و  پیش‌بینی این تأثیر، آشکار است. در این پایان‌نامه از نسبت مجموع صادرات و واردات به GDP  به عنوان شاخص بازبودن اقتصاد استفاده شده است.

 

برای بررسی و پیش‌بینی جهت و مقدار اثر باز یا بسته‌تر کردن اقتصاد بر سطح اشتغال در ایران از شبکه‌های عصبی مصنوعی استفاده شده است. شبکه‌های عصبی مصنوعی که با الهام از عملکرد مغز انسان ایجاد شده‌اند، تکنیک‌های محاسباتی یادگیر هستند که به کمک آنها می‌توان یک نگاشت خاص را تقریب زد و یا داده‌های مختلفی را دسته بندی کرد.

 

 راهکار شبکه‌ی عصبی نشان می‌دهد که بازتر شدن اقتصاد با فرض ثابت گرفتن دیگر متغیرهای مستقل در مدل منجر به کاهش سطح اشتغال می‌شود. نتایج نشان می‌دهد که در صورت ثابت گرفتن مقادیر تولید حقیقی، نرخ دستمزد واقعی و هزینه‌ی واقعی استفاده از سرمایه در مقدار میانگین آن‌ها، به طور متوسط با هر 1/0 بازتر شدن اقتصاد در سه  الگوی جداگانه 698000 ، 517000و 465700  نفر از سطح اشتغال کاسته می‌شود.

 

کلید واژه:  جهانی‌شدن اقتصاد، سطح اشتغال، شاخص باز بودن اقتصاد، شبکه‌های عصبی مصنوعی

 

طبقه‌بندی JEL: J23, F02

 

فهرست مالب
 

عنوان                                        صفه

 

فصل اول: کلیات تحقیق

 

1-1-  مقدمه    2

 

1-2-  تعریف مسئله و بیان سوال‌های اصلی تحقیق 3

 

1-3-  سوال اصلی تحقیق 6

 

1-4-  ضرورت انجام تحقیق 6

 

1-5-  فرضیه تحقیق 6

 

1-6-  اهداف اساسی تحقیق 6

 

1-7-  روش و ابزار گردآوری اطلاعات 6

 

1-8-  قلمرو تحقیق 6

 

1-9-  جامعه و نمونه‌ی آماری 6

 

1-10-  روش تجزیه و تحلیل اطلاعات 7

 

1-11-  واژگان کلیدی 7

 

فصل دوم: ادبیات تحقیق و مبانی نظری

 

2-1-  مقدمه. 9

 

2-2-  شاخص‌های جهانی‌شدن اقتصاد 9

 

2-2-1-  شاخص مجله‌ی سیاست خارجی 9

 

2-2-2-  شاخص سطح تجارت بین الملل 10

 

2-2-3-  شاخص ادغام تجارت بین‌الملل 11

 

2-2-4-  دیگر شاخص‌ها 12

 

2-3-  مطالعات داخلی جهانی‌شدن 13

 

2-4-  مروری بر مطالعات داخلی شبکه‌ی عصبی در حوزه‌ی اقتصاد 14

 

2-5-  مطالعات خارجی جهانی‌شدن 15

 

2-6-  مروری بر مطالعات خارجی شبکه‌ی عصبی در حوزه‌ی اقتصاد 22

 

فصل سوم: تصریح مدل و روش‌‌های تحقیق

 

3-1-  مقدمه. 26

 

3-2-  مبانی نظری 26

 

3-3-  مدل اقتصادی مورد استفاده 27

 

3-4-  شبکه‌های عصبی مصنوعی 28

 

3-4-1-  مزایای روش شبکه‌ی عصبی 28

 

3-4-2-  تفاوت شبکه‌های عصبی با روش‌های آماری 29

 

3-4-3-  کلیات شبکه‌ها ی عصبی مصنوعی 29

 

3-4-4-  تعیین و استفاده از شبکه عصبی 33

 

3-4-5-  طراحی شبکه عصبی 33

 

3-4-5-1- توزیع الگوهای یادگیری 33

 

3-4-5-2- آموزش شبکه . 37

 

3-4-5-3- اعتبارسنجی شبکه‌ی عصبی 38

 

