1-2- بیان مسأله.3
1-2- سؤالات اصلی پژوهش:5
1-3- هدف (اهداف) پژوهش:6
1-4- ضرورت و اهمّیت پژوهش:.7
1-5- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها8
فصل دوم: مبانی نظری پژوهش
2-1- اختلالات یادگیری.11
2-2- الف- دوران بنیادی تاریخچه اختلالات یادگیری (1800-1940).12
2-3- ب- دوره انتقالی تاریخچه اختلالات یادگیری (1940-1963).14
2-4- ج- دوره سوم (از سال 1963 به بعد) دوران هماهنگی:15
2-5- میزان شیوع ناتوانی یادگیری.17
2-6- دیدگاههای روان شناختی ناتوانی های یادگیری22
2-7- انواع ناتوانی های یادگیری.25
2-8- سبکهای یادگیری60
2-9- ویژگیهای شخصیتی.78
فصل سوم: مواد و روش پژوهش
3-1- مقدمه 85
3-2- روششناسی. 85
3-2- برای جمعآوری دادها از ابزار زیر استفاده شده است: 86
فصل چهارم: نتایج و یافتههای پژوهش
1-4- مقدمه90
2-4- یافته های جمعیت شناختی.90
3-4- یافته های توصیفی.90
منابع و مآخذ.103
فهرست جدولها
شماره و عنوان جدول
صفحه
جدول 2-1- ملاکهای تشخیص اختلال ریاضی بر اساس DSM- IV- TR43
جدول 2- 2 ملاک تشخیصی ناتوانی ریاضی در ICD-10.43
جدول2-3- آزمونهای پیشرفت تحصیلی همراه با با بخشهای حساب55
جدول 4 – 1- وضعیت اقتصادی خانواده دانشآموزان91
جدول 4 – 2- سابقه بیماری دانش آموزان.91
جدول4-3- نتایج میانگین، انحراف استاندارد و تعداد آزمودنیها در متغیرهای تحقیق.92
4-4- نتایج میانگین، انحراف استاندارد و تعداد آزمودنیها در متغیرهای تحقیق93
جدول 4-4- نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) بر سبکهای یادگیری، ویژگی های شخصیتی و سبک های
یادگیری دانش آموزان با و بدون ناتوانی یادگیری.94
جدول 4-5- نتایج حاصل از اثرات مقایسه متغیرهای تحقیق بین دو گروه از دانشآموزان95
مقدمه
امروزه نظام تعلیم و تربیت هر جامعه زیربنای توسعه اجتماعی- اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آن جامعه به شمار میرود. بررسی عوامل پیشرفت جوامع پیشرفته نشان میدهد که همه این کشورها از آموزش و پرورش توانمند، مؤثر و کارآمدی برخوردارند (سیف، 1380). یک گروه از دانشآموزانی که در فرایند دروس مدرسه با مشکل مواجهند دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیریاند. افرادی که دچار اختلال یادگیری بودند، زمانی در زمرهی کمتوانان ذهنی قلمداد میشدند؛ اما پژوهشگران دریافتند که برخی از کودکان، هوشبهر عادی یا حتی بالاتر از عادی دارند و با وجود این، در یادگیری برخی از دروس آموزشگاهی، با وجود کوشش قابل توجهی که از خود نشان می دهند، ناتوان هستند. این افراد را کودکانی با ناتوانی های یادگیری نامیدند (تبریزی، 1380).
عوامل موثر بر یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان بسیار گسترده و وسیع میباشند، شناسایی این عوامل و رفع مشکلات و نارساییهای در سیستم آموزشی علیالخصوص برای حل مشکلات کودکان ناتوان یادگیری بسیار مهم است. یادگیرندگان از نظر شخصیتی، نگرشها، واکنشهای هیجانی، شیوهها و سبکهای یادگیری، سبکهای شناختی و غیره با هم تفاوتهایی دارند که یادگیری و نحوه برخورد آن ها با مسا ئل و مشکلات را تحت تأثیر قرار میدهد. در پژوهشهایی که عملکرد تحصیلی را مورد مطالعه قرار دادند، همواره سبکهای یادگیری و ویژگیهای شخصیتی به عنوان دو متغیر مهم گزارش شده اند (خنک جان، 1381).
