اجرای کارها بوسیله سیستم اطلاعاتی به راحتی و با کارآیی بالاتری انجام خواهد گرفت و منجر به رضایتمندی سازمان از سیستم می شود؛
الگوهایی برای استفاده از اطلاعات ارائه می دهد که این اطلاعات کمک می کنند تا دریابیم که چه مسائلی در سازمان از اهمیت و الویت بالاتری برخوردارند؛
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ارتباطات درون و برون سازمانی را تسهیل می کند و با اثربخشی سیستم های اطلاعات و فناوری اطلاعات ارتباطات از راه دور راحت تر می گردد، و شکاف ارتباطی را کاهش می دهد؛
انحاد میان اعضای سازمان افزایش می یابد؛
سبب ایجاد یک کنترل اجتماعی در سازمان می شود و اعضا برای استفاده از سیستم های اطلاعاتی قوانینی را به کار می برند که نیاز به بررسی تک تک افراد و قوانین و ارزیابی های رسمی برای انجام کارها کاهش می یابد و افراد ملزم به رعایت استاندارهای سیستم هستند؛
سبب افزایش همکاری میان بخش های مختلف یک سازمان در تطابق با محیط بیرونی و کاهش نگرانیهای ناشی از آن می شود. (قوچانی و بدری زاده، ۱۳۹۰، ص ۸۵-۸۴)
فناوری اطلاعات قبل از اینکه سیستمی سخت افزاری و مجموعه ای از الگوها باشد، نظامی فکری و فرهنگی است و می توان آنرا فرهنگ تولید اطلاعات نامید. مشخص است که بدون ایجاد فرهنگ تولید اطلاعات نظام فناوری اطلاعات نمی تواند دوام داشته باشد. (روشندل و صابر، ۱۳۹۱، ص ۱۱۲)
به منظور بهبود اقدامات و پیاده سازی موفق فناوری اطلاعات در نظام بهداشت و سلامت، شناخت هرچه بیشتر عوامل مختلف و مؤثر از قبیل عوامل اجتماعی، انسانی، فرهنگ سازمانی، تسهیل نمودن روابط کاری و افزایش ارتباطات و همچنین کاهش بوروکراسی، طراحی برنامه استراتژیک فناوری اطلاعات در سازمان جهت بکارگیری درست و صحیح فناوری اطلاعات، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. (برزه کار و همکاران، ۱۳۹۲، ص ۱۲۹)
هنگامی که دو مقوله فرهنگ و فناوری را مرتبط با یکدیگر می دانیم عملاً نظریه هایی مطرح می شوند که فرهنگ را در بعد جهانی مد نظر دارند:
فرهنگ در نقش خادم فناوری: در این نظریه که توأمان دربرگیرنده مضمون های توسعه سنتی و تجدد است، آشکارا فناوری در سلسله مراتبی برتر نسبت به فرهنگ قرار می گیرد. نظریه پردازان این نظریه معتقدند که فناوری ضرورت هایی ویژه را دیکته می کند و فرهنگ باید در برآوردن آنها بکوشد. در این دیدگاه کارآمدی فرهنگ ها منوط به میزان موفقیت در رفع این نیازهای فناورانه است.