3-4-5-4- ارزیابی توانایی تعمیم شبکه 39

 

فصل چهارم: تخمین مدل و تحلیل نتایج

 

4-1-  مقدمه. 42

 

4-2-  داده ها و منابع آماری 42

 

4-3-  معیارهای ارزیابی 43

 

4-4-  نتایج شبکه‌های عصبی مصنوعی: 43

 

4-4-1-  تقسیم بندی داده‌ها 43

 

4-4-2-  طراحی شبکه 44

 

4-4-2-1- نرمال کردن داده‌ها. 44

 

4-4-2-2- انتخاب شبکه. 46

 

4-4-2-3- توابع انتقال. . 46

 

4-5-  پیش‌بینی با بهره گرفتن از شبکه‌های عصبی مصنوعی 58

 

4-6-  جمع‌بندی نتایج 62

 

4-7-  آزمون فرضیه‌ی تحقیق: 62

 

فصل پنجم:. نتیجه گیری و پیشنهادات

 

5-1-  مقدمه. 64

 

5-2-  نتیجه‌گیری 65

 

5-3-  موانع و مشکلات برسر راه این تحقیق 66

 

5-4-  پیشنهادات اجرائی بر اساس ادبیات تحقیق و نتایج بدست آمده 66

 

5-5-  پیشنهادات تکمیلی 67

 

1-1-   مقدمه
 

پدیده‌ای که تحت عنوان  جهانی‌شدن شناخته شده است، قبل از هر چیز به گسترش حوزه‌ی جغرافیایی تحت تسلط اقتصادی مناسبات سرمایه‌داری باز می‌گردد. مقایسه‌ی نقش جهان در 20 سال پیش با آنچه امروز شاهد آن هستیم، تفاوت‌ها را در یک نگاه آشکار می‌کند. تا 20 سال پیش، حوزه‌ی عملکرد نسبتاً بی مانع مناسبات سرمایه‌داری جهانی، محدود به اروپای غربی، آمریکای شمالی، ژاپن، استرالیا و چند کشور دیگر بود. در سایر کشورها، چه آن‌ها که با مدل سوسیالیسم واقعا موجود اداره می‌شدند و چه کشور‌های حاشیه‌ای دنیای سرمایه‌داری، غالباً دخالت گسترده‌ی دولت‌ها، سلطه‌ی مناسبات ماقبل سرمایه‌داری و موانع مناسبات آزاد اقتصادی بین‌المللی، عرصه را بر آنچه امروز با نام  جهانی‌شدن می‌شناسیم، تنگ می‌کرد.

 

سرمایه‌داری جهانی حتی در کشور‌های حاشیه‌ای خود امکان توسعه‌ی آزادانه نداشت. به کشور خود بنگریم: در ایران بخش بزرگی از تولید ناخالص داخلی حتی در رژیم شاه نیز تحت تسلط دولت بود که مثلاً بهره برداری از منابع نفت و گاز را در کنترل خود داشت. در چنین شرایطی، سرمایه داری جهانی در گسترش خود با مانع مواجه بود. حتی در کشور‌های پیشرفته سرمایه داری نیز دولت‌های ملی هنوز در عرصه‌ی اقتصاد امکانات بسیار گسترده‌ای برای دخالت داشتند و از این امکانات بهره می‌گرفتند.

 

برخی از شاخه‌های اقتصادی نظیر پست و مخابرات تقریباً در همه‌ی کشورها در دست انحصارات ملی(دولتی یا غیردولتی) بود. به نسبت حد نفوذ جنبش کارگری در این کشورها، سایر عوامل بازدارنده نظیر بیمه‌های اجتماعی و مالیات نیز برضد روند  جهانی‌شدن عمل می‌کرد.

 

از 20 سال پیش تا کنون، در سراسر جهان رویدادها و روندهای عظیمی شرایط را در جهت تسهیل  جهانی‌شدن تغییر داده است. از آن جمله:

 

مناسبات اجتماعی در بسیاری از کشورها از بقایای روابط عقب مانده رهایی یافته و رشد مناسبات سرمایه‌داری در این کشور‌ها به مرحله‌ای رسیده که برقراری ارتباط تنگاتنگ با سرمایه‌داری جهانی را در دستور روز قرار داده است. این روند به عنوان نمونه هند و شماری از کشورهای خاور دور و آمریکای لاتین را به طور کامل وارد تقسیم کار جهانی سرمایه‌داری کرده است، به گونه‌ای که اقتصاد این کشورها دیگر در درجه‌ی اول نه مبتنی بر بازار ملی، که متکی بر ارتباط اقتصادی با جهان است.
 

برخی از کشورها که قبلا به دلایل ایدئولوژیک و سیاسی، ارتباط خود را با سرمایه‌داری جهانی محدود کرده بودند، یکی پس از دیگری وارد تقسیم کار سرمایه‌داری جهانی شدند. چین در این زمینه پیش قدم بود و بعداً کشورهای اروپای شرقی و سایر اعضای بلوک سوسیالیستی سابق نیز به این روند پیوستند.
 

در خود کشورهای سرمایه‌داری پیشرفته، ” انقلاب محافظه‌کارانه” که در انگلیس آغاز شد، در امریکا ادامه یافت و سپس به سایر اعضای کلوب ثروتمندان سرایت کرده، حوزه‌ی فعالیت بخش خصوصی را گسترش داد و موانع بسیاری را بر سر راه انباشت سرمایه برداشت.
 

در بخش پیشرفته‌ی جهان سرمایه‌داری، پیوسته از تأثیر بازدارنده‌ی مرزهای ملی در روابط اقتصادی کاسته شد. بازار مشترک اروپا به جامعه‌ی اروپا و سپس اتحادیه‌ی اروپا تبدیل شد. حوزه‌ی اقتصادی “نفتا” در نیم‌کره‌ی غربی تشکیل شد. بر اثر این تحولات، امروزه در این کشورها موانع بسیار کمتری را در راه انتقال سریع اطلاعات و مبادلات اقتصادی الکترونیکی از قبیل مبادلات بانکی و بورسی و نیز کوتاه کردن روال تصمیم‌گیری‌ها فراهم کرده است. امروز انتقال میلیاردها دلار سرمایه از این سو به آن سوی جهان با فشار یک دکمه میسر است.
آخرین عامل نامبرده در بالا در بسیاری از مقالات نوشته شده درباره‌ی جهانی شدن، به خطا به عنوان عامل اصلی زمینه ساز برای  جهانی‌شدن ذکر می‌شود در حالی‌که ورود به عصر اینترنت به یک تعبیر، از عواقب  جهانی‌شدن است. سرمایه برای جهانی شدن، نیازمند زیرساخت‌های اطلاعاتی و ارتباطی سریع بود. ازین رو از اوایل دهه‌ی هشتاد، در این رشته از تکنولوژی سرمایه گذاری‌های کلانی صورت گرفت که از اواسط دهه‌ی 1990 ثمر داد و حاصل آن، شبکه‌ی جهانی اینترنت به صورتی است که امروزه با آن سروکار داریم. در حقیقت این اینترنت نبود که به  جهانی‌شدن انجامید، بلکه در مرحله‌ی معینی از جهانی شدن، نیاز این روند به زیرساخت ارتباطی، به سرازیر شدن سرمایه برای گسترش  شبکه‌های کامپیوتری منجر شد و گسترش این شبکه ها متقابلا  جهانی‌شدن را سرعت بخشید.

 

1-2-   تعریف مسئله و بیان سوال‌های اصلی تحقیق
 

بی‌شک بیکاری و اشتغال ناقص یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی است که اقتصاد‌های مختلف با آن دست و پنجه نرم می‌کنند و بدون استثناء یکی از اهداف و اولویت‌های هر دولتی از بین بردن و حتی‌الامکان کاهش و تخفیف این معضل اقتصادی است. در حال حاضر بیکاری گسترده مهم‌ترین مشکل اقتصادی کشور ما به شمار می‌رود. در سال‌های اخیر پس از بحران شیر خشک و سپس بحران آموزش، بحران اشتغال ایجاد شده است(کمیجانی و عیسی زاده،1380).

