میباشد. نتایج این پژوهش بهمنظورتشخیص کمبودها و موانع پیادهسازی دانش سازمانی و تلاش برای رفع آنها، بهبود بهرهوری سرمایههای انسانی، ارائهی خدمات با ارزش افزودهی بیشتر و رضایتمندی بیماران و کارکنان کاربرد دارد. در این پژوهش بهمنظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تاپسیس فازی برای تعیین وزن فازی نیازمندیها و راهحلهای مدیریت دانش و روش گسترش عملکرد کیفیت فازی برای تعیین میزان اثرگذاری هر یک از راهحلها بر نیازمندیهای مدیریت دانش و در نهایت روش وزندهی ساده به منظور اولویتبندی راهحلهای مدیریت دانش استفاده گردیده است. بر اساس نتایج بهدست آمده از این پژوهش، به ترتیب راهحلهای توزیع و بهکارگیری صحیح دانش ذخیره شده در مسیر افزایش هرچه بیشتر بهرهوری سازمان، ایجاد چندین کانال بهاشتراکگذاری دانش و توسعهی یک سازمان مبتنی بر یادگیری در اولویت قرار دارند. در پایان پژوهش، بر اساس یافته های بهدست آمده از تحقیق، پیشنهادات کاربردی و پژوهشی ارائه گردیده است.
کلمات کلیدی: مدیریت دانش، منطق فازی، تاپسیس فازی، گسترش عملکرد کیفیت فازی، روش وزندهی ساده
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات 1
1-1- مقدمه. 2
1-2- بیان مسأله و اهداف تحقیق. 2
1-3- ضرورت تحقیق 4
1-4- سؤالات تحقیق 5
1-5- قلمرو تحقیق 5
1-6- روش تحقیق 5
1-7- تعریف کلمات کلیدی 6
1-8- فصلبندی تحقیق 7
فصل دوم: ادبیات تحقیق و مبانی نظری 8
2-1- مقدمه. 9
2-2- دانش. 9
2-2-1- داده، اطلاعات، دانش و خرد. 10
2-2-2- تعاریف دانش. 11
2-2-3- انواع دانش. 11
2-2-3-1- دانش ضمنی و دانش صریح 12
2-2-3-2- دانش شخصی و دانش سازمانی 13
2-2-3-3- دانش رسمی و دانش غیررسمی 13
2-2-3-4- تقسیمبندی دانش بر مبنای سلسلهمراتب کارکردی آن 14
2-2-3-5- تقسیمبندی معرفتشناختی دانش 16
2-2-4- خصوصیات و ویژگیهای دانش. 16
2-2-5- اهمیت دانش. 17
2-3-مدیریت دانش. 20
2-3-1- تعاریف مدیریت دانش. 20
2-3-2- اهداف مدیریت دانش. 21
2-3-3- مزایای مدیریت دانش. 22
2-3-4- اهمیت مدیریت دانش. 24
2-3-5- نیازمندیهای مدیریت دانش. 26
2-3-6- راهحلهای مدیریت دانش. 29
2-3-7- تفاوتهای بین مدیریت دانش و مدیریت اطلاعات 29
2-3-8- تاریخچهی دانش و مدیریت دانش. 30
2-4- تکنیکهای مورد استفاده جهت تحلیل دادهها 33
2-4-1- منطق فازی 33
2-4-1-2- اعداد فازی 34
2-4-2- روش های تصمیمگیری چند معیارهی فازی 35
2-4-2-1- TOPSIS فازی 36
2-4-2-2- روش SAW 39
2-4-3- گسترش عملکرد کیفیت 39
2-5- مطالعات داخلی و خارجی 48
2-6- مهمترین یافتهها از مرور پژوهشهای پیشین 62
2-7-جمعبندی 72
فصل سوم: روش تحقیق 95
3-1- مقدمه. 75
3-2- مراحل اجرای تحقیق 75
3-2-1- شناسایی نیازمندیهای مدیریت دانش با بررسی ادبیات تحقیق 75
3-2- 2- شناسایی نیازمندیهای مدیریت دانش در بیمارستان شهید بهشتی شیراز 76
3-2-3- تعیین سطوح اهمیت نیازمندیهای مدیریت دانش. 76
3-2-4- شناسایی راهحلهای مدیریت دانش با بررسی ادبیات تحقیق 76
3-2-5- شناسایی راهحلهای مدیریت دانش در بیمارستان شهید بهشتی شیراز 77
3-2-6-تعیین سطوح اهمیت راهحلهای مدیریت دانش. 77
3-2-7- محاسبه وزن فازی نیازمندیهای مدیریت دانش. 77
3-2-8- محاسبه وزن فازی راهحلهای مدیریت دانش. 78
3-2-9- تشکیل ماتریس فازی روابط خانه QFD 78
3-2-10- اولویتبندی راهحلهای مدیریت دانش با بهره گرفتن از تکنیک SAW. 79
3-3- روش انجام تحقیق 82
3-4- روششناسی تحقیق 82
3-4-1- سوًالات پژوهشی 82
3-4-2- قلمرو مکانی و زمانی تحقیق 82
3-4-3- روایی و پایایی پرسشنامه. 83
3-5- جمعبندی 83
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها 84
4-1- مقدمه. 85
4-2- تعیین نیازهای مدیریت دانش. 85
4-3- تعیین اهمیت و وزن فازی نیازهای مدیریت دانش. 87
4-4- شناسایی راهحلهای مدیریت دانش. 96
4-5- تعیین اهمیت و وزن فازی راهحلهای مدیریت دانش. 98
4-6- تشکیل خانه QFD 103
4-7- اولویت بندی راهحلهای مدیریت دانش. 106
4-8- جمعبندی 107
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادات 108
5-1- مقدمه. 109
5-2-نتیجهگیری و بررسی سؤالات پژوهشی 109
5-3-پیشنهادات کاربردی 113
5-4-پیشنهادات پژوهشی 114
مراجع 116
مراجع فارسی 116
مراجع لاتین 122
پیوست 144
پیوست الف: 144
پیوست ب: 146
پیوست ج: 148
پیوست د: 152
پیوست ه: 155
چکیده انگلیسی : 160
– مقدمه
امروزه دانش بهعنوان مهمترین سرمایه و عامل اصلی مزیت رقابتی پایدار سازمانها بهشمار میرود. مدیریت این سرمایهی حیاتی امری ضروری است. این پژوهش درصدد است به شناسایی نیازمندیها و در نهایت اولویتبندی راهحلهای مدیریت دانش در بخش اورژانس بیمارستان شهید بهشتی شیراز بپردازد. فصل اول به کلیات تحقیق اشاره میکند. در این راستا ابتدا مسئله تحقیق و سپس ضرورت و اهداف تحقیق و در ادامه قلمرو و روش تحقیق بررسی میگردد.
1-2- بیان مسأله و اهداف تحقیق
امروزه دانش بهعنوان مهمترین سرمایه و دارایی یک سازمان و محرکی برای ایجاد مزیت رقابتی، تحول سازمانی، نوآوری و. در سازمان بهشمار میرود. این دارایی، در مقایسه با انواع دیگر داراییها، از این ویژگی منحصربهفرد برخوردار است که هر چه بیشتر استفاده گردد به ارزش آن افزوده میشود(نیمال و همکاران[1]، 2004). مدیریت این دارایی نامشهود در طول دهههای گذشته توجه زیادی را به خود جلب نموده بهطوریکه اجرای یک استراتژی مؤثر مدیریت دانش و تبدیل شدن به یک سازمان دانشمحور، شرط الزامی موفقیت سازمانها در دورهای است که به دورهی اقتصاد دانشمحور معروف است(هانگ و همکاران[2]، 2005؛ داونپورت و بک[3]، 2002؛ لوت و گونر[4]، 2000).
مدیریت دانش فرآیندی است که به سازمانها در کشف، انتخاب، سازماندهی، انتشار و انتقال اطلاعات مهم و تجارب ضروری برای فعالیتهایی از قبیل حل مسأله، یادگیری پویا، برنامهریزی استراتژیک و تصمیمگیری کمک میکند(گوپتا و گاوندراجن[5]، 2000). مدیریت دانش به تلاشهایی اشاره دارد که بهطور سیستماتیک برای یافتن، ساماندهی، قابل دسترس نمودن سرمایههای نامشهود سازمان، تقویت فرهنگ یادگیری مستمر و تسهیم دانش در سازمان صورت میگیرد. بسیاری از سازمانها با تمرکز بر مدیریت دانش و سرمایهگذاری گسترده در زمینه فناوری اطلاعات بهدنبال دسترسی به مزایای حاصل از مدیریت دانش هستند(شیح و چنگ[6]، 2005).
مدیریت دانش سازمانی یکی از مهمترین عوامل موفقیت شرکتها در شرایط رقابتی و عصر اطلاعات است. اهمیت این موضوع بهحدی است که امروزه شماری از سازمانها، دانش خود را اندازهگیری میکنند و بهمنزلهی سرمایهی فکری سازمان و نیز شاخصی برای درجهبندی شرکتها در گزارشهای خود منعکس میکنند(موسوی، 1384). اهمیت دانش را در محیط تجاری، جهانی و پیچیده نمیتوان نادیده گرفت. سازمانهایی که میدانند چگونه باید اطلاعات را بهطور مؤثر کسب، توزیع و مدیریت کنند، رهبران صنعت خود خواهند بود. امروزه به سوی دورهای حرکت میکنیم که مزیت رقابتی نه فقط از طریق دستیابی به اطلاعات، بلکه مهمتر اینکه از طریق ایجاد دانش جدید حاصل میشود(داونپورت و کلار[7]، 1998).
سازمانها بر اساس میزان دانش خود با یکدیگر به رقابت میپردازند. محصولات و خدمات سازمانها هر روز پیچیدهتر شده و نرخ نوآوری و سهم اطلاعات در آنها بیشتر میشود. در این میان مدیریت دانش با در اختیار داشتن ابزارهای لازم بهعنوان فرصت مناسبی برای ایجاد مزیت رقابتی محسوب میشود. لذا مدیریت دانش، به جهت اشتراک گذاشتن و بهکارگیری دانش در سازمان برای دستیابی به مزیت رقابتی، مورد استفاده قرار میگیرد(پیترسون و پولفالت[8]، 2002). جوامع علمی و تجاری، هر دو بر این باورند که سازمانهای دارای قدرت دانش میتوانند برتریهای بلندمدت خود را در عرصههای رقابتی حفظ کنند و به همین دلیل در سالهای اخیر، مدیریت دانش به یک موضوع مهم و حیاتی در سازمانها تبدیل شده است(بات[9]، 2001).
با وجود مزایای بسیار مدیریت دانش، بهمنظور بهکارگیری مدیریت دانش در سازمانها، گاهی اوقات با مشکلات و موانعی روبرو میشویم(طاهریهشی و همکاران، 1389). شرکتهای بسیاری درراستای اجرای مدیریت دانش موفق شده اند و به پیشتازی خود ادامه میدهند ولی سازمانهایی نیز علیرغم صرف وقت و هزینه بسیار ناکام ماندهاند(قلیزاده و حمیدیزاده، 1388). ناتوانی در شناسایی و برطرف کردن این مشکلات پیش از پیادهسازی برنامههای مدیریت دانش در سازمانها و از جمله بخش مدیریت بیمارستانی کشور، تأثیرات نامطلوب گستردهای بر مرحلهی پیادهسازی و اجرای آنها خواهد گذاشت.
