Lisrelو تحلیل عاملی تأییدی و به منظور کشف روابط علت و معلولی بین متغیرها و مؤلفه های مورد بررسی از نرم افزار معادلات ساختاری AMOS استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از وجود رابطه مستقیم و معنادار بین متغیرهای مستقل تدارکات،انبارداری،انتقال، پردازش سفارشات،زمانبندی تولید، زمان حمل کالاو بسته بندی با متغیر وابسته زنجیره تأمین است. ودر این راستا پیشنهاد می شود که شرکت مانیزان در شهرها و مناطقی که محصولات خود را به آنجا صادر می کند در نقاط مختلف آن شهرها دفتر مرکزی فروش و انبار توزیع مرکزی دایر نماید.
کلید واژه ها: زنجیره تأمین ، عملکرد، صنایع غذایی، صنایع لبنی مانیزان.
فصل اول
کلیات تحقیق
۱-۱- مقدمه
سرعت رشد تجارت جهانی و تغییرات سریع عوامل بازار،موجب حساس شدن مدیران به محیط پیچیده خود برای هماهنگی برنامه های سازمان با این پیچیدگی ها شده است و سطحی نگری به آن موجب ایجاد تصمیم های پر هزینه و گاهی غیر قابل جبران برای سازمان خواهد شد. امروزه مدیران سازمان ها با چالش های زیادی در ر فع عوامل پیچیده زنجیره تأمین روبرو هستند. شناسایی عوامل پیچیده و راهکار های برخورد با آن جز مهمترین دغدغه های مدیران و رهبران سازمان ها در یک زنجیره تأمین است.یافته های تحقیقاتی نشان داده است که کاهش و مدیریت پیچیده در زنجیره تأمین منجر به عملکرد بهتر،هزینه کمتر و یکپارچگی بیشتر زنجیره تأمین می شود (رمضانیان و همکاران،۱۳۹۲: ۱۲۶). در دنیای رقابتی امروز با توجه به ویژگی های محیط های جدید تولیدی و طبیعت مشتریان،دیگر شیوه های مدیریت تولید گذشته که یکپارچگی کمتری را در فرایند هایشان دنبال می کردند کارایی خود را از دست داده اند و امروزه زنجیره تأمین به عنوان یک رویکرد یکپارچه برای مدیریت مناسب جریان مواد و کالا،اطلاعات و جریان پولی،توانایی پاسخگویی به شرایط را داراست.مدیریت زنجیره تأمین وظیفه یکپارچه سازی واحدهای سازمانی در طول زنجیره و هماهنگ سازی جریان های مواد،اطلاعات و مالی به منظور برآوردن تقاضای مشتری نهایی و با هدف بهبود رقابت پذیری تأمین را دارا می باشد.یک زنجیره تأمین یک رشته از فرآیندها و جریان هایی است که درون و بین مراحل و ترکیبات مختلف قرار می گیرند تا نیاز یک مشتری را برآورده سازند (جعفر نژاد و همکار،۱۳۸۵: ۶۱).
