجتماعی
درجه پیچیدگی روابط و مناسبات
چگونگی بهره گیری از نهادهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی
میزان و ترکیب جمعیت.
۱-۲-۶ مزایای سکونت در اجتماع شهری
زندگی در شهر دارای امتیازات فرهنگی و اقتصادی متعددی است برخی از امتیازات سکونت در یک منطقه شهری را میتوان به ترتیب زیر ذکر کرد: