در زنجیره ارزش، سازمان ها متعهد به ایجاد روابط با کلیه بخش های محیط (مشتری، عرضه کننده، شرکا و …) هستند.
پژوهشات نشان می دهد که توجه به بازار تاثیر مستقیمی بر نرخ سودآوری و سهم بازار شرکت دارد. سرمایه رابطه ای بیانگر پتانسیل سازمان در استفاده از نامشهود های برون سازمانی، شامل دانش متمرکز در مشتریان، تامین کنندگان، دولت و یا صنعت مربوطه است. سرمایه بازاری (سرمایه رابطه ای) به شایستگی سازمان برای مدیریت و ادغام روابط خارجی با سهامداران بیرونی گفته می شود(مدهوشی، ۱۳۸۸).
۲-۲-۴-۳- سرمایه های ساختاری
سرمایه سازمانی (ساختاری) مجموع دارایی های است که توانایی خلاقیت سازمان را ممکن ساخته و بهبود می بخشد.
ماموریت سازمان، چشم انداز، ارزش های اساسی، راهکارها، سیستمهای کاری و فرایندهای درونی سازمان می تواند در زمره این نوع دارایی ها محسوب شود.
سرمایه سازمانی یکی از اصول زیر بنایی خلق سازمان های یادگیرنده است. حتی اگر کارکنان یک سازمان دارای توانایی ها و قابلیت های کافی باشند در صورتی که ساختار سازمانی مرکب از قوانین و سیستم های ضعیفی باشد نمی توان از این قابلیت ها و استعدادهای کارکنان در جهت خلق ارزش و دستیابی به عملکرد برتر سازمانی استفاده کرد. اگر سازمان سرمایه گذاری کلانی بر فناوری نماید٬ اما کارکنان توانایی استفاده از این فناوری را نداشته باشند٬ این سرمایه گذاری و به تبع آن سرمایه سازمانی، مفید و موثر نخواهد بود(رکسپی، ۲۰۱۳).
سرمایه ساختاری شامل همه مخازن دانش غیر انسانی در سازمان است که شامل پایگاه داده ها، چارت های سازمانی، دستورالعمل های فرایندی، راهکارها و هر آن چیزی است که به سازمان ارزشی بیشتر از دارایی های مشهود آن می دهد.
سرمایه ساختاری هر چیزی است که شب وقتی افراد به خانه های خود می روند٬ در سازمان باقی می ماند.
سرمایه ساختاری عبارت است از سخت افزارها و نرم افزارها، پایگاه داده ها، ساختار سازمانی، حق اختراع ها، مارک های تجاری و سایر تواناییها و قابلیت های سازمانی که بهره وری کارکنان را مورد حمایت قرار می دهد(سیتارامن و همکاران، ۲۰۰۲).
چن و همکارانش معتقدند سرمایه ساختاری می تواند به کارکنان پشتیبانی جهت تحقق عملکرد فکری بهینه و همچنین عملکرد کسب و کار سازمان کمک کند. سرمایه ساختاری تابعی از سرمایه انسانی نیز می باشد. بنابراین، سرمایه ساختاری و سرمایه انسانی در تعامل با یکدیگر به سازمان ها کمک می کنند تا به طور هماهنگ سرمایه مشتریان را شکل و توسعه داده و به کارگیرند(چن و همکاران، ۲۰۰۴).
۲-۲-۵- اندازه گیری سرمایه های فکری
از آنجایی که سرمایه فکری ماهیتی نامشهود دارد، اندازه گیری آن مشکل محسوب می شود پژوهشگران در طی چند سال گذشته مدل های متعددی را برای اندازه گیری سرمایه های فکری ارائه کرده اند که برخی از این شیوه ها به صورت پولی و برخی دیگر به صورت غیرپولی سرمایه های فکری را اندازه می گیرند. در ادامه شیوه ها و روشهای مختلف اندازه گیری سرمایه های فکری ارائه می گردند(کنان، ۲۰۰۴ ، نظری و همکاران، ۲۰۰۷).
با توجه به تاریخچه موجود در زمینه سرمایه های فکری، می توان شیوه های اندازه گیری سرمایه فکری را در چهار مقوله اصلی زیر قرار داد:
۱- مستقیم (DIC)
۲- شیوه های کارت امتیازدهی (SCM)
۳- سرمایه گذاری بازار (MCM)
۴- نرخ بازگشت دارایی ها (ROA)
این شیوه ها با یکدیگر در اندازه گیری پولی و یا غیرپولی سرمایه های فکری و نیز مورد استفاده آنها در سطح کلان یا خرد سازمانی تفاوت دارند.
شیوه های مستقیم ارزش پولی دارایی های نامشهود را از طریق تعریف سازه های خرد هر یک از دارایی ها مشخص می کنند. زمانی که این اجزاء معرفی می گردند می توان ارزش آنها را به صورت انفرادی و یا به شکل گروهی همراه با اجزای دیگر محاسبه کرد.
شیوه های کارت امتیازی نیز همانند روش های مستقیم عمل می کنند با این تفاوت که در این شیوه ها ارزش پولی سرمایه فکری مشخص نخواهد شد. در این روش از شاخص هایی برای گزارش دهی عملکرد در قالب نمودارها یا جداول استفاده می شود.
دو شیوه سرمایه گذاری بازار و نرخ بازگشت دارایی ها منجر به اندازه گیری تجمیعی برای کل سازمان در سطح کلان می شود. شیوه های سرمایه گذاری بازار، مقادیر پولی برای سرمایه فکری را از طریق کسر بین مجموع سرمایه گذاری شرکت در بازار از مقدار ارزش دفتری سهام سهامدارانش در ترازنامه محاسبه می کنند.
شیوه نرخ بازگشت دارایی ها از متوسط درآمدهای قبل از مالیات استفاده کرده و آن را به متوسط دارایی های مشهود تقسیم می کند تا ROA شرکت بدست آید. سپس تفاوت بین ROA صنعت و ROA شرکت در متوسط دارایی های مشهود شرکت ضرب گردیده و از این طریق متوسط درآمدهای حاصل از نامشهودها بدست می آید. در نهایت با تقسیم متوسط درآمدهای نامشهود بر متوسط هزینه سرمایهای شرکت، نرخ بهره، برآوردی از میزان سرمایه فکری شرکت بدست می آید(پتی، ۲۰۰۰).
در ادامه به مدل های موجود در زمینه اندازه گیری سرمایه های فکری اشاره می شود. این مدل ها به دو دسته مدلهای که ارزش پولی سرمایه های فکری و مدلهای که ارزش غیر پو لی این سرمایه ها را محاسبه می کنند٬ تقسیم بندی شده اند.
۲-۲-۵-۱- روش های پولی
-
- روش ارزش نامشهودهای محاسبه شده[۲۶]
این روش اساسا مناسب شرکت های دانش محور است، به عبارتی مناسب شرکت هایی است که بیشتر دارایی هایشان نامشهود است. داده مورد نیاز برای انجام این روش از صورت های مالی شرکت بدست می آید. اجرای این روش به صورت شش گام زیر می باشد(ون در برگ، ۲۰۰۷).
-
- ابتدا متوسط درآمد قبل از مالیات شرکت را در سه سال اخیر محاسبه کنید. (a)
-
- متوسط داراییهای مشهود پایان سه سال گذشته را محاسبه کنید.(b)
-
- گزینه a را بر b تقسیم کنید تا ROA یا بازگشت داراییهای مشهود بدست آید:
c = a/b
-
- متوسط ROA صنعت را در سه سال گذشته بدست آورید(مشابه ROA شرکت).
در صورتی که ROA شرکت از ROA صنعت بزرگتر باشد می توانید به دو گام زیر بروید.
-
- بازده اضافی را از طریق ضرب ROA صنعت در متوسط داراییهای مشهود پایان سال شرکت بدست آورده و نتیجه را از درآمدهای قبل از مالیات شرکت کسر کنید. سپس رقم بدست آمده از بازده اضافی را در متوسط نرخ مالیات سه ساله شرکت منهای یک ضرب نموده تا مقداری را که می توان به دارایی های نامشهود تخصیص داد را محاسبه نمایید.
G = بازده اضافی × (t-1) t = متوسط نرخ سه ساله مالیات بر درآمد
-
- در نهایت در گام ششم ارزش خالص داراییهای نامشهود را با تقسیم مقدار G بر هزینه سرمایه های سازمان بدست آورید.
CIV =
مزیت این روش این است که اولا داده های مورد نیاز آن به سهولت در دسترس بوده و همچنین از نتایج بدست آمده از آن می توان برای مقایسه بین سازمان های موجود در صنعت سود برد. اما ایراداتی نیز به این روش وارد است. اولا پیدا کردن اطلاعات مورد نیاز برای محاسبه ROA صنعت شاید سخت باشد و دوم اینکه خود ROA می تواند متاثر از مسائل بیرونی صنعت بوده که اساسا منجر به برآورد ROA صنعت به میزانی بالاتر و یا پایین تر از میزان واقعی گردد.
۲-۲-۵-۲- ارزش افزوده اقتصادی[۲۷]