رقابت در عصر اطلاعات مجموعه جدیدی از چالش ها را برای کسب رقابت پذیری سازمان ها ایجاد نموده است.در بازار امروز،مشتری به طور فزاینده ای تقاضای بیشتری مطالبه می نماید و این امر تنها به کیفیت محصول حدود نمی شود و شامل خدمات نیز می گردد.به موازات تبدیل هر چه بیشتر بازارها به بازار مصرفی،در جایی که مشتری درک کمی از تفاوت فنی بین گزینه های ارائه شده از سوی رقبا دارد،نیاز به خلق و ایجاد مزیت رقابتی متفاوت،از طریق ارزش افزوده احساس می گردد. بنابراین فهم و درک نیازها و خواسته های مشتری و توجه به آن ها در قالب یک مأموریت منحصر به فرد کسب و کار که منجر به ارزش افزوده خواهد شد،به طور فزاینده ای در حال یافتن اهمیت می باشد و سازمان های پیشرو جهانی در پی کسب توانایی ها و قابلیت های رقابتی به منظور توانمند نمودن خود در جهت فراتر رفتن انتظارات مشتریان و ارتقای عملکرد مالی و بازار هستند. علی رغم اهمیت فعالیت های قطعی زنجیره تأمین مانند حمل و نقل و انبارداری،در کاهش هزینه،نقش زنجیره تأمین به عنوان حوزه ای بالقوه برای کسب مزیت رقابتی پایدار تا وایل دهه ی ۹۰ میلادی مورد غفلت واقع شده بود،هرچند اخیراً نقش خود را که قبلاً انفعالی و محدود به تأکید بر کنترل هزینه بوده به نقش فعال و در قالب ایجاد رقابت پذیری و سود آوری تغییر داده است. مدیران ارشد سازمان های موفق به این نکته پی برده اند که ایجاد زنجیره های تأمین اثربخش فرصت های مناسبی برای خلق مزیت رقابتی پایدار فراهم می آورند. این مزیت ها به علت اینکه ابعاد کلیدی رقابت از قبیل دسترسی به محصول،سیکل زمانی مربوط به سفارش محصول و تحویل آن و هزینه ارائه خدمات به مشتری را تحت تأثیر قرار می دهند،مهم می باشند و از سوی دیگر به علت اینکه کسب موفقیت،مستلزم ادغام و یکپارچه سازی گروه های متنوع و حتی گاهی متضاد در درون سازمان ها به منظور نیل به اهداف مشترک است،پایدار می باشد (والمحمدی، ۱۳۸۵: ۱۸-۱۷). یک زنجیره تأمین در ارتباط با برنامه ریزی،هماهنگی و کنترل مواد خام،فرایند و محصولات نهایی است.نگرش حاکم بر زنجیره تأمین این است که ارتباط دهنده ی همه ی فرآیندهای تولید و تأمین از مواد خام تا مشتری نهایی است و می تواند چندین سازمان را در بر گیرد.مدیریت زنجیره تأمین روی چگونگی بهره برداری از فرآیندها،تکنولوژی ها و قابلیت های تأمین کنندگان برای تقویت مزایای رقابتی تمرکز دارد.یک زنجیره تأمین شبکه ای از تجهیزات و امکانات توزیع است که عملیات های تأمین مواد،تبدیل مواد به محصولات نیمه ساخته و نهایی و توزیع محصولات نهایی در بین مشتری را بر عهده دارد.در دنیای امروز،ما در میان مجموعه ای پیچیده از زنجیره های تأمین زندگی می کنیم.زنجیره هایی که به موازات هم حرکت می کنند،بعضی از آن ها همدیگر را قطع می کنند و چونان تارهای در هم تنیده ای دست اندرکار تأمین نیازمندی های انسان ها هستند(تارخ و همکار، ۱۳۹۱ :۱۵).
زنجیره تأمین زنجیره ای است که همه ی فعالیت های مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل کالای نهایی به مصرف کننده را شامل می شود.در این ساختار وظیفه مدیریت زنجیره تأمین (SCM) مدیریت تمام شبکه از تأمین کننده ها گرفته تا مشتری نهایی برای دستیابی به بهترین خروجی برای کل سیستم می باشد.از این رو برقراری ارتباط داخل و خارج سازمان از مهمترین ضروریات آن به حساب می آید.مدیریت زنجیره تأمین در مقایسه با مدیریت سنتی که به مدیریت تک تک اعضا می پردازد بر مدیریت روابط تمرکز می کند و به دنبال راه حل هایی برای کاهش هر چه بیشتر سیکل تأمین،تولید و توزیع محصول و افزایش انعطاف پذیری و مسئوولیت پذیری جهت اصلاح فرایند های موجود و تولید محصول جدید که بتواند به نیاز مشتریان که دائماً در حال تغییر است پاسخ دهد.برای این کار سازمان ها باید با اتخاذ و اجرای تکنولوژی های زنجیره تأمین و سیستم های اطلاعاتی سعی در کاهش سیکل زنجیره تأمین و یکپارچگی فرایند های خود نمایند(عباسی رائی، ۱۳۸۷: ۱۳۵).از آنجا که بالا بردن میزان بازدهی سرمایه یکی از اصلی ترین اهداف هر صنعتی است،ایجاد پیوستگی و در نتیجه جابه جایی سریع در زنجیره یکی از اساسی ترین نیازهای زنجیره تأمین مواد غذایی محسوب می شود.در زنجیره تأمین مواد غذایی معمولاً با حجم بالایی از مواد اولیه ی محصولات سروکار داریم،این مسأله باعث می شود که هر نوع صرفه جویی در مدت زمانی که صرف جابه جایی کالاها و اداره فعالیت زنجیره می شود،به نوعی تبدیل به یک مزیت رقابتی با اهمیت شود (ازقندی و همکار، ۱۳۸۹) .
