بهینه نمودن ترکیب سهام(پرتفوی)؛
ارزیابی پرتفوی و بازنگری در مجموعه سهام.
در روش پرتفوی مدرن مجموعه تلاش ها وقف این است که بازده پرتفوی فرد سرمایه گذار به بازده بازار نزدیک گردد و در وضعیت مطلوب، بازدهی بیشتر از آن بدست آورد. در این حالت پرتفوی کل بازار یک شاخص ارزیابی است که ریسک آن نیز با شاخص بتا(Beta) محسابه می شود. این تحلیل کاربرد زیادی در آنالیز ریسک و تجزیه و تحلیل بازار دارد و مبنای کار سرمایه گذاران حرفه ای است(ستایش،۱۳۸۸،۱۵۵-۱۷۷).
اگر بخواهیم چند نمونه استراتژی های سرمایه گذاری براساس تئوری های پرتفلیو را بیان کنیم می توانیم به تحقیق “مقایسه کارائی استراتژی های شتاب (مومنتوم)درانتخاب پرتفوی مناسب” توسط میرفیض فلاح شمس و یونس عطایی اشاره کنیم که در این تحقیق براساس استراتژی مومنتوم(این استراتژی یک استراتژی برگرفته شده از تحلیل تکنیکال می باشد) پرتفوی برنده و بازنده از میان ۵۰شرکت فعال بورس در سالهای ۸۴تا۸۹انتخاب شده و با نگهداری دوره های ۳ماهه و ۶ماهه بازدهی آنها محاسبه می شود. نتیجه این تحقیق نشان داد که می توان با بهره گرفتن از استراتژی شتاب برپایه معیارهای ریسک تعدیل شده پرتفوی مناسبی از شرکتهای در بورس اوراق بهادار تهران پیدا نمود(فلاح شمس و عطایی،۱۳۹۲،۱۰۹-۱۲۵).
نمونه دیگری از این استراتژی ها را می توان در تحقیق “مقایسه عملکردیکساله سهام ارزشی و سهام رشدی با بهره گرفتن از روش تشکیل پرتفولیو بر اساس اوزان تصادفی” توسط اسلامی بیدگلی و اسدی اشاره کنیم(تعیین سهام ارزشی و سهام رشدی از طریق تحلیل بنیادی قابل ردیابی می باشد) که به بررسی پرتفوی های تشکیل شده از سهام های ارزشی و رشدی پرداخته است که این سهام ها از بررسی پنج عامل CF/P,EBITDA/EV,B/P,E/P,S/P به رشدی و ارزشی طبقه بندی می شوند دو عاملCF/P,EBITDA/EVشاخص های خوبی برای طبقه بندی سهام های ارزشی و رشدی در بازار سرمایه ایران نیستند. و سه عامل دیگربا اطمینان۹۹درصد مورد تایید می باشند(اسلامی بیدگلی و اسدی،۱۳۹۲،۱-۲۲).
۲-۲-۲تحلیل بنیادی[۵]
این رویکرد و مدلهای استفاده در آن از دهه ۱۹۳۰ مطرح بوده اما عمدتا بعد از جنگ جهانی دوم در قالب های نظری فراگیر، مورد توجه قرار گرفتند. در این گونه نمونه ها اساسا به ارزش ذاتی سهم توجه می شود.برای تعیین ارزش ذاتی سهام از روشی، تحت عنوان تجزیه و تحلیل بنیادی یا اساسی استفاده می شود(سلمانی،۱۳۹۰ ،۱۳۵-۱۶۹).
طرفداران این شیوه تجزیه و تحلیل تاکید دارند که در هر لحظه اوراق بهادار منفرد، ارزش ذاتی دارند و این ارزش با درآمد آن سهم ارتباط دارد. بدین ترتیب تحلیل گران ارزش ذاتی، قیمت های جاری را تابعی از ارزش تنزیل شده جریان درآمدی آینده آن ها یا نسبت قیمت به درآمد می دانند.
بدین ترتیب آنها با تعیین نرخ رشد درآمد و پیش بینی درآمد سال آینده، قیمت ذاتی سهام را برای دوره جاری تخمین زده و با مقایسه با قیمت های واقعی به انجام معاملات اقدام می کنند. درآمد بالقوه هر سهم وابسته به عواملی نظیر عملکرد شرکت، موقعیت صنعت و وضعیت اقتصادی است؛ با مطالعه دقیق این عوامل، تجزیه و تحلیل کنندگان می توانند تفاوت قیمت اوراق را از ارزش ذاتی آن ها محاسبه کرده و از این طریق منتفع شوند. بدین صورت که اگر قیمت بالاتر یا پایین تر از ارزش ذاتی باشد، با انجام سفارشات فروش یا خرید، سود زیادی عاید آن ها می شود. محققین در این زمان سعی کردند تاثیرگذاری عوامل کلان اقتصادی را بر روی قیمت ها در بورس نشان دهند.
در این روش به منظور تحلیل گزینه های سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار، قاعدتا بایستی به ۴مرحله ذیل که ارکان اصلی تحلیل بنیادین است، توجه نمود:
بررسی و تحلیل اوضاع اقتصادی کشور؛
بررسی صنعت مورد نظر؛
تجزیه و تحلیل شرکت؛
تعیین ارزش سهام شرکت.
۱-۲-۲-۲بررسی و تحلیل اوضاع اقتصادی کشور:
وضعیت اقتصاد ملی از آن جهت مطالعه و بررسی می شود که مشخص شود آیا شرایطی کلی برای بازار سهام مناسب است یا نه؟ آیا تورم موثر است؟ نرخ های بهره در حال افزایش است یا کاهش؟ آیا مصرف کنندگان کالاها را مصرف می کنند؟ ترازتجاری مطلوب است؟ عرضه پول انبساطی یا انقباضی است؟ اینها تنها بخشی از سوالات است که تحلیلگران برای تعیین کردن تاثیرات شرایط اقتصادی بر بازار سهام با آنها مواجه است.
۲-۲-۲-۲تجزیه و تحلیل صنعت:
وضعیت صنعتی که شرکت در آن قراردارد، تاثیر قابل توجهی بر نحوه فعالیت شرکت دارد. اگر وضعیت صنعت مطلوب نباشد، بهترین سهام موجود در این صنعت نیز نمی تواند بازده مناسبی داشته باشد.
۳-۲-۲-۲تجزیه و تحلیل شرکت:
بعد از تعیین وضعیت اقتصاد و صنعت، خود شرکت نیز باید تجزیه و تحلیل شود تا از سلامت مالی آن اطمینان حاصل آید. این تحلیل، معمولا از طریق بررسی صورتهای مالی شرکت انجام می شوند. از روی این صورتها به بررسی نسبت های مالی پرداخته می شود که مبنای تصمیم گیری تحلیلگران می باشد.
۴-۲-۲-۲ارزشیابی قیمت سهام:
تحلیلگر بنیادی، پس از مطالعه و تعیین شرایط اقتصاد ملی، وضعیت صنعت و در نهایت شرکت، به بررسی این موضوع می پردازد که آیا قیمت سهام به درستی تعیین شده است یا خیر؟
۳-۲-۲تحلیل تکنیکال[۶]
تحلیل تکنیکال مطالعه رفتارهای بازار با بهره گرفتن از نمودارها و با هدف پیش بینی آینده روند قیمت ها می باشد(مورفی،۱۳۹۱،۱-۴).
مهمترین اصل تحلیل تکنیکال این است که “همه چیز در قیمت لحاظ شده است". یک تحلیل گر تکنیکی معتقد است قیمت فعلی همه اطلاعات را درباره یک سهم در بردارد، زیرا تمام اطلاعات تاثیر خود را قبلا بر نمودار قیمت گذاشته اند.
دومین اصل تحلیل تکنیکال این است که ” قیمت ها براساس روندها حرکت می کنند، و یا به عبارت دیگر قیمت ها دوست دارند که روند فعلی خود را حفظ کنند، به جای آنکه تغییر جهت بدهند.”
سومین اصل تحلیل تکنیکال نیز می گوید:” تاریخ تکرار می شود، که بر پایه این عقیده به مطالعه تاریخچه قیمت می پردازیم، زیرا کلیدی است برای پیش بینی آینده، در واقع می گوید آینده چیزی نیست جز تاریخ گذشته.”