بیان مسأله
تا به حال تعاریف متعددی از »ناتوانی یادگیری«، »اختلالات یادگیری« و یا» مشکلات یادگیری« ارائه شده است. در فرهنگ واژگان افروز و عبادی ناتوانی یادگیری معادل واژهی (LD) به معنی فقدان توفیق و یا عدم توانایی یادگیری در زمینه های خاصی در مقایسه با توفیق افرادی که توانایی ذهنی مشابه دارند، تعریف شده است. ناتوانی های یادگیری گسترهای بسیار وسیعتر از مشکلات تحصیلی را شامل میشود و نیازمند توجه به حوزههای اجتماعی، خانوادگی، عاطفی و رفتاری زندگی کودک در بافت خانواده نیز میباشد (لرنر[1]، 1967).
به باور کلب (1984)، سبک شیوهای است برای یادگیری، شناخت و تفکر، سبک با توانایی فراگیر برابر نیست بلکه روشی است که به وسیلهی آن میتوان تواناییهای خود را بکار برد. همانگونه که توانایی فرد در زندگی بسیار مهم است، شناخت سبکهای یادگیری نیز دارای اهمیت است. بسیاری از نظریهپردازان یادگیری معتقدند که سبک یادگیری باید با سبک آموزش منطبق باشد تا حداکثر موفقیت در یادگیرندگان بدست آید (باستابل[2]، 2006). چرا که تناسب تدریس معلمان با سبک یادگیری دانش آموزان باعث تقویت انگیزه یادگیری و نیز پیشرفت تحصیلی میگردد (رسولی نژاد، 1385). ون واینن[3] (1997) معتقد است که اگر معلمین روش پردازش اطلاعات فراگیران را بدانند و روشهای آموزش خود را متناسب با آن تغییر دهند، یادگیری فراگیران افزایش مییابد که این خود در عملکرد دانش آموزان ناتوان یادگیری تأثیر پر رنگتری خواهد داشت. در واقع وجود ابزاری معتبر برای اندازه گیری سبکهای یادگیری می تواند به شناخت دقیقتر سبکهای یادگیری منتهی شود و بر مبنای این شناخت میتوان به فراگیری برای افزایش یادگیری و تقویت خودشکوفایی آنها کمک کرد. این سبکها از سویی بر اساس تفاوتهای فردی و از سویی دیگر زیر تأثیر محیط شکل میگیرند (همایونی و کدیور، 1385).
شخصیت نیز احتمالا حدود و مرزهایی برای نوع یادگیری ایجاد می کند که این حدود ممکن است با شرایط و خواسته های محیطی انطباق یابد. شخصیت مجموعه ای از صفات هیجانی و رفتاری است که فرد را در زندگی روزمرهاش احاطه و همراهی می کنند. به عبارت دیگر، شخصیت، خصوصیات مستمری است که فرد از طریق آنها تعامل و سازگاری خود را با دیگران و محیط اجتماعی تنظیم می کند (آلبرت یو، مانیا جی، برگسیو سی، بوگتو اف[4]، 2006). یکی دیگر از عوامل تأثیر گذار بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان خصوصیات شخصیتی آنان است پنج بزرگ چارچوبی از ویژگیهای شخصیتی (کاستا و مک گری[5]، 1990) به عنوان یک مدل قاطع و صرفه جویانه برای درک رابطه بین شخصیت و رفتارهای مختلف تحصیلی است. پنج عاملی که در مطالعات انجام شده به وفور آمدهاند، عبارتند از روان رنجورخویی، برونگرایی، گشودگی به تجربه، همسازی و وظیفهشناسی. رواننژندی، به صورت یک تمایل کلی به داشتن حالتهای عاطفی منفی، ایدههای غیرمنطقی و درگیری با اعمال تکانشی تعریف میشود. برون گرایی، به صورت یک تمایل کلی به ابراز وجود، پویا بودن و انجام اعمال اجتماعی تعریف میشود این افراد هیجانپذیر، تحریکپذیر و خوش مشرب هستند. گشودگی نسبت به تجربیات با تمایل کلی به گسترش اطلاعات جدید، داشتن تفکر واگرا و ارزشهای غیرمعمول تعریف میشود. همسازی، به صورت یک تمایل کلی به داشتن احساسات نوع دوستانه، اعتماد به دیگران و همراهی و موافقت با آنها تعریف میشود. در نهایت وظیفه شناسی، تمایل کلی به داشتن رفتار و شناخت هدفمند، اراده قوی و مصمم بودن تعریف میشود. بهعبارت دیگر وظیفه شناسی و گشودگی عملکرد دوره، و خوشایندی، وظیفه شناسی و گشودگی را پیش بینی می کند. خصوصا وقتی دانش آموزان دانشی را که قبلا اندوخته اند در زندگی حقیقی بکار میبرند. در مقابل روان رنجورخویی به صورت منفی با پیشرفت تحصیلی ارتباط دارد. علاوه بر پنج بزرگ خصوصیات دیگری از قبیل شجاعت یا پشتکار هم پیش بینیکننده عملکرد تحصیلی هستند (چامارو، پرموزیس، فورنهایم[6]، 2003).