۱-۲- بیان مسأله
لاودن[۱] از مدیریت زنجیره تأمین به ارتباط نزدیک و هماهنگی فعالیت های خرید،ساخت و انتقال محصول اشاره دارد این زنجیره،فرایند های کسب و کار را با اطلاعات سریع،واحد تولید و جریان سرمایه تلفیق می کند تا زمان صرف شده و هزینه های تمام شده کالا را کاهش دهد. زنجیره تأمین شبکه ای است جهت تهیه ی مواد اولیه،تبدیل مواد اولیه به کالای در جریان ساخت و سپس کالای ساخته شده و توزیع آن در میان مشتریان.این شبکه واحد های ساخت،مراکز تولید، وسایل حمل و نقل،نمایندگی های خرده فروشی و مشتریان را به هم مرتبط می کند.جریان وجوه، مواد اولیه و اطلاعات زنجیره تأمین در دو جهت جریان دارد.جریان کالاها و خدمات به صورت مواد اولیه خام آغاز می شود و از میان سیستم تدارکات و تولید سازمان گذر می کند تا به خریداران می رسند. اقلام برگشتی در جهت مخالف از خریدار به فروشنده جریان دارند.
شرکت های تجاری در شرایط رقابتی حاضر دریافته اند که به تنهایی قادر به انجام همه ی امور نیستند و علاوه بر توجه به امور و منابع داخلی باید به مدیریت و نظارت بر منابع و ارکان مرتبط در خارج از شرکت نیز بپردازند. ارائه کیفیت بهتر در تولید و خدمات فشارهای زیادی بر شرکت ها وارد می کند و علت آن دستیابی به مزایای رقابتی با هدف کسب سهم بیشتری از بازار است بر این اساس فعالیت هایی مانند تهیه ی مواد، برنامه ریزی برای تولید، محصول، انبارداری، کنترل موجودی، توزیع، تحویل و خدمت به مشتری که قبلاً در سطح شرکت انجام می شد به سطح زنجیره تأمین انتقال یافته است مسأله اساسی در یک زنجیره تأمین عبارت است از مدیریت، کنترل و هماهنگی فعالیت ها. مدیریت زنجیره ی تأمین سبب می شود مشتریان، محصولات با کیفیت و خدمات قابل اطمینان را در اسرع وقت و با حداقل هزینه دریافت کنند(جعفری و همکاران، ۱۳۸۹: ۲۲).
امروزه شرکت ها نیازمندند تا یکپارچگی منظمی را در تمام فرآیندهای تولیدی از مواد خام تا کالاهای مصرفی نهایی ایجاد کنند مدیریت زنجیره تأمین به عنوان یک رویداد یکپارچه برای مدیریت مناسب جریان مواد و کالا،اطلاعات و جریان پولی توانایی پاسخگویی به این شرایط را دارد(جوادیان و همکاران، ۱۳۹۰: ۴۰).
زنجیره تأمین در خصوص کالاهایی با عمر کوتاه و فاسد شدنی همواره یکی از با اهمیت ترین و چالش برانگیزترین مباحث مدیریتی در زمان های مختلف بوده است. کالاهایی با عمر کوتاه و به خصوص مواد غذایی مواردی هستند که بیشترین چالش ها را برای مدیریت زنجیره تأمین به وجود می آورند این چالش ها عمدتاً به علت تنوع در تعداد این کالاها،نیازهای خاص برای ردیابی و پیگیری جریان کالا در طی زنجیره تأمین،عمر کم محصولات و نیاز به کنترل دما در زنجیره تأمین بروز می کنند.به علاوه حجم بالای کالاهایی که در طول زنجیره تأمین جابه جا می شوند، تصمیم گیری در خصوص انتخاب فرآیندهایی با بالاترین بازدهی را یک الزام می سازند. بنابراین مدیریت زنجیره تأمین کارآمد در خصوص کالاهای با عمر کوتاه به ویژه مواد غذایی بالاترین درجه اهمیت را به خود اختصاص می دهند(ازقندی و همکاران،۱۳۸۹: ۲).
ارزیابی عملکرد به عنوان یک ابزار ضروری مدیریت،کمک لازم را برای بهبود عملکرد در راستای تعالی زنجیره تأمین فراهم می آورد(مانیان و همکاران،: :۶:۱۳۸۹). سیستم ارزیابی عملکرد سیستمی است که به مدیریت زنجیره تأمین کمک می کند تا بر شاخص های عملکرد مرتبط با محصولات،خدمات و عملیات کنترل داشته باشد(فتاحی و همکاران،۱۳۸۹: ۱).
لذا در این پژوهش صنایع غذایی به عنوان جامعه ی آماری و صنایع لبنی مانیزان شهرستان اسلام آباد غرب به عنوان نمونه در نظر گرفته شده است و درصدد یافتن پاسخی برای این سوال که آیا ارزیابی عملکرد عوامل مؤثر بر زنجیره تأمین بر روی خود زنجیره تأمین تأثیرگذار است؟هستیم.
۱-۳- ضرورت و اهمیت تحقیق
اهمیت مدیریت زنجیره تأمین در تعریف زنجیره تأمین نهفته است.استدلر زنجیره تأمین را این چنین تعریف می کند: زنجیره تأمین مجموعه ی سازمان هایی هستند که به سازمان های بالادست و پایین دست تقسیم شده اند و با یک محصول یا خدمات و از طریق انجام فعالیت ها و فرآیندهای مختلف در پی ایجاد ارزش برای مشتری نهایی هستند(حسینی و همکاران، ۱۳۸۹: ۹۱). پورتر[۲](۲۰۰۶) مزایای ایجاد یک زنجیره تأمین را بدین صورت عنوان نموده: ۱) یادگیری از طریق شراکت ۲) استفاده از مزایا و تکنولوژی به روز سایر شرکا ۳) کاهش ریسک با تقسیم سرمایه گذاری به خصوص در موارد تحقیقاتی ۴) دسترسی سریع به بازار(فتاحی و همکاران،۱۳۸۹: ۲).
با در نظر گرفتن واقعیت های در حال تغییر بازرگانی،جهانی شدن،مبحث زنجیره تأمین به فهرست اولویت های مدیران ارشد اجرایی ارتقا یافته است،اما در بسیاری موارد مدیران تنها زمانی به زنجیره تأمین توجه می نمایند که در صدد کاهش هزینه یا رفع مشکلی باشند. شاید بتوان عنوان نمود که بزرگترین مشکل سازمان های تولیدی و خدماتی پس از مدیریت روابط با مشتریان، مدیریت مناسب زنجیره تأمین و تدارک نیازمندی های تولیدی و خدماتی است.این باور که مدیریت زنجیره تأمین می تواند شرکت ها را در مقابل مشتریان پاسخگو تر و در نتیجه سودآور تر سازد،باعث شده است که مدیران بر ارتقا فرایند زنجیره تأمین تأکید بیشتری داشته باشند(حسینی و همکار،۱۳۹۱: ۳۶).
صنایع غذایی به دلیل تنوع مواد اولیه با تأمین کنندگان زیادی سر و کار دارند از طرفی هم روند خاصی در زمان رسیدن سفارش ها به شرکت وجود ندارد بنابراین تأمین منابع مورد نیاز با توجه به شرایط مختلف، هم از نظر به موقع رسیدن و هم از جهت صحت و سلامتی کالای تأمین شده،تأثیر زیادی بر کل عملکرد مجموعه خواهد داشت(جعفری و همکاران، ۱۳۸۹: ۴۳-۴۲).
ارزیابی عملکرد برای موفقیت هر سازمان حیاتی است چرا که فهم رفتار را آسان می سازد، به آن شکل می دهد و رقابت پذیری را بهبودی بخشد.شایان ذکر است تلاش های بسیار زیادی در زمینه ی سنجش عملکرد در سطح سازمانی صورت گرفته است اما این تلاش ها در سطح میان سازمانی بسیار اندک و انگشت شمارند لازم به ذکر است که در سطح سازمانی نیز سنجش عملکرد اصولاً بر روی عوامل مالی متمرکز است. مانیان به نقل از نیلی[۳]، گرگوری و پلاتس(۱۹۹۵)،ارزیابی عملکرد را کمی سازی اثر بخشی و کارایی اقدامات تعریف کرده اند. اثر بخشی میزان برآورده کردن نیازمندی های مشتری است ولی کارایی میزان استفاده اقتصادی از منابع شرکت در زمان ایجاد سطح از پیش تعیین شده ای از رضایت مشتری را اندازه می گیرد.از این رو می توان گفت که سیستم های ارزیابی عملکرد مجموعه ای از متریک ها (سنجه ها) هستند که کارایی و اثر بخشی اقدامات را کمی می کنند(مانیان و همکاران،۱۳۸۹: ۶-۵).
لذا با توجه به فساد پذیری محصولات لبنی سعی بر آن است تا عواملی را که در زنجیره تأمین دخالت دارند از جمله تدارکات،انبارداری،انتقال،پردازش سفارشات،زمان بندی تولید،بسته بندی،زمان حمل کالا از انبار مرکزی به انبار مراکز، به گونه ای سازماندهی و مدیریت شوند که بتوان با کاهش زمان رسیدن محصول به مشتری نهایی و همچنین کاهش هزینه های تولید و حمل و نقل باعث افزایش کیفیت محصول و تقاضای محصول و همچنین رضایت مشتری را فراهم کرد. زیرا امروزه در شرکت های تولیدی و خدمات زنجیره ی تأمین یکی از اصول اساسی برای انجام به موقع خدمات و رساندن محصول در زمان مورد انتظار است که با عملکرد درست و منطقی اجزای زنجیره انتظارات مشتریان تا حدودی برآورده می شود.از آنجایی که اکثر تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده عملکرد زنجیره تأمین را مورد بررسی قرار داده اند اما در این پژوهش ارزیابی عملکرد عوامل مؤثر بر زنجیره تأمین بررسی می شود.
۱-۴- اهداف پژوهش
۱-۴-۱- هدف کلی
ارزیابی عملکرد عوامل مؤثر بر زنجیره تأمین صنایع غذایی
۱-۴-۲- اهداف جزئی
شناسایی سازه های تأثیر گذار بر روی زنجیره تأمین در صنایع لبنی
اندازه گیری سازه های تأثیرگذار بر روی زنجیره تأمین در صنایع لبنی
رتبه بندی سازه های تأثیر گذار بر روی زنجیره تأمین در صنایع لبنی
طراحی مدل سازه ای تأثیرگذار بر روی زنجیره تأمین در صنایع لبنی
۱-۵- فرضیه های تحقیق
-
- بین تدارکات (منبع یابی و تأمین) و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
-
- بین انبارداری و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
-
- بین انتقال(حمل و نقل) و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
-
- بین پردازش سفارشات و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
-
- بین زمان بندی تولید و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
-
- بین زمان حمل کالا از انبار مرکزی به انبار مراکز و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
-
- بین بسته بندی و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد
۱-۶- متغیرهای پژوهش
۱-۶-۱- متغیرهای مستقل
متغیرهای مستقل در این پژوهش «تدارکات،انبارداری،انتقال،پردازش سفارشات،زمانبندی تولید،زمان حمل کالا و بسته بندی» می باشد.
۱-۶-۲- متغیر وابسته
متغیر وابسته در این پژوهش «زنجیره تأمین» است.
۱-۷- روش شناسی تحقیق
این پژوهش از نظر هدف،جز تحقیقات کاربردی،از نظر فرایند اجرا کیفی بوده و از نظر زمان اجرا مقطعی می باشد بنابراین پژوهش مذکور به بررسی متغیر ها به صورت توصیفی - پیمایشی پرداخته و از نظر تحلیل آماری به مطالعه ی ارتباط بین متغیر ها می پردازد. و از تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار آموس و لیزرل استفاده می نماید.
۱-۸- قلمرو تحقیق