در اقتصاد به الگوهای رفتار همبسته بین افراد، توده واری اطلاق می شود. البته اگر سرمایه گذاران بی شماری در حال خرید سهام داغ باشند ممکن است تنها به سبب همبستگی اطلاعات رسیده به آنان چنین اتفاقی رخ داده باشد. با تصور کردن توده واری ذهن ما ناخودآگاه به شکل گیری خطاهای سیستماتیک در تصمیم گیری به وسیله همه جامعه یا گروه درگیر توده واری سوق میابد. با این حس، توده واری پدیده ای است که به صورت انتظارات ناقص، تغییرات بی ثبات، حباب، مد و جنون قابل تشخیص خواهد بود. توده واری نیازمند مکانیسم هماهنگی است. این مکانیسم می تواند یا قواعد هماهنگی بر پایه برخی علائم باشد(مانند حرکات قیمت) یا بر پایه مشاهده مستقیم عملکرد دیگر تصمیم گیرندگان( مانند مشاهده فعالیت سایر سرمایه گذار یا نگاه به عملکرد مدیران سبد سهام). با مطالعه روند بازارهای سهام بزرگ دنیا اغلب با دوره های جنون خرید(حباب قیمتی) یا جنون فروش(فروپاشی) مواجه می شویم. بسیاری از مطالعات انجام شده در این حوزه این رفتار را غیر عقلایی و ناشی از حرکات هیجانی و احساسی طمع در ایجاد حباب و هراس در ایجاد فروپاشی می دانند. این امر با هجوم سرمایه گذاران برای ورود یا خروج از بازار یک سهم یا کل بازار نشان داده می شود. . برخی طرفداران تحلیل تکنیکال در سرمایه گذاری، بروز رفتار توده وار سرمایه گذاران را حد غایی احساسات بازار قلمداد می کنند(صالحآبادی وهمکاران،۱۳۹۲ ،۸۸-۶۹)
محققین در بیان علت توده واری آن را به دونوع توده واری غیر عقلایی و توده واری عقلایی(براساس منافع) تقسیم نموده اند.توده واری غیر عقلایی تقلید کورکورانه سرمایه گذاران از یکدیگر است که بازار را از کارائی دور می کند. توده واری عقلایی ناشی از مواردی از جمله: دغدغه شهرت[۷]سیستم جبران خدمات[۸]واستفاده از تکنیک های یکسان می باشد. رفتار توده وار ناشی از دغدغه شهرت و سیستم جبران خدمات بیشتر برای مدیران سرمایه گذار رخ می دهد که به علت بررسی عملکرد و پاداش دریافتی خود سعی می کنند که به مانند سایر مدیران سرمایه گذار عمل کنند تا در صورت اشتباه مورد توبیخ واقع نشوند چون اگر مدیران دیگر نیز عملکرد مشابهی با هم داشته باشند که دیگر توبیخی صورت نمی گیرد(سعیدی و فرهانیان،۱۳۹۰، ۵۱۱-۵۱۶).
رفتار توده وار در بازار باعث می شود که نتوان به صورت کارا از تحلیل بنیادی استفاده نمود به همین منظور باید از تحلیل هایی استفاده شود که به بررسی رفتار بازار پرداخته می شود که این نوع تحلیل همان تحلیل تکنیکال است که به بررسی رفتار قیمت سهام می پردازد و بر اساس روند گذشته سهم آینده آن را پیش بینی می کند.
بنا به تحقیق صورت گرفته توسط صالح آبادی و همکاران شرکت های سرمایه گذاری بورس اوراق بهادار دارای رفتار توده وار می باشند(صالحآبادی وهمکاران،۱۳۹۲ ،۸۸-۶۹).
درنتیجه نمی توان با بررسی پرتفوی سرمایه گذاری شرکت های سرمایه گذاری اطمینان حاصل نمود که قیمت گذاری آنها به لحاظ بنیادی به درستی صورت گرفته باشد و با این تحقیق ما به آزمون کسب بازده بیشتر از طریق استراتژی های تکنیکال نسبت به روش خرید و نگهداری را بررسی می کنیم.
۳-۲استراتژی های سرمایه گذاری
یک سرمایه گذار جهت کسب سود در سرمایه گذاری نیازمند توجه به چهار عامل زیر می باشد(McDowell,2008,xix):
۱- ریسک سرمایه گذاری
۲- سیستم معاملاتی سرمایه گذاری
۳- مدیریت سرمایه
۴- روانشناسی و رفتار سرمایه گذاران
چهارعاملی که مکداول مطرح نموده است در تجزیه و تحلیل اوراق بهادار مورد استفاده قرار می گیرد.
منظور از ریسک سرمایه گذاری تعیین حد ضرر و هدف قیمتی سهام می باشد؛ و زمانی صحبت از مدیریت سرمایه می شود منظور حجم سرمایه گذاری است که چه مقدار سرمایه گذاری در هر مرحله از خرید سهام صورت گیرد. زمانی که حرکت به سمت سیستم پرتفولیو می رویم و از حالت دوره های قیمتی خارج میشویم مدیریت سرمایه به سمت حداکثر نمودن بازده و حداقل کردن ریسک سرمایه گذاری می رود که به این نوع پردازش مدیریت پرتفولیو گفته می شود (Tomasini&Jaekle,2011,3)
سرمایه گذاران جهت کسب بازده نیازمند پذیرش ریسک می باشند که دو مفهوم اساسی در بحث تجزیه و تحلیل اوراق بهادار می باشد و سرمایه گذاران با بهره گرفتن از روش های مختلف سرمایه گذاری به دنبال کاهش ریسک و افزایش بازده خود می باشند که این مهم دست نخواهد یافت مگر با داشتن یک سیستم معاملاتی سرمایه گذاری.
سرمایه گذاران جهت سرمایه گذاری سودمند نیازمند داشتن یک سیستم معاملاتی می باشند که این سیستم تشکیل شده از مجموعه ای از استراتژی های سرمایه گذاری می باشد. این استراتژی ها می توانند از سه نوع تحلیل اوراق بهادار ؛ یعنی تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و تئوری های پرتفلیو تشکیل شده باشند.
در ادامه به معرفی استراتژی هایی در هر کدام از تحلیل اوراق بهادار پرداخته می شود.
۱-۳-۲استراتژی های سرمایه گذاری بنیادی
۱-۱-۳-۲استراتژی شتاب
درلغت شتاب به معنای عزم حرکت یا نیروی اولیه حرکت است. این واژه از اصطلاحات علم فیزیک بوده که وارد علم مدیریت مالی شده است. یکی از استراتژی هایی که قبلا در بازار سرمایه به کار گرفته می شد، این بود که توصیه می شد، سهامی خریداری شود که در گذشته بالاترین بازده را داشته است و سهامی به فروش رسد که در گذشته پایین ترین بازده را کسب کرده است. به بیان دیگر این استراتژی می گوید؛ سهامی را بخرید که در گذشته موفق بوده و سهامی را بفروشید که در گذشته ناموفق بوده. این قاعده به نام استراتژی معاملاتی شتاب شهرت یافت.
شتاب خود شامل انواع گوناگونی است. یکی از آن ها شتاب سود است که استدلال می کند سهامی که به تازگی شگفتی در سود داشته اند، درآینده نزدیک نیز در همان جهت عمل خواهند کرد. به عبارتی سهامی که تعدیل مثبت داشته اند، در آینده نزدیک نیز بازدهی خوبی خواهند داشت. یکی دیگر از انواع شتاب، شتاب صنعت است که ادعا می کند صنایعی که در گذشته نزدیک عملکرد و بازدهی خوبی(بدی) داشته اند، درآینده نیز این بازدهی را ارائه خواهند کرد. نوع دیگر آن شتاب قیمت است که درآن سهامی که بر مبنای شاخص قدرت نسبی، نسبت به بقیه عملکرد بهتری داشته اند انتخاب می شوند و در دوره مشخصی از زمان نگهدار می شوند. نتایج پژوهش ها نشان می دهد، با این رویکرد بازدهی اضافی نسبت به بازار به دست می آید(قالیباف اصل و همکاران،۱۳۸۹، ۹۹-۱۱۶)
۲-۱-۳-۲استراتژی معکوس
این استراتژی را می توان حرکت در خلاف جهت بازار به مظور کسب بازدهی اضافی تعریف کرد. سرمایه گذارانی که از این استراتژی استفاده می کنند معتقدند که رفتار توده ای بازار، فرصت استفاده از قیمت گذاری نامناسب سهام را بوجود می آورد. به عنوان مثال، بدبینی سرمایه گذاران در مورد یک سهم می تواند قیمت را تا حدی کاهش دهد که بیانگر بزرگنمایی ریسک های مترتب بر سهم و کوچک نمایی پتانسیل های سودآوری سهم باشد. بر اساس استراتژی سرمایه گذاری معکوس خرید چنین سهامی که بازار از آن رویگردان است و فروش آن پس از معکوس شدن روند قیمت می تواند بازدهی اضافی را نصیب سرمایه گذار کند. همچنین خوش بینی سرمایه گذاران می تواند منجر به رشد حبابی قیمت و نادیده گرفتن ضعف های سهام شود. در چنین حالتی قیمت سهم پس از رشد حباب گونه با کاهش قیمت شدید مواجه می شود. چنین سرمایه گذاری همواره به دنبال شناسایی موقعیت هایی است که در اثر بیش واکنشی سایر سرمایه گذاران نسبت به اخبار مربوط به یک یا چند سهم ایجاد شود(شریعت پناهی،۳۶،۹۳-۱۲۱).