فناوری در حکم فرهنگ: در این نظریه فناوری در جایگاه فرهنگ می نشیند و برعکس نظریه قبل که فناوری در نقش محمول بود، نقش حامل را ایفا می کند. فناوری بستر اولیه ظهور آثار و اعمال، و فرهنگ جایگاه آنهاست. فرهنگ می تواند بر موفقیت فناوری در نیل به هدف های خود تأثیر بگذارد و برعکس؛ اما در هر حال فناوری است که قواعد بازی را تعیین می کند. در این رهیافت توجه به فرهنگ در حد چگونگی و میزان فعالیت عوامل فرهنگی در فراهم آوردن شرایط مناسب یا نامناسب برای پیشرفت های فناورانه است. (روشندل و صابر، ۱۳۹۱، ص ۱۱۴)
فرهنگ سازمانی و سیستم های اطلاعات دو پدیده مؤثر بر یکدیگرند، به گونه ای که اگر رابطه تعاملی مناسب و خوبی میان آنها برقرار باشد سازمان را در رسیدن به اهدافش یاری می رسانند. اگر در سازمان فرهنگ استفاده و پذیرش فناوری اطلاعات و سیستم اطلاعات با عنوان فرهنگ اطلاعاتی وجود داسته باشد، قبول و استفاده از سیستم های اطلاعات به مراتب راحتتر خواهد بود و در نتیجه سیستم اطلاعاتی پیاده شده از کارآیی بالاتری برخوردار خواهد بود. از طرفی یکی دیگر از عوامل مؤثر در موفقیت سیستم اطلاعات، افراد سازمان که همان کاربران هستند، می باشد که تحت تأثیر فرهنگ سازمانی قرار دارند و بنابراین فرهنگ حاکم بر سازمان در نحوه استفاده و پذیرش کاربران از سیستم های اطلاعاتی تأثیر می گذارد. (قوچانی و بدری زاده، ۱۳۹۰، ص ۸۴)
۳-۲- پیشینه پژوهش
پژوهش های انجام شده در زمینه فرهنگ سازمان و فناوری اطلاعات و ارتباطات
با توجه به بررسی های بعمل آمده تحقیق و پژوهشی در ارتباط با اثر فرهنگ سازمانی بر بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات انجام نشده است لذا در این قسمت از تحقیقاتی که مشابه با متغیرهای پژوهش بوده استفاده شده است.
۱-۳-۲- پژوهشهای انجام شده در ایران در زمینه فرهنگ سازمانی و فناوری اطلاعات و ارتباطات:
مطمئنا استفاده از فناوری اطلاعات در سازمان ها باعث افزایش اثربخشی سازمانی است و بررسی اثر فرهنگ سازمانی به عنوان تسریع کننده و یا مانع استفاده از فناوری اطلاعات میتواند نقش بسزایی در ارائه راهکارهای مناسب به سازمان داشته باشد.
امروزه، تکنولوژی اطلاعات، خمیرمایه توسعه انسانی در سازمان و جامعه است. تکنولوژی اطلاعات به عنوان مجموعه افکار تولیدشده که به وسیله مکانیسمهای سخت افزاری در اختیار افراد و سازمان ها قرار می گیرد نقش عمده ای را در توسعه منابع انسانی ایفا می کند. استفاده از رایانه و فناوری اطلاعات برخی تغییرات را در سازمان ها ایجاد کرده است. این تغییرات در حوزه هایی مثل ساختار، اقتدار، قدرت، محتوای شغل، نظارت و شغل مدیران دیده می شود. آنچه به عصر ما ظاهری متفاوت با بقیه اعصار بخشیده تکنولوژی است. اگر درک صحیح و شناخت کامل از آن نداشته باشیم در عرصه های مختلف زندگی با مشکل مواجه می شویم. تغییرات سریع و رشد فناوری های نوین باعث شده است تا نگرانی عمده ای راجع به آمادگی انسان ها در تمامی جوامع و به خصوص نسل های آینده در برابر این شرایط به وجود آید. استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و به کارگیری مناسب آن وابسته به نیروی انسانی ماهر
است. فناوری اطلاعات نقش زیادی در توسعه زمینه هایی از قبیل تجارت و آموزش الکترونیکی و… داشته است. تکنولوژی اطلاعات باعث کمک به توسعه فرهنگ ها به خصوص توسعه فرهنگ سازمانی در سراسر جهان شده است و نیز در زمینه به دست آوردن اطلاعات در حداقل زمان و حل مشکلات به ما کمک زیادی می کند. (شاعیدی، ۱۳۹۰، ص ۴۶-۴۵)
فناوری اطلاعات و ارتباطات علاوه بر تأثیرگذاری فرهنگی بر جوامع، قابلیت ایجاد تغییرات فرهنگی را نیز دارد، اما اغلب به دلیل ثبات در فرهنگ و تغییر تدریجی، تکنولوژی های جدید ضمن سازگاری با فرهنگ در مواقعی مانند پشتیبان الگوهای رفتاری عمل می کنند.فناوری های نوین هرگز دارای بار خنثی نیستند بلکه جزئی از فرهنگ اند و در بستر فرهنگی ایجاد می شوند. بطور کلی فناوری های نوین پیام های گوناگونی دارند که بنظر می رسد مهم ترین آنها در حوزه فرهنگ تجلی می یابد. فرهنگ زبان مشترک برای درک متقابل در انواع مبادلات اطلاعات را تعیین می کند. تصمیم گیری در حوزه فناوری اطلاعات و بکارگیری سخت افزارها و نرم افزارهای آن نیازمند شناسایی بسترهای فرهنگی، تعریف پاره ای روابط و فرآیندهای جدید، و گنجاندن ابزارهای نوین در مجموعه ای است که با شناخت کافی، نیاز به تحول را از درون احساس کرده است. (روشندل و صابر، ۱۳۹۱، ص ۱۲۷-۱۲۶)
یک دلیل برای بسیاری از شکست های پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان، عدم توجه به فرهنگ سازمانهایی میباشد که در آنها مشغول به کار هستیم. امروزه بسیاری از شرکتها از عدم توجه به فرهنگ سازمانی در زمان پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان خود ضربه میبینند. وجود فرهنگ مشارکت، همکاری و پشتیبانی و فرهنگ تحمل مخاطره و تعارض باعث موفقیت در پیاده سازی سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان میشود. (معلق و همکاران، ۱۳۸۸، ص ۳)
تحولاتی که در پرتو فناوریهای اطلاعات و ارتباطات به وقوع پیوسته است تحولات عمیقی را نیز در ارزش های فرهنگی، آداب و رسوم ملتها و اقوام به وجود آورده است و تشخیص هویت آنها را در عین حال با دشوارهای تازه ای مواجه میسازد. جوامع مختلف به پیشرفتهای فناوریهای اطلاعات و ارتباطات به گونه های متفاوتی پاسخ میدهند و عملاً شاهد ظهور فرهنگهای الکترونیکی متفاوتی در نقاط مختلف جهان بوده ایم. (محسنی، ١٣٨٠)
برزه کار و همکارانش در سال ۱۳۹۲ در یک مطالعه توصیفی-تحلیلی به بررسی عوامل سازمانی مؤثر در بکارگیری فناوری اطلاعات توسط مدیران میانی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران پرداختند. یافته های پژوهش نشان داد که بین منابع سازمانی، دانش سازمانی، فرایندها، ساختار مدیریتی، ارزش ها و اهداف با بکارگیری فناوری اطلاعات رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین آنها ارتباط معنی داری بین جنسیت مدیران و میانگین میزان استفاده از رایانه در ماه توسط آنها یافتند. (برزه کار و همکاران، ۱۳۹۲)
اکبری و اسماعیل زاده در سال ۱۳۹۲ به بررسی بررسى رابطه بین ویژگیهاى شغل و شاغل با میزان استفاده از فناورى اطلاعات در یک مرکز تحقیقاتی-آموزشی-مشاوره اى پرداختند. نتایج تحقیق نشان مى دهد که ویژگیهاى شغل و شاغل با بهره گرفتن از فناورى اطلاعات رابطه معنادارى دارند. از بین عوامل ویژگى هاى شغلى، اهمیت شغلى، از قوى ترین رابطه و تنوع شغلی از ضعیف ترین رابطه برخودار بودند. همچنین نتایج نشان مى دهد که بین سن افراد به عنوان یکى از ویژگى هاى شاغل و استفاده از فناورى اطلاعات، رابطه منفى وجود دارد. (اکبری و اسماعیل زاده، ۱۳۹۲)
قوچانی و بدری زاده در سال ۱۳۹۰ در مطالعه ای به بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر استقرار سیستم های اطلاعات پرداختند. آنها وضعیت سازمان را با بهره گرفتن از الگوی فرهنگ سازمانی “ویلینگ کی و ووک کی وی[۳۵]” توسط پنج متغیر تصمیم گیری گروهی، یادگیری، اشتراک قدرت، مشارکت و تحمل مخاطره بررسی نمودند. نتایج مطالعه آنها نشان داد که تأثیر فرهنگ تصمیم گیری گروهی، یادگیری، اشتراک قدرت، مشارکت و تحمل مخاطره در سازمان ها بر استقرار سیستم های اطلاعاتی معنی داری می باشد. (قوچانی و بدری زاده، ۱۳۹۰، ص ۸۴)
معلق و همکارانش در سال ۱۳۸۸ در مطالعه ای موردی، تاثیر فرهنگ سازمانی بر روی موفقیت پیاده سازی سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان را بررسی نمودند. آنها فرهنگ سازمانی را بر مبنای مدل “ویلینگ کی و ووک کی وی” به پنج دسته متغیر تصمیم گیری گروهی، یادگیری و توسعه، اشتراک قدرت، مشارکت، همکاری و پشتیبانی و تحمل مخاطره و تعارض شکسته و وضعیت سازمان در این زمینه بررسی نمودند. بر اساس نتایج تحقیق وجود فرهنگ مشارکت، همکاری و پشتیبانی، تحمل مخاطره و تعارض باعث موفقیت در پیاده سازی سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان می شود. همچنین مشخص شد که فرهنگ مشارکت، همکاری و پشتیبانی نسبت به فرهنگ تحمل مخاطره و تعارض از اولویت بالاتری در موفقیت پیاده سازی سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان برخوردار است. (معلق و همکاران، ۱۳۸۸)
۲-۳-۲- پژوهشهای انجام شده در خارج در زمینه فرهنگ سازمانی و فناوری اطلاعات و ارتباطات:
یک مطالعه که در سال ۲۰۱۰ به شناسایی ابعاد فرهنگ سازمانی در زمینه اتخاذ نوآوری تکنولوژیکی، یعنی علت دید، ترکیب ساختار سازمانی، مکانیسم های پشتیبانی، و رفتار نوآورانه کارکنان پزشکی پرداخته است، نشان داد که ابعاد فرهنگ سازمانی باعث عمل کردن یا فعال نمودن و یا مهار نوآوری های تکنولوژیک می شود. (لو[۳۶] و همکاران، ۲۰۱۰)
پژوهشگران غالبا به فرهنگ ملی به عنوان عامل موثر بر پذیرش تکنولوژی استناد می کنند، اما هنوز تحقیقات اندکی به طور مستقیم چگونگی یا درجه تأثیر فرهنگ ملی بر پذیرش فن آوری اطلاعات را بررسی نموده اند. از تمام عوامل که باید در تصویب فناوری اطلاعات در نظر گرفته شود، احتمالا مجزا نمودن، تعریف و اندازه گیری فرهنگ سخت تر از سایر موارد می باشد. دانشمندان فناوری اطلاعات بارها به ابعاد فرهنگی توسعه یافته توسط هافستد با نفوذ ترین محقق در زمینه ارزش کار میان-فرهنگی اشاره کرده اند. (کاردون[۳۷] و مارشال[۳۸]، ۲۰۰۸)
در سال ۲۰۰۹، گوو[۳۹] و همکارانش نتایج مطالعه اکتشافی خود را که به بررسی تاثیر فرهنگ ملی و سازمانی در استفاده از فن آوری در زمینه های چند ملیتی پرداخته بود، ارائه دادند. آنها مطالعه خود را در سازمان های چند ملیتی آسیا با دفاتر مرکزی در استرالیا و شعبات در کره، مالزی و تایلند انجام دادند. مصاحبات آنها که بصورت چهره به چهره و ازطریق ایمیل انجام شد، نشان داد که فرهنگ سازمانی جهانی این سازمان های چند ملیتی ممکن است سازگاری استفاده از رسانه ها را بین ستادها و شعبات توضیح دهد. (گوو و همکاران، ۲۰۰۹)
همچنین ال-گهتانی و همکارانش در یک مطالعه درعربستان سعودی به بررسی اثر فرهنگ و پذیرش استفاده از فناوری اطلاعات پرداختند. مدلی که آنها ارائه دادند در جوامع غربی (جوامع با فرهنگ غربی) قابل استناد نبود. آنها نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از تکنولوژی که یک مدل پذیرش کاربر از فن آوری اطلاعات می باشد را مطرح نمودند. رویکردهای مختلفی برای مطالعه و بررسی اثرات فرهنگ سازمانی استفاده شده است. یکی از آنها اعمال روش های کمی برای شناسایی و اندازه گیری ابعاد فرهنگی ملی است. آنها به بررسی پذیرش استفاده از تکنولوژی در ۷۲۲ کارمندی که از برنامه های کاربردی کامپیوتر رومیزی استفاده می کردند پرداختند. آنها با بهره گرفتن از نظریه خود تفاوت های فرهنگی که پذیرش استفاده از تکنولوژی اطلاعات را در دو جامعه آمریکای شمالی و عربستان سعودی تحت تأثیر قرار می دهد را سنجیدند. آنها اثر مثبتی بین امید به عملکرد و قصد آن یافتند اما هیچ اثری از تعامل بین امید به عملکرد و سن و جنس وجود نداشت. تعامل منفی بین امید به تلاش و تجربه در قصد انجام کار نشان داد که با افزایش سالهای تجربه با کار کامپیوتری میزان سهولت استفاده از آن در پیش بینی رفتار و نیات مردم عربستان کم اهمیت تر می گردد. در فرهنگ است که بعد قدرت از راه دور مشخص می گردد. آنها استدلال کردند که افراد بیشتر تمایل به نشان دادن احترام به اقتدار و مطابقت با انتظارات دیگران در نقش های مهم و یا برتر را دارند. (ال-گهتانی و همکاران، ۲۰۰۷)
در سال ۲۰۱۰، شوکت و ظفر به بررسی تأثیر عوامل جامعه شناختی و سازمانی بر اتخاذ تکنولوژی اطلاعاتی در پاکستان پرداختند. آنها فاکتورهای فرهنگی، انسانی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را در ۴۸ شرکت، ۲۴ بانک (۱۲ بانک محلی و ۱۲ بانک خارجی) و ۲۴ کارخانه (۱۲ کارخانه محلی و ۱۲ کارخانه خارجی) پاکستان بررسی نمودند. آنها فرضیه خود را بر پایه این اصل که متغیرهای فرهنگی مهم ترین عامل در اجرای هر تغییری در تکنولوژی می باشندتعریف نمودند. نتایج بدست آمده نشان داد که به طور کلی، فرهنگ سازمانی در پیاده سازی و اجرای فن آوری اطلاعات درهمه سازمان ها نهفته است. امروزه مدیریت در جامعه کسب و کار جهانی چند ملیتی اغلب با تفاوت های فرهنگی که می تواند مانع از نصب موفقیت آمیز برای هر فن آوری جدید شود، روبرو می گردد. (شوکت و ظفر، ۲۰۱۰)
ایندیج و همکارانش با انجام مطالعه ای در سال ۲۰۱۰ در کشور کنیا، بدون رد کردن مشکلات مربوط به طبیعت تکنولوژیکی، نشان دادند که بسیاری از مشکلات در اجرای سیستم اطلاعاتی مدیریت مالی سازمان ممکن است به عوامل سازمانی نسبت داده شود، که مربوط به فرهنگ سازمانی موجود در درون دولت است و فرهنگ سازمانی نفوذ قوی بر روی پیاده سازی و توسعه سیستم های اطلاعات مالی دارد. فرهنگ سازمانی می تواند ارتباط بین اتخاذ فن آوری و رشد سازمانی را پشتیبانی و در نتیجه می تواند یک عامل حیاتی موفقیت در توسعه و پیاده سازی سیستم های اطلاعاتی گردد. شناسایی و درک معانی، هنجارها و قدرت در سازمانها هنگام توسعه و پیاده سازی یک سیستم اطلاعات بسیار مهم و مورد توجه می باشد. (ایندیج و همکاران، ۲۰۱۰)
همچنین مطالعه ای در سال ۲۰۰۱، عملکرد سیستم های اطلاعاتی از طریق فرهنگ سازمانی بررسی نمود. محققین تصمیم گرفتند روابط متقابل بین تکنولوژی اطلاعات، سیستم های اطلاعات و فرهنگ سازمان را بررسی نمایند. سپس برچگونگی تأثیر فرهنگ سازمانی بر روند خاص افتراق فرهنگ انفورماتیک و فرهنگ اطلاعاتی-دومی پیاده سازی و توسعه سیستم های اطلاعاتی را اجازه میدهد- تمرکز نمودند. در نهایت، بر انسجام فرهنگی که پیاده سازی سیستم های اطلاعاتی نیاز دارد، تأکید نمودند. به منظور انجام این کار، آنها طوری برنامه ریزی نمودند که اندازه گیری درجه امکان سنجی فنی و مالی از سیستم های اطلاعات در خصوص تلاش های کمی و قابل اندازه گیری سازمان باید پیاده سازی آن را همراه با سازگاری این سیستم با فرهنگ موجود قبلی فراهم سازد. آنها با توجه به نیاز به تغییر فرهنگی، استدلال نمودند که بهترین انتخاب اجرای فرهنگ حبابی است. در این مقاله آنها سعی کرده اند تا ثابت کنند که سرمایه گذاری نقدی در فناوری اطلاعات/سیستم اطلاعات برای تولید نتایج مثبت در یک شرکت کافی نیست. یک جزء خاص در درون هر سیستم اطلاعاتی، یک انسان (به خودی خود به عنوان تعامل با دیگران در نظر گرفته شده) باید برای موفقیت چنین سیستم اطلاعاتی وجود داشته باشد. این صرفا مستلزم استفاده فنی از این تجهیزات نیست، اما به طور خاص از نظر کیفی، به عنوان رفتار سازمانی قابل درک می باشد. تجزیه و تحلیل ها از فرهنگ انفورماتیکی و فرهنگ اطلاعاتی در سازمان نشان داد که این فرهنگ اطلاعاتی است که اجازه می دهد شرکت بهترین سود را با بهره وری از فناوری اطلاعات/سیستم اطلاعات بدست آورد. متاسفانه، همه شرکت ها در یک وضعیت قرار ندارند و بعلاوه فناوری اطلاعات/ سیستم اطلاعات همان نسبت هزینه/ سود را برای همه آنها در پی ندارد. هم افراد و هم گروه ها در برابر پیاده سازی سیستم های اطلاعاتی مقاومت نشان دادند که نمی توان آنرا به دلیل پذیرش تغییرات فرهنگی دانست. بدون ممیزی و تلاش برای پیش بینی عواقب فرهنگی رفتار سازمانی مرتبط با شک پیاده سازی سیستم های اطلاعاتی، اجرای چنین سیستمی با احتمال بسیار زیاد به شکست می انجامد، و مهم نیست که چقدر پول در این سیستم سرمایه گذاری شده باشد. (کلیور[۴۰] و همکاران، ۲۰۰۱)
اطلاعات برای تصمیم گیری
فرهنگ
داده ها
فففف
فناوری اطلاعاتی
مأخذ: کلیور و همکاران، ۲۰۰۱
در کوتاه مدت، موفقیت سیستم های اطلاعات در درون یک شرکت توسط تلاقی داده ها، فن آوری اطلاعات و مردم (نه تنها از نقطه نظر فنی، بلکه به عنوان افراد در فرهنگ سازمانی) بدست خواهد آمد. اطلاعات به دست آمده از سیستم های اطلاعاتی برای هر نوع فرایند تصمیم گیری به سه مولفه و ارتباط مناسب میان آنها بستگی دارد. (همان منبع، ۲۰۰۱، ص ۲۵۱)
رفتار کاربر کلیدی اثر مهمی بر روی عملکرد تکنولوژی اطلاعات دارد. با این حال، در مورد اثر تعدیلگری فرهنگ سازمانی بر رابطه بین دانش کاربر کلیدی، نگرش و عملکرد دپارتمان فناوری اطلاعات شناخت کمی وجود دارد. در سال ۲۰۱۲ مانهوی هوانگ[۴۱] به بررسی این اثر پرداخت. در این مطالعه محققین برای آزمون اثر تعدیلگری مدلسازی خطی سلسله مراتبی (HLM) انجام دادند. نتایج نشان داد که در یک سازمان با فرهنگ کاربردی فناوری اطلاعات قوی، دانش کاربر کلیدی بر روی عملکرد بخش فناوری اطلاعات اثر بیشتری داشته، و نگرش اثر کمتری دارد. (هوانگ، ۲۰۱۲)
دیوید نیکلز[۴۲] و همکارانش در سال ۲۰۱۰ به بررسی رابطه بین درجه تجانس فرهنگ سازمانی حاکم و سطوح بلوغ همترازی استراتژیک در سازمانها پرداختند. نتایج این مطالعه نشان داد که ارتباط معنی داری بین سطح مدیران از توافق بر فرهنگ سازمانی غالب و سطح بلوغ هم ترازی استراتژیک درشرکتهای نمونه وجود دارد. هر چه تجانس فرهنگ شرکت بیشتر بود، سطح بلوغ هم ترازی استراتژیک بالاتری در آنها وجود داشت. نتایج مطالعه دو پیامد برای زمینه سیستم های اطلاعات مدیریت را در نظر گرفت. اول، پتانسیلی که از بعد سوم دستیابی به هم ترازی فناوری اطلاعات کسب و کار و تجانس فرهنگ سازمانی پشتیبانی می کند. دوم، نتایج نشان می دهد که برای ادامه تحقیقات به بررسی های بیشتر پتانسیل این رابطه برای بهبود هم ترازی فناوری اطلاعات کسب و کار یک سازمان نیاز است. (نیکلز و همکاران، ۲۰۱۰)
در سال ۲۰۰۷ یک محقق شرقی با تکیه بر دیدگاه فرهنگی به بررسی توسعه فن آوری های اطلاعات و ارتباطات از جمله برنامه ریزی و مدیریت فناوری اطلاعات و ارتباطات، زیرساخت های سخت افزاری، منابع نرم افزار و خدمات، توسعه حرفه ای، و شیوه های آموزشی فن آوری های اطلاعات و ارتباطی-پشتیبانی در مدارس شرقی پرداخت. اگرچه استفاده از فن آوری های اطلاعات و ارتباطات در آموزش و پرورش از نگرانی های اصلی برای مربیان در سراسر جهان است با این حال، فرهنگ نفوذ قوی در طراحی، استفاده، و همچنین مدیریت اطلاعات، ارتباطات و سیستم های یادگیری دارد. با توجه به اینکه سنت فرهنگی شرق، همراه با سایر عوامل اجتماعی، مبتنی بر گروه تحت سلطه معلم و فرهنگ آموزشی سازمان یافته مرکزی شکل داده است، این مطالعه تاثیر فرهنگ آموزشی در استفاده از فن آوری، و همچنین نقش فناوری در تغییر تعلیم و تربیت را برجسته نمود و تعدادی از چالش های مهمی را که مربیان شرقی نیاز به مقابله با آنها را دارند نیز نشان داد. این چالش ها عبارت اند از: ۱) انتشار فناوری اطلاعات و ارتباطات به شیوه همه معلمان در تمام مدارس در هر دو مناطق در حال توسعه و توسعه نیافته؛ ۲) توسعه بخشیدن به مشارکت بین مدارس، موسسات تحقیقاتی، سازمانهای دولتی، و بخش های کسب و کار برای ایجاد زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات مقرون به صرفه و ایجاد منابع نرم افزاری فن آموزش و پرورش صوتی؛ ۳) دوباره شکل دادن به جوامع حرفه ای که مایل به آزمایش ایده های جدید و فن آوری در بهبود مستمر و بازتابنده خدمت دارند؛ ۴) با سازماندهی فناوری اطلاعات و ارتباطات به تلاش سیستمیک برای تغییر مدرسه، کمک به تکامل فرهنگ یادگیری شرقی در عصر دانش. (ژانگ[۴۳]، ۲۰۰۷)
برس و همکارانش در سال ۲۰۰۸ به بررسی تأثیرات استراتژیک فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، مدیریت دانش و اصول و فرهنگ یادگیری سازمانی حکومت الکترونیک در سازمانهای اداری عمومی پرداختند. آنها برای اولین بار یک مدل مفهومی از ارتباط فناوری اطلاعات و ارتباطات، مدیریت دانش و یادگیری سازمانی را توسعه دادند وسپس آن را بطور عملیاتی و تجربی بر روی سازمان های اداری عمومی اسلوونی آزمایش کردند. مدل آنها در سایر کشورهای در حال توسعه نیز قابل استفاده می باشد. اما آنها در این مدل با توجه به اثربخشی و بهره وری دولت الکترونیک از اطلاعات کاربران استفاده نکردند. آنها هیچ داده ای از شهروندان و رضایت کاربران بدست نیاوردند. این مطالعه ارتباط نسبتاً ضعیفی را بین فاکتورهای یادگیری سازمان نشان داد. (برس و همکاران، ۲۰۰۸)
پلیسکین[۴۴] و همکاران (۱۹۹۳)، بر مفاهیم فرهنگ سازمانی که به درستی درک نمی شوند و موجب مقاومت در برابر اجرای فناوری اطلاعات می گردند، تمرکز نمودند. نویسندگان بر این باورند که فرهنگ سازمانی باید به چارچوبی که مارکوس و روبی[۴۵] در سال ۱۹۹۳ ارائه دادند و شامل کاربر، ساختار، قدرت سیاست و محیط زیست است اضافه گردد. این امر پنج سطح تجزیه و تحلیل از مقاومت به پیاده سازی سیستم های اطلاعاتی را ایجاد خواهد کرد. پیلیسکین و همکارانش استدلال می کنند که اگر فرهنگ نادیده گرفته شده است، ممکن است بقیه تجزیه و تحلیل هیچ گردد.
فرهنگ سازمانی توسط کوپر[۴۶] (۱۹۹۴)، به عنوان یک منبع داخلی در پیاده سازی فناوری اطلاعات است. او استدلال می کند که سازمان دارای دو بعد اصلی رقابت می باشد: نظم در مقابل انعطاف پذیری، و خواسته های سیستم داخلی در مقابل خواسته های محیط خارجی. این سازمانهایی را ایجاد می کند که یکی از چهار فرهنگ های سازمانی اساسی شامل: روابط انسانی، بقا، ثبات، و بهره وری را دارند. برای اینکه یک سیستم جدید اطلاعاتی موثر اجرا گردد، سیستم اطلاعاتی باید حامی فرهنگ کنونی باشد. اگر فرهنگ کنونی پشتیبانی نشود، مقاومت داخلی برای پذیرش آن به وجود خواهد آمد.
در سال ۲۰۱۱، جکسون در انگلستان به بررسی چگونگی و چرایی تأثیر ارزش های فرهنگی تشکیل شده توسط اعضای سازمان بر پذیرس سیستم های اطلاعاتی در طول مدت زمان پرداخت. او این مطالعه را در یک کالج آموزش عالی با سابقه درخشان انجام داد. این مطالعه نشان داد که ترکیب رویکردهای نظری می تواند یک راه مفید برای پرداختن و درک ماهیت چندگانه فرهنگ باشد. درک ما از فرهنگ سیستم های اطلاعاتی می تواند با ترکیب رویکردهای نظری که در آن ضعف یک رویکرد را می توان با قدرت یکی دیگر تکمیل نمود، افزایش یابد. مدیران باید آگاه باشند که فرهنگ سازمانی و گروهی به شدت می تواند پذیرش سیستم های اطلاعاتی را تحت تأثیر قرار دهد. و همه جنبه های فرهنگی نمی تواند به طور کامل کنترل شود و در عوض فرهنگ از طریق روابط اجتماعی همیشه در حال ساخت، تشکیل و اصلاح است. (جکسون، ۲۰۱۱)
تحقیق در مورد تاثیر فرهنگ بر روی اجرای فناوری اطلاعات کاملا محدود است. واضح است که بسیاری از راه های تحقیقاتی وجود دارد که هنوز کشف نشده است.
به نظر می رسد اغلب تحقیقات مربوط به فناوری اطلاعات و فرهنگ در سطح مفهومی و یا با بهره گرفتن از مطالعه موردی انجام شده است.
فصل سوم:روش اجرای تحقیق