کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



 



بین عزت نفس مدیران ومهارت کارکنان رابطه معنی دار وجوددارد.
بین عزت نفس مدیران وخستگی کارکنان رابطه معنی دار وجوددارد.
۱۰)روش تحقیق:
این تحقیق با توجه به اهداف آن که به دنبال بررسی رابطه عزت نفس مدیران و رضایت شغلی کارکنان است «کاربردی » بوده و بر اساس چگونگی بدست آوردن داده های مورد نیاز در زمره تحقیقات « توصیفی » (غیر آزمایشی) و از نوع تحقیق همبستگی قرار دارد .هدف روش همبستگی مطالعه حدود تغییرات یک یا چند متغیر با حدود تغیرات یک یا چند متغیر دیگر است.
۱۱)جامعه تحقیق:
الف:قلمرو مکانی: ستاد مرکزی سازمان بنادر و دریانوردی تهران
ب: // زمانی: بازه زمانی مربوط به داده های مورد استفاده دراین پژوهش از۱/۱/۸۸ تا ۲۹/۱۲/۹۲
ج: // موضوعی: محدوده موضوعی تحقیق حاضر،بررسی رابطه عزت نفس مدیران با رضایت شغلی کارکنان می باشد که زیر مجموعه تحقیقات رفتار سازمانی است .
۱۲)روش نمونه گیری و حجم نمونه:
هدف اصلی تحقیق کشف اصولی است که درهمه موارد صادق باشد وبهترین راه تحقیق راه مطالعه تمامی جامعه به گونه ایی که در یک قاعده کلی بیانجامد وجامعه به اندازه ایی باشد که بتوان مشخصات آنها را اندازه گیری کرد.ازآنجایی که جهت تعیین حجم جامعه،ما باید به صفت یاصفتهای اصلی دخیل درموضوع خود که همان رضایت شغلی کارکنان است توجه کنیم بنا براین ارتباط ویژگیهایی ازقبیل سطح تحصیلات، نوع رابطه استخدامی،جنسیت،سابقه کاروتجربه کارکنان کاملاً موثر است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
براین اساس بررسی وضعیت کارکنان کلیدی ومتخصص وباسابقه دارای اولویت که مسئله رضایت شغلی درآنها قابل طرح بوده وچنانچه ازسطح بالای رضایت شغلی برخوردار باشند سبب ماندگاری وافزایش کارآیی شده ودر صورت عدم ویا پایین بودن سطح آن خروج ویاکاهش کارآیی رادر ستاد مرکزی سازمان بنادر ودریانوردی به دنبال خواهد داشت ازلحاظ میزان تحصیلات کارشناسی ارشد ودکتری ونوع رابطه استخدامی به صورت کارمند رسمی ثابت سازمان وحداقل سابقه کار۱۷سال به بالا نمایانگر آن است که جامعه پژوهش حاضر درحدود ۸۰ نفر راشامل میشود.
باعنایت به اینکه حجم جامعه آماری این پژوهش خیلی بزرگ نیست و ازنظرزمان وهزینه،امکان بررسی کلیه افراد جامعه وجود دارد لذا پژوهشگر پژوهش حاضر رابه صورت تمام شمار انجام می دهد وازانتخاب نمونه جامعه آماری بی نیاز است ضمن آنکه تفاوت بین تعداد نمونه وجامعه نیز فاصله چندانی وجود ندارد.
Top of Form
۱۳)روش و ابزار جمع آوری اطلاعات:
به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز ازابزارهایی چون:
اطلاعات کتابخانه ای
مطالعات میدانی
استفاده ازپرسشنامه وتوزیع آن دربین کارکنان جهت جمع آوری اطلاعات
۱۴)روش تجزیه وتحلیل:
دراین پژوهش بااستفاده ازابزارها وروش های تحلیل آماری به ویژه روش تحلیل همبستگی که برکشف وجود رابطه بین دوگروه ازاطلاعات تأکید می شود و الزاماً کشف رابطه علت ومعلول نیست ودرخصوص اینکه آیا بین دو چیز و یا دو گروه اطلاعات رابطه وهمبستگی وجود دارد یا خیر؟واگرارتباطی وجود دارد،ازچه نوع است ومیزان آن چقدر است ونیز بابهره گیری ازنرم افزارspssجهت انجام تحلیل های آماری وکمی،رابطه همبستگی بین متغیرهای مستقل ووابسته،پژوهش تحلیل خواهد گردید.
۱۵)تعاریف اصطلاحات و متغیرهای تحقیق:
امنیت:
دارا بودن احساس قوی امنیت(می توانم ازپشتیبانی دیگران برخوردار شوم)،پایه ایی است که ساختار مؤلفه های دیگر برآن اساس پایه ریزی می گردد.ازاین رو کودکان باید قبل ازانجام هرعملی نسبت به آن طیب خاطر حاصل نمایند.چنانچه کودک احساس ناامنی وخطر نماید(نسبت به آنچه که ازمن انتظار می رود، مطمئن نیستم)درجذب مؤلفه های دیگرعزت نفس بامشکل مواجه خواهد شد(میرعلی یاری۱۳۷۹)
خودپذیری :
خودپذیری احساس فردیتی که اطلاعات درباره خود را در بر می گیرد و توصیف دقیق و واقع بینانه از خویش بر حسب نقش ها،اسنادها و ویژگی های جسمانی است. (میرعلی یاری، ۱۳۷۹)
پیوندجویی :
پیوندجویی احساس پذیرش با مقبولیت است به ویژه در روابطی که مهم قلمداد میشوند. همچنین به معنای احساس پذیرفته شدن و مورد احترام قرار گرفتن از سوی دیگران به کار می رود.
رسالت :
در این مؤلفه، دارا بودن هدف و انگیزه در زندگی مورد نظر است. به طوری که به خویشتن رخصت دهد تا اهداف واقع بینانه و قابل حصولی داشته باشد و در قبال پیامدهای تصمیمات خود، احساس مسئولیت نماید. (میر علی یاری، ۱۳۷۹)
شایستگی :
این مؤلفه به احساس موفقیت و فضیلت در کارآیی اشاره دارد که مهم و ارزشمند به نظرمی رسد و شامل وقوف بر نیرومندی ها و تواناییها و پذیرش ضعف ها نیز می شود. اسمیت(۱۹۷۵)
رضایت شغلی:
رضایت شغلی بیانگر نگرش کلی افراد در مورد شغلشان است.کسی که ازرضایت شغلی بالایی برخوردار است،نسبت به شغل خود نگرش مثبتی داردوکسی که ازشغل خودراضی نیست،نگرش منفی نسبت به شغل یاکار خود دارد.هنگامی که درباره نگرش کارکنان بحث می شود،غالباً مقصود، چیزی جزرضایت شغلی آنان نمی باشد. لذا این دو مفهوم گاهی به جای یکدیگر بکارمی رود(Breey,1998) 
حقوق ودستمزد :
هر کارمند یا کارگر باید در مقابل کاری که انجام می‌دهد حقوق ودستمزد بگیرد و میزان آن باید در حدودی باشد که هر کس آن کار را انجام بدهد می‌گیرد. ولی هرگز نباید این پول، شخصیت او را پایین بیاورد زیرا پول در عین حال که از عوامل اساسی زندگی به شمار می‌رود اما شخصیت کارمند مهم‌تر و با ارزش‌تر از پولی است که به او پرداخت می‌شود.
شرایط مساعد کار:
مردم دوست دارند در یک محیط تمیز و آراسته کار کنند. هر قدر محیط کار جالب و خوشایند باشد، بازده کار بیشتر خواهد شد.
فرصت پیشرفت:
عامل مؤثر دیگر در رضایت شغلی این است که هر کارمند یا کارگر اطمینان داشته باشد که فرصت پیشرفت همیشه برایش وجود دارد و او می‌تواند با ایجاد شرایط لازم و روشن در خود از قبیل مهارت بیشتر و … به درجات بالا ارتقاء یابد و از حقوق و پاداش بالاتری بهره‌مند شود.
روابط شخصی:
مردم علاقمندند با افرادی کارکنند که میان ایشان محبت متقابل حکم فرماست. هر کارگر یا کارمند علاقمند است که همکارانش دوستان مهربان او باشند و نیز مورد محبت مدیرش قرار بگیرد و همواره نظر او را درباره خودش بداند. همچنین، مدیر به پیشرفت کارمند یا کارگرش توجه کند و حتی این توجه خود را به او بگوید.
استعداد شخص:
شخص وقتی از کارش لذت خواهد برد و راضی خواهد شد که با استعدادهای بدنی و عقلی وی متناسب باشد. در صورتی که کار از لحاظ استعداد ذهنی لازم در حد افراد عادی باشد، اگر شخص هوشمند یا تیزهوش را به آن کار بگمارند به زودی احساس ملالت و خستگی و سرانجام نفرت خواهد کرد و شخصی که از لحاظ سطح هوش در درجات پایین است نیز نخواهد توانست از عهده آن کار برآید و از رضایت شغلی لازم محروم خواهد شد.
رغبت:
فرد از انجام کاری که دوست دارد لذت می‌برد و موفقیت بیشتری به دست می‌آورد. البته ممکن است شخص ابتدا کاری را که مورد علاقه‌اش نیست به ناچار به عهده بگیرد ولی به تدریج در اثر کسب مهارت و احساس موفقیت، احتمال زیاد هست که نسبت به آن شغل رغبت پیدا کند.
مهارت:
مهارت در یک حرفه نیز در تأمین رضایت شغلی بسیار مؤثر است و اگر گروهی از معلمان از شغل معلمی ناراضی هستند غالبا به علت ضعف مهارت ایشان است زیرا چنان‌که باید و شاید با فنون و روش‌های خاص این شغل آشنا نشده‌اند.
خستگی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-07-21] [ 01:39:00 ق.ظ ]




شواهد حسابرسی درباره اجزای محیط کنترلی ممکن است به صورت مستند در دسترس نباشد، به ویژه در واحدهای تجاری کوچکتر که اطلاع‌رسانی بین مدیریت و سایر کارکنان می‌تواند علیرغم غیر رسمی بودن، مؤثر باشد. برای مثال، تعهد مدیریت به حفظ صلاحیت و ارزشهای اخلاقی اغلب به جای آیین رفتار حرفه‌ای مدون ، به‌وسیله رفتار و نگرش ابرازی آنان در اداره امور تجاری واحد مورد رسیدگی پدیدار می‌شود. درنتیجه، نگرش، آگاهی و اقدامات مدیریت، در طراحی محیط کنترلی واحدهای کوچکتر، از اهمیت خاصی برخوردار است. افزون‌بر این، در مواردی که صاحب سرمایه دیگری وجود نداشته باشد، نقش مدیریت اغلب بعهده صاحب سرمایه- مدیر است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
مسئولیتهای کلی مدیریت در اساسنامه و آیین‌نامه‌ها یا به‌موجب سایر مقررات، مشخص می‌شود. یکی از نقشهای هیئت مدیره، متعادل کردن فشارهای وارده بر مدیران اجرایی درارتباط با گزارشگری مالی است. برای مثال، مبنای حقوق و مزایای مدیران اجرایی می‌تواند به دلیل وجود تضاد بین الزامات گزارشگری مطلوب و منافع محسوس حاصل از نتایج عملکرد بهتر، مدیران اجرایی را تحت فشار قرار دهد. حسابرس در کسب شناخت از محیط کنترلی، موضوعاتی چون استقلال هیئت‌ مدیره و توانایی آنان در ارزیابی اقدامات مدیران اجرایی را، مورد توجه قرار می‌دهد. حسابرس همچنین وجود یک کمیته حسابرسی که معاملات تجاری واحد مورد رسیدگی را درک کند و مطلوبیت ارائه صورتهای مالی را از تمام جنبه‌های با اهمیت، طبق استانداردهای حسابداری ارزیابی کند، مورد توجه قرار می‌دهد.
ماهیت محیط کنترلی واحد مورد رسیدگی به‌گونه‌ای است که اثری فراگیر بر ارزیابی خطرهای تحریف با اهمیت دارد. برای مثال، کنترلهای صاحب سرمایه- مدیر ممکن است نارسایی تفکیک وظایف را در یک شرکت کوچک جبران کند یا وجود هیئت مدیره‌ای فعال و مستقل ممکن است نگرش و شیوه عملیاتی مدیریت اجرایی را در واحدهای بزرگتر، تحت تأثیر قرار دهد. ارزیابی حسابرس از طراحی محیط کنترلی واحد مورد رسیدگی شامل توجه به این مراتب است که آیا نقاط قوت اجزای محیط کنترلی درمجموع، زیربنای مناسبی را برای سایر اجزای کنترلهای داخلی تأمین می‌کند یا خیر و آیا نقاط ضعف کنترلهای داخلی، آنها را بی‌اثر نمی‌کند. برای مثال، سیاستها و روش های استخدام منابع انسانی مبنی‌بر استخدام کارکنان کارآمد امور مالی و فناوری اطلاعات، ممکن است گرایش شدید مدیریت را برای بیش‌نمایی سود، کاهش ندهد. تغییرات ایجاد شده در محیط کنترلی می‌تواند بر مربوط بودن اطلاعات کسب شده در حسابرسیهای قبلی اثر گذارد. برای مثال، تصمیم مدیریت درباره تخصیص منابع اضافی برای آموزش فعالیتهای گزارشگری مالی و هشیاری نسبت به آن ممکن است خطر رخ دادن اشتباهات را در پردازش اطلاعات مالی کاهش دهد. از سوی دیگر، قصور مدیریت در تخصیص منابع کافی برای توجه به خطرهای ایمنی ویژه فناوری اطلاعات، ممکن است از طریق امکان انجام تغییرات نادرست در برنامه‌ها یا اطلاعات رایانه‌ای یا از طریق امکان پردازش معاملات غیرمجاز، اثری منفی بر کنترلهای داخلی بگذارد.
در مواردی که حسابرس خطرهای تحریف با اهمیت را برآورد می‌کند، وجود یک محیط کنترلی مناسب می‌تواند عاملی مثبت باشد و همان‌طورکه میدانید، ماهیت، زمانبندی اجرا و میزان روش های حسابرسی را تحت تأثیر قرار ‌دهد. بخصوص، اگرچه محیط کنترلی مناسب، به طور مطلق از تقلب پیشگیری نمی‌کند، اما ممکن است به کاهش خطر تقلب کمک کند. برعکس، ضعفهای موجود در محیط کنترلی ممکن است اثر بخشی کنترلها را از بین ببرد و از این‌رو، در برآورد حسابرس از خطرهای تحریف با اهمیت، بخصوص در ارتباط با تقلب، عواملی منفی محسوب شود.
محیط کنترلی به تنهایی از یک تحریف با اهمیت در گروه معاملات، مانده حسابها و موارد افشا و ادعاهای مربوط، پیشگیری یا آن را کشف و اصلاح نمی‌کند. از این‌رو، حسابرس، هنگام برآورد خطرهای تحریف با اهمیت، معمولاً اثر سایر اجزای کنترلهای داخلی، مانند نظارت بر کنترلها و اجرای فعالیتهای کنترلی خاص را همراه با محیط کنترلی مورد توجه قرار می‌دهد.
۲-۱۴- فرایند ارزبایی خطر توسط واحد مورد رسیدگی
حسابرس باید شناخت مناسبی از فرایند مورد استفاده واحد مورد رسیدگی برای شناسایی خطرهای تجاری مربوط به اهداف گزارشگری مالی و تعیین اقدامات لازم برای مدیریت آن خطرها و نتایج آنها کسب کند. این فرایند به عنوان ” فرایند ارزیابی خطر توسط واحد مورد رسیدگی“ تعریف شده است و مبنای تصمیم‌گیری مدیریت برای شناسایی خطرهایی است که باید مدیریت شود.
حسابرس در ارزیابی طراحی و اجرای فرایند ارزیابی خطر توسط واحد مورد رسیدگی، نحوه عمل مدیریت درباره شناسایی خطرهای تجاری مربوط به گزارشگری مالی، برآورد اهمیت خطرها، ارزیابی احتمال وقوع آن و تصمیم‌گیری درباره مدیریت آن را مشخص می‌کند. چنانچه فرایند ارزیابی خطر توسط واحد مورد رسیدگی برای شرایط موجود مناسب باشد، حسابرس را در شناسایی خطرهای تحریف با اهمیت کمک می‌کند.
حسابرس درباره خطرهای تجاری شناسایی شده توسط مدیریت پرس و جو و احتمال منجر شدن آن به تحریف با اهمیت را ارزیابی می‌کند. حسابرس در جریان حسابرسی ممکن است به خطرهای تحریف با اهمیتی برخورد کند که مدیریت نتوانسته است آنها را شناسایی کند. در چنین مواردی، حسابرس بررسی می‌کند که آیا نوعی خطر تجاری وجود داشته است که باید توسط فرایند ارزیابی خطر توسط واحد مورد رسیدگی شناسایی می‌شد یا خیر و درصورت مثبت بودن پاسخ، حسابرس علت شناسایی نشدن آن توسط فرایند و مناسب بودن آن فرایند برای شرایط موجود را، بررسی می‌کند.
در یک واحد کوچک، ، حسابرس در مورد نحوه شناسایی خطرهای تجاری توسط مدیریت و نحوه برخورد با آنها، با مدیریت مذاکره می‌کند.
۲-۱۵- سیستم اطلاعاتی(شامل فرایندهای تجاری مربوط ، مرتبط با گزارشگری مالی و اطلاع‌رسانی)
سیستم اطلاعاتی مربوط به اهداف گزارشگری مالی، که شامل سیستم حسابداری است، از روشها و مستندات پیش‌بینی شده برای شروع، ثبت، پردازش و گزارش معاملات و سایر رویدادهای واحد مورد رسیدگی و پاسخگویی درباره داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام، تشکیل می‌شود.
حسابرس باید از سیستم اطلاعاتی، شامل فرایند‌های تجاری مربوط، مرتبط با گزارشگری مالی، در زمینه‌هایی چون موارد زیر، شناخت حاصل کند :
۱- گروه های معاملات در عملیات واحد مورد رسیدگی که نسبت به صورتهای مالی با اهمیت است.
۲- روش های موجود در هریک از سیستمهای رایانه‌ای و دستی که به‌وسیله آنها معاملات یاد شده در بالا شروع، ثبت، پردازش و در صورتهای مالی گزارش می‌شود.
۳- سوابق حسابداری مربوط، اعم از رایانه‌ای یا دستی، اطلاعات پشتوانه و حسابهای خاص در صورتهای مالی از لحاظ شروع، ثبت، پردازش و گزارشگری معاملات.
۴- چگونه سیستم اطلاعاتی، رویدادهایی غیر از گروه های معاملات را که نسبت به صورتهای مالی با اهمیت است، شناسایی می‌کند.
۵- فرایند گزارشگری مالی مورد استفاده برای تهیه صورتهای مالی واحد مورد رسیدگی، شامل برآوردها ی حسابداری و موارد افشای با اهمیت.
حسـابرس ‌بـرای کسـب این‌شنـاخت، روشـهای مـورد استـفاده بـرای انتقال اطلاعات از سیستمهای پردازش معاملات به دفتـر کل یا سیستمهای گزارشگری مالی را ارزیابی می‌کند. حسابرس همچنین روش های واحد مورد رسیدگی برای کسب اطلاعات مربوط به گزارشگری مالی درباره رویدادهایی غیر از معاملات، مانند استهلاک داراییها و تغییرات در حسابهای دریافتنی لاوصول را شناسایی می‌کند.
سیستم اطلاعاتی یک واحد تجاری معمولاً شامل استفاده از ثبتهای حسابداری استاندارد می‌باشد که بر مبنایی مستمر برای ثبت معاملاتی مانند خرید، فروش و پرداخت وجوه نقد در دفتـر کل الـزامی است، یا بـرای ثبت برآوردهای حسابداری است که بطور دوره‌ای توسط مدیریت انجام می‌شود، مانند تغییرات در برآورد حسابهای دریافتنی لاوصول.
فرایند گزارشگری مالی یک واحد تجاری شامل استفاده از ثبتهای حسابداری غیراستاندارد‌‌ بـرای ثبت معاملات‌ غیرعادی و غیرمستمر یا تعدیلات‌ نیز می‌باشد. نمونه‌هایی از چنین ثبتهایی شامل تعدیلات تلفیقی و ثبتهای مربوط به ترکیب تجاری یا واگذاری یا برآوردهای غیرمستمر مانند کاهش ارزش دارایی است. در سیستمهای ثبت دستی دفتر کل، ثبتهای حسابداری غیراستاندارد ممکن است از طریق وارسی دفاتر کل و روزنامه و مستندات پشتوانه، شناسایی شود. اما، درمواردی که برای نگهداری دفترکل و تهیه صورتهای مالی از روش های خودکار استفاده می‌شود، چنین ثبتهایی تنها می‌تواند به شکل الکترونیکی وجود داشته باشد و ممکن است با بهره گرفتن از تکنیکهای حسابرسی به کمک رایانه به آسانی شناسایی شود.
فرایند تهیه صورتهای مالی شامل روش های طراحی شده به منظور حصول اطمینان از جمع‌ آوری، ثبت، پردازش، تلخیص و گزارش مناسب اطلاعات لازم برای افشا طبق استانداردهای حسابداری در صورتهای مالی است.
حسابـرس برای کسـب شنـاخت، خطـرهای تحریف با اهمیت مرتبط با نادیده‌ گرفتن کنترلهای حاکم‌بر ثبتهای حسابداری استاندارد و کنترلهای مربوط به ثبتهای حسابداری غیراستاندارد را ارزیابی می‌کند. برای مثال، پردازشها و کنترلهای خودکار ممکن است خطر اشتباه را کاهش دهد، اما بر خطر نقض چنین پردازشهای خودکار توسط افراد (برای مثال، از طریق تغییر مبالغی که به طور خودکار وارد دفتر کل یا سیستم گزارشگری مالی می‌شود) ممکن است تأثیر نداشته باشد. افزون بر این، هنگامی که از فناوری اطلاعات برای انتقال خودکار اطلاعات استفاده می‌شود، ممکن است شواهد اندک یا نامشهودی از این مداخله در سیستمهای اطلاعاتی وجود داشته باشد.
حسابرس همچنین از نحوه اصلاح پردازش نادرست معاملات (برای مثال، وجود پرونده اقلام معلق خودکار و نحوه عمل واحد مورد رسیدگی برای اطمینان یافتن از حل و فصل به موقع اقلام معلق) و همچنین چگونگی اصلاح موارد نقض سیستم یا کنترلها، شناخت کسب می‌کند.
حسابرس از سیستم اطلاعاتی مرتبط با گزارشگری مالی واحد مورد رسیدگی متناسب با شرایط آن شناخت حاصل می‌کند. این امر شامل کسب شناخت از نحوه شروع معاملات در فرایندهای تجاری واحد مورد رسیدگی است. فرایندهای تجاری یک واحد مورد رسیدگی، فعالیتهای طراحی شده برای توسعه، خرید، تولید، فروش و توزیع محصولات و خدمات آن، حصول اطمینان از رعایت قوانین و مقررات و ثبت اطلاعات، شامل اطلاعات حسابداری و گزارشگری مالی است.
حسابرس باید از نحوه اطلاع‌رسانی درباره وظایف و مسئولیتهای گزارشگری مالی و موضوعات با اهمیت مرتبط با گزارشگری مالی توسط واحد مورد رسیدگی شناخت کسب کند. اطلاع‌رسانی شامل فراهم نمودن شناختی از وظایف و مسئولیتهای افراد درارتباط با کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی است و ممکن است به شکل دستورالعمل باشد. این امر شامل میزان شناخت کارکنان از ارتباط فعالیتهای خود در سیستم اطلاعاتی گزارشگری مالی با کار دیگران و شیوه‌های گزارشگری موارد استثنا به رده بالاتر مناسب در داخل واحد مورد رسیدگی است. کانالهای باز اطلاع‌رسانی می‌تواند این اطمینان را فراهم کند که موارد استثنا گزارش و پیگیری شده است. شناخت حسابرس از اطلاع ‌رسانی مربوط به گزارشگری مالی شامل اطلاع‌ رسانیهـای بین مدیران اجرایی و هیئت مدیره، بخصوص کمیته حسابرسی و همچنین اطلاع ‌رسانیهای برون سازمانی، مانند اطلاع ‌رسانی به مقامات قانونی، می‌شود.
۲-۱۶- فعالیتهای کنترلی
حسابرس باید برای ارزیابی خطرهای تحریف با اهمیت در سطح ادعاها و همچنین طراحی روش های حسابرسی لازم در برخورد با خطرهای برآوردی، شناخت کافی از فعالیتهای کنترلی کسب کند. فعالیتهای کنترلی، خط‌مشی‌ها و روشهایی است که از اجرای دستورهای مدیریت، اطمینان می‌دهد، برای مثال، می‌توان به اقدامات انجام شده برای مقابله با خطرهایی که رسیدن به اهداف واحد مورد رسیدگی را تهدید می‌کند، اشاره کرد. فعالیتهای کنترلی، اعم از پیش‌بینی شده در سیستمهای دستی یا رایانه‌ای، اهداف متعددی دارد و در بخشها و سطوح سازمانی مختلف اجرا می‌شود. نمونه‌هایی از فعالیتهای کنترلی، شامل موارد مرتبط با موضوعات زیر است:
تصویب
بررسیهای عملکرد
پردازش اطلاعات
کنترلهای فیزیکی
تفکیک وظایف
توجه اصلی حسابرس در کسب شناخت از فعالیتهای کنترلی به نحوه پیشگیری یا کشف و اصلاح تحریفهای با اهمیت در گروه های معاملات، مانده حسابها یا موارد افشای اطلاعات توسط یک فعالیت کنترلی خاص، به تنهایی یا همراه با سایر فعالیتهای کنترلی، است. فعالیتهای کنترلی مرتبط با حسابرسی، مواردی است که حسابرس آنها را برای کسب شناخت به منظور برآورد خطر تحریف با اهمیت در سطح ادعاها و طراحی و اجرای روش های حسابرسی لازم در برخورد با خطرهای برآوردی، ضروری تشخیص می‌دهد. در حسابرسی، شناخت همه فعالیتهای کنترلی مرتبط با موارد عمده از هرگروه معاملات، مانده حسابها و موارد افشا در صورتهای مالی یا هر ادعای مربوط به آنها ضرورت ندارد. تأکید حسابرس بر شناسایی و کسب شناخت از فعالیتهای کنترلی مربوط به زمینه‌هایی است که به تشخیص حسابرس، احتمال وقوع تحریف با اهمیت در آنها بیشتر است. هنگامی که فعالیتهای کنترلی متعدد به هدف یکسانی می‌رسد، کسب شناخت از هریک از فعالیتهای کنترلی مرتبط با چنین هدفی الزامی نیست.
حسـابرس اطلاعـات کسب شده از شنـاخت سـایر اجـزای کنتـرلهای داخلـی درباره وجود یا نبود فعالیتهای کنترلی را برای تعیین ضرورت کسب شناخت بیشتر از فعالیتهای کنترلی مورد توجه قرار می‌دهد. حسابرس در بررسی نحوه ارتباط فعالیتهای کنترلی با حسابرسی، خطرهای شناسایی شده‌ای را که ممکن است به تحریف با اهمیت بینجامد، مورد توجه قرار می‌دهد.
حسابرس باید از نحوه برخورد واحد مورد رسیدگی با خطرهای ناشی از فناوری اطلاعات، شناخت کسب کند. استفاده از فناوری اطلاعات، نحوه اجرای فعالیتهای کنترلی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. حسابرس این موضوع را مورد توجه قرار می‌دهد که آیا واحد مورد رسیدگی با برقراری کنترلهای عمومی و کاربردی فناوری اطلاعات، برخورد مناسبی با خطرهای ناشی از فناوری اطلاعات داشته است. از نظر حسابرس، کنترلهای حاکم بر سیستمهای اطلاعاتی هنگامی مؤثر است که درستی و ایمنی اطلاعات مورد پردازش این سیستمها را حفظ کند.
کنترلهای عمومی فناوری اطلاعات، خط‌مشی‌ها و روشهایی است که به سیستمهای متعددی مربوط می‌شود و از طریق کمک به اطمینان یافتن از اجرای مناسب و مستمر سیستمهای اطلاعاتی، کارکرد مؤثر کنترلهای کاربردی را پشتیبانی می‌کند. کنترلهای عمومی فناوری اطلاعات که درستی و ایمنی اطلاعات را حفظ می‌کند معمولاً شامل کنترلهای مربوط به موارد زیر است:
عملیات مرکز داده‌ها و شبکه.
تحصیل، تغییر و نگهداری نرم‌افزار سیستم عامل.
ایمنی در برابر دسترسی غیر مجاز.
تحصیل، توسعه و نگهداری سیستم کاربردی.
کنترلهای کاربردی، روش های دستی یا خودکاری است که معمولاً در سطح عملیات تجاری اجرا می‌شود. کنترلهای کاربردی می‌تواند ماهیت پیشگیری‌کنندگی یا کشف‌کنندگی داشته باشد و برای حصول اطمینان از درستی سوابق حسابداری طراحی می‌شود. از این‌رو، کنترلهای کاربردی به روش های مورد استفاده در شروع، ثبت، پردازش و گزارش معاملات یا سایر اطلاعات مالی مربوط می‌شود. این کنترلها در کسب اطمینان از این که معاملات رخ داده‌اند، به تصویب رسیده‌اند و به طور کامل و درست ثبت و پردازش شده‌اند، کمک می‌کند. نمونه‌هایی از این کنترلها شامل کنترل داده‌های ورودی و کنترل شماره سریال همراه با پیگیری دستی گزارشهای موارد استثنا یا اصلاح هنگام ورود داده‌هاست.
۲-۱۷- نظارت بر کنترلها
حسابرس باید از انواع فعالیتهای عمده مورد استفاده واحد مورد رسیدگی برای نظارت بر کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی، شامل موارد مرتبط با فعالیتهای کنترلی مربوط به حسابرسی و نحوه شروع اقدامات اصلاحی واحد مورد رسیدگی درباره کنترلهای آن، شناخت کسب کند.
نظارت بر کنترلها، فرایندی برای ارزیابی اثربخشی اجرای کنترلهای داخلی در طول زمان است. این نظارت شامل ارزیابی طراحی و اجرای به موقع کنترلها و انجام اقدامات اصلاحی ضروری، متناسب با تغییرات در شرایط است. مدیریت، نظارت بر کنترلها را از طریق فعالیتهای مستمر، ارزیابی های جداگانه، یا ترکیبی از هر دو، اعمال می‌کند. فعالیتهای نظارتی مستمر اغلب در فعالیتهای مستمر عادی واحد مورد رسیدگی تعبیه می‌شود و شامل فعالیتهای معمول مدیریتی و سرپرستی می‌باشد.
بسیاری از اطلاعات مورد استفاده در امر نظارت ممکن است به‌وسیله سیستم اطلاعاتی واحد مورد رسیدگی تهیه شود. چنانچه مدیریت‌ فرض‌کند که اطلاعات مورد استفاده برای نظارت، درست است بدون آن که برای این فرض مبنایی داشته باشد، اشتباهاتی ممکن است در آن اطلاعات وجود داشته باشد که بالقوه موجب نتیجه‌گیری نادرست مدیریت از فعالیتهای نظارتی خود شود. حسابرس از منابع اطلاعاتی مربوط به فعالیتهای نظارتی واحد مورد رسیدگی و مبنای مدیریت در ارزیابی کفایت قابلیت اعتماد اطلاعات برای هدف مورد نظر، شناخت کسب می‌کند. هنگامی که حسابرس بخواهد از اطلاعات تهیه شده توسط واحد مورد رسیدگی برای فعالیتهای نظارتی، مانند گزارشهای حسابرسان داخلی، استفاده کند، فراهم نمودن مبنایی قابل اعتماد توسط اطلاعات و کفایت جزئیات آن برای هدف حسابرس را ارزیابی می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:39:00 ق.ظ ]




۹٫۴۲۱

 

 

 

-۲٫۰۰۸

 

.۰۴۷

 

 

 

 

 

ارتباط با همکاران

 

.۱۱۷

 

.۱۰۲

 

.۱۳۴

 

۱٫۱۵۲

 

.۲۵۱

 

 

 

 

 

رضایت شغلی

 

.۲۸۸

 

.۱۰۱

 

.۲۴۴

 

۲٫۸۳۹

 

.۰۰۵

 

 

 

 

 

ارتباط عاطفی منفی

 

.۱۰۴

 

.۰۷۳

 

.۱۶۳

 

۱٫۴۲۰

 

.۱۵۸

 

 

 

همان‎طور که در جدول ۱۲۱۶۴ مشاهده می شود، از مولفه های فرسودگی شغلی فقط رضایت شغلی به طور معنی داری طلاق عاطفی را پیش‎بینی می کند. به نحوی که با مقدار ۲۴۴ /۰ = β و مقدار ۸۳۹/۲ = t، در سطح معنی دار ۰٫۰۰۵=α(کمتر از ۰۱/۰=P) ، پیش‎بینی کننده مثبت طلاق عاطفی می‎باشد .
در دو مولفه دیگر (ارتباط با همکاران ) و( ارتباط عاطفی منفی) سطح معنی دار از مقدار قابل قبول بیشتر بوده( ۰٫۲۵۱ و۰٫۱۵۸=α) و دو مولفه از معاله رگرسیون خذف می شوند.
و همان‎طور که در جدول ۱۴-۴ ذکر شد، مولفه های فرسودگی شغلی می توانند روی هم رفته تقریباً ۷٫۳% از واریانس طلاق عاطفی را تبیین نمایند.
فصل پنجم
نتیجه گیری
۵-۱- مقدمه
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین فرسودگی شغلی و طلاق عاطفی بین مدیران سازمان صنعت معدن و تجارت استان هرمزگان انجام گردید. در فصل اول پژوهش ابتدا به بیان مسأله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، سؤالات، فرضیه ها و تعاریف نظری و عملیاتی پرداخته شد. در فصل دوم پژوهش پس از مقدمه ای کوتاه به بررسی پیشینه نظری موضوعات فرسودگی شغلی و طلاق عاطفی پرداخته شد. سپس در قسمت پیشینه پژوهشی به بررسی و بیان نتایج مطالعات داخلی و خارجی انجام شده در این زمینه پرداخته شد. در فصل سوم تحقیق نیز به بیان روش تحقیق، جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری، ابزار پژوهش و پرسشنامه ها و روش تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. در فصل چهارم تحقیق نیز در دو قسمت آمار توصیفی و استنباطی به تجزیه و تحلیل داده‌ها پرداخته شد که نتایج و تبیین آن ها در این فصل بیان خواهد شد. در پایان نیز محدودیت های تحقیق بیان و پیشنهاداتی ارائه خواهد گردید.
۵-۲- نتیجه گیری
سوال اول: آیا بین فرسودگی شغلی و طلاق عاطفی مدیران رابطه وجود دارد؟
خلاصه نتایج تحلیل رگرسیون بین دو متغیر فرسودگی شغلی بعنوان متغیر پیشبین و طلاق عاطفی بعنوان متغیر وابسته نشان داد که متغیر پیشبین به میزان ۷٫۱% توانسته متغیر وابسته طلاق عاطفی را توضیح دهد. این یافته های پژوهش با یافته های مطالعات طلایی و همکاران (۱۳۸۷) و قهرمانی (۱۳۸۵) همخوان می‌باشد: طلایی و همکاران (۱۳۸۷)، در پژوهشی با عنوان فرسودگی شغلی و عوامل وابسته به آن در کارکنان بیمارستان های دانشگاهی مشهد نتیجه گرفتند که فرسودگی شغلی در عملکرد خانوادگی و فردی مؤثر است و نقش حمایتی خانواده باعث کاهش فرسودگی شغلی می شود. قهرمانی (۱۳۸۵)، در پژوهش خود تحت عنوان بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر طلاق سرد در میان پزشکان و پرستاران شهرستان گچساران به این نتیجه رسید اثر شغل، ساعات کاری زوجین و … می توانند رابطه متقابلی با طلاق سرد داشته باشند. دلیل همخوانی این پژوهش‌ها با یافته اخیر پژوهش این است که شغل و ساعات کاری و دیگر عواملی که به شغل وابسته هستند مانند خستگی، استرس و … موجب تأثیر بر روی روابط خانوادگی و زناشویی زوجین می شوند. لذا این عوامل در اثر طولانی شدن ممکن است که منجر به طلاق عاطفی و یا طلاق سرد زوجین گردند.
سوال دوم: آیا بین مولفه های فرسودگی شغلی و طلاق عاطفی مدیران رابطه وجود دارد؟
خلاصه نتایج تحلیل رگرسیون بین مولفه های فرسودگی شغلی شغلی بعنوان متغیر پیشبین و طلاق عاطفی بعنوان متغیر نشان داد که متغیر پیشبین به میزان ۷٫۳% توانسته متغیر وابسته طلاق عاطفی را توضیح دهد.
لوسا آیگلسیاس[۳۵] و همکاران (۲۰۱۰)، نیز در پژوهشی با عنوان میزان فرسودگی شغلی پرستاران نشان دادند که بخش‌های ویژه خستگی عاطفی را در سطح بالا و مسخ شخصیت را در سطح متوسط می باشد. شرما[۳۶] و همکاران (۲۰۰۶)، در پژوهشی با تأکید بر اثرات منفی فرسودگی شغلی نشان دادند که فرسودگی شغلی بر مشکلات خانوادگی و زناشویی، ترک حرفه و استفاده از مواد مخدر و الکل تأثیر دارد.
زمانی که فرد احساس کم آوردن انرژی می کند و نارضایتی شغلی و خستگی شروع می شود و فرد سعی می کند از طریق پناه بردن به مصرف سیگار، مواد مخدر، مشروب، انجام دادن خریدهای تفننی، خوابیدن زیاد، به نوعی خود را فریب دهد، سیستم خانوادگی او هم به هم می ریزد. مطابق مدل الگویی اشتراوس و کوربین، شرایط میانجی شرایط کلی و وسیع تری هستند که بر چگونگی کنش/کنش متقابل اثر می گذارند و عبارت از زمان، فضا، فرهنگ، پایگاه اقتصادی، سطح تکنولوژی، شغل، تاریخچه و وقایع زندگی فرد است (اشتراوس و کوربین، ۱۳۸۵، ص ۱۰۴) منظور از شرایط میانجی، شرایط کلی و وسیع تری مانند فرهنگ، پایگاه اقتصادی، شغل، تاریخچه زندگی فردی و خانواده زن و مرد است که بر طلاق عاطفی اثر می گذارد (باستانی و همکاران، ۱۳۸۹).
۵-۳- پیشنهادهای پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:38:00 ق.ظ ]




هم اکنون سازمان تامین اجتماعی به عنوان بزرگترین ، اصلی ترین و گسترده ترین نهاد بیمه اجتماعی کشور بیشترین ارتباطات با بدنه جمعیتی کشور را به خود اختصاص داده است و این گستردگی ارتباطات باعث شده است تا سازمان یکی از پر حجم ترین گردش های مالی را داشته باشد ، در عرصه بازار سلامت به عنوان بزرگترین خریدار و دومین تولید کننده درمان مطرح باشد و در بازار سرمایه از جمله بزرگترین فعالان آن به شمار آید . این مبادلات و ارتباطات مستمر سازمان با محیط بیرونی و نقصان شناخت از ماهیت و کارکرد های سازمان توسط شخصیت های حقوقی و حقیقی خارج از سازمان ، و در کنار و به تبع آن وجود مشکل در تطابق درون سازمان با اقتضائات معطوف به محیط و ماهیت و کارکرد های بنیادین سازمان در طول زمان ، سازمان را با چهار مسئله کلان و عمده مواجه نموده است :
ــ کاهش نسبت وابستگی در نتیجه تحولات اقتصادی ـ اجتماعی و فشار های بیرونی
ــ رشد شتابنده تر مصارف نسبت به منابع
ــ نقصان روز آمدی و هماهنگی نظامات سازمانی با یکدیگر
ــ شکل گیری فضایی از اندیشه ها که تلقی ضدتوسعه ای از بیمه های اجتماعی رابه همراه دارد .
با توجه به مجموع مسائل بر شمار شده برنامه استراتژیک سازمان سه هدف کلان و راهبردی زیر را پی میگیرد :
الف ـ سامانه نوین سازمان تأمین اجتماعی
دستیابی به این هدف به منزله رسیدن به سازمانی دانش مدار و متکی بر ارتباطات فرآیندی و نظام مند و تأمین رضایت مخاطبان درون و برونی سازمان است .
ب ـ پایداری صندوق تأمین اجتماعی
دستیابی به این هدف به منزله رسیدن به سازمانی برخوردار از امکانات مالی مناسب و پایدار با اتکای بیشتر بر در آمد های حاصل از ذخایر و اثر بخشی بالاتر هزینه ها است .
ج ـ تغییر پارادایم ( دیدمان ) حاکم بر فضای بیرونی
دستیابی به این هدف متضمن حفظ و پیگیری منافع سازمان در سایه ارتباط دو سویه قوی و روشنگرانه با نهاد های مدنی و حاکمیتی و برخورداری از پشتیبانی مخاطبان خود درتمامی عرصه ها می باشد .
واضح است که پیگیری اهداف مذکور در راستای انجام هر چه بهتر رسالت اجتماعی سازمان در زمینه ارائه خدمات مناسب تر به مخاطبان خود است .
آنچه پیش روست ، مهمترین مؤلفه های سازمانی و فراسازمانی است که در قالب چشم انداز ، بیانیه مأموریت سازمان ، عوامل محیطی ( درونی و بیرونی ) ارائه و در نهایت راهبرد های کلان جهت دستیابی به اهداف ، آورده شده است .
۲-۴۶ بیانیه مأموریت
سازمان تأمین اجتماعی ، گسترده ترین و اصلی ترین نهاد ، در عرصه بیمه های اجتماعی است ، که به صورت یک دستگاه عمومی غیر دولتی و با هویت اجتماعی ـ اقتصادی و متکی بر ساز و کار های بیمه اجتماعی و با استقلال اداری و مالی اداره می شود . این سازمان با به عهده داشتن وظیفه اجرا ، تعمیم و گسترش انواع بیمه های اجتماعی در چارچوب قوانین مربوطه نقشی اساسی در پشتیبانی و صیانت از نیروی کار و بهبود مناسبات اقتصادی ـ اجتماعی در فرایند توسعه کشور و در هماهنگی با نظام تأمین اجتماعی را به عهده دارد . این سازمان با احساس مسئولیت در قبال مخاطبان خود ـ اعم از بیمه شدگان و کارفرمایان ـ تمامی همت خویش را مصروف ایجاد احساس امنیت اقتصادی و اجتماعی در فرایندزندگی کاری و پس از آن ( بازنشستگی ، از کار افتادگی و فوت ) می نماید .
اشتغال مبنای مشارکت و حضور در این سازمان است و توجه به حفظ شأن و کرامت انسانی نیروی کار از اهم باور های ارزشی آن و تلاش جهت حفظ و ارتقای سرمایه انسانی جامعه ، تأمین سلامت و پوشش دادن نیروی کار در مقابل گسست ها ، از مهمترین دلایل ایجابی آن به شمار می رود .
این سازمان برای نیل به اهداف قانونی پیش بینی شده ، خود را همواره مکلف به رعایت اصل صیانت و ارتقای ارزش ذخایر ، که ضمن پایداری آن و توانمندی جهت اجرای تعهدات آنی و آتی محسوب می شود ، می داند . احترام و پاسخگویی به مخاطبان و گسترش تعاملات با مخاطبان در جهت آگاهی رسانی و شناخت از حقوق و تکالیف متقابل از مهمترین رویکرد های سازمان می باشد .
پایان نامه - مقاله
نیروی انسانی آگاه ، مجرب ، دانش مدار ، معتقد و متعهد به آرمان های والای تأمین اجتماعی از مهمترین سرمایه های سازمان محسوب می شود .
سازمان تأمین اجتماعی جهت پشتیبانی از مأموریت های خود متعهد می شود
۱ ـ جهت ارائه خدمات مناسب به مخاطبان از حداکثر توان خود استفاده کند .
۲ ـ جهت اصلاح امور ، شرایط داخلی را به عنوان مهمترین عامل برنامه ریزی دخالت دهد .
۳ ـ دفاع از منافع سازمانی جهت ظرفیت سازی بیشتر برای ارائه مناسب تر خدمات در هر عرصه ای را از وظایف اساسی خود می داند .
۴ ـ پایداری صندوق را به عنوان مهمترین نقطه توجه خود دربرنامه ها در کنار انجام تعهدات اجتماعی مد نظر داشته باشد .
۵ ـ صیانت و ارتقای ارزش ذخایر را به طور جدی پیگیری نماید .
۶ ـ توسعه کیفی سرمایه انسانی و برنامه ریزی و مدیریت منابع انسانی را در دستور کار نخست خوداز لحاظ اصلاحات درونی قرار دهد .
۷ ـ همیشه به عنوان سازمانی پاسخگو و مشتری مدار شناخته شود .
۸ ـ محیط و فضایی برای کارکنان خود فراهم نماید که آنها بتوانند به رشد و توسعه خود بپردازند و به برترین بودن در این زمینه دست یابد .
۹ ـ استفاده از فن آوری های روزرا سرلوحه امور اجرایی خود قرار دهد .
۱۰ ـ از حداکثر توان و دانش سازمانی و فرا سازمانی جهت اصلاح امور استفاده کند .
۱۱ ـ به رشد مالی و حرفه ای سازمان سرعت بخشد .
۱۲ ـ از نظر ثبات و تحقق نتایج برنامه ها به اعتبار و شهرتی در خورد توجه دست یابد .
۱۳ ـ در ارائه خدمات و اصلاح ساز و کار ها « اصل عدالت » را همواره مد نظر داشته باشد .
۲-۴۷ راهبرد های مرتبط با تأمین اجتماعی
۱ ـ بازبینی ، اصلاح و بهبود فرایند نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری سازمانی با تأکید بر اصل مشارکت و تمرکز زدایی و تکیه برکارکارشناسی ، دانش سازمانی و خرد جمعی .
۲ ـ توسعه سرمایه انسانی سازمان از طریق برقراری ارتباط نظام مند بین واحد های متولی منابع انسانی ، آموزش هدفمند و ارتقای کیفیت زندگی کاری کارکنان .
۳ ـ اصلاح و ارتقای نظام خدمات رسانی به مخاطبان ، از طریق باز بینی در سطوح کمی و کیفی خدمات رسانی ، چگونگی گستردگی جغرافیایی فعالیت ها و ساز و کار های اجرایی ( دستی و مکانیزه)
۴ ـ باز بینی و اصلاح در نظام های آمار و اطلاعات ، بودجه و مالی با تأکید بر تعامل آنها و با رویکرد ارتقای این نظامها در جهت مهیا کردن مکانیزم مناسب سیاستگذاری و لحاظ اصول نظارت پذیری کنترل.
۵ ـ بهبود مدیریت منابع و مصارف در بخش بیمه ای در جهت افزایش نرخ رشد در آمد دهی بیمه ای از طریق گسترش پوشش و تعمیم و تنوع بخشی پوشش های بیمه ای ، اصلاح ساز و کار های مرتبط و کاهش فرار از پرداخت حق بیمه و کنترل مصارف از طریق اصلاح ساز و کار های مرتبط.
۶ ـ ارتقای کارآیی و اثر بخشی خدمات درمانی و بهبود مدیریت در جهت کاهش نسبت مصارف به منابع آن ، با تأکید بر حفظ و ارتقای کیفیت خدمات ، از طریق اصلاح نظام مدیریتی ( در عرصه کلان و استانی سازمان ) با رویکرد تقویت هم پیوندی بین درمان مستقیم و غیر مستقیم ، و تدوین نظام کنترل عرضه و تقاضا و پیشگیری از مخاطرات اخلاقی و تقاضای القایی.
۷ ـ افزایش سهم منابع حاصل از ذخایر در کل منابع سازمان ، از طریق اصلاح نظام مدیریتی
سرمایه گذاریها و بهبود سبد سرمایه ای و برخورداری از فرصت های پیش رو .
۸ ـ اصلاح مناسبات اجتماعی و فرهنگی سازمان ، با تأکید بر فعالیت های آگاهی رسانی ، دانش افزایی و ارتقای شناخت از ساز و کار های بیمه های اجتماعی ( به خصوص سازمان ) در دو سطح مدنی ( بیمه شدگان ، مستمری بگیران ، …. ) و حاکمیتی .
۲-۴۸ تحلیل عوامل محیطی ( بیرونی )
ضرورت مواجهه منطقی با :
۱ ـ ضعف درکارآمدی نظام سلامت کشور در حوزه های حاکمیتی ، ارائه خدمات ، تأمین مالی و بهره برداری از منابع فیزیکی و انسانی .
۲ ـ توجه ناکافی به الزامات فعالیت صندوق های بیمه اجتماعی .
۳ ـ وجوه گسترده مخاطرات اخلاقی در نظام سلامت .
۴ ـ پایین بودن سطح آگاهی و شناخت ذی نفعان از حقوق متقابل خود و سازمان
۵ ـ عمق کم بازار سرمایه و سهام در قوانین و مقررات مربوط به حوزه بازار پول و سرمایه .
۶ ـ گسترش روز افزون فرار بیمه ای در پی تحولات بازار کار و اجرای سیاست خصوصی سازی
۷ ـ شکل گیری و گسترش اندیشه های معطوف به آزادی اقتصادی محض
۸ ـ تغییر الگوی بیماریها به سمت افزایش سهم بیماری های پر هزینه در کل بیماریها
۹ ـ تغییر ترکیب جمعیتی کشور و افزایش سهم جمعیت سالمند .
امکان و الزام بهره برداری بیشتر از :
۱ ـ تصویب قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماع و تشکیل شدن وزارت رفاه و تأمین اجتماعی
۲ ـ توسعه کمی و کیفی بازار سرمایه .
۳ ـ وجود جمع کثیری از مشاغل غیررسمی و روستایی که تحت هیچ نوع پوشش بیمه ای قرار نگرفته اند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:38:00 ق.ظ ]




درد کمر

 

هوازی

 

۳۰۵/۰

 

 

 

 

 

انعطاف‌پذیری

 

 

 

 

 

هوازی

 

۰۳۷/۰

 

 

 

 

 

کنترل

 

 

 

 

 

انعطاف‌پذیری

 

۰۳۷/۰

 

 

 

 

 

کنترل

 

 

 

با توجه به نتیجه آزمون جمعی- رتبه‌ای ویلکاکسون، میانگین درد کمر در گروه هوازی و انعطاف‌پذیری اختلاف معنی‌داری با یکدیگر ندارند(۰۵/۰P >). اما اختلاف آن دو با گروه کنترل معنی دار است(۰۵/۰P >).
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
۵-۱. مقدمه
این فصل ابتدا خلاصه‌ای از پژوهش ارائه شده را بیان می‌کند. سپس به بررسی یافته‌های پژوهش حاضر و سایر تحقیقات انجام شده می‌پردازد و یافته‌های پژوهش حاضر را با یافته‌های پژوهش‌های مشابه مقایسه می‌کند.همچنین در پایان پیشنهادات کاربردی و پیشنهادات پژوهشی جهت پژوهش‌های بعدی در این زمینه بیان شده است.
۵-۲. خلاصه پژوهش
هدف از پژوهش حاضر اثردو برنامه تمرین هوازی و انعطاف‌پذیریبه همراه آموزش بر پیشگیری و درمان درد کمر و عوامل فیزیولوژیک زنان کم تحرک است. به همین جهت ۳۰ زن کم تحرک مبتلا به درد کمر،۲۰ تا ۶۰ ساله، توسط پرسشنامه سابقه ابتلا بهدرد کمر به طور تصادفی در این تحقیق حاضرشدند.فاکتورهایی از قبیل استقامت عضلانی، نسبت دور کمر به دور لگن، شاخص توده بدن،انعطاف‌پذیری، درصد چربی بدن، تعداد ضربان قلب و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و میزان درد توسط پرسش نامه کیوبک طی ۲ مرحله ارزیابی شد.
نتایج پژوهش نشان می‌دهد در گروهی که تمرینات هوازی انجام شده است، در مورد برخی از عوامل فیزیولوژیکی تغییراتی مشاهده می‌شود. نتایج حاکی از آن هستند که تمرینات هوازی سطح استقامت عضلانی، شاخص توده بدن، انعطاف‌پذیری، تعداد ضربان قلب، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک را به طور معنی‌داری تغییر داده است. ولی اثرتمرینات هوازی در نسبت دور کمر به دور لگن به طور معنی‌داری تغییرپیدا نکرده است. همچنین میزان درد به طور معنی‌داری تغییر پیدا کرده است.
همچنین در گروهی که تمرینات انعطاف‌پذیری انجام شد، در مورد برخی از عوامل فیزیولوژیکی تغییراتی مشاهده می‌شود. نتایج حاکی از آن هستند که تمرینات انعطاف‌پذیری سطح استقامت عضلانی، شاخص توده بدن، انعطاف‌پذیری، تعداد ضربان قلب، فشارخون سیستولیک و درصد چربی را به طور معنی‌داری تغییر داده است. ولی اثر تمرینات انعطاف‌پذیری در نسبت دور کمر به دور لگن،فشارخون دیاستولیک و وزن بدون چربی به طور معنی‌داری تغییرپیدا نکرده است. همچنین میزان درد به طور معنی‌داری با تمرینات انعطاف‌پذیریتغییر پیدا کرده است.
۵-۳. بحث و بررسی
۵-۳-۱. درد
نتایج پژوهش حاضر نشان داده است که برنامه تمرینات انعطاف‌پذیری به همراه آموزش برعامل درد زنان کم‌تحرک اثرمعنی‌داری دارد. همچنین نتایج تحقیق حاضر با تحقیقات زیر موافق است. جیسلا می‌یاموتو و همکارانش(۲۰۱۱) در رابطه با اثر تمرینات ورزشی پیلاتس در کاهش درد مزمن کمر(۴۳)، غیاثی و همکاران (۱۳۸۵) کاهش درد با تمرینات ثبات دهنده و ویلیام(۲۵)، فرهپور و همکاران بررسی انحرافات پوسچر ناشی از کمر درد(۲۸)، اکبری و همکاران(۱۳۸۹) تاثیر تمرینات یوگا(۳)، متقی و همکاران(۱۳۸۹) ضرورت بررسی اثر نمایه توده بدن بر درد‌های ستون فقرات و وجود رابطه مستقیم بین آن‌ ها(۳۳)، شرمن و همکاران(۲۰۱۱)اثرتمرینات یوگا، هوازی و قدرتی(۵۱)، توفیقی و همکاران(۱۳۹۰) بررسی تاثیر مدالیته درمانی و تمرینات منتخب ورزشی(۵)، و مطالعات سعیدی(۱۳۹۰) در رابطه با درد کمر و پوسچر بد بیان می‌کند قرارگرفتن در وضعیت‌های کاری ناصحیح حین کار باعث افزایش درد کمر می‌شود(۱۸)، پوزو کروز و همکاران(۲۰۱۲) در جلوگیری از مزمن شدن درد(۴۲).
نتایج پژوهش حاضر نشان داده است که برنامه تمرینات هوازی به همراه آموزش برعامل درد زنان کم‌تحرک اثرمعنی‌داری دارد.آلفردسون و همکاران(۲۰۱۳) بهبود درد کمر در افرادی که در زمان اوقات فراغتشان به فعالیت بدنی می‌پرداختند بیشتر از افراد غیر فعال بود(۳۹)، همچنین در رابطه با تاثیرات دارویی احمدی آهنگر و همکاران تأثیر مثبت آمی­تریپتیلین را در کاهش دردهای مزمن کمر دریافتند(۱)، مطالعات سوروسکی و همکاران(۲۰۰۷) در افزایش آگاهی و پیشگیری از درد(۵۲)، مورتزانی وهمکاران(۲۰۱۱)کاهش درد وناراحتی‌های روانی(۴۴)، پری پونگ و همکاران(۲۰۱۲)(۴۶)، چاین چین و همکاران(۲۰۱۲) در رابطه با افزایش سطح آمادگی جسمانی در کاهش شدت درد(۴۰)، شانی درمن وهمکاران(۲۰۱۲) اثر تمرینات هوازی وقدرتی است(۵۰). تمامی این تحقیقات نشان دادند که تمرینات ورزشی در کاهش درد اثر معنی‌داری دارند.
در این میان مطالعات رابرت دی سندلر و همکاران(۲۰۱۳) نشان داد که خطر درد در افرادی که تمرین کششی را به عنوان تمرینات انعطاف‌پذیری را انجام می‌دادند رو به افزایش است که علت این امر ممکن است به دلیل اجرای شدت بالا و اجرای ناصحیح حرکات باشد(۴۸). زند و همکاران در مطالعات خود درمورد اثر تمرینات ورزشی در دوران بارداری در ارتباط با میزان درد دریافتند تمرینات ورزشی باعث ایجاد تأخیر در درد شده ولی اثری در حذف درد ندارد. همچنین رابطه مثبتی بین درد کم در دوران قبل و بعد از بارداری وجود دارد که نشان می‌دهد افرادی که قبل از بارداری داراری درد بودند بعد از بارداری درد آن‌ ها ۲ برابر شد(۱۷). با توجه به که کمر درد یک مشکل شایع بالینی در دوران بارداری و از عوارض پس از زایمان است می‌توان این گونه استنباط کرد که اجرای تمرینات باعث حذف درد نمی شود و اثر تأخیری دارد(۱۷).
میانگین درد کمر در گروه هوازی و انعطاف‌پذیری اختلاف معنی‌داری با یکدیگر ندارند(۰۵/۰P >). اما اختلاف آن دو با گروه کنترل معنی دار است(۰۵/۰P >).
تغییر شکل‌های بدن تحت تاثیر عوامل مختلفی است که با ایجاد وقفه در رفع مسئله، منجر به عوارض متعددی می‌شود که مهم‌ترین آن‌ ها درد است. درد از تحریک مکانیکی یا شیمیایی پایانه‌های عصبی گیرنده درد ناشی می‌شود. گیرنده‌های درد در کمر در بیرون دیسک بین مهره‌ای کپسول مفصلی، رباط‌های طولی و قدامی و خلفی و ساختمان‌های پشتیبان عضلانی- رباطی ستون مهره‌های کمری قرار دارند(۱۳). ورزش موجب آزاد شدن اندورفین­ها(مورفین درون بدنی) می‌شود. اندورفین‌ها واسطه‌های شیمیایی هستند که از رسیدن پیام‌های درد به مغز جلوگیری می‌کنند. ورزش با تحریک آزاد شدن اندورفین‌ها در مقابله با ناراحتی‌های مزمن کمک بسیاری می‌کند(۲۹).
۵-۳-۲. انعطاف‌پذیری
نتایج پژوهش حاضر نشان داده است که برنامه تمرینات انعطاف‌پذیری به همراه آموزش برعامل فیزیولوژیکی انعطاف‌پذیری، درزنان کم‌تحرک اثر معنی‌داری دارد. در واقع چنین استنباط می‌شود که عامل انعطاف‌پذیری، در گروه انعطاف‌پذیری به طور معنی‌داری افزایش یافته است. یافته‌های پژوهش حاضر با نتایج اکبری و همکارانشدر سال۱۳۸۹همسو است. نتایج وی نشان داد، تمرینات یوگا سبب افزایش فلکشن کمر در زنان مبتلا به دیسک کمر می‌شود(۳). همچنین نتایج تحقیقات پری پانگ و همکارانش(۲۰۱۲) درمورد اثر تمرینات انعطاف‌پذیری، باعث بهبود زاویه کمری شد(۴۶). حسینی­فر و همکاران کاهش زاویه لوردوز کمری رابا تمرینات ورزشی ثبات دهنده ومکنزی در تحقیقات خود نشان دادند(۸). مطالعات غفاری­نژاد و همکاران با در نظر گرفتن تفاوت‌های جنسی بیان کننده این مطلب بود که انعطاف‌پذیری در مردان مبتلا به کمردرد کمتر از زنان مبتلا به درد کمر بوده است(۲۳). در این زمینه تحقیقاتی که نشان دهنده کاهش انعطاف‌پذیری توسط تمرینات انعطاف‌پذیری باشد، مشاهده نشد.
برنامه تمرینات هوازی به همراه آموزش بر انعطاف‌پذیریزنان کم تحرک اثر معنی‌داری داشتدر تحقیقاتی که برنامه تمرینی برای مبتلایان به کمر درد ارائه داده اند کم­تر تمرین هوازی مد نظر قرارگرفته است. فقط در یک مورد در تحقیقی که توسط حسینی­فر و همکاران (۱۳۸۸) انجام شد برنامه تمرین هوازی استفاده شد که آن هم فقط متغیر درد را مد نظر قرار داده بود و عوامل دیگر را اندازه گیری نکرده بود(۸).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
از آن جایی که در جلسات تمرین هوازی تمرینات ویلیامز و مکنزی انجام شد شاید این موضوع با تغییراتی که در وضعیت ترکیب بدن به همراه تمرینات هوازی به وجود آمد دست به دست هم داد که با کم شدن درد انعطاف‌پذیری در گروه هوازی بهبود یابد. از طرفی کم شدن درد احتمال تحرک بیشتر را در کارهای روزمره برای این گروه فراهم است که خود می‌تواند عامل دیگر در جهت بهبود معنی دار انعطاف‌پذیری در این گروه باشد.
نتایج این پژوهش نشان می‌دهند که انعطاف‌پذیری در گروه انعطاف‌پذیری اختلاف معنی‌داری با دو گروه کنترل و هوازی دارد (۰۵/۰P ≤). اما این اختلاف در دو گروه کنترل و هوازی از نظر آماری معنی دار نیست.
از دلایل افزایش انعطاف‌پذیری توسط فعالیت‌های ورزشی، می‌توان به افزایش قابلیت ارتجاعی بافت‌های نرم اشاره کرد که سبب می‌شود انعطاف‌پذیری در هر سنی افزایش یابد(۱۰). همچنین با درنظر گرفتن این مطلب، انعطاف‌پذیری تحت تاثیر ساختار‌های اسکلتی یا همان شکل سطوح مفصلی و بافت‌های نرم احاطه کننده مفصل است که دامنه حرکتی مفصل را تحت تاثیر قرار می‌دهند و باعث افزایش آن می‌شود. همچنین گذشت زمان توانایی تغییر طول عضله در پاسخ به کشش در عضله را افزایش می‌دهد(۲۲). از طرف دیگر، کاهش انعطاف‌پذیری به احتمال زیاد ناشی از کاهش فعالیت بدنی است(۱۰).
۵-۳-۳. ترکیب بدن(درصد چربی و وزن بدون چربی نسبت دور کمر به دور لگن و BMI)
نتایج پژوهش حاضر نشان داده است که برنامه تمرینات انعطاف‌پذیری به همراه آموزش برعامل شاخص توده بدن زنان کم‌تحرک اثر معنی‌داری دارد. نتایج پژوهش حاضر با مطالعات یانگ(۲۰۰۹) در این رابطه همخوانی دارد(۵۴).
همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داده است که برنامه تمرینات هوازی به همراه آموزش برعامل درصد چربی و شاخص توده بدن زنان کم‌تحرک اثر معنی‌داری دارد. نتایج پژوهش حاضرباتحقیقات زیر همخوانی دارد. کیم و همکارانش(۱۹۹۰) نشان دادند که برنامه تمرین هوازی با شدت متوسط و ۶ روز در هفته منجر به کاهش وزن چربی و توده بدون چربی شد(۱۰). همچنین کاشف و همکاران(۱۳۹۱) دریافتنددرصد چربی بدن قبل و بعد از دوره تمرین در دو گروه تداومی و تناوبی هوازی تفاوت معنی‌داری دارند(۳۰). شاکریان و همکارانهشت هفته تمرین هوازی با شدت۶۰ تا ۷۵ درصد ضربان قلب کاهش معنی‌داری را در درصد چربی زیر پوستی گروه تجربی نشان داد(۲۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:37:00 ق.ظ ]