مفهوم مشاهده پذیری
مفهوم مشاهده پذیری برای اولین بار توسط کالمن برای سیستم قطعی[۲۰] خطی مطرح شد. یک سیستم مشاهده پذیر می باشد در صورتی که حالات سیستم به طور منحصر به فرد از مشاهدات قبلی سیستم تعیین شوند. مفهوم مشاهده پذیری می تواند به سیستم های غیر خطی گسترش یابد. برای نمونه های غیر خطی، تمام نتایج می تواند در ناحیه های محلی صادق باشد. در صورتی که سیستم مشاهده ناپذیرباشد، کوواریانس خطای مرتبط با فیلترکالمن تقریبا تکین[۲۱] می شود و فیلتر کالمن رفتار ناپایداری از خود نشان می دهد ویا ممکن است ill-conditioned بشود. در این حالت ، معادلات اندازه گیری یا مشاهدات بدست آمده، مجموعه آمار کافی برای حالات را تامین نمی کنند. در نتیجه تخمین بهینه با مینیمم کوواریانس خطا وجود نخواهد داشت.
تست مشاهده پذیری[۲۲]
اگر سیستم خطی و نامتغیر بازمان زیررا در نظر بگیریم :
(۳۵)
(۳۶)
بطوریکه بیانگر لحظه زمانی و متغیر بردار حالت با ابعاد و بردار متغیر اندازه گیری با ابعاد باشد، ماتریس انتقال حالت و ماتریس اندازه گیری باشد و نویز فرایند که نویز سفید با میانگین صفر و واریانس فرض شده است و بیانگر نویز اندازه گیری با واریانس است. در حالت کلی ماتریس تست مشاهده پذیری با ماتریس انتقال حالت وماتریس اندازه گیری به فرم زیر بیان می شود.
(۳۷)
بطوریکه ، order سیستم می باشد. بنابراین شرط کافی برای سیستم مشاهده پذیر این است که رتبه ماتریس تست مشاهده پذیری کامل باشد.
تعداد حالات مشاهده ناپذیر برابر با تفاوت بین order سیستم و رتبه ماتریس تست مشاهده پذیری می باشد.
با بکارگیری اندازه گیری های فرایند، ماتریس کوواریانس خطا به صورت زیر به روز رسانی می شود.
(۳۸)
بطوریکه گین فیلتر کالمن است که توسط معادله زیر بدست می آید.
(۳۹)
برای اطمینان از همگرایی فیلتر کالمن به مقدار قابل قبول ومنحصر به فرد باید مشاهده پذیری برآورده شود. در غیر این صورت واریانس خطای متغیرهای نامشاهده پذیر به سمت بی نهایت تمایل دارند. این به این معناست که ترم دوم سمت راست معادله(۳۸)، صفر می باشد در صورتی که ترم اول به صورت پیوسته افزایش می یابد.
برای به روز رسانی ماتریس کوواریانی خطا به جای معادله(۳۸) از معادله زیر استفاده کنیم.
آمار خرابی در سدها ناشی از علل مختلف توسط گرونر [۷] (Gruner, 1994)
آمار خرابی در سدها ناشی از علل مختلف توسط تاکاسی ]۸[
آمار خرابی در سدها ناشی از علل مختلف توسط باب ]۹[
آمار خرابی در سدها ناشی از علل مختلف توسط USCOLD (2008)
آمار خرابی در سدها ناشی از علل مختلف (میانگین آمار ارائه شده توسط افراد متعدد)
با توجه به مطالب و نمودارهای فوق مشخص شد که تراوش یک از دلایل عمده خرابی سدها میباشد. با تکیه بر مطالعاتی که معمولاً قبل از ساخت سد صورت میگیرد، همیشه نمی توان رفتار هیدرولیکی بدنه سد و یا تشکیلات زمین شناسی مجاور آن را به دقت پیش بینی کرد. بنابراین احتمال وقوع تراوش پس از ساخت سد تقریباً قطعی به نظر میرسد. شدت تراوش در بسیاری از موارد تا زمانی که ایمنی سد به خطر نیفتد قابل قبول میباشد، در غیر اینصورت باید ملاحظات کافی لحاظ شود. از نقطه نظر ایمنی، بررسی خطرات ناشی از تراوش و نفوذ به علت پیچیدگی ذاتی در خصوصیات آنها حائز اهمیت میباشد. بسیاری از مخازن سدهای ساخته شده در جهان دارای تراوش میباشند. این تراوش ممکن است از تشکیلات زمین شناسی ساختگاه یا پی سد و یا از بدنه سد اتفاق بیفتد.
با مشخص شدن تأثیر عمده تراوش در خرابی سدها، در ادامه تلاش میشود به علل افزایش تراوش و اثرات نامطلوب آن پرداخته شود:
-
-
-
-
-
- علل افزایش تراوش
-
-
-
-
الف) ایجاد ترک در هسته:
در اثر نشست نامتقارن پی سد و نشست نسبی پوسته و هسته، چنین ترکهایی پدید می آید که در نهایت باعث پدیدارشدن مسیرهای جریان تراوش می شود. در صورت کوبیده شدن خاکریز با رطوبتی کمتر از رطوبت بهینه احتمال بروز ترک افزایش مییابد[۱۰] .(Kawasaki, 2010)
ب) فیلترهای نامناسب و زهکشی نامناسب:
فیلترها بعنوان نواحی اتصال هسته با نفوذپذیری بسیار پایین به پوسته با نفوذپذیری بالا طراحی میشوند. در صورتیکه فیلتر نتواند علاوه بر تأمین نفوذپذیری مانع از شسته شدن ریزدانهها شود از عوامل تراوش خواهد بود.
ج) اتصال نامناسب خاکریز با پی و یا خاکریز با تکیهگاه:
بدلیل شرایط خاص زمین شناسی و تپوگرافی نظیر سطوح پرشیب در تکیهگاهها، امکان تراکم مناسب خاکریز از میان رفته و اتصال خاکریز با دیواره ضعیف صورت میگیرد. این ضعف امکان تشکیل مسیرهای عبور آب را فراهم می کند.
د) وجود لنزهای ضعیف در خاکریز:
خصوصاً در سدهای همگن وجود لنزهای ضعیف باعث حلکردن مواد محلول و بالا رفتن پتانسیل تراوش می شود.
ه) پدیده کارست:
وجود میان لایه های آهکی یا گچی در پی سد باعث می شود در صورت اشباع شدن این لایه ها دانه های آهکی یا گچی در آب حل شده و در نهایت مسیر عبور آب فراهم شود.
و) وجود درز و ترک در پی سنگی:
ترکها به دلیل عوامل زمینساختی و حرکت پوستهها شکل میگیرند لذا میبایست قبل از ساخت سد با مطالعه دقیق درزهها اقداماتی به منظور پیشگیری از تراوش صورت گیرد. لازم به ذکر است که پارهای از درزهها بعد از ساخت سد و به دلیل وقوع برخی عوامل نظیر زلزله و نشستهای متقارن در پی ایجاد میشوند.
ز) تراکم نامناسب خاکریز:
درصورت متراکمنمودن خاکریز با رطوبت کمتر از رطوبت بهینه و یا ایجاد وقفه در عملیات خاکریزی احتمال بروز تراوش بعد از ساخت سد بالا میرود.
-
-
-
-
-
- حجم مجاز و قابل قبول تراوش
-
-
-
-
به نظر اغلب مهندسین اگر میزان نشت در هنگام پر بودن مخزن کمتر از ۰۳/۰ متر مکعب در ثانیه باشد کنترل تراوش به صورت مطلوب انجام شده است. اما نمی توان به این صورت کلی در مورد تراوش قضاوت نمود. موارد متعددی (نظیر سد راند بیوت با میزان تراوش بیش از ۳/۲ متر مکعب در ثانیه) وجود دارد که میزان تراوش بیش از مقدار فوق گزارش شده بدون آنکه مشکلی در سد حادث شود. اما توصیههای زیر در این باب می تواند موثر باشد:
-
- نشت بیش از ۰۶/۰ متر مکعب در ثانیه در سدهای با هسته نازک قابل قبول نیست و احتمالاً منجر به رگاب خواهد شد.
-
- در سدهای سنگریزهای با رویه غشایی حجم تراوش بالا معمولاً مشکلاتی را باعث نمی شود (تا حدود ۱۴ متر مکعب در ثانیه)
- در صورت وجود چاههای فشار شکن و زهکشهای بزرگ در پایین دست سد، نشت تا حدود ۶/۰ متر مکعب در ثانیه از پی آبرفتی قابل قبول خواهد بود.
۱-۴-۶-۹- قیم شدن برای گیاه همجوار
کشت گیاهان بالا رونده همواره مشکلاتی را برای کشاورزان ایجاد میکند و کشت گیاهانی که دارای ساقه محکم باشند میتواند بهعنوان قیم برای گیاه بالارونده عمل کنند (موتا و همکاران، ۱۹۸۰). کشت مخلوط لوبیا رونده در سورگوم در شمال برزیل تائیدی بر این مزیت است (مظاهری، ۱۳۷۳).
۱-۴-۶-۱۰- کاهش نفخ دامها
یکی از مشکلات دامداران در هنگام چرای دامها، ایجاد نفخ به هنگام تغذیه علوفه میباشد. یکی از راههای جلوگیری از ایجاد نفخ در دامها ایجاد چراگاههای مخلوط میباشد که در ترکیب آنها ۵۰ درصد یا کمتر گیاهان خانواده لگومینوز وجود داشته باشد بهعنوان مثال خطر نوع مخلوط شبدر و تیموتی (Timothy) کمتر از شبدر خالص است (مظاهری، ۱۳۶۴؛ کریمی، ۱۳۶۹).
۱-۴-۶-۱۱- استفاده بهینه از زمینهای غیر مکانیزه
میتوان از زراعت مخلوط در مناطقی مثل زمینهای باتلاقی، مناطق سیلابخیز، مزارع و باغهای کوچک که ماشینآلات کشاورزی قادر به فعالیت نیستند نتیجه بهتری نسبت به تک کشتی گرفت (مظاهری، ۱۳۶۴).
۱-۴-۶-۱۲- کاهش خسارت ناشی از آفات، بیماریها و علفهای هرز
از جمله مزیتهای دیگر کشت مخلوط کنترل علفهای هرز است. کشت مخلوط بهدلیل رقابت گیاهان با علفهای هرز از رشد و توسعه آنها ممانعت به عمل میآورد و این امر با وجود عدم کاربرد علف کش، به افزایش تولید در این نوع سیستم کشت منجر میشود (لیبمن و دویس، ۲۰۰۰). ساماراجیوا و همکاران (۲۰۰۶) در کشت ارزن بهعنوان گیاه همراه با سویا گزارش کردند که ارزن به سبب قدرت پنجهزنی بالا قادر است از رشد علفهای هرز بطور چشمگیری ممانعت به عمل آورد و درکاهش جمعیت آنها موثر باشد. یکی از تمهیدات مهم در کنترل علفهای هرز از دید کشاورزی پایدار استفاده از کشت مخلوط محصولات مختلف زراعی با یکدیگر است (گومز و گرویچ، ۲۰۰۵).
طبق تحقیقات انجام شده کشت مخلوط با سایهاندازی و خفه کردن علفهای هرز و در برخی موارد با خواص آللوپاتیک گیاهان زراعی از رشد و گسترش علفهای هرز جلوگیری میکند (لیبمن و دایک، ۱۹۹۳). موحدی دهنوی ( ۱۹۹۹) با کشت مخلوط ذرت و لوبیا در نسبتهای مختلف اعلام کرد که کشت مخلوط در کنترل علفهای هرز مؤثرتر از کشت خالص بود. هیپیچ و همکاران (۱۹۹۵) در بررسی تراکمهای مختلف در کشت مخلوط ذرت و دو رقم سویا افزایش ۱۰ الی ۴۰ درصد عملکرد را به کمتر بودن علف هرز در کشت مخلوط و پایداری در استفاده از منابع نسبت دادند. کشت مخلوط میتواند علفهای هرز محصولات غلات را خفه کرده و قدرت تولید آنها را بالا ببرد (اودیامبو و اریگا، ۲۰۰۱). یکی دیگر از راههای کاهش تقاضای علفکش، استفاده از رقابت ارقام ذرت در ترکیب کشت مخلوط است، که بطور موثرتری میتواند از آب، نور و مواد غذایی در حضور علف هرز استفاده کند (فورد و پلیزنت، ۱۹۹۴).
واندرمیر(۱۹۸۹) مکانیسمهای دخیل در مورد کاهش هجوم آفات در کشت مخلوط را به سه گروه تقسیم کرده است:
الف) مکانیسم گیاه زراعی حایل که در طی آن گونه گیاهی دوم بهعنوان حایل، توانایی یک آفت در حمله به میزبان اصلی را کاهش میدهد. این فرضیه بیشتر در مورد آفات اختصاصی کاربرد دارد.
ب) مکانیسم گیاه زراعی تله که در این حالت گونه گیاهی دوم، موجب جذب آفاتی شده که به گونه اول خسارت میرساند. این فرضیه بیشتر در مورد آفات عمومی صادق است.
ج) مکانیسم دشمنان طبیعی طی این مکانیسم کشت مخلوط، شکارگرها و انگلهای بیشتری را نسبت به تک کشتیها جلب می کند و از این رو آفات از طریق شکار و یا پارازیته شدن کاهش مییابند.
همچنین کشت مخلوط موجب کاهش بیماریها و علفهای هرز میگردد، فرضیه گیاه حایل همانند حمله آفات در مورد شیوع بیماریها نیز قابل ذکر است. به طورکلی پذیرفته شده است که گیاه زراعی ثانویه قابلیت پراکنده شدن ارگانیسم بیماریزا را کاهش میدهد، بهعنوان مثال عامل بیماری خال باکتریایی گوجه فرنگی در هوا انتقال مییابد و وجود زخمهای کوچک اپیدرم به سرایت و آلوده نمودن گیاه کمک میکند. اگر گونه زراعی ثانوی در ایجاد نوعی بادشکن موثر باشد در نتیجه وجود چنین زخمهایی در کشت مخلوط کمتر پدیدار میگردد (جوانشیر و همکاران، ۱۳۷۹). همچنین بر اساس نتایج حاصل از یک آزمایش در کشت مخلوط آفتابگردان با گندم و سویا از شیوع بیماری هایی مانند زنگ آفتابگردان، لکه قهوهای و پوسیدگی سفید ساقه تا حد زیادی جلوگیری کرده است (ابدالی مشهدی، ۱۳۷۷).
از دیگر مزایای کشت مخلوط میتوان به کاهش فرسایش خاک، حفاظت فیزیکی از گیاه همراه، حفاظت از باد و سرما، باقی گذاردن بقایای گیاهی بیشتر در سطح خاک و بازده اقتصادی بالا اشاره کرد (مظاهری، ۱۳۷۳).
۱-۴-۷- محدودیتهای کشت مخلوط
۱-۴-۷-۱- رقابت برون گونهای
اختلاط گیاهان با نیازهای مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی یکسان موجب رقابت برون گونهای و کاهش عملکرد میشود (کامکار و مهدوی دامغانی، ۱۳۸۷). طبق اصل گاوس دو گونه با نیازهای یکسان نمیتوانند در یک آشیان اکولوژیک مشترک زندگی کنند، در واقع آشیان اکولوژیک نه تنها در برگیرنده محل زندگی موجود زنده است، بلکه شامل وضعیت تغذیه ای و محیطی موجود در رابطه با عواملی نظیر دما، رطوبت، pH خاک و سایر شرایط زیست محیطی میباشد (اردکانی، ۱۳۸۲). پارک و همکاران (۲۰۰۳) با بررسی رقابت در کشت مخلوط ذرت و لوبیا با بهره گرفتن از مدل عکس عملکرد، گزارش کردند که افزایش تراکم لوبیا تاثیر کمی بر روی عملکرد ذرت داشت، ولی عملکرد لوبیا به تبع افزایش تراکم لوبیا و ذرت به ترتیب افزایش و کاهش معنیداری پیدا کرد. این امر نشاندهنده تاثیرپذیری لوبیا از رقابت برون گونهای میباشد.
بر اساس گزارش پیرزاد و همکاران (۱۳۸۱) سویا رقیب ضعیفتری برای ذرت به شمار میآید و رقابت برون گونهای ذرت با سویا نسبت به رقابت درون گونهای سویا بیشتر است. اگر گیاهان مورد استفاده در کشت مخلوط صحیح انتخاب نشوند، رقابت برون گونه ای موجب کاهش عملکرد میگردد. بنابرین گیاهان ترکیب شونده را نمیتوان بطور تصادفی انتخاب کرد و چنانچه روش مخلوط به درستی انجام گیرد میزان رقابت کاهش یافته و در نتیجه میزان عملکرد بیشتر میشود (مظاهری، ۱۳۷۳).
۱-۴-۷-۲- اثرات سوء ترشحات ریشهای (دگرآسیبی)
ترشحات ریشهای یک گونه ممکن است اثرات منفی روی گونه مجاور خود داشته باشد. انتخاب گیاهان با یک سیستم مدیدیتی صحیح بهتر است به سمتی هدایت شود که ترشحات ریشهای اثر مثبت روی یکدیگر داشته باشند (مظاهری، ۱۳۷۳ ؛ کوچکی، ۱۳۷۵).
۱-۴-۷-۳- محدودیت کاربرد ادوات کشاورزی
یکی از مشکلات عمده کشت مخلوط استفاده از ماشینهای کشاورزی موجود است. امروزه اکثر ماشینها جهت عملیات کاشت، داشت و برداشت گیاهان ویژهای طراحی و ساخته شدهاند، که کاربرد کمتری در کشت مخلوط دارند (مظاهری، ۱۳۷۳).
۱-۴-۸- عوامل موثر در کشت مخلوط
برای رسیدن به عملکرد مطلوب و به حداقل رساندن رقابتهای درون گونهای و برون گونهای باید موارد زیر را در نظر گرفت:
۱-۴-۸-۱- تراکم گیاهی
تراکم مطلوب در کشت مخلوط با تراکم مطلوب در کشت خالص متفاوت است (مظاهری، ۱۳۷۳). بطور کلی عقیده بر این است که به منظور ثابت نگه داشتن عملکرد در کشت مخلوط، تراکم باید بیشتر از تراکم مطلوب در کشت خالص باشد. این امر از بهرهبرداری بهینه اجزای مخلوط از منابع محیطی و رقابت در جذب آب، مواد غذایی و نور ناشی میشود (مجنون حسینی، ۱۳۷۵). کشت مخلوط لوبیا و ذرت با تراکم مناسب کاشت، عملکرد دانه ذرت و لوبیا چشم بلبلی را افزایش داد (لیبمن و دایک، ۱۹۹۳). در کشت مخلوط ذرت و سویا، عملکرد سویا در تراکمهای بالا به حدی بود که کاهش عملکرد سویا را جبران کرد. فلوو و روس (۱۹۹۲) گزارش کردند که با افزایش تراکم سورگوم علوفه ای از عملکرد سویا کاسته شد. در پژوهش دیگری مشخص گردید، که با افزایش تراکم سورگوم از ۲/۰ تا ۶/۶ بوته در هر متر ردیفی سویا، عملکرد آن ۶ تا ۶۶ درصد کاهش یافت (چانل، ۱۹۸۶).
۱-۴-۸-۲- آرایش فضایی
نحوه قرار گرفتن بوتهها در مزرعه یا به عبارتی فضای یک بوته نسبت به بوتههای مجاور آرایش فضایی نامیده میشود. اگرچه آرایش فضایی به تراکم بستگی دارد، ولی میزان دوری و نزدیکی گیاهان از یکدیگر قابل تغییر است و میتوان گیاهان را به صورت چند ردیف متفاوت کشت کرد که در این صورت فاصله گیاهان تغییر یافته ولی تراکم گیاهان تغییر نمی کند (کوچکی و همکاران، ۱۳۸۵).
۱-۴-۸-۳- ویژگیهای گیاهی
تفاوتهای فیزیولوژیکی موجود در گیاهان زراعی در کشت مخلوط، عامل موثری در عملکرد گیاهان زراعی به حساب میآید. تفاوتهای مورفولوژیکی در بین ریشه گیاهان زراعی و ترکیب آنها در کشت مخلوط (ترکیب ریشه افشان با عمودی یا ترکیب ریشههای سطحی با عمقی) میتواند قدرت بهرهبرداری سیستم را از منابع آبی و عناصر خاک را افزایش داده و عملکرد را بهبود بخشد (پیرزاد، ۱۳۷۸). در واقع در کشت مخلوط استفاده بهینه از منابع محیطی مانند آب، نور، خاک و مواد غذایی به اختلاف ارتفاع، نحوه قرارگرفتن اندامهای هوایی و زیر زمینی و نیازهای متفاوت گیاهان نسبت داده میشود (هاشمی دزفولی و همکاران، ۱۳۷۴). کشت مخلوط زمانی سودمند است که عملکرد دانه مخلوط بیشتر از تک کشتی باشد. اضافه عملکرد بدست آمده را میتوان به استفاده بهتر از منابع موجود توسط گیاه و اختلاف مرفولوژیک بین آنها و کمتر بودن علف هرز در سیستم کشت مخلوط نسبت داد (حمایتی و همکاران، ۱۳۸۱).
۱-۴-۸-۴- زمان نسبی کاشت
زمان کاشت معمولا بر اساس میزان درجه حرارتی مشخص میشود که جوانه زدن، سبز کردن و رشد گیاه را تضمین نماید (مظاهری، ۱۳۷۳). ولی تعیین زمان نسبی کاشت هریک از اجزای مخلوط مهمتر از کشت خالص است (فیشر، ۱۹۷۷).
۱-۴-۹- سیستمهای کشت مخلوط برخوردار از لگوم
ترکیب بقولات با گونههای گیاهی دیگر احتمالا متداولترین نوع کشت مخلوط گیاهان یکساله است و اغلب فرض بر آن است که وجود بقولات فراهم کننده نیتروژن برای این روش است (ویلی و همکاران، ۱۹۸۳). لگومها یکی از مهم ترین منابع غذایی سرشار از پروتئین (۱۸ تا ۳۲ درصد) هستند. علاوه بر این بذور رسیده و خشک حبوبات دارای ارزش غذایی زیاد و قابلیت نگهداری خوبی هستند (باقری و همکاران، ۱۳۸۰). لگومها با ریشههای عمیق خود آب و عناصر غذایی را از لایههای عمیق تر خاک تخلیه کرده و از این طریق باز چرخ عناصر آبشویی شده به سطح خاک صورت میگیرد. همچنین این گیاهان دارای قابلت تثبیت نیتروژن اتمسفری هستند. مقدار نیتروژن تثبیت شده توسط بقولات در کشت مخلوط غلات-بقولات به گونه گیاهی، مورفولوژی، تراکم بقولات در مخلوط، نوع مدیریت و توانایی رقابتی دو گروه گیاهی بستگی دارد (اوفوری و استرن، ۱۹۸۷).
در سیستمهای کشت مخلوط، هدررفت آب، فرسایش خاک و آبشویی عناصر غذایی بهدلیل ایجاد پوشش گیاهی مناسب در سطح خاک و بهبود ساختمان خاک کاهش مییابد. برخی از لگومها با تبدیل ترکیبات غیرمحلول در خاک به حالت محلول باعث حاصلخیزی خاک میگردند. بهعنوان مثال نخود و لوبیای مصری میزان فسفر خاک را افزایش داده و چنانچه این گیاهان با گیاه مناسب دیگری کشت شوند، شرایط جذب فسفر را در خاک، بهتر فراهم مینمایند. همچنین با بهره گرفتن از لگومها در کشت مخلوط میتوان مضرات ریشهای برخی از گیاهان را خنثی نمود. مثلاً ریشههای سورگوم باعث تضعیف ساختمان خاک میشود. در حالیکه سویا حالت فیزیکی خاک را اصلاح کرده و آن را نرم نگه میدارد. بنابراین کشت مخلوط این دو گیاه در حفاظت خاک نقش مهمی دارد (رحمانی، ۱۳۸۳).
۱-۴-۱۰- گیاهان مورد مطالعه
۱-۴-۱۰-۱- آفتابگردان
۱-۴-۱۰-۱-۱- منشا و اهمیت
دانههای روغنی بعنوان یکی از منابع عظیم انرژی و پروتئین شناخته میشوند. این گیاهان نه تنها در تغذیه انسان و دام نقش اساسی و تعیین کنندهای دارند، بلکه گردش چرخهای صنعت و اقتصاد تعدادی از کشورها به آنها وابسته است. آفتابگردان از مهمترین دانه های روغنی در ایران و جهان و یکی از چهار گیاه روغنی عمده جهان (سویا، کلزا، آفتابگردان و بادامزمینی) میباشد. آفتابگردان زراعی (Helianthus annuus L.) از دانههای روغنی مهم در کشاورزی و صنعت میباشد.
خاستگاه آفتابگردان منطقه غرب آمریکای شمالی، بین شمال مکزیک و نبراسکا میباشد. قابلیت کشت این گیاه در محدوده وسیعی از خاکها و شرایط اکولوژیکی، سادگی استخراج روغن و کیفیت فوقالعاده روغن بهدلیل خاصیت ضد کلسترول از جمله مزایای دیگر آفتابگردان به شمار میروند (میرشکاری، ۱۳۷۷).
خاستگاه آفتابگردان زراعی منطقه غرب آمریکای شمالی، بین مکزیک و نبراسکا میباشد. این گونه در مقایسه با ۵۰ گونه دیگر، بیشترین سطح زیر کشت را به خود اختصاص داده است. گونههای وحشی آفتابگردان در ۶۶% اراضی این کشور میرویند. این گیاه سمبل ایالت کانزانس محسوب میشود. قدیمیترین کاوشهای باستان شناسی مبنی بر پیدایش طبق و بذر آفتابگردان، مربوط به نیومکزیکو وکلورادو بوده که به حدود۲۵۰۰ سال قبل از میلاد بر میگردد. این دانه روغنی در سال ۱۵۱۰ میلادی توسط اسپانیائیها به اروپا برده شد و تا اواخر قرن ۱۶، آفتابگردان بهعنوان گیاه زینتی سراسر اروپای غربی و شرقی تا انگلستان را فرا گرفت. استخراج روغن از دانه آفتابگردان طی سال ۱۷۱۶ در روسیه عملی گردید و از سال ۱۸۲۹ تولید انبوه از این دانه روغنی شروع شد. آفتابگردان با ۴۰ تا ۵۰ درصد روغن و ۱۵ تا ۲۱ درصد پروتئین، نقش بسزایی در تامین روغن جهانی دارد (آئین، ١٣٧۵). به علت رشد جمعیت و افزایش مصرف روغن، در سالهای آینده این مقدار به مراتب افزایش خواهد یافت.
ویژگیهایی که آفتابگردان را در میان سایر گیاهان روغنی متمایز میکند عبارتند از : بالا بودن درصد روغن در ارقام اصلاح شده تا حدود ۵۰ درصد وزن دانه ۲- کیفیت عالی روغن و بالا بودن درصد اسیدهای چرب غیر اشباع شده در ترکیب آن ۳- کوتاه بودن دوره رشد ۴- سازگاری وسیع با شرایط مختلف آب و هوایی و عرضهای جغرافیای ۴- قابلیت کشت مکانیزه ۵- تحمل نسبی به تنش های محیطی به ویژه تنش خشکی و قدرت تجدید قوا و بازسازی گیاه پس از رفع تنش. این ویژگیها باعث شده است که این گیاه هم بهصورت آبی و هم دیم کشت شود (عرشی، ۱۳۷۳).
۱-۴-۱۰-۲- لوبیا چشمبلبلی
لوبیا چشمبلبلی (Vigna unguiculata L.) از تیره باقلا، گیاهی یکساله بالارونده و پیچنده میباشد که حدود ۶۰ گونه برای این جنس معرفی شده که یک یا دو گونه زراعی دارد (کریمی، ۱۳۷۵). منشأ این گیاه آفریقا بوده و از آنجا به هند، چین و قسمتهای مرکزی و شمالی آمریکا منتقل شده است. این گیاه بصورت دانه خشک و یا بصورت لوبیا سبز، سبزی خوردن و همچنین علوفه سبز و کود سبز گیاهی مورد استفاده قرار میگیرد. دانهاش سرشار از پروتئین و سایر مواد غذایی است و لذا بعنوان «گوشت گیاهی» شناخته میشود (مجنون حسینی، ۱۳۸۷).
وزن خشک دانه آن محتوای ۴/۲۲% پروتئین، ۸/۱% چربی و ۳/۶% کربوهیدرات است. همچنین منبع غنی از کلسیم و آهن میباشد. ارزش علوفه ای لوبیا چشم بلبلی با یونجه قابل مقایسه است. در آمریکا بوته سبز آن در تغذیه دام مورد استفاده قرار میگیرد. علوفه خشک آن ۱۴% پروتئین، ۵/۴۵% کربوهیدرات، ۱/۴% چربی و و ۱/۲۶% سلولز است. این گیاه اغلب بهعنوان کود سبز برای اصلاح خاکها داشته میشود و آنچنان رشد رویشی زیادی دارد که سطح خاک را بخوبی پوشانیده و مانع فرسایش خاک میگردد. شخم زدن و زیر خاک بردن بقایای گیاهی لوبیا چشم بلبلی باعث تقویت و اصلاح زمین زراعی میگردد (مجنون حسینی، ۱۳۸۷).
Lisrelو تحلیل عاملی تأییدی و به منظور کشف روابط علت و معلولی بین متغیرها و مؤلفه های مورد بررسی از نرم افزار معادلات ساختاری AMOS استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از وجود رابطه مستقیم و معنادار بین متغیرهای مستقل تدارکات،انبارداری،انتقال، پردازش سفارشات،زمانبندی تولید، زمان حمل کالاو بسته بندی با متغیر وابسته زنجیره تأمین است. ودر این راستا پیشنهاد می شود که شرکت مانیزان در شهرها و مناطقی که محصولات خود را به آنجا صادر می کند در نقاط مختلف آن شهرها دفتر مرکزی فروش و انبار توزیع مرکزی دایر نماید.
کلید واژه ها: زنجیره تأمین ، عملکرد، صنایع غذایی، صنایع لبنی مانیزان.
فصل اول
کلیات تحقیق
۱-۱- مقدمه
سرعت رشد تجارت جهانی و تغییرات سریع عوامل بازار،موجب حساس شدن مدیران به محیط پیچیده خود برای هماهنگی برنامه های سازمان با این پیچیدگی ها شده است و سطحی نگری به آن موجب ایجاد تصمیم های پر هزینه و گاهی غیر قابل جبران برای سازمان خواهد شد. امروزه مدیران سازمان ها با چالش های زیادی در ر فع عوامل پیچیده زنجیره تأمین روبرو هستند. شناسایی عوامل پیچیده و راهکار های برخورد با آن جز مهمترین دغدغه های مدیران و رهبران سازمان ها در یک زنجیره تأمین است.یافته های تحقیقاتی نشان داده است که کاهش و مدیریت پیچیده در زنجیره تأمین منجر به عملکرد بهتر،هزینه کمتر و یکپارچگی بیشتر زنجیره تأمین می شود (رمضانیان و همکاران،۱۳۹۲: ۱۲۶). در دنیای رقابتی امروز با توجه به ویژگی های محیط های جدید تولیدی و طبیعت مشتریان،دیگر شیوه های مدیریت تولید گذشته که یکپارچگی کمتری را در فرایند هایشان دنبال می کردند کارایی خود را از دست داده اند و امروزه زنجیره تأمین به عنوان یک رویکرد یکپارچه برای مدیریت مناسب جریان مواد و کالا،اطلاعات و جریان پولی،توانایی پاسخگویی به شرایط را داراست.مدیریت زنجیره تأمین وظیفه یکپارچه سازی واحدهای سازمانی در طول زنجیره و هماهنگ سازی جریان های مواد،اطلاعات و مالی به منظور برآوردن تقاضای مشتری نهایی و با هدف بهبود رقابت پذیری تأمین را دارا می باشد.یک زنجیره تأمین یک رشته از فرآیندها و جریان هایی است که درون و بین مراحل و ترکیبات مختلف قرار می گیرند تا نیاز یک مشتری را برآورده سازند (جعفر نژاد و همکار،۱۳۸۵: ۶۱).
