فصل پنجم نتیجه گیری ۱۱۱
فصل اول کلیات پژوهش
مقدمه
ﺑﺎ ﮔﺴﺘﺮش، ﺗﻮﺳﻌﻪ و ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺷﻜﻞ ﺧﺪﻣﺎت ﺑﻨﮕﺎه ﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی روﻧﺪ ﺟﺪاﻳﻲ ﻣﺎﻟﻜﻴﺖ و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ اداره ﺑﻨﮕﺎه ﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﻌﺪ از ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺷﻜﻞ و ﮔﺴﺘﺮش ﺧﺪﻣﺎت ﻣﺎﻟﻲ و ﻣﻨﺎﺳﺒﺎت اﻗﺘﺼﺎدی ﺳﺎزﻣﺎن ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎ و ﮔﺴﺘﺮش ﻫﺎی ﺳﻬﺎﻣﻲ روﻧﺪ روﺑﻪ رﺷﺪی ﺑﻪ ﺧﻮد ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﭘﻴﭽﻴﺪﮔﻲ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی و ﮔﺴﺘﺮش ﻛﺴﺐوﻛﺎر و ﺗﺨﺼﺼﻲﺷﺪن آنها ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران ﻛﻨﺘﺮل ﺳﺮﻣﺎﻳﺔ ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻣﺪﻳﺮان میدﻫﻨﺪ و ﺧﻮد از طﺮﻳﻖ ﮔﺰارش ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﺎن ﻣﺴﺘﻘﻞ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﻣﺪﻳﺮان را ارزﻳﺎﺑﻲ و ﻛﻨﺘﺮل ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ. ﻣﺪﻳﺮان ﺗﻮﺟﻴﻪ ﭘﺬﻳﺮ ﺑﻮدن طرحﻫﺎی ﺷﺮﻛﺖ را از ﺳﻪ دﻳﺪﮔﺎه ﻓﻨﻲ (دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﻣﻮاد اوﻟﻴﻪ، ﻓﻨﺎوری، ﻣﻴﺰان ﺗﻮﻟﻴﺪ و … ) و اﻗﺘﺼﺎدی(رﻗﺒﺎ، ﻓﺮوش، اﻟﮕﻮی ﻣﺼﺮف و…) و ﻣﺎﻟﻲ (ﺳﺮﻣﺎیه ﻣﻴﺰان ﺑﺎزده، رﻳﺴﻚ، دوره ﺑﺎزﮔﺸﺖ ارزش ، ﻓﻌﻠﻲ و ﺧﺎﻟﺺ ﻃﺮح ) ﺑﺮرﺳﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ.
برای بازار اوراق بهادار، کارآ بودن از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که در صورت کارآ بودن هم تخصیص سرمایه، که مهمترین عامل تولید و توسعه اقتصادی است، به صورت مطلوب و بهینه انجام میشود و هم قیمت اوراق بهادار به درستی و عادلانه تعیین میشود(شمس وهمکاران،۱۳۸۹). نتایج پژوهشهای متعدد موید کارایی ضعیف بورس اوراق بهادار تهران است، در چنین بازاری سرمایهگذاران واستفادهکنندگان از اطلاعات برآنند که شرکت های برتر را از شرکتهای غیر برتر تمییز دهند تا سرمایهگذاری مناسبتری به عمل آورند چون برای ارزیابی شرکتهای پذیرفته شده در بورس از یک طرف ناگزیر از اندازهگیری کارایی آنها هستیم واز طرفی دیگر با نارساییهای روش های ارزیابی و معیارهای سنجش مالی بویژه در زمینه کارایی سازمانها روبرو هستیم (نیکو مرام و دیگران،۱۳۸۵). تحلیل پوششی دادهها (DEA) روش مناسبی در این زمینه محسوب میگردد، این مدل از ابزارهای مفید در سنجش کارایی چندین بنگاه با ساختار تولید مشابه است، علاوه برمحاسبه کارایی شرکتها، قادراست نتایج بسیار مفیدی در اختیار مدیران قرار دهد. این روش شرکتهای الگو را به عنوان هدف برای شرکتهای ناکارا تعیین میکند همچنین راهکارهای استراتژیک و بهبود کارایی را در زمینه توسعه شرکتها پیشنهاد میدهد(شانگ و سوئیشی[۱]، ۱۹۹۵). ارزیابی موقعیت مالی یک شرکت در فرایند تصمیم گیری امری حیاتی و ضروری است، چرا که عملیات یک شرکت تا اندازهی زیادی وابسته به موقعیت مالی آن است(باکیدور و همکاران[۲]، ۱۹۹۷). از متداولترین معیارها و شاخصهای مالی برای ارزیابی شرکتها ،تجزیه و تحلیل صورتهای مالی و نسبت های مالی و حاشیهی سود و… میباشد.(شاهرودی و همکاران،۱۳۹۱). نسبتهای مالی جهت ارزیابی عمکرد شرکتها، یک مولفه در صورت و یک مولفه در مخرج خود به کار میبرند در حالیکه تکنیک DEAاین قابلیت را دارد ترکیبی از چند مولفه در صورت و مخرج خود داشته باشد. این روش با تجمیع مولفهها، نمره واحدی را به نام “کارایی ” به هر واحد مورد بررسی اختصاص میدهد(آوکیران[۳]، ۲۰۱۱). ساختار این پژوهش بدین شرح است ابتدا مبانی نظری تحقیق که شامل مباحث پیشینه تحقیق، بورس اوراق بهادار تهران،کاربرد الگوبرداری در تحلیل پوششی دادهها، و کاربرد تکنیک DEA در مباحث مالی، می باشد مورد بررسی قرار گرفته، و در انتها نیز نتایج مورد بحث در این تحقیق ارائه میگردد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
بیان مسئله
مشکل و مساله اصلی:
-
- .اهمیت استراتژی تقسیم سود در مدیریت مالی
ﻳﻚ ﺑﻨﮕﺎه اﻗﺘﺼﺎدی در اﻧﺠﺎم ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻛﺴﺐ ﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ رﻳﺴﻚ وﻛﺎر ﺧﻮد ﺑﺎ ریسکﻫﺎی ﻣﺘﻌﺪدی ﺳﺮوﻛﺎر دارد .این رﻳﺴﻚ ﻫﺎ در ﻣﺮاﺣﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﭼﺮﺧﺔ ﺣﻴﺎت ﺳﺎزﻣﺎن و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺣﻮزه ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ آن ﺑﺮوز ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ .میزان کل رﻳﺴﻚﻫﺎی در ﻣﻌﺮض ﻳﻚ بنگاه اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﺎ ﻋﻨﻮان رﻳﺴﻚ ﻛﻞ ﻳﺎد ﻣﻲ ﺷﻮد. رﻳﺴﻚ ﻛﻞ از دو ﺑﺨﺶ رﻳﺴﻚ ﺧﺎص ﺷﺮﻛﺖ (ﻏﻴﺮﺳﻴﺴﺘﻤﺎﺗﻴﻚ) و رﻳﺴﻚ ﻧﺎﺷﻲ از ﻋﻮاﻣﻞ ﻛﻼن(ﺳﻴﺴﺘﻤﺎﺗﻴﻚ) تشکیل شده اﺳﺖ. ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت زﻳﺎدی در ﺟﻬﺖ اﻧﺪازه ﮔﻴﺮی و ﻛﻨﺘﺮل رﻳﺴﻚ ﻛﻞ شرکتها اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓﺘﻪ است . اﻣﺎ با ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﻫﺎی اﺗﺨﺎذﺷﺪه توسط مدیران که ﺑﻨﮕﺎه های اﻗﺘﺼﺎدی را ﺑﻪ ﺳﻤﺖ اﻳﻦ ﻧﻮع رﻳﺴﻚ ها ﺳﻮق میدﻫﻨﺪ، ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ است .
در ﺑﺤﺚهای جدید استراتژی و مالیه ﺷﺮﻛﺖ ها، مدیران و اﺳﺘﺮاﺗﮋﻳﺴﺖ ﻫﺎ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﺗﻠﻔﻴﻖ اﻳﻦ دو ﺣﻮزه اﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ اﻳﺠﺎد اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﻣﺎﻟﻲ و از ﻃﺮﻳﻖ اﻳﺠﺎد ارﺗﺒﺎط ﺑﻴﻦ اﺳﺘﺮاﺗﮋیهای ﻣﻬﻢ ﺳﺎزﻣﺎن و فعالیت ﻫﺎی ﻣﺎﻟﻲ در ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ، ﺑﻪ ﻫﺪف اﺟﺮای ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﻴﺮی ﻫﺎی ﺑﻬﺘﺮ و ﻣﺆﺛﺮﺗﺮ در ﺳﺎزﻣﺎن ﻧﺰدﻳﻚ شوند. ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻗﺎﺑﻞ اﻧﺘﻈﺎر از اﻳﻦ روﻳﻜﺮد ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از
الف) دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ استراتژی ای ﻛﻪ به ﺻﻮرت روﺷﻦ ﺗﻮﻟﻴﺪات آﺗﻲ را ﻫﺪاﻳﺖ ﻛﻨﺪ؛
ب) ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺗﺠﺎری ﻛﻪ به ﺻﻮرت ﻛﺎراﺗﺮی ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻛﻤﻴﺎب را ﺑﺮای اﺟﺮای ﻧﻮآوری ﻫﺎی اﺳﺘﺮاﺗﮋﻳﻚ ﺗﺨﺼﻴﺺ میدﻫﺪ؛