لذا ما در این پژوهش در صدد پاسخ به این سوال کلی سبکهای یادگیری، ویژگی شخصیتی و عملکرد دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری تفاوت وجود دارد.
1-3- سؤالات پژوهش:
سؤالات اصلی: آیا بین سبکهای یادگیری، ویژگیهای شخصیتی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری تفاوت وجود دارد؟
سؤالات فرعی
آیا بین سبک یادگیری تجربه عینی دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری تفاوت وجود دارد؟
آیا بین سبک یادگیری مشاهده تأملی دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری تفاوت وجود دارد؟
آیا بین سبک یادگیری مفهوم سازی انتزاعی دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری تفاوت وجود دارد؟
آیا بین سبک یادگیری آزمایشگری فعال دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری تفاوت وجود دارد؟
آیا بین ویژگی شخصیتی روانرنجورخویی دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری تفاوت وجود دارد؟
آیا بین ویژگی شخصیتی درونگرایی- برونگرایی دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری تفاوت وجود دارد؟
آیا بین ویژگی شخصیتی تجربه پذیری دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری تفاوت وجود دارد؟
آیا بین ویژگی شخصیتی توافق پذیری دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری تفاوت وجود دارد؟
آیا بین ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری تفاوت وجود دارد؟
آیا عملکرد تحصیلی دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری متفاوت است؟
1-3- هدف (اهداف) پژوهش:
هدف کلی
هدف کلی در این پژوهش، مقایسه سبکهای یادگیری، ویژگیهای شخصیتی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری است.
اهداف جزیی
1- مقایسه سبک یادگیری تجربه عینی دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری
2- مقایسه سبک یادگیری مشاهده تأملی دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری
3- مقایسه سبک یادگیری مفهوم سازی انتزاعی دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری
4- مقایسه سبک یادگیری آزمایشگری فعال دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری
5- مقایسه ویژگی شخصیتی روانرنجورخویی دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری
6- آیا بین ویژگی شخصیتی درونگرایی- برونگرایی دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری
7- مقایسه ویژگی شخصیتی تجربه پذیری دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری
8- مقایسه ویژگی شخصیتی توافق پذیری دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری
9- مقایسه ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری
10- مقایسه عملکرد تحصیلی دانش آموزان عادی و ناتوان یادگیری
1-4- ضرورت و اهمّیت پژوهش:
به نظر میرسد سبکهای یادگیری و خصوصیات شخصیتی بطور پیچیدهای به هم مرتبط باشند هرچند که چگونگی تاثیر این دو عامل بر پیشرفت تحصیلی مبهم است (گادزلا، گوتری، گینتر و مدسن[7]، 1997).
تحقیقات نشان دادهاند که میزان یادگیری فراگیران در یک موقعیت یکسان متفاوت است که شاید یکی از مهمترین دلایل آن سبکهای متفاوت یادگیری فراگیران باشد. سبک یادگیری تعیین می کنند که در برخورد با یک موقعیت، فرد چه مدت، به چه چیز و به چه میزان توجه کند (اینتویستل و پترسون؛ 2004 کلب و کلب، 2005، کوزنف نیکوف[8]، 2007). شناسایی رفتارها و سبکهای یادگیری دانش آموزان در مواجهه با تکالیف به منظور دستیابی به روشهای مؤثر مطالعه و یادگیری آنها، می تواند بر بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان در دروس تأثیر بگذارد. در این باره، نقش سبکهای یادگیری کلب در آموزش و یادگیری دانش آموزان جایگاه ویژهای دارد (آرسلن و همکاران[9]، 2009) که این در عملکرد تحصیلی دانش آموزان ناتوان یادگیری نقش بسزایی دارد.