هدف پژوهش حاضر اولویتبندی راهحلهای مدیریت دانش پس از شناسایی نیازها در بیمارستان شهید بهشتی شیراز، بهمنظور تشخیص کمبودها و موانع در اجرای دانش سازمانی و تلاش برای رفع آنها، بهبود بهرهوری سرمایههای انسانی، ارائهی خدمات با ارزش افزودهی بیشتر و رضایتمندی بیماران و کارکنان میباشد.
1-3- ضرورت تحقیق
مدیریت دانش در اوایل دههی 90 بهعنوان یک رویکرد عمومی در تمام سازمانهای بازرگانی، خدماتی، بخش خصوصی و دولتی، کتابخانهها و مراکز اطلاعاتی مطرح گردید(جین[10]، 2009). در حال حاضر در عصر دانایی و دانشمحوری، مدیریت دانش از اهمیت ویژهای برخوردار شده است(جعفری[11]، 2009). پژوهشها حاکی از تأثیر مدیریت دانش در بهدست آوردن استراتژی پایدار و مزایای رقابتی است(جاسمادین[12]، 2008). علاوه بر آن ارتباط میان مدیریت دانش و نوآوری در سازمان و مدیریت دانش و عملکرد بالای سازمانی به اثبات رسیده است(رودز و همکاران[13]، 2008).
در سازمانهای بهداشتی و درمانی به لحاظ اهمیت روزآمد بودن اطلاعات و دانش برای بهبود خدمات، دانش و مدیریت آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. سازمانهای بهداشت و سلامت در قرن 21 به لحاظ گسترهی وسیع آن، تعامل این سازمانها با عموم مردم و تغییرات پیش آمده در نظامهای بهداشتی جهانی، با چالشهای زیادی مواجه هستند. برای غلبه بر این چالشها و ارتقای کیفیت خدمات بهداشتی، این بخش از نظام اجتماعی نیازمند مدیریت کارآمد و مؤثر، استفاده از کارکنان ماهر و بادانش و تخصیص زمان مناسب به امر مدیریت دانش میباشد(امیری، 1389). بنابراین میتوان گفت در دهههای اخیر، تکنولوژی اطلاعات با محوریت دانش و خردگرایی انسان و اندیشههایش، بهمنظور بهرهبرداری از اندیشه و سپردن امور تکراری و غیرخلاق به ماشین و همچنین افزایش کارآیی و آزادسازی مهارتهای انسانی، مورد توجه خاصی قرار گرفته است(فاتح پناه[14]، 2006). از این رو پژوهش حاضر به اولویتبندی راهحلهای مدیریت دانش بهمنظور پیادهسازی مؤثر مدیریت دانش در بخش اورژانس بیمارستان شهید بهشتی شیراز اختصاص یافته است.
1-4- سؤالات تحقیق
1- نیازمندیهای مدیریت دانش در بیمارستان شهید بهشتی شیراز کدامند؟
2-سطوح اهمیت نیازمندیهای مدیریت دانش در بیمارستان شهید بهشتی شیراز چگونه است؟
3- راهحلهای مدیریت دانش در بیمارستان شهید بهشتی شیراز کدامند؟
4- سطوح اهمیت راهحلهای مدیریت دانش در بیمارستان شهید بهشتی شیراز چگونه است؟
5- اولویت نیازمندیهای مدیریت دانش در بیمارستان شهید بهشتی شیراز به چه صورت است؟
6- اولویت راهحلهای مدیریت دانش در بیمارستان شهید بهشتی شیراز به چه صورت است؟
1-5- قلمرو تحقیق
با توجه به موضوع تحقیق که عبارت است از اولویتبندی راهحلهای مدیریت دانش با رویکرد گسترش عملکرد کیفیت(QFD)[15] فازی در بیمارستان شهید بهشتی شیراز، لذا قلمرو مکانی تحقیق، بخش اورژانس بیمارستان شهید بهشتی شیراز با 14 پزشک عمومی و 16 پزشک متخصص میباشد. قلمرو زمانی این پژوهش، سال 1393 است و قلمرو موضوعی پژوهش، مباحث مرتبط با مدیریت دانش میباشد.
1-6- روش تحقیق