ج) ﻣﻼک و ﻣﻌﻴﺎر ﻣﻨﺎﺳﺒﻲ ﺑﺮای ارزﻳﺎﺑﻲ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺳﺎزﻣﺎن اراﺋﻪ می دﻫﺪ
ﭘﺎراداﻳﻢ ﺟﺪﻳﺪ ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ارزش آﻓﺮﻳﻨﻲبهﻋﻨﻮان ﺳﺮﻟﻮﺣﺔ فعالیت ﻫﺎ در ﻳﻚ ﺑﻨﮕﺎه اﻗﺘﺼﺎدی اﺳﺖ ﭘﻴﺘﺮ دراﻛﺮ ﻧﻴﺰ ﻛﺎر اﺻﻠﻲ ﻳﻚ ﺳﺎزﻣﺎن را اﻳﺠﺎد ارزش میداﻧﺪ. در ارزش آﻓﺮﻳﻨﻲ ﻣﺎﻟﻲ، ﻧﻮع ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﻣﺎﻟﻲ ﺑﺴﻴﺎر ﺣﺎﺋﺰ اﻫﻤﻴﺖ اﺳﺖ؛ از ﺟﻤﻠﻪ، ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﺳﺮﻣﺎﻳﻪای، ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﻋﻤﻠﻴﺎﺗﻲ(ﻛﺎرآﻳﻲ) و ﺗﺼﻤﻴﻤﺎت ﻣﺎﻟﻲ(ﺑﺎزده) ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ اﺳﺖ
وﻗﺘﻲ از اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﻫﺎی ﻣﺎﻟﻲ ﺻﺤﺒﺖ میﺷﻮد چهار ﻧﻮع اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﻣﺎﻟﻲ ﻣﺪﻧﻈر ًﻣﻌﻤﻮﻻ اﺳﺖ : اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻣﺎﻟﻲ، اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺗﻘﺴﻴﻢ، استراتژی سرمایه گذاری و استراتژی سرمایه در گردش .در این تحقیق هدف اصلی بررسی استراتژی تقسیم سود می باشد که در ادامه به توضیحاتی در خصوص آن می پردازیم:
استراتژی تقسیم سود
سود از جمله مفاهیم با اهمیت حسابداری و مالی است که موجب با اهمیت شدن سیاست تقسیم سود در مدیریت مالی می گردد.تقسیم سود، از جمله استراتژی های کوتاه آن عملکرد شرکت ارزیابی می شود . سیاست تقسیم سود، خط مشی است که بر پایه آن میزان سود تقسیمی، میزان انباشته و پاداش هیات مدیره، زمان پرداخت، نحوه تامین مالی و دیگر موضعات مرتبط با آن مدون و مکتوب و به مجمع عمومی سهامداران ارائه می شود.سیاست تقسیم سود، از خط مشی های با اهمیت و از جمله مهمترین تصمیمات مالی شرکتها تلقی می شود که با توجه به نظریه های مربوط تدوین شده و عوامل موثر بر آن شناسایی می شود. در این فصل تبیین جامع و کلان مرتبط با تقسیم سود مد نظر قرار گرفته است . سیاست تقسیم و استراتژی های طراحی آن از جمله وظایف مدیریت مالی است که تاثیر قابل ملاحظه ای بر ساختار سرمایه شرکت و قیمت گذاری سهام آن دارد . تبیین نظری مبانی مرتبط با بحث، از موضوعات مورد نظر این مجموعه است که در تحقق اهداف استراتژیک مالی شرکت سودمند است.
-
- اهمیت ارزیابی عملکرد مالی در انتخاب استراتژی های مالی
نقش مسائل مالی در تصمیمات عملیاتی مقدمتا شامل ارزیابی و نظارت می شود. مدیریت مالی به مدیران کمک می کند تا گزینه های عملیاتی مختلف در دسترس را ارزیابی کرده و به آنها کمک می کند تا بر تصمیمات اتخاذ شده نظارت کنند. چنین نظارتی برای ارزیابی استراتژی های شرکت امری حیاتی است. نظارت به مدیران کمک می کند تا استراتژی های اتخاذ شده را بر اساس نتایج استراتژی های قبلی تغییر و تعدیل دهند. نتیجه یک نظارت خوب و دقیق بر تصمیمات عملیاتی, ایجاد جریانات نقدی مورد انتظار بالاتر در آینده است. علاوه برتاثیر گذاشتن بر جریانات نقدی مورد انتظار، تصمیمات عملیاتی می توانند بر تصمیمات مالی نیز تاثیر بگذارند.
جنبه های مجهول و ابهامات
۱٫اختلاف نظر در خصوص روش های ارزیابی عملکرد