رقابت در عصر اطلاعات مجموعه جدیدی از چالش ها را برای کسب رقابت پذیری سازمان ها ایجاد نموده است.در بازار امروز،مشتری به طور فزاینده ای تقاضای بیشتری مطالبه می نماید و این امر تنها به کیفیت محصول حدود نمی شود و شامل خدمات نیز می گردد.به موازات تبدیل هر چه بیشتر بازارها به بازار مصرفی،در جایی که مشتری درک کمی از تفاوت فنی بین گزینه های ارائه شده از سوی رقبا دارد،نیاز به خلق و ایجاد مزیت رقابتی متفاوت،از طریق ارزش افزوده احساس می گردد. بنابراین فهم و درک نیازها و خواسته های مشتری و توجه به آن ها در قالب یک مأموریت منحصر به فرد کسب و کار که منجر به ارزش افزوده خواهد شد،به طور فزاینده ای در حال یافتن اهمیت می باشد و سازمان های پیشرو جهانی در پی کسب توانایی ها و قابلیت های رقابتی به منظور توانمند نمودن خود در جهت فراتر رفتن انتظارات مشتریان و ارتقای عملکرد مالی و بازار هستند. علی رغم اهمیت فعالیت های قطعی زنجیره تأمین مانند حمل و نقل و انبارداری،در کاهش هزینه،نقش زنجیره تأمین به عنوان حوزه ای بالقوه برای کسب مزیت رقابتی پایدار تا وایل دهه ی ۹۰ میلادی مورد غفلت واقع شده بود،هرچند اخیراً نقش خود را که قبلاً انفعالی و محدود به تأکید بر کنترل هزینه بوده به نقش فعال و در قالب ایجاد رقابت پذیری و سود آوری تغییر داده است. مدیران ارشد سازمان های موفق به این نکته پی برده اند که ایجاد زنجیره های تأمین اثربخش فرصت های مناسبی برای خلق مزیت رقابتی پایدار فراهم می آورند. این مزیت ها به علت اینکه ابعاد کلیدی رقابت از قبیل دسترسی به محصول،سیکل زمانی مربوط به سفارش محصول و تحویل آن و هزینه ارائه خدمات به مشتری را تحت تأثیر قرار می دهند،مهم می باشند و از سوی دیگر به علت اینکه کسب موفقیت،مستلزم ادغام و یکپارچه سازی گروه های متنوع و حتی گاهی متضاد در درون سازمان ها به منظور نیل به اهداف مشترک است،پایدار می باشد (والمحمدی، ۱۳۸۵: ۱۸-۱۷). یک زنجیره تأمین در ارتباط با برنامه ریزی،هماهنگی و کنترل مواد خام،فرایند و محصولات نهایی است.نگرش حاکم بر زنجیره تأمین این است که ارتباط دهنده ی همه ی فرآیندهای تولید و تأمین از مواد خام تا مشتری نهایی است و می تواند چندین سازمان را در بر گیرد.مدیریت زنجیره تأمین روی چگونگی بهره برداری از فرآیندها،تکنولوژی ها و قابلیت های تأمین کنندگان برای تقویت مزایای رقابتی تمرکز دارد.یک زنجیره تأمین شبکه ای از تجهیزات و امکانات توزیع است که عملیات های تأمین مواد،تبدیل مواد به محصولات نیمه ساخته و نهایی و توزیع محصولات نهایی در بین مشتری را بر عهده دارد.در دنیای امروز،ما در میان مجموعه ای پیچیده از زنجیره های تأمین زندگی می کنیم.زنجیره هایی که به موازات هم حرکت می کنند،بعضی از آن ها همدیگر را قطع می کنند و چونان تارهای در هم تنیده ای دست اندرکار تأمین نیازمندی های انسان ها هستند(تارخ و همکار، ۱۳۹۱ :۱۵).
زنجیره تأمین زنجیره ای است که همه ی فعالیت های مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل کالای نهایی به مصرف کننده را شامل می شود.در این ساختار وظیفه مدیریت زنجیره تأمین (SCM) مدیریت تمام شبکه از تأمین کننده ها گرفته تا مشتری نهایی برای دستیابی به بهترین خروجی برای کل سیستم می باشد.از این رو برقراری ارتباط داخل و خارج سازمان از مهمترین ضروریات آن به حساب می آید.مدیریت زنجیره تأمین در مقایسه با مدیریت سنتی که به مدیریت تک تک اعضا می پردازد بر مدیریت روابط تمرکز می کند و به دنبال راه حل هایی برای کاهش هر چه بیشتر سیکل تأمین،تولید و توزیع محصول و افزایش انعطاف پذیری و مسئوولیت پذیری جهت اصلاح فرایند های موجود و تولید محصول جدید که بتواند به نیاز مشتریان که دائماً در حال تغییر است پاسخ دهد.برای این کار سازمان ها باید با اتخاذ و اجرای تکنولوژی های زنجیره تأمین و سیستم های اطلاعاتی سعی در کاهش سیکل زنجیره تأمین و یکپارچگی فرایند های خود نمایند(عباسی رائی، ۱۳۸۷: ۱۳۵).از آنجا که بالا بردن میزان بازدهی سرمایه یکی از اصلی ترین اهداف هر صنعتی است،ایجاد پیوستگی و در نتیجه جابه جایی سریع در زنجیره یکی از اساسی ترین نیازهای زنجیره تأمین مواد غذایی محسوب می شود.در زنجیره تأمین مواد غذایی معمولاً با حجم بالایی از مواد اولیه ی محصولات سروکار داریم،این مسأله باعث می شود که هر نوع صرفه جویی در مدت زمانی که صرف جابه جایی کالاها و اداره فعالیت زنجیره می شود،به نوعی تبدیل به یک مزیت رقابتی با اهمیت شود (ازقندی و همکار، ۱۳۸۹) .
۱-۲- بیان مسأله
لاودن[۱] از مدیریت زنجیره تأمین به ارتباط نزدیک و هماهنگی فعالیت های خرید،ساخت و انتقال محصول اشاره دارد این زنجیره،فرایند های کسب و کار را با اطلاعات سریع،واحد تولید و جریان سرمایه تلفیق می کند تا زمان صرف شده و هزینه های تمام شده کالا را کاهش دهد. زنجیره تأمین شبکه ای است جهت تهیه ی مواد اولیه،تبدیل مواد اولیه به کالای در جریان ساخت و سپس کالای ساخته شده و توزیع آن در میان مشتریان.این شبکه واحد های ساخت،مراکز تولید، وسایل حمل و نقل،نمایندگی های خرده فروشی و مشتریان را به هم مرتبط می کند.جریان وجوه، مواد اولیه و اطلاعات زنجیره تأمین در دو جهت جریان دارد.جریان کالاها و خدمات به صورت مواد اولیه خام آغاز می شود و از میان سیستم تدارکات و تولید سازمان گذر می کند تا به خریداران می رسند. اقلام برگشتی در جهت مخالف از خریدار به فروشنده جریان دارند.
شرکت های تجاری در شرایط رقابتی حاضر دریافته اند که به تنهایی قادر به انجام همه ی امور نیستند و علاوه بر توجه به امور و منابع داخلی باید به مدیریت و نظارت بر منابع و ارکان مرتبط در خارج از شرکت نیز بپردازند. ارائه کیفیت بهتر در تولید و خدمات فشارهای زیادی بر شرکت ها وارد می کند و علت آن دستیابی به مزایای رقابتی با هدف کسب سهم بیشتری از بازار است بر این اساس فعالیت هایی مانند تهیه ی مواد، برنامه ریزی برای تولید، محصول، انبارداری، کنترل موجودی، توزیع، تحویل و خدمت به مشتری که قبلاً در سطح شرکت انجام می شد به سطح زنجیره تأمین انتقال یافته است مسأله اساسی در یک زنجیره تأمین عبارت است از مدیریت، کنترل و هماهنگی فعالیت ها. مدیریت زنجیره ی تأمین سبب می شود مشتریان، محصولات با کیفیت و خدمات قابل اطمینان را در اسرع وقت و با حداقل هزینه دریافت کنند(جعفری و همکاران، ۱۳۸۹: ۲۲).
امروزه شرکت ها نیازمندند تا یکپارچگی منظمی را در تمام فرآیندهای تولیدی از مواد خام تا کالاهای مصرفی نهایی ایجاد کنند مدیریت زنجیره تأمین به عنوان یک رویداد یکپارچه برای مدیریت مناسب جریان مواد و کالا،اطلاعات و جریان پولی توانایی پاسخگویی به این شرایط را دارد(جوادیان و همکاران، ۱۳۹۰: ۴۰).
زنجیره تأمین در خصوص کالاهایی با عمر کوتاه و فاسد شدنی همواره یکی از با اهمیت ترین و چالش برانگیزترین مباحث مدیریتی در زمان های مختلف بوده است. کالاهایی با عمر کوتاه و به خصوص مواد غذایی مواردی هستند که بیشترین چالش ها را برای مدیریت زنجیره تأمین به وجود می آورند این چالش ها عمدتاً به علت تنوع در تعداد این کالاها،نیازهای خاص برای ردیابی و پیگیری جریان کالا در طی زنجیره تأمین،عمر کم محصولات و نیاز به کنترل دما در زنجیره تأمین بروز می کنند.به علاوه حجم بالای کالاهایی که در طول زنجیره تأمین جابه جا می شوند، تصمیم گیری در خصوص انتخاب فرآیندهایی با بالاترین بازدهی را یک الزام می سازند. بنابراین مدیریت زنجیره تأمین کارآمد در خصوص کالاهای با عمر کوتاه به ویژه مواد غذایی بالاترین درجه اهمیت را به خود اختصاص می دهند(ازقندی و همکاران،۱۳۸۹: ۲).
ارزیابی عملکرد به عنوان یک ابزار ضروری مدیریت،کمک لازم را برای بهبود عملکرد در راستای تعالی زنجیره تأمین فراهم می آورد(مانیان و همکاران،: :۶:۱۳۸۹). سیستم ارزیابی عملکرد سیستمی است که به مدیریت زنجیره تأمین کمک می کند تا بر شاخص های عملکرد مرتبط با محصولات،خدمات و عملیات کنترل داشته باشد(فتاحی و همکاران،۱۳۸۹: ۱).
لذا در این پژوهش صنایع غذایی به عنوان جامعه ی آماری و صنایع لبنی مانیزان شهرستان اسلام آباد غرب به عنوان نمونه در نظر گرفته شده است و درصدد یافتن پاسخی برای این سوال که آیا ارزیابی عملکرد عوامل مؤثر بر زنجیره تأمین بر روی خود زنجیره تأمین تأثیرگذار است؟هستیم.
۱-۳- ضرورت و اهمیت تحقیق
اهمیت مدیریت زنجیره تأمین در تعریف زنجیره تأمین نهفته است.استدلر زنجیره تأمین را این چنین تعریف می کند: زنجیره تأمین مجموعه ی سازمان هایی هستند که به سازمان های بالادست و پایین دست تقسیم شده اند و با یک محصول یا خدمات و از طریق انجام فعالیت ها و فرآیندهای مختلف در پی ایجاد ارزش برای مشتری نهایی هستند(حسینی و همکاران، ۱۳۸۹: ۹۱). پورتر[۲](۲۰۰۶) مزایای ایجاد یک زنجیره تأمین را بدین صورت عنوان نموده: ۱) یادگیری از طریق شراکت ۲) استفاده از مزایا و تکنولوژی به روز سایر شرکا ۳) کاهش ریسک با تقسیم سرمایه گذاری به خصوص در موارد تحقیقاتی ۴) دسترسی سریع به بازار(فتاحی و همکاران،۱۳۸۹: ۲).
با در نظر گرفتن واقعیت های در حال تغییر بازرگانی،جهانی شدن،مبحث زنجیره تأمین به فهرست اولویت های مدیران ارشد اجرایی ارتقا یافته است،اما در بسیاری موارد مدیران تنها زمانی به زنجیره تأمین توجه می نمایند که در صدد کاهش هزینه یا رفع مشکلی باشند. شاید بتوان عنوان نمود که بزرگترین مشکل سازمان های تولیدی و خدماتی پس از مدیریت روابط با مشتریان، مدیریت مناسب زنجیره تأمین و تدارک نیازمندی های تولیدی و خدماتی است.این باور که مدیریت زنجیره تأمین می تواند شرکت ها را در مقابل مشتریان پاسخگو تر و در نتیجه سودآور تر سازد،باعث شده است که مدیران بر ارتقا فرایند زنجیره تأمین تأکید بیشتری داشته باشند(حسینی و همکار،۱۳۹۱: ۳۶).
صنایع غذایی به دلیل تنوع مواد اولیه با تأمین کنندگان زیادی سر و کار دارند از طرفی هم روند خاصی در زمان رسیدن سفارش ها به شرکت وجود ندارد بنابراین تأمین منابع مورد نیاز با توجه به شرایط مختلف، هم از نظر به موقع رسیدن و هم از جهت صحت و سلامتی کالای تأمین شده،تأثیر زیادی بر کل عملکرد مجموعه خواهد داشت(جعفری و همکاران، ۱۳۸۹: ۴۳-۴۲).
ارزیابی عملکرد برای موفقیت هر سازمان حیاتی است چرا که فهم رفتار را آسان می سازد، به آن شکل می دهد و رقابت پذیری را بهبودی بخشد.شایان ذکر است تلاش های بسیار زیادی در زمینه ی سنجش عملکرد در سطح سازمانی صورت گرفته است اما این تلاش ها در سطح میان سازمانی بسیار اندک و انگشت شمارند لازم به ذکر است که در سطح سازمانی نیز سنجش عملکرد اصولاً بر روی عوامل مالی متمرکز است. مانیان به نقل از نیلی[۳]، گرگوری و پلاتس(۱۹۹۵)،ارزیابی عملکرد را کمی سازی اثر بخشی و کارایی اقدامات تعریف کرده اند. اثر بخشی میزان برآورده کردن نیازمندی های مشتری است ولی کارایی میزان استفاده اقتصادی از منابع شرکت در زمان ایجاد سطح از پیش تعیین شده ای از رضایت مشتری را اندازه می گیرد.از این رو می توان گفت که سیستم های ارزیابی عملکرد مجموعه ای از متریک ها (سنجه ها) هستند که کارایی و اثر بخشی اقدامات را کمی می کنند(مانیان و همکاران،۱۳۸۹: ۶-۵).
لذا با توجه به فساد پذیری محصولات لبنی سعی بر آن است تا عواملی را که در زنجیره تأمین دخالت دارند از جمله تدارکات،انبارداری،انتقال،پردازش سفارشات،زمان بندی تولید،بسته بندی،زمان حمل کالا از انبار مرکزی به انبار مراکز، به گونه ای سازماندهی و مدیریت شوند که بتوان با کاهش زمان رسیدن محصول به مشتری نهایی و همچنین کاهش هزینه های تولید و حمل و نقل باعث افزایش کیفیت محصول و تقاضای محصول و همچنین رضایت مشتری را فراهم کرد. زیرا امروزه در شرکت های تولیدی و خدمات زنجیره ی تأمین یکی از اصول اساسی برای انجام به موقع خدمات و رساندن محصول در زمان مورد انتظار است که با عملکرد درست و منطقی اجزای زنجیره انتظارات مشتریان تا حدودی برآورده می شود.از آنجایی که اکثر تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده عملکرد زنجیره تأمین را مورد بررسی قرار داده اند اما در این پژوهش ارزیابی عملکرد عوامل مؤثر بر زنجیره تأمین بررسی می شود.
۱-۴- اهداف پژوهش
۱-۴-۱- هدف کلی
ارزیابی عملکرد عوامل مؤثر بر زنجیره تأمین صنایع غذایی
۱-۴-۲- اهداف جزئی
شناسایی سازه های تأثیر گذار بر روی زنجیره تأمین در صنایع لبنی
اندازه گیری سازه های تأثیرگذار بر روی زنجیره تأمین در صنایع لبنی
رتبه بندی سازه های تأثیر گذار بر روی زنجیره تأمین در صنایع لبنی
طراحی مدل سازه ای تأثیرگذار بر روی زنجیره تأمین در صنایع لبنی
۱-۵- فرضیه های تحقیق
-
- بین تدارکات (منبع یابی و تأمین) و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
-
- بین انبارداری و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
-
- بین انتقال(حمل و نقل) و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
-
- بین پردازش سفارشات و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
-
- بین زمان بندی تولید و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
-
- بین زمان حمل کالا از انبار مرکزی به انبار مراکز و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
-
- بین بسته بندی و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد
۱-۶- متغیرهای پژوهش
۱-۶-۱- متغیرهای مستقل
متغیرهای مستقل در این پژوهش «تدارکات،انبارداری،انتقال،پردازش سفارشات،زمانبندی تولید،زمان حمل کالا و بسته بندی» می باشد.
۱-۶-۲- متغیر وابسته
متغیر وابسته در این پژوهش «زنجیره تأمین» است.
۱-۷- روش شناسی تحقیق
این پژوهش از نظر هدف،جز تحقیقات کاربردی،از نظر فرایند اجرا کیفی بوده و از نظر زمان اجرا مقطعی می باشد بنابراین پژوهش مذکور به بررسی متغیر ها به صورت توصیفی - پیمایشی پرداخته و از نظر تحلیل آماری به مطالعه ی ارتباط بین متغیر ها می پردازد. و از تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار آموس و لیزرل استفاده می نماید.
۱-۸- قلمرو تحقیق