 

رشد روزافزون جمعیت و پایین بودن ظرفیت‌های تولید، باعث به وجود آمدن بحران بیکاری در دهه‌ی اخیر شده‌است و اذهان را به این فکر واداشته که برای سامان‌دهی و کاهش بیکاری، برنامه‌ریزی‌ها در چه جهتی باید صورت گیرد(بلالی و خلیلیان،1382).

 

هر کشوری به دنبال افزایش نیروی کار خود در جهت افزایش تولید و رشد اقتصادی می‌باشد. به بیان دیگر، نیروی کار ابزار مهم برای پیشرفت و توسعه‌ی کشورهاست. از سوی دیگر در کنار توسعه‌ی اشتغال نیروی انسانی، بحث  جهانی‌شدن به طور گسترده‌ای در سال‌های اخیر مطرح شده است(رسولی نژاد و نوری،1388).

 

یکی از پدیده‌های بسیار قابل توجه دهه‌های اخیر در اقتصاد جهانی، در هم آمیزی و ادغام اقتصادهای ملی در اقتصاد جهانی است که آثار آن را می‌توان در افزایش بازرگانی بین‌المللی،  جهانی‌شدن تولید و جریان سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی ملاحظه کرد (دادگر و ناجی میدانی ،1382).

 

 جهانی‌شدن اشاره به فرآیندی دارد که از طریق آن اقتصادهای ملی بازتر شده و بنابراین بیشتر تحت تأثیر اقتصاد فراملی قرار می‌گیرد و در آنها کنترل ملی کاهش می‌یابد (تقوی، 1381).

 

با مقررات‌زدایی بازارهای مالی سراسر جهان، تحول رو به گسترش تکنولوژی اطلاعات، بازارهای مالی نیز به سرعت آزاد شده‌اند و با بین المللی شدن خدمات روزافزونی چون بانکداری، بیمه، تبلیغات، حسابداری، ارتباطات و رسانه‌های همگانی الگوی مصرف و تقاضا در سراسر جهان دگرگون گشته و با حضور گسترده شرکت‌های چند ملیتی وسایل ادغام هر چه بیشتر در اقتصاد جهانی فراهم گردیده است(دادگر و ناجی میدانی، 1382).

 

از آنجا که  جهانی‌شدن فرآیندی چند بعدی است، منطقی است که شاخص‌های مختلفی برای آن وجود دارد که هریک ابعاد مختلفی از آن را پوشش می‌دهد و نیز آثاری متنوع بر روی هر یک از متغیرهای اقتصادی به جا گذارد، از جمله بر بازار کار و اشتغال.

 

اشتغال کامل یکی از دستاوردهای عمده دولت رفاه بعد از جنگ دوم جهانی بود. چون اشتغال عمده‌ترین منبع درآمد برای گروه وسیعی از جمعیت فعال محسوب می‌شود(تقوی، 1381).

 

اما  جهانی‌شدن برای یک اقتصاد نیمه دولتی و حمایت شده و غیر رقابتی چون ایران کار ساده‌ای نیست و با ورود به عرصه‌ی جهانی شدن، ممکن است با مشکلات قابل ملاحظه‌ای در عرصه‌ی رقابت با تولیدات خارجی روبرو شود و همزمان افزایش فقر، بیکاری و فشار بر گروه های آسیب پذیر( حداقل در کوتاه‌مدت) متصور خواهد بود. لکن راه برخورد صحیح با این مشکلات، نه فرار از آنها بلکه فراهم سازی تمهیدات لازم با مدیریتی قوی است.

 

در مطالعه انفرادی، در کشورهایی که  جهانی‌شدن اقتصاد در آنها سرعت بیشتری پیدا کرده و یکپارچگی افزایش یافته است، در دوره زمانی 2000-1980 هم کاهش نرخ بیکاری و هم افزایش آن، مشاهده شده است. با این توضیح که کشورهایی که رشد  جهانی‌شدن اقتصاد در آنها بیشتر از همه بوده، عموماً کاهش نرخ بیکاری را تجربه کرده‌اند مانند تایلند، سنگاپور، هنگ‌کنگ، مالزی و کره‌جنوبی(رمضانپور